فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@fatara133
عشق یعنی که دمی بشنوی از نام رضا
ودلت گریه کنان راهی مشهد بشود😭😭
UNKNOWN - SALAVATE KHASE - 128 - musicsweb.ir.mp3
951K
صلوات خاصه امام رضا جانمان
@fatara133
گام برداشتن در جادهی عشق هزینه میخواهد ؛
هزینه هایی كه انسان را عاشق و بعد شهید میکند .
- #شهید_مهدی_باکری
کسی که عشـــــق به شـــــهـــــادت داشته باشد؛
قطعا با غسل شهادت از خانه بیرون میرود،
و کسی که با غسل شهادت بیرون رود
نگاه به #نامحرم نمیکند،
چون دنبال لقاءاللّٰه است
و شهید به وجه اللّٰه
نظر میکند!♥️
+حاجحسینیکتا
•••
@fatere133
enc_17134545625179795062908.mp3
5.44M
سخت است که عاشق شوی و یار نخواهد؛
دلتنگ حرم باشی و ارباب نخواهد :))💔
#شبجمعه
#اباعبدالله
#مداحی
@fatere133
حرمت ملجأ هر خســتهٔ راه است حسین
سایه ات بر سر ِما اصلِ پناه است حسین
#آقای_کربلا
#بطلب_حرم😭💔
@fatere133
امـٰامزمان سربازی میخواد که ؛
قبل از اینکه کنارش بجنگه ،
با نفس خودش جنگیده باشه!
مثلا گاهی با نه گفتن به گناه
میتونه توی یه عملیات
درونی پیروز بشه . .
- درونیرشدکنیم(:
#شایدتلنگر..
@fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز یه روز فوق العاده است
چون ما فرصت ساختن آن را داریم 😍👌
@fatere133
🔴برگزاری تجمع ضدصهیونیستی مردم تهران در حمایت از مردم لبنان و غزه
🔹در راستای فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب در حمایت از محور مقاومت و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی، تجمع مردمی حمایت از مردم قهرمان لبنان و غزه، روز جمعه (فردا) ۶ مهرماه بعد از اقامه نماز جمعه از مقابل دانشگاه تهران به سمت میدان انقلاب اسلامی با حضور مردم ولایتمدار و شهیدپرور پایتخت برگزار خواهد شد.
🔹این تجمع مردمی همزمان در سراسر کشور نیز برگزار خواهد شد.
📥 تهران پرس؛ رسانه تخصصی شهر تهران
🆔 @tehranpress1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.@fatere133
من بگردم گرد آن یاری که میگرددپی ام 🌷🙏
#صاحبنا
یه بنده خدایی یه بار به من گفت:
اگر قطار رو اشتباه سوار شدی همون ایستگاه اول پیاده شو، چون هر چی دورتر پیاده شی سفر برگشت خیلی گرون تر میشه..
اون در مورد قطار صحبت نمیکرد..
#تلنگرانه
@fatete133
#ناحله
#قسمت سیزدهم
به ساعت نگاه کردم تقریبا ۴ بعدظهر شده بود و من هر سه تا کتابمو تموم کرده بودم دیگه هیچ خوراکی ای هم نمونده بود برام .
احساس ضعف میکردم ولی سعی کردم بهش غلبه کنم و دربرابر گرسنگی مقاومت کنم تا بتونم تا ساعت ۷ که کتابخونه تعطیل میشه حداقل یه درسِ دیگمو هم بخونم
مشغول برنامه ریزی واسه خوندن درس بعدی بودم که با صدای ویبره تلفن به خودم اومدم.معمولا پنج شنبه ها که کتابخونه میومدم گوشی خودمو نمیاوردم . یه گوشی میاوردم که فقط بشه باهاش تماس گرفت و دیگران بتونن باهاش تماس بگیرن
مامان بود . از سالن رفتم بیرون و جواب دادم .
+سلام مامان جان خوبی؟
_بح بح سرکار خانم علیهههه چه عجب
خندید وگف
+امان از دست تو.
بیا پایین برات غذا اوردم .
_ای به چشممممم جانِ دل
تلفنو قطع کردمو با شتاب دوییدم بیرون .
دم در وایستاده بود .
با دیدنش جیغ کشیدمو خودمو پرت کردم بغلش
مامان کلافه گف
+عه بسه دیگه دخدر بیا اینو بگیر دیرم شده .چیه این جلف بازیا که تو در میاری اخه
به حالت قهر رومو کردم اونور.
نایلون غذا رو به زور داد دستم و صورتمو بوسید و گفت
+خیلِ خب ببخشید .
برگشتمو مظلومانه نگاش کردم
_کجا به سلامتی؟
+میرم بیمارستان
_عه تو که گفتی ساعت ۶ میری که
+نه الان دوستم زنگ زد خواهش کرد یه خورده زودتر برم .
اخه میخاد بره پیش مادر مریضش .
دلم براش سوخت برا همینم قبول کردم .
_اخی باشه
+اره
فقط فاطمه غذاتونو پختم گذاشتم رو گاز بابا اومد گرم کنین باهم بخورین .
توعم یخورده زودتر برو خونه که صدای بابا در نیاد .
چشمی گفتم ازش خداحافظی کردم .
رفتم بالا و تو سالن غذا خوری نشستم یه نگا به نایلون غذا انداختمو تو دلم گفتم خدا خیرت بده ...
در نایلونو باز کردمو با پیتزای گوگولیم مواجه شدم و هزار بار دیگه قربون صدقه ی مامانم رفتم
یه برش از پیتزامو بر داشتمو شروع کردم به خوردن
خواستم برش دومو بردارم که یاد مراسم امشب افتادم . مث جت پریدم تو سالن مطالعه و کیفم و جمع کردم کتابامو پرت کردم توش . ساعت مچیمو دور دستم بستمو با کله پرت شدم بیرون .
نتونستم از پیتزام بگذرم
درشو بستمو با عجله انداختمش تو نایلون کولمو انداختم دوشم و نایلون غذامم دستم گرفتم و دوییدم سمت خونه .
همش خدا خدا کردم که بابام نباشه یا اتفاقی بیافته که بابام شب نیاد خونه
چقد دلممیخواست بعد این همه سال یه بار برم هیئت .
یاد تعریفایی که ریحانه از هیئت میکرد میافتادم و بیشتر دلم پر میکشید .
کاش میشد برم و تجربه اش کنم
سرمو بردم بالا و سمت آسمون نگاه کردم
صاحب مجلس خودت یه کاری کن من بیام .توراه انقد با خودم حرف زدم تا رسیدم.
کلید انداختمو درو باز کردم
از راهرو حیاط عبور کردمو رسیدم به خونه ویلاییمون وسط یه باغ ۷۰۰ متری
در خونه روباز کردم و رفتم تو.
کفشمو گذاشتم تو جا کفشی و کولمو از فاصله ۵ متری انداختم رو مبل .
خیلی سریع رفتم آشپزخونه و غذامو گذاشتم رو میز غذاخوری.
رفتم تو اتاقم و مشغول عوض کردن لباسم شدم .
یه پیرهن و شلوار صورتی پوشیدم و موهامو شونه کردم و خیلی شل پایین سرم بستم. از اتاق اومدم بیرون که برم دستشویی یادم افتاد کیفم مونده رو مبل .
خیلی سریع رفتم و آوردمش تو اتاق و گذاشتمش یه گوشه .
گوشی خودمو از تو کشو در اوردم و یه نگاهی بهش انداختم .خبری نبود .
رو تختم رهاش کردمو خیلی سریع رفتم سمت دستشویی
_
به صورتم تو آینه نگاه کردم و روش دقیق تر شدم تقریبا کبودیش محو شده بود و فقط یه اثر خیلی کم روش باقی مونده بود
از دستشویی اومدم بیرون و یه راس نگام رف پی ساعت ..
تقریبا پنج شده بود
صدای قار و قور شکمم منو برد سمت آشپزخونه ...
نشستم رو میز غذا خوری و مشغول خوردن پیتزام شدم ...
هموز پیتزام کامل تموم نشده بود که تلفن زنگ خورد .
رفتم تو حال و تلفن و برداشتم شماره بابا بود
+الو سلام دخترم
_ سلام پدر جان
+عزیزم یه لطفی میکنی کاری رو که میگم انجام بدی
_بله حتما چرا که نه
+پس بیزحمت برو تو اتاقم
(رفتم سمت پله ها
دونه دونه ازشون بالا رفتم تا رسیدم به اتاق شخصی بابا )
_خب
+کمد کت شلوارای منو باز کن
کت شلوار مشکی منو در بیار
(متوجه شدم که خبراییه )
_جایی میرین به سلامتی؟
@fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوانان فلسطینی در حال شیعه شدن.:)))
#حق
@fatere133
enc_16969483656119055655400.mp3
4.04M
@fatere133
🇱🇧 حزب الله زنده است... 🇱🇧
)
ای یار سفر کرده اگر که ز تو دوریم
حس میکنم انگار که نزدیک ظهوریم
ای نور که کعبه شده دلتنگ اذانت
مردان جهادند همه منتظرانت
این لشکر عشقت که پر همت و عظمند
عشاق همه یک به یک آماده رزمند
در معرکه سنگیم بگویید به صهیون
آماده جنگیم بگویید به صهیون
در حمله ما یک اثر از دیو نماند
یک خانه سالم به تلاویو نماند
ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش
این آل سعود آینه مکر یهود است
چون روز فرج مهلکه آل سعود است
آن روز که مکه شود آزاد چه زود است
اینها نفس آخر این آل سعود است
این آل سعود اهرمنان را به سپاسند
از مهدی موعود همه غرق هراسند
از نسل علی منتقم یار می آید
ای اهل حرم میر و علمدار می آید
ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش
این آل سعود اهرمنان را به سپاسند
از مهدی موعود همه غرق هراسند
گر لشکرش آن روز بگویید به فریاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش
🇱🇧 حزب الله زنده است... 🇱🇧
@fatere133
وداعا شهيد القدس ..
وداعا .. سيد المقاومة ..
وداعا سيد الأباء...
وداعا سيد الضمير ..
وداعا سيد الصدق ..
وداعا سيد الكلمة ...
وداعا سيد الشرفاء ..
وداعا سيد الاوفياء ..
وداعا .. ابا هادي ..
#شهیدعلیطریقالقدس
@rasmekhademii
حکایت ِتلخ ِ انگشترها جدا:))))💔
حکایت ِ ⁶³ سال هم جدا🚶🏻♀️!
•پیامیر[صلاللهعلیه] : ⁶³سال! •
•امامعلی[علیهالسلام] : ⁶³سال! •
•سردارسلیمانی:⁶³سال! •
•ابومهدیالهمندس:⁶³سال! •
•شهیدرئیسی:⁶³سال! •
•وسیدنصرالله:⁶³سال! •
همگی،
در ⁶³ سالگی به شهادت رسیدند🙂💔.
@fatere133