eitaa logo
موسسه فرهنگی فاطره🌱
347 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
36 فایل
•• بسم الله النور ✨ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ خدا را سپاس که پدیدآورندۀ آسمان‌ها و زمین است :)...♡ _موسسه فرهنگی فاطره🌱 @fatere133 ارتباط با ما 👈🏼 @ammatozzeynab @Lmozaffari
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا طبیب القلوب.:) ای درمان‌کننده دل‌ها.:)🫀🙂 بارونِ امشبو دیدین چقد قشنگ بووود.؟🥲🌱 خدایا شکرتتت.:))♥️ @fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلامممم 🌱 صحبتون پر از شکرگزارییییی.. حواستون باشه هیچوقت شکرگزاری رو فراموش نکنیییید..🙃🫀 @fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کفشمو پام کردم از راهروی حیاطمون گذشتم نگاه به بوته های گل رز صورتی و قرمز سمت راست باغچه افتاد ..🌹🌸 یدونشو چیدم و گذاشتم تو جیب مانتو مدرسم..:) از حیاط بیرون رفتم در ماشینو باز کردمو توش نشستم..🚶‍♀🚗 به راننده سلام کردم .کتاب زیستمو از تو کیفم در اوردم که یه نگاه بهش بندازم..📔 این اواخر از بس که این کتابا رو خوندم حالم داش بهم میخورد از همه چی .. هر کاری کردم که بتونم تمرکز کنم نشد 🤦‍♀ هر خطی که میخوندم از اتفاقای دیروز یادم میومد .. از پرت شدن خودم رو آسفالت تا رسیدن امدادای غیبی خدا 🌱🙃 از لحظاتی که ترس و دلهره همه ی وجودمو فرا گرفته بود زمانیکه دیگه فکر کردم همه چی تموم شده و دیگه بایدبا همه چی خداحافظی کنم خیلی لحظات بدی بود 💔 اگه اونایی که کمکم کردن نبودن قطعا الان من اینجا نبودم .. تو اون کوچه ی تاریک که پرنده پر نمیزد احتمال زنده بودنم 0 درصد بود .😓 وای خدایا ممنونتم بابت همه ی لطفی که در حق من کردی .. تا اینکه برسیم هزار بار خدارو شکر کردم و یادم افتاد، من تو اون شرایط حتی ازشون تشکرم نکردم🤭🤦‍♀ کل راه به همین منوال گذشت و همش تو فکر اونا بودم و حتی یک کلمه درس نخوندم.. دریغ از یه خط ... وقتی رسیدم مدرسه سوییشرتمو در آوردم و رو آویز آویزون کردم و نشستم رو صندلیم 🚶‍♀ کیفمم گذاشتم رو شوفآژ ، کنار دستم ..🎒 عادت نداشتم با کسی حرف بزنم از ارتباط با بچه ها خوشم نمیومد مخصوصا که همشون از خانواده های جانباز و شهید و شیمیایی بودن یا خیلی لات و بی فرهنگ یا خیلی خشک و یا ازین ور بوم افتاده یا از اون ور بوم افتاده 🤦‍♀😒 ولی خب من معمولا خیلی متعادل بودم. نه بدون تحقیق چیزیو میپذیرفتم و نه تعصب خاصی رو چیزی داشتم ترجیح هم میدادم راجع به چیزایی که نمیدونم بدون ادعا بخونم و اطلاعات بدست بیارم برا همینم اکثر معلما تو قانع کردن من مونده بودن .🤓😌 خب دیگه تک‌دختر قاضی بودن این مشکلاتم داره کتابمو گرفتم دستم و مشغول مطالعه شدم که ریحانه رسید..:)🚶‍♀♥️ @fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام👋 من هستم😇 و مطالب طنز و انگیزشی میزارم🙃
بریم که یکم نمک بپاشیم توی کانال 🧂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌می گفت : از جمله جلوه‌های محروم کردن ‌یک بنده از موفقیت ، پایان دادن ‌روز خود بدون خواندن زیارت عاشورا است ؛ @fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح زیباتونننن بخیر..🙂🫀 @fatere133
ای پاک و نجیب مثل باران، برگرد ای روشنی کلبۀ احزان برگرد..🙂🫀 یعقوب امیدش همه پیراهن توست، ای یوسف گمگشتۀ کنعان برگرد..🙃🌱 ♡اللّهـــــم عجّـل لولیـــک الفـــرج ♡ @fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابمو گرفتم دستم و مشغول مطالعه شدم که ریحانه رسید..😍 بغل دستی خوش ذوق و خوش اخلاقم بود ،با اینکه چادری واز خانواده مذهبی بود ولی خیلی شیطون بود یه جورایی ازش خوشم میومد❤️ میشه گفت تو بچه های کلاس بیشتر با اون راحت بودم همینکه وارد کلاس شد و سلام علیک کردیم‌متوجه زخم روی صورتم شد زخمی که حتی مامانمم اول صبح متوجهش نشده بود..چشاش و گرد کرد و گفت _وایییی وایییی وایییی دختر این چیههه رو صورتت ؟ خندیدم و سعی کردم بپیچونمش😂🚶‍♀ دستشو زد زیر چونش و با شوخی گف +ای کلک!!!شیطون نگام کرد و گفت شوهرت زدت ؟دسش بشکنه الهی ذلیل شده😂🥲 با این حرفش باهم زدیم زیر خنده😂🚶‍♀ انقدر حرف زد و سوال پرسید که دیگه نتونستم دربرابر زبونش مقاومت کنم برا همین از سیر تا پیاز ماجرای دیروزو براش تعریف کردم.. اونم هر دقیقه سرشو میبرد سمت سقف و خدا رو شکر میکرد ازینکه الان زندم .🙂🫀 مشغول صحبت بودیم که معلم زیست با ورقه های خوشگل امتحانی وارد شد.. خیلی سریع صندلیامونو جابه جا کردیم و برا امتحان آماده شدیم با اینکه چیزی نخونده بودم ولی یه چیزایی از قبل یادم می اومد به همونقدر اکتفا کردم....🙃🚶‍♀ ___ معلم زیست با اخم اومد سمتم و رو به من کرد و گفت _نگاه کن تو همیشه آخری... همیشه هم من باید به خاطر تو بشینم ..😒 ازش عذرخواهی کردمو ورقه رو تحویل دادم در همین حین مدیر وارد کلاس شد و گف: _چون امروز جلسه داریم شما زودتر تعطیل میشین ☺️ اونایی که پیاده میرن برن اونایی هم که میخان با خانوادشون تماس بگیرن دفتر بیان‌🚶‍♀ با ذوق وسایلمو از روی میزم جمع کردم و بزور چپوندم تو کیفم .. از ریحانه و بچه ها خداحافظی کردمو از مدرسه زدم بیرون یه دربست گرفتم تا دم خونه 🚕 خودمم مشغول تماشای بیرون از زاویه پنجره نشسته و کثیف ماشین شدم، یه مانتو تو یکی از مغازه ها نظرمو جلب کرد همون طور که داشتم بهش نگاه میکردم متوجه صدای تیک تیکِ قطره های بارون شدم🌧 یه خمیازه کشیدم و محکم زدم تو سرم 🤦‍♀ با این کارم راننده از تو اینه با حالت تاسف انگیزی نگام کرد خجالت کشیدم و رومو کردم سمت پنجره اخه الان وقت بارون باریدنه؟🚶‍♀🤦‍♀ منم ک ماشالله به بارون حساس مث چی خوابم میبره اخمام رفت تو هم یه دست به صورتم کشیدم و مشغول تماشای بیرون شدم 🥲 ماشین ایستاد یه نگاه به جلو انداختم تا دلیلشو بفهمم که چشام به چراغ قرمز خورد 🚦 پوفی کشیدم و دوباره به یه جهت خیابون خیره شدم همینطور که نگاهم و بی هدف رو همچی میچرخوندم یهو حس کردم قیافه ی آشنایی به چشم خورد ..:) @fatere133
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بسم الله النور ✨ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ خدا را سپاس که پدیدآورندۀ آسمان‌ها و زمین است♡🦋 موسسه فرهنگی 🌱 دختراني خلاق😍 متفکر و شاد☺️ از جنس نور💫 با رسالت جهانی زینبی ترین سرود زمانه🍎 مهارت‌های ارتباطی 👥 سرود 🎼 🗣و نمایش 🎭 کارآفرینی وسناریو نویسی قرآنی نقاشی 🎨و کارهای هنری در پرتو قرآن✨ و اهل بیت(ع)🍎 کارگاه‌های خلاقیت🌱 مادر، کودک و نوجوان خلیق شو🦋 دوره های خلاقانه و تدبري تربیت مادر و مربی با تمرین مهارت‌های فن بیان، زبان بدن ،تدبر قرآن خلاقیت ،مخاطب شناسي همراه با دوره کارورزی پاتوقی، برای مادران و مربیان خاص و دغدغه مند😍 @fatere133🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-شھید_محمدمھدۍلطفۍ: _ شھادت ... اجر کسانۍ است‌ که در زندگۍ‌خود مدام‌ درحال‌ درگیری با‌نفسند ‌و‌ زمانی که نفس‌ سرکش‌ خود را رام نمودند، خداوند‌ به مزد این‌ جھاد اکبر، شھادت‌ را روزی آن‌ ها‌ خواهد‌ کرد . . @fatere133
زندگیم الان بین ۲بیت شعر گیر کرده😴😧 سعدی میگه: برخیز و مخور غم جهان گذران😨😦 تا میخوام پاشم حافظ میگه: بنشین و دمی به شادمانی گذران😦😥😠 فعلا نیم خیز موندم تا تکلیفم شاعر بعدی مشخص کنه!😀😆😀 @fatere133