#امام_زمان_از_منظر_روایات 💐
#جمعه 🌴
🐝همانند زنبور🐝
🍃🔸امیر المومنین می فرمایند: «به سان زنبور در میان پرندگان باشید. تمامی پرندگان آن را ضعیف می شمارند، و اگر می دانستند چه برکتی در درون خود دارد، چنین نمیکردند.با مردم با زبان ها و بدن هایتان معاشرت کنید و با قلوب و اعمالتان دوری گزینید.
🍃🔸قسم به کسی که جانم به دست اوست، آنچه را دوست دارید نخواهید دید، مگر پس از آنکه برخی از شما در چهره ی برخی دیگر آب دهان بیاندازند و برخی از شما برخی را دروغگو بنامند.»
🔹غیبت نعمانی، ص ٢٠٩
@fater110
#قرار_عاشقی❣
💗دعای فرج
💗سلام به امام زمان (عج)
💗به نیابت از امام جواد (ع) وشهید حاج قاسم سلیمانی
⭕️ درمسیر کربلا بودم که ...
💗 علامه حِلّی(ره) می گوید: شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا می رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که او کیست؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟!
💗 در این حال به فکرم رسید از او بپرسم آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را ببیند؟ ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و فرمود: «چگونه صاحب الزمان را نمی توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست»
💗 پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم... پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم.
📚 عبقری الحسان، ج۲، ص۶۱
📚 منتخب الأثر، ج۲، ص۵۵۴
مارو ببخش آقا جان......😭💔
___♡_________
#زندگیمونو_خرج_امام_زمان_کنیم
#دلت_را_کمی_آرام_کن_رفیق
#التماس_دعای_فرج
#شبتون_زهرایی
@fater110
💗🍃💗🍃💗یــا زهـــرا💗🍃💗🍃💗
مهر ورزی به فرزندان
🌷امام صادق علیه السلام فرمود:🌷
✍قال موسی: یا رَبِّ: اَیُّ الاَعمالِ اَفضل عِندَکَ؟ قال: حُبُّ الاَطفال؛ فَاِنّی فَطرَتَهُم عَلی توحیدی،فَاِن اَمَتُّهُم اَدخَلتُهُم بِرَحمَتی جَنَّتیموسی
✍بن عمران عرض کرد:پرودگارا ! کدام عمل نزد تو برتر است؟ فرمود: دوست داشتن کودکان، زیرا فطرت آنان را بر توحید و یگانگی خود آفریدم و آگر آنان را بمیرانم با رحمتم داخل بهشت می گردانم.
(مستدرک الوسائل- جلد 15)
@fater110
🥀🥀🥀🥀🥀
📚چند نکته مهم برای تربیت_فرزندان
👈 پشت سر کودکتان حرف بزنید
مثلا وقتی فهمیدید پشت در ایستاده از او پیش همسرتان تعریف کنید تا او یواشکی بشنود.
👈به خودتان استراحت بدهید
اگر آنقدر خستهاید که نمیتوانید آشپزی کنید و از سر راه غذایی آماده میخرید احساس نکنید که پدر یا مادر بدی شدهاید.
✅ در برابر بیاحترامی فرزندتان قاطعانه عمل کنید
‼️هرگز به فرزندتان اجازه ندهید با شما یا هر فرد دیگری گستاخانه صحبت کند
#خانواده
@fater110
🥀🥀🥀🥀🥀
🌷*وقتي فرزندتان از انجام كاري لذت ميبرد، دستور دادن شما براي توقف كار بي نتيجه خواهدبود*🌷 ✖️
مثلا وقتی کودک در حال بازی رایانه ای یا تماشای تلویزیون است؛ اگر مادر بیست بار هم بگوید:
_ بسه دیگه ❌
_ پاشو دیگه❌
_ درس هات مونده❌
_ چشم هات آسیب می بینه ❌
_ بیام خاموشش کنم و...❌
ولی کودک حاضر نیست، ادامه ندهد و لذتش را متوقف کند. ❌
پس بهتر است به جای این حرف ها یا تهدیدها به او پیشنهاد یک جایگزین جذاب بدهید، یا به او زمان اتمام بدهید.
مثلا بگویید:
بیا با هم کیک بپزیم.✅
بریم فوتبال بازی کنیم.✅
وقتی عقربه بزرگ ساعت به عدد سه رسید، تلویزیون را خاموش کن.✅
بریم با رنگ انگشتی روی دیوار حمام نقاشی کنیم.✅
بسته به علایق فرزندتان جایگزین در نظر بگیرید و مدام تذکر ندهید.
#خانواده
@fater110
🥀🥀🥀🥀🥀
قرارگـاهفرهنگـیفاطمـهزهرا‹سلاماللهعلیها›
#رمان_محمد_مهدی_31 🔰 شب که رفتم بخوابم ، به پدرم گفتم چی کار باید بکنم تا امام زمان خوشحال بشه؟ ب
#رمان_محمد_مهدی_32
راستش من کمی جا خوردم، اولین بار این موضوع رو می شنیدم
تا حالا نه تو کتابی و نه تو حرفهای پدرم یا حاج اقا عسکری این موضوع رو نشنیده بودم اصلا
نمی دونستم چی بگم ، دهنم بسته شد ، هیچ چیزی به عنوان جواب به ذهنم نیومد
اما سریع خودم رو جمع و جور کردم و نذاشتم ساسان متوجه این موضوع بشه
گفتم نه بابا، این چه حرفیه؟ اگه دست خوره بود که تا حالا باید صدبار لو می رفت و همه می فهمیدن و همه جا جار می زدن که
اصلا باور نکن
ساسان گفت راستش منم باور نکردم ، اما ته دلم کمی می ترسم ، ته دلم دوست دارم جواب رو بدونم
من زل زدم به چشمهاش ، مطمئن بودم باید کمکش کنم و اگه نکنم ، بعدا شبهاتش بیشتر میشه و ممکنه بدتر بشه
گفتم چشم، صبر کن از پدرم بپرسم ، از پیش نماز مسجدمون بپرسم ، جواب کامل بهت میدم
زنگ تفریح که شد رفتم سراغ سعید
گفتم چه خبر؟
دائی جان دیشب چیزی نگفت بعد اینکه ما رفتیم؟
گفت نه ، اما رفت تو فکر ، حرفهای شوهر عمه خیلی روی اون اثر گذاشت ، ولی مقطعی هست
همیشه اینجوری میشه ، اما بعدش ...
خسته شدیم من و خواهرم، هرکاری میخوایم بکنیم الکی گیر میده ، هرچی میگیم...
یهو پریدم وسط حرفش و نذاشتم ادامه بده ، گفتم نمی خواد بقیه رو بگی
غیبت میشه ، پدرت راضی نیست
خودم بعدا با پدرم صحبت می کنم تا یه روز قشنگ با دائی صحبت کنه ، انشالله درست میشه
تو کار خودتو بکن، هرجا درس مشکل داشتی تو مدرسه بمن بگو ، زنگ تفریح ها کمکت می کنم
امروز بیشتر از هر روزی دیگه عجله داشتم تا زنگ بخوره و برم خونه
حتی خونه هم نه ، تو همون ماشین با باباهادی صحبت کنم و ازش جواب این سوالی که ساسان ازم پرسید رو بپرسم
دوست نداشتم شبهه ای برام پیش بیاد و اونو رها کنم و بدون اینکه جوابش رو بدونم ، بی خیال بشم
مادر ساسان رسید و اون رو سوار کرد و رفت ، من منتظر موندم
پدرم دیر کرد
تا حالا سابقه نداشت
تقریبا همه بچه ها و معلم ها و کارکنان رفته بودند
ادامه دارد...
#نویسنده :
#استاد_احسان_عبادی
@fater110
🍃💗 خداوند نامت را زینب نهاد، زینتِ پدر،
مگر نه اینکه امام، پدر امت است؟ و مگر نه اینکه شما بهترین نمونهاید در معرفت و اطاعتِ امام؟
🍃💗 شاید خدا میخواست به ما بفهماند که اگر میخواهی زینتِ امامت باشی، اینگونه باش، زینب باش.
🍃💗 ولادت #حضرت_زینب بر امام زمان و تمام شیعیان مبارک باد.
#ویژه
@fater110
#قرار_عاشقی❣
💗دعای فرج
💗سلام به امام زمان (عج)
💗به نیابت از عمه جان حضرت زینب(س)و شهید رضا کارگر
___♡_________
#زندگیمونو_خرج_امام_زمان_کنیم
#دلت_را_کمی_آرام_کن_رفیق
#التماس_دعای_فرج
#شبتون_زهرایی
@fater110
💗🍃💗🍃💗یــا زهـــرا💗🍃💗🍃💗
هادی علاقه زیادی به شهید ابراهیم هادی داشت😍و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت و در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود❤️
وقتی که شخصی از زحمات او تشکر میکرد،میگفت:«خرمشهر را خدا آزاد کرد.»🤣👌یعنی ما کاری نکرده ایم.همه کاره خداست و همه ی کارها برا خداست👏
از خصوصیات بارز هادی کمک پنهانی به نیازمندان چه در ایران چه در عراق بوده است که این از اظهارات بعضی نیازمندان بعد از شهادتش روشن است👌👏
شهید محمد هادی ذوالفقاری شهید مدافع حرم😍❤️
@fater110