راستییییی قسمت اول رمان #ناحله رو خوندیییین؟
الان میخوایم بریم قسمت دوم رو بخونیممم😉🥲
#ناحله
#قسمت_دوم
محکم با پشت دست کوبید تو دهنم
و فکم و گرفت و گفت: خوبه خوشم میاد از دخترای این مدلی 😏
داشتم فکر میکردم یه ادم چوب کبریت چجوری میتونی انقدر زور داشته باشه 🤦♀😭
فاصله امون داشت کم تر میشد
با اینکه چادری نبودم و حجابم با مانتو بود ولی تا الان هیچ وقت ب هیچ نامحرمی انقدر نزدیک نشده بودم💔😓
از عذابی که داشتم میکشیدم
بغضم ترکید و زدم زیر گریه ولی نگاه خبیثش هنوز مثه قبل بود 😭🔪
آینه رو تو دستم گرفتم
وقتی دیدم تو ی باغ دیگه اس از فرصت استفاده کردم و با تمام زور ناچیزم آینه رو از قسمت تیزیش کشیدم رو کمرش صدای آخش بلند شد 🩸😒
دیگه صبر نکردم ببینیم چی میشه با تمام قدرت دوییدم
از شانس خیلی بدم
پاهام به یه سنگ گنده گیر کرد و با صورت خوردم زمین 😭💔
دیگه نشد بلند شم بهم رسیده بود
به نهایت ضعف رسیدم و دیگه نتونستم نقش دخترای شجاع و بازی کنم
گریه ام ب هق هق تبدیل شده بود
هم از ترس هم از درد
اینبار تو نگاهش هیچی جز خشم ندیدم😡
بلندم کرد و دنبال خودش کشوند
هرچی فحشم از بچگی یاد گرفته بود و نثارم کرد
همش چهره ی پدرم میومدم تو ذهنم و از خودم بدم میومد ..👩🦯
مقاومت کردم ،از تقلاهای من کلافه شده بود
چاقوش و گذاشت زیر گلوم و گفت : دخترجون من صبرم خیلی کمه میفهمی ؟ خیلی کم 😒
یهو ی صدایی از پشت سرش بلند شد
(صبر منم خیلی کمه)..🌱
با شنیدن این صدا دلم اروم شد ولی اشکام بی اختیار رو گونه ام جاری بود
ولم کرد ی نگاه ب پشت سرش انداخت..
وقتی کنار رفت تازه متوجه شدم صدای کی بود ..:)
@fatere133
_ ایطبیبدلبیمارجهان ،تعجیلی🌱"
_ دردمندانِ تو را حسرتدرمانتاچند..!
@fatere133
از بچگی این رسم خونهی ما بود
که هیچ چهارشنبهای رو بدون اذن
شما شروع نکنیم ،
السلام علیک یا علیبن موسیالرضا ♥
@fatere133
اگه شما هم میخواین تو نمایشِ امسال فاطره حضور داشته باشیییین،
فردا ساعت ۱۰ تا ۱۲ بیاین فرهنگسرای بهمن تا تست بدین..:))))😍
البته دخترخانومایی که میخوان بیان سنشون باید بین ۹ تا ۲۵ سال باشه..
حتما هم باید اعلام کنید و فردا حضور داشته باشین..🙂🫀
@fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین خانه خشتی جهان
خانه حاج آقا علی بزرگترین بنای خشتی مسقف جهان است .
📍 خانه حاج آقا علی - رفسنجان
این خانه خشتی با زیر بنای 4000 متر مربع در زمینی به مساحت 8000 متر مربع ساخته شده و ساخت آن حدود 14 سال به طول انجامیده است.
ساختمان مجموعه از چهار قسمت اصلی شاه نشین، پاییز، زمستان و حوض تشکیل شده است.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#دانستنی
#اطلاعات_عمومی
#تین
کلیم سامرا ، اباالمهدی ..
ــــــــ🕯
ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم،
جایی که فرزندت در آنجا روضهخوان
باشد ..
#شهادت_امام_حسن_عسکری
@fatere133
•
عزیزِعراقيِمن.:)
روزهاییهستکهمننخواهمبود
وقلبمنخواهدتپید؛امابهتوقولمیدهم
استخوانهایم،جسدم،کفنم،ذراتِوجودم،
گلهایروئیدهدرخاكونوریکهمزارم،
راروشنمیکندتورادوستخواهندداشت:)
#محلا
@fatere133
enc_16642244251611013794043.mp3
5.17M
من که خیلی دلم واسه حرمِ ارباب تنگ شده..:)💔
خیلی دلم گرفته..:)🚶♀
@fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جز زهر، آب خوش نخواهی خورد در زندان؛
وقتی حسن باشی و فرزند علی باشی..
#شهادت_امام_حسن_عسکری
@fatere133
میگفت: شب شهادت امام حسن عسکری که میشه
قلبم میتپه برای بقیه الله..♥:)
#آجرک_الله_یا_بقیة_الله
#شهادت_امام_حسن_عسکری
@fatere133
*اگر در مملکتی هستی که تمامش تاریک است این نشان میدهد که تو یک کبریت هم روشن نکردهای!
شبتون بخیر..
#محلا
@fatere133
#ناحله
#قسمت_سوم
وقتی کنار رفت تازه متوجه شدم صدای کی بود ..:)
صاحب صدا قبل اینکه این آشغال فرار کنه، یقش و گرفت و کوبید زمین🙂
دستش درد نکنه تا جون داش زدتش..😏
اون پسری هم که باهاش بود یه قدم اومد جلو🚶♀
ترسیدم ...خودمو کشیدم عقب
ی دستمال گرفت سمتم
با تعجب به زاویه دیدش نگاه میکردم
سرشو گرفته بود اون سمت خیابون
دستاش از عصبانیت میلرزید🤦♀🤫
مزه ی شورِ خون و رو لبم حس کردم،
لبم بخاطر ضربه ای که زده بود پاره شده بود و خونریزی میکرد.🩸🩹
دستمالو ازش گرفتمو تشکر کردم.:)
ازم دور شد..
اون یکی دوستش اومد جلو..🚶♀
جلو حرف زدنمو گرف:
_نامرد در رفت وگرنه میکشتمش ...
بابا مگه ناموس ندارین خودتون ...
رو کرد به منو ادامه داد
شما خوبین ؟ 🙂🌱
جاییتون که آسیب ندید ...؟
ازش تشکر کردمو گفتم که
نه تقریبا سالمم چیزیم نشده ...
هنوز به خاطر شوکی که بم وارد شد از چشاماشک میومد انگار کنترلشون دست خودم نبود..😓
دستمال و گذاشتم رو جای دستای کثیفم...
اه چقدر از خودم بدم اومد
پسره ادامه داد ..
_ما میتونیم برسونیمتون🙃
سعی کردم آروم باشم
+نه ممنون مزاحمتون نمیشم خودم میرم 🚶♀
_تعارف میکنین ؟
+نه !
پسره باشه ای گفت و رفت سمت دوستش ...
همین طور که کتاباو وسایلامو از رو زمین جمع میکردم به زور پاشدم که لباسامو که پر از خاک شده بود بتکونم
به خودم لعنت فرستادم که چرا
گذاشتم برن ...🤦♀
وای حالا چجوری دوباره این همه راهو برم
اگه دوباره ...😥
@fatere133