#چی_شد_چادری_شدم
با حجاب هیچ نسبتی نداشتم
من یه دختر درسخون و فعالم. اما توی زندگیم هیچ چارچوبی توی ارتباط با افراد نداشتم و محرم نامحرم نمیشناختم☹. هیچ وقت به پسر عمه هام، پسر عمو هام و... به چشم یه نامحرم نگاه نمیکردم و باهاشون گرم میگرفتم. توی جمعی که آقایون بودند میرقصیدم😣و ...خلاصه انگار با حجاب هیچ نسبتی نداشتم.
اما داستان تحول من از اونجایی شروع میشه که توی کانال مدرسمون یک ویدیو کوتاهِ مداحیِ حجاب دیدم ؛ حالم یه طوری شد...
همون شب به یکی از دختر های هم سنم که میدونستم باحجابه، پیام دادم و سعی کردم راه دوستی رو باهاش باز کنم و سوالامو بپرسم😍.
این قضیه چند هفته ادامه داشت و هر روز باهم کلی صحبت میکردیم ؛ اون دختر با مهر و محبت، من رو به حجاب علاقه مند کرد🙃 . من سوالامو میپرسیدم و اون با کلیپ و سخنرانی و ... منو قانع میکرد.☺
حالا من عوض شدم و چادر مادرم فاطمه(س)رو به سرم دارم😍😌
📝زهرا ۱۴ ساله از ساوه
ـــــــــــــــــــــــ
ارسالخاطرات: @f_v_7951
🌸@fatemyyon
#چی_شد_چادری_شدم
سلام وقتتون بخیر
من اولین بار در جشن تکلیف چادر پوشیدم. خیلی دوستش داشتم ولی تا دوازده سالگی زیاد بهش پایبند نبودم. از دوازده سالگی به بعد همیشه چادر میپوشیدم از روی تقلید از بزرگترها. 🙄
اما بعد از ازدواجم خیلی جاها دیگه چادر نمی پوشیدم (حس میکردم با وجود بچه چادرم دست و پا گیره)
تا اینکه یک شب در ایام عید به همراه دوستان به پارک رفتیم. من داشتم قدم میزدم و حواسم به اطراف نبود؛ یک لحظه سرمو بلند کردم دیدم یکی از مردهای فامیل که به من نامحرم بود با حالت خاصی داره بهم نگاه میکنه!!!
اون نگاه برای من خیلی سنگین بود. از خودم و از اینکه بدون چادر بودم بدم اومد. 😓
همون شب با حضرت زهرا (س) عهد بستم که دیگه هیچ وقت توی هیچ شرایطی چادرمو کنار نزارم. ✋
از همون شب تا الان که هشت سال گذشته، همه جا چادرمو پوشیدم ولی نه از روی تقلید یا اجبار؛ بلکه عاشقانه...
انگار چادرم زنده است و با من حرف میزنه. حتی با وجود بچه کوچیک توی بغلم یا موقع خرید خانه احساس نمیکنم دست و پام گرفته بلکه با غرور و صلابت قدم بر میدارم و همیشه خدا رو شاکرم که لیاقت دارم یادگار مادرم زهرا (س) رو به سر کنم.
زهرا هستم
۳۴ساله
اصالتا شهرکردی هستم ولی الان در روستایی در حومهی بهبهان استان خوزستان زندگی میکنم.
ــــــــــــــــــــ
ارسال خاطرات: @f_v_7951
🎓 @fatemyyon
#چی_شد_چادری_شدم
سلام
من تا ۱۵ سالگی به خواست و اجبار مادرم چادر سر میکردم
همیشه منتظر یه فرصت بودم چادرمو دربیارم هروقت چشم مادرمو دیر میدیدم
چادرمو در میاوردم و روسریمو عقب میدادم
تو بیرون چادر میپوشیدم ولی
براحتی جلوی نامحرم میرقصیدم یا دست میدادم بهشون
دوست داشتم بیام بیرون از این برزخی که توشم ولی نمیتونستم
تا محرم سال ۹۹ شب هشتم محرم شب حضرت علی اکبر
یه سخنرانی دیدم تو تلوزیون از اقای رفیعی
میگفتن که حضرت علی اکبر به باباش گفته که کسی از من تا حالاچیزی نخواسته
اگه چیزی از من بخان دریق نمیکنم اگر به صلاحشون باشه
ایشون هی میگفتن و من هی اشک میریختم
گفتن که همین لحضه از حضرت علی بخاین از ته دل، میشه،مطمئن باشید که میشه
همون لحضه از ته دل خاستم و دست به دامن اقا علی اکبر شدم
شاید باورتون نشه ولی دو هفته نکشیده دنیام عوض شد
اصلا همه چی زیرو رو شد
نمیدونم چجوری ولی شد
الان دیگه مادرم کاری باهام نداره و من به خواست خودم چادر بی بی رو میپوشم نمازام اول وقته حتی دیگه نماز شبم میخونم
و از این اتفاق خیلی خوشحالم
و امیدوارم که خدا گناهای گذشتمو ببخشه که هنوزم شرمندم بخاطر کارای گذشتم😓💔
۱۶ساله از بروجرد
ــــــــــــــ@fatemyyon
#چی_شد_چادری_شدم
سلام☺️
اواخر راهنمایی بودم و دوستم مریم چادری بود✨
آروم آروم خیلی علاقم به واسطه ی مریم به خاطر اخلاق خوبش و حجاب قشنگش بهچادر بیشتر شد...😊
به خانواده گفتم و قبول کردند
و من از اون روز چادر سرم کردم...🤗
بله بعضی وقتا شرایط سخته!
اما حس نگاه مهربانانه ی حضرت زهرا شیرین تره...😇
حس محبت آقا امام زمان بیشتره...😍
می خوام بگم بعد از حدود ۱۵ سال، عاشقانه چادرم رو سرم می کنم و خداروشکر میکنم...
واقعا از صمیم قلبم از مادرمان حضرت زهرا ممنونم...❤️
من انقدر عاشق چادرم هستم که بعضی وقتها می بوسمش بیاد حضرت زهرا...🌷
بعضی وقتا که میخوام سرم کنم اول یه سلام میدم به حضرت زهرا...🌱
چادرم نباید هیچ وقت کثیف و یا چروک باشه...❌
چادرم ساده و دوست داشتنیه...😌
یه حس شیرین نابِ ناب...🦋
من از خدا ممنونم...
از حضرت زهرا ممنونم...
از پدر و مادرم ممنونم...
از دوست خوبم مریم ممنونم...
دوستان؛
رفیق خوب انتخاب کنید تو زندگیتون خیلی اثر داره...:-)
۳۰ ساله از اصفهان
ــــــــــــــــــــ
ارسال خاطرات: @f_v_7951
🎓 @fatemyyon