eitaa logo
مسیر مستقیم
1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
415 ویدیو
12 فایل
آدرس در اینستاگرام 📱Instagram.com/Fatemyeh_com 📩ارتباط با مدیریت 📪 @Fatemyeh_com_Admin 📪 @M_mahdii110
مشاهده در ایتا
دانلود
#سیره_امام_رضا علیه السلام (1) 🔸او شبیه‌ترین مردم به #پیامبراکرم صلی الله علیه وآله بود. رفتاری پیامبرگونه داشت و #حلم و #رأفت و #احسانش شامل خاص و عام می‌شد. 🔸کسی را با عمل و سخن خود نمی‌آزرد. تا حرف مخاطب تمام نمی‌شد، سخنش را قطع نمی‌کرد. 🔸در حضور میهمان به پشتی تکیه نمی‌داد. مقابل کسی پای خود را دراز نمی‌کرد. 🔸هرگز به غلامانش #دشنام نداد و با آنان می‌نشست و غذا می‌خورد. ... 📚 بحار الأنوار، ج49 #اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا T.me/Fatemyeh_com
#سیره_امام_رضا علیه السلام (۳) 🔸شب ها کم میخوابید و #قرآن میخواند، بیشتر اوقات از اول شب تا صبح #شب‌زنده‌داری میکرد. 🔸هر سه روز یکبار قرآن را #ختم و در آیات آن تفکر می کرد. 🔸کسی عالم تر وپرهیزگارتر از او نبود، در همه وقت #ذکر_خدا می گفت. 🔸بسیار روزه میگرفت، هرماه ۳ روز حتما روزه بود. ... 📚 بحار الأنوار، ج49 #اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا T.me/Fatemyeh_com
#سیره_امام_رضا علیه السلام (4) 🔸حضرت #امام_رضا علیه السلام وارد حمام عمومی شد. یکی از کسانی که داخل حمام بود و ایشان را نمی شناخت، از امام خواست که او را در شستشو کمک کند. امام با مهربانی خواسته مرد را برآورد و به او کمک کرد. هنوز چیزی نگذشته بود که افرادی که در حمام بودند، امام را شناختند و به مرد معرفی کردند. مرد شروع کرد به عذرخواهی ولی امام بدون اینکه از کار خود دست بردارد، با کلام نرم و ملایم خود، او را آرامش بخشید و اطمینان داد که جای شرمساری و ناراحتی نیست. ... 📚بحار الانوار، ج 49، ص 99 #اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا T.me/Fatemyeh_com
#سیره_امام_رضا علیه السلام (6) 🔸 نزد #امام_رضا علیه السلام نشسته بودم و عدّه زیادی برای سوالات دینی به حضورش می‌آمدند. در این میان مردی بلند قامت و گندمگون وارد شد و به امام عرض کرد: «من از دوستداران شما و اجداد شما هستم و از مناسک حج می‌آیم. زاد و توشه‌ام گم شده. کمکی بفرمایید تا من به شهرم در خراسان برسم. در آنجا آن را از جانب شما صدقه می‌دهم، چون احتیاجی به صدقه ندارم» امام فرمود:« فعلا بنشین»؛ سپس رو به مردم کرد و به سخن خود ادامه داد. پس از پایان مجلس، مردم متفرّق شدند و تنها آن مرد و من و سلیمان جعفری و خیثمه باقی ماندیم. امام برخاست و داخل منزل رفت. بعد از لحظاتی پشت در آمد، مرد خراسانی را صدا زد، دست مبارک خود را از در خارج کرد و فرمود: «این دویست دینار را بگیر، کار خود را انجام بده و از برکتش استفاده کن. در ضمن نیازی نیست از طرف من صدقه دهی. اکنون برو تا من تو را نبینم و تو مرا نبینی». مرد پول را گرفت و تشکر کرد و رفت. سلیمان گفت: «فدایت شوم، شما که پول فراوانی به این مرد هدیه دادید. چرا روی خود را از او پوشاندید؟» امام فرمود: «پوشاندم تا مبادا ذلت التماس و خواهش را در چهره اش ببینم» 📚بحارالانوار، ج49، ص101 #اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا T.me/Fatemyeh_com
علیه السلام 🌸🌺🌼 🏳️ میلاد باسعادت حضرت ثامن الحجج علیهماالسلام تبریک وتهنیت باد 🕌 @Fatemyeh_com