eitaa logo
مسیر مستقیم
1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
415 ویدیو
12 فایل
آدرس در اینستاگرام 📱Instagram.com/Fatemyeh_com 📩ارتباط با مدیریت 📪 @Fatemyeh_com_Admin 📪 @M_mahdii110
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🏴 نور یازدهم (6) 🔺درباره زندگی امام حسن عسکری علیه السلام 🔲 امت جدّت را درياب! ▪️در زمان عليه‏السلام در سامرا خشك سالى شد و قحطى آمد. خليفه وقت به وزير وتمامى اهل مملكتش دستور داد كه بخوانند. آنها سه روز پى در پى به بيابان رفتند ونماز استسقاء خواندند، ولى باران نيامد. ▪️روز چهارم جاثليق (عالم بزرگ نصارى) به همراه تمامى نصرانيان و راهب‏ ها به بيابان رفتند. در ميان آنها راهبى بود و همين كه دستش را براى دعا گشود، باران زياد وپياپى شروع به باريدن كرد. روز بعد نيز آنها آمدند و همان قضيه تكرار شد. بيشتر مسلمانان با ديدن اين منظره شك كردند و تمايل به دين نصارى پيدا نمودند. ▪️خليفه شخصى را به دنبال عليه ‏السلام فرستاد كه در آن وقت زندانى بود. هنگامى كه ايشان را از زندان خارج نمود گفت: "امت جدّت را درياب كه هلاك شدند." ✨امام فرمود: «فردا به بيابان مى ‏روم و به خواست خدا شك‏ ها را برطرف مى ‏نمايم.» ▪️روز سوم جاثليق و رهبانان به بيابان رفتند. عليه ‏السلام نيز همراه دوستانش بيرون آمدند. هنگامى كه حضرت چشمش به آن راهب افتاد كه دستش را براى دعا گشود، به يكى از خادمانش فرمود: «برو و دست راست او را بگير و آنچه ميان انگشتانش پنهان نموده بياور» او اين كار را انجام داد و از بين انگشتانش استخوان سياهى را كه پنهان نموده بود گرفت و نزد حضرت آورد. سپس امام به راهب فرمود: «الآن طلب باران كن.» ▪️او اين بار دست به دعا برداشت ولى آسمان با اينكه ابرى شده بود صاف شد و خورشيد نمايان گشت. خليفه گفت: "اى ابا محمد! اين استخوان چيست؟"