قصه ما ؛
از روزهایی که گذشتند تا حالا؛
این روزها که یکی عَلَم تحول بلند کرده باز جیغ ها رفته هوا؛
راستش بعد از انقلاب الهی مردم هم جیغ ها رفته بود هوا؛طمع دنیاخوارها برای بلعیدن ما صدبرابر شده بود؛ماندن جلوی یک دنیا کبر و کینه وظلم به هم فشرده،دیگر وقتی برای بچه های انقلاب نگذاشت تا حواسشان به همه زخم ها باشد. یک گوشه،زخم های چرکین که از طاغوت مانده بود ویک گوشه هم...
با اینکه خیلی از عمله های غرب اولِ انقلاب فراری شده بودند، ولی چشم برداشتن انقلابی ها از پنجره های نیمه باز،باز سُرشان داد داخل.خودشان را که نه؛فکرشان را.
این را بگذار کنار موریانه های فساد که با گذشتن روزها از سوراخ ها بیرون می ریختند ومی دیدند که بعضی حواس ها پرت شده؛ برای آنها چه چیز از این بهتر.با اینکه حواس یکی همیشه جمع بود و راهبری می کرد ولی گوش بعضی ها اصلا بدهکار نبود.دولت اشرافی ها ذره ذره کنار موریانه ها جان گرفت.بعضی بیت المال را بیت الحال خصوصی شان کردند وسلطان و سالار و مافیای فساد پاگرفتند.اشرافی گری داشت تئوریزه می شد .بخور بخورش برای از ما بهتران و رفیق، تمام غربی ها بود و حسرت دیدن پُزهایش برای ملت مظلوم.
دیگر در دست درازی به بیت المال آمپر پراندندوبا ولع ناتمام زمین و کوه و دریا را هم گاز می زدند.حالا یک چند سالی دستشان کوتاه شد ولی هر بار با رای مردم دوباره جا برایشان باز می شد .توی همه آن سالها چشمی خوابش نمی بُرد؛خودش، هزار درِ نیم باز را باید می پایید.هزار زخم باز و مگس های دورو برش به پرواز را؛ هزار دندان تیز شده برای بلعیدن؛ باید یک تَن می بود و هزار چشم.ولی،
ولی مردم هر بار دوای زخم ها را به خواست خودشان می جُستند.
مردم خواستند که اینها تَکرار شوند.قصه ما از آن جاها شروع شد ولی
به اینجا رسید که...
مدتی است دادگر در جایی که جای او بود ایستاده؛ او هم چشم هایش درهای نیمه باز را می بیند؛ دندان های تیز و زخم های باز را هم؛
با آمدنش نوچه های باند فساد و قدرت دانه دانه از روی صندلی های عزت،از زیر یک خروار ردگم کنی پایین کشیده شدند به ذلت. خیلی هایشان برای بالاآوردن حرام خورده ها توی دادگاه به خط شدند.هرچند خوب است ولی نه انقدر که با تراشیدن سر دلال ارز و زنجیر زدن به پای سلطان ها ،فساد بِخُشکَد.چون ریشه ی فساد در حلقوم باندهای قدرت است.در زیر میزو روی میز اجراست .تا اَبَرمهره های قانون شکنِ اجرایی ریل گذار و مجری اند ده ها سلطان ارز و دلار و دلّال مسکن می آیند.در لباس قضا او دادگر است و حساب حیف ومیل کن های بیت المال را کف دستشان می گذارد ولی، درد ما جای دیگر است. غصه مردم بورس و مسکن و کار و تولید و اقتصاد و فرهنگی است که بندش کردند به خارج؛ هر روز به دستور باندهای فساد بورسش را سرخ پوش می کنند ومسکن اش را دست دلال های طماع می دهند که قبضه اش کنند و با آه مستاجرها سکه روی سکه بگذارند.درد مملکت اقتصادی است که یک سرش را دلال و واردات چی گرفته و یک سرش را باند اشرافی.برای بقای خودشان طناب اقتصاد را شل وسفت میکنند تا ما خیال کنیم اینکه هشت مان گرو نه مان است، چاره اش فقط دست دوستان غربگرا است. شاگردهای مکتب گلاسکو و شیکاگو.همانها که آب خوردن مان را هم به خارج گره می زنند. بعضی شان نان شان را در نداری ما تیلیت می کنند وشکم عائله ای را که خارج تشریف دارند را پر می کنند.اینجور از مملکت خرج اهل وعیال می کنند تا اجنبی تربیتش کند برای روز مبادا؛برای پَرش از پله های آقازادگی.این جماعت ۸بهار از عمر مردم را با فریبکاری وتنبلی خزان کردند و هر روز از سادگی ما زمان خریدند.حالا که تیغِ تیز دادخواهی رییسی گوش نوچه هایشان را بریده ،ترس ورشان داشته؛حق هم دارند؛ اگر پای رییسی به دولت باز شود، بساط تنبلی و بی لیاقتی این جماعت هم جمع می شود.
این روزها اینها نگران دین مردم شدند!۸سال رییس دولت منتخب شان با مدرک شبهه دار کلید دار پاستور بوده جیک شان در نیامده حالا برای تخریب رییسی،تهمت ها را از تیروکمان خدعه شان پرت می کنند به دامن فکرها.قبلا هم گفته بودند که رییسی قاضی است و ما حقوق دانیم واگر بیاید چه ها که نمی شود!آخرش با رای مردم شاگرد انگلیس دوباره نشست بر صندلی دولت؛لِنگ ظهر سر کار آمد و زود هم برگشت.خرج عبا و کفشش به قدر حقوق یک ماه کارگرها شد.انقدر کم آفتابی می شود که برای وزرایش دو کلمه حرف زدن با او شده آرزو.
البته با آمدن دولت رفیق غربی ها، خداروشکر آرامش مردم که اصلا قصابی نشد!
دلار هم که ده برابر نشد!
خانه هم که رویای پرنده ما نشد!
مدرک دکترایش هم که چیز نشد!
قیمتها هم که شب می خوابی صبح بلند میشوی جهشی نشد!
این روزها وقت نه گفتن به اشرافیت خاندانی است.
نه به باندبازی و بی صداقتی؛
نه به سرمایه های غرب برای روز مبادا.
نه به کمک،آشپزهای آش مسموم نابه سامانی ؛
#لاریجانی_روحانی_دوم
#دولت_سوم_روحانی
#رییسی
#انتخابات
🔹فتح قلم🔹
@fatheghalam
سید ابراهیم رییسی:
"اقتدار در خارج از کشور محصول اقتدار در داخل کشور است.
پ.ن:کسانی که در حل مشکل مرغ و تخم مرغ مردم ناتوان بودند چطور توان حل معضل تعامل با دنیا و رفع تحریم ها را داشته باشند؟
#بانیان_وضع_موجود
#دولت_سوم_روحانی
#نامزدهای_دولتی
@fatheGhalam
عید نوروز که رییس آقای #همتی با تدابیر وزیر بهداشت در زمینه کرونا مخالفت کرد و گفت: کرونا تمام شده،این آقا آن موقع کجا بود که دلش برای مردم نسوخت؟ حالا که کاندیدای اصلح طبق نظرسنجی ها بین مردم محبوبیت دارد ،دلسوز مردم شده و به ایشان طعنه می زند؟تازه باقی سفرهای ایشان هم که بخاطر ملاحظات کرونایی لغو شد.
راستی قلب و سلامت مردم بی ارزش بود آن وقتی که با بی تدبیری رفقای ایشان سرمایه های مردم در بورس آب می رفت؟
#بانیان_وضع_موجود
#دولت_سوم_روحانی
@fatheGhalam