eitaa logo
کانال برهان
74 دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ به اشکالی بر یادداشت اول استاد فتحی در رد حسن و قبح عقلی بسمه تعالی پاسخ به اولین یادداشت «ردیه بر حسن و قبح عقلی» با سلام و احترام؛ نکاتی چند: 1⃣ همانطور که اشاره شد تعریف ما ارسطویی نیست بلکه Ostensive یا اشاری است. اساسا در تلقی حقیر،حسن و قبحی وجود ندارد و آنچه هست بایدها و نبایدها است که دو دسته اند: دسته ای استلزامات عقلی و دسته ای دیگر استلزامات اعتباری که در یادداشت دوم ارتباط بینهما بیان میگردد. این استلزامات اعتباری از ناحیه شارع است و لا غیر. 2⃣ انواع تعاریفی که نام بردید قابل فروکاست به تعریف بالمماثل و بالمثال و المصداق است که همه این ها مسبوق به تعریف ارسطویی هستند، چرا که تا ماهیت تعریف نشود مماثل و مشابه و مثال و مصداقی قابل فرض نیست حال آنکه ما چنین ادعایی نداریم و اگر ماهیت و مصداقی داریم همه در لسان شارع و یا اصطیاد از کلام او است نه طراحی ذهن و حس ما. 3⃣ دلیلی بر مخدوش بودن استدلال حقیر در عدم ادراک عقلی حسن و قبح اقامه نفرمودید. 4⃣ تفکیک مفهوم و مصداق،عنوان و معنون، رهی به دهی به نفع معتزلیان نمی گشاید چرا که محال است عقل،مفهومی را درک کند و مصادیق آن را ولو بعض مصادیق را نشناسد مگر ادعای بداهت مفهومی کنند که دلیل می خواهد و ما استحاله آنرا اثبات کردیم. در واقع مفهوم کلی یا بدیهی است و یا با مکانیسم Abstraction از مصادیق و جزئیاتش بر می آید. 5️⃣ عطف به بند ۱ توقف هایی که فرمودید، مَقسَمی ندارند چرا که دین ،اعتبارات شارع است (توضیح بیشتر در یادداشت پارادایم علم و دین). 6️⃣ اگر عقل،مفهوم کلی را درنیابد، سخن گفتن از مصادیق، بی معنا است. 7️⃣ استدلال اثبات شرعی بودن،یک قیاس استثنایی انفصالی روشن است: P¥Q,~P|—Q 8️⃣ تعریف اشاری،یک تسمیه است و نهایتا Abstraction و مسبوق به درک مفهوم کلی نیست. با نهایت احترام و تشکر از توجهتان 🆔 @boorhan_fathi 📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام 🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا: https://eitaa.com/fathi_boorhan
بسمه تعالی تحدیدالعقل،تهدید الإعتزال (۲) (ردیه ای برگمانه حسن و قبح عقلی) ❌اشکال بر ما: اگر حسن و قبح،پس از شریعت تعریف می شوند آیا انتخاب خود شریعت،حسن است یا خیر؟ اگر انتخاب شریعت،حسن است پس حسن و قبح،پیش از شریعت ثابت است فبطل الحسن والقبح الشرعیین. ✅پاسخ: همانطور که بیان شد پیش از اثبات شریعت*،حسن و قبحی در کار نیست و علت و باعث پذیرشِ شریعت،«باید» به معنای استلزام عقلی است مانند اینکه میگوییم؛ هر الف، ب است و هر ب، ج است، باید نتیجه دهد؛ هر الف، ج است. این«باید»، Normative و اعتباری و هنجاری نیست بلکه به معنای استلزام منطقی است. *تأکید میشود «پیش از اثبات شریعت» نه «پیش از شریعت» چرا که وفق روایات ابواب «لولاالحجه» در کتب روایی، عالم بدون شریعت نبوده، نیست و نخواهد بود مثلا اصول کافی: -باب «أن الحجة لاتقوم لله علی خلقه إلابالإمام»(۴روایت) -باب «أن الأرض لاتخلوا من حجة»(۱۳روایت) -باب «أنه لو لم یبق فی الأرض إلا رجلان لکان أحدهما الحجة» (۵روایت) و... (نکته حدیثی:ابواب در برخی کتب مانند کافی و وسائل الشیعه، خود روایات متضافره و متواتره است) ✍براهین وجوب(لزوم منطقی) إعطای شریعت از ناحیه خداوند: 1⃣برهان فطرت: مقدمه: فطریات،تصورات و تصدیقاتی اند که زمانه و زمینه بردار نیستند و به زعم حقیر فطریات مترادف بدیهیات هستند، مانند«امتناع اجتماع و ارتفاع نقیضین» و «عقلانیت» و «اختیار» و «کمال گرایی و چهره های مختلف آن مانند زیبا دوستی،حقیقت جویی و حل مسأله و...» و... در کتابهای منطقی بدیهی را در مقابل نظری قرار می دهند و در تعریفشان بیان می دارند؛تصورات و تصدیقاتی که نیاز به تعریف و استدلال ندارند در صورتی که این تعریف ،موصل الی المقصود نیست چرا که نمی دانیم کدام دسته از تصورات و تصدیقات این چنین هستند. ✅راه حل(مناط بداهت در رأی مختار): ابتدا در ابطال آن می کوشیم و اگر ابطال آن تصور یا تصدیق بانکم از خودش و مبتنی بنفسه بود این به معنای اثبات یا کشف وجود آن در نزد عاقل است.مثلا: اگر کسی بداهت امتناع اجتماع و ارتفاع نقیضین را بپذیرد که تمام و اگر هم نپذیرد یعنی پذیرش نقیض آن یا اثبات قاعده و یا اگرکسی بداهت اختیار را نپذیرد با اختیارش انتخاب نموده فثبت الاختیار و یا اگر کسی کمال گرایی را بدیهی نداند یعنی این نظر را ناقص میداند فثبت کمال گرایی و... ✅عدم بداهت گزاره ها و مفاهیم Normative (اخلاقی ‌فقهی،حقوقی): برخی قائلان حسن وقبح عقلی،عقلی را به معنای بدیهی گرفته و درک حسن وقبح را فطری می دانند و تنها استدلالشان استقرای ناقص است بدین شکل که مثلا اشخاص الف و ب و ج و...قبح عمل X را می فهمند پس فطری است. ✍🏻اشکال ۱ما: مغالطی بودن استقرای ناقص در مقام استدلال(مراجعه شود به یادداشت پارادایم علم و تاریخ). ✍🏻اشکال ۲ما: عدم ناسازگاری با برهان مناط بداهت. اشکال به ما: شما که منطق را مبنا قرار می دهیداز کجامی دانید ساختار فکری تمام آدمیان چنین است؟در واقع شما نیز استقرای ناقص کرده اید. پاسخ: ما استقرا نکرده ایم بلکه چون فضای احتمالی نقیض این قواعد قابل تصور نیست پس ما بالاستنتاج این را می فهمیم که قائل به نقیض این قواعد نمیتواند مصداقی داشته باشد. توضیح برهان فطرت: بنابر یادداشت اول ثابت شد که عقل بشر بایدها و نبایدها را نمی فهمد. حال: -اگر خدا هنجارها را معرفی نکند فطرت حقیقت جویی بی ثمر است. -فطرت حقیقت جویی خلق خداست و بی ثمر نیست. پس:خدا هنجارها را(شریعت)را معرفی می‌کند. P—>Q,~Q|—~P والسلام علیکم و رحمة الله پایان یادداشت دوم 🆔 @boorhan_fathi 📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام 🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا: https://eitaa.com/fathi_boorhan
بسمه تعالی تحدیدالعقل، تهدیدالإعتزال(۳) (ردیه ای برگمانه حسن وقبح عقلی) 2⃣برهان امتناع احکام متناقض (تقریری دیگر از قاعده منع خلو و جدید از برهان لطف) مقدمه: دو دسته تقریر برهان لطف در لسان متکلمین و اصولیون: ۱.برهان لطف مبتنی بر محاسن و قبائح ۲.برهان لطف مبتنی بر صفات الهی -نقد تقریر گروه ۱: وفق این دیدگاه،برهان لطف که مهم‌ترین مبنای شریعت پیش از اثبات شریعت است(البته برای کسانی که منظومه اعتقادیشان را از خدا و توحید آغاز می‌کنند) مبتنی بر محاسن و قبائحی است که بر فعل و کلام الهی تقدم رتبی دارد و دلیل عدم پذیرش این تقریر در نوشتار قبل گذشت. -نقد تقریر گروه ۲: ✍🏻ماصفات الهی را منهای برخی صفات سلبیه مانند حرکت و زمان و جرم و ترکّب، کاملا درون دینی میدانیم. زیرا: رأی مشهور حکما و متکلمین در اثبات صفات الهی: «صفات کمالی بشر با حذف محدودیت ها صفات الهی است» ✍🏻دو اشکال ما به این تلقی: ۱.بنابراین تلقی،اثبات شریعت مبتنی بر فهم صفات الهی و فهم صفات الهی مبتنی بر فهم صفات کمالی بشری است و تعریف اشاری کمال بنابر استدلالهای پیشین ما مبتنی بر شریعت است و با قبول مبنای مشهور دور لازم می آید مگر اینکه کسی استدلال گذشته مارا نپذیرد و جالب این که مشهور،مثلا علم را صفت کمالی می دانند لکن منطقی بودن را خیر. می فرمایند والله العالم ولی نمی فرمایند والله المنطقی!درصورتی که اولی شامل چارپایان هم میشود اما دومی خیر. ۲.محدودیت،ذاتی صفات بشری است وبا حذف آن،چیزی از ذات باقی نمی ماند بنابراین نوع سمع و بصر بشر با نوع سمع و بصر خدا ذاتا جدا است هکذا علم و صفات دیگر. ✍🏻پس به زعم حقیرصفات الهی درون دینی اند و شهودی و روایات در این معنی متکثر و متضافرند مانند روایت سیدنا و مولانا حسین ابن علی (علیه السلام)که فرمودند: «...أصف بما وصف به نفسه...» (مراجعه شود به نوشتار سخن گفتن از خدا) پس این تقریر از برهان لطف نیز به کار اثبات شریعت نمی آید و پیش از اثبات شریعت ما تنها منطق را می شناسیم. ✅تقریر برهان امتناع احکام متناقض: امتناع امر به متناقضین و سکوت در موضع تناقض در احکام.(به عبارتی خداوند محال است در احکام امر به متناقضین و سکوت در متناقضین کند). استدلال: درصورت نبود حکم (شریعت) ،استحاله تصور موضوعی و همینطور تسلسل محمولی لازم می آید. ✍🏻توضیح: -استحاله تصور موضوعی: درصورت نبودحکم،جمع نقیضین لازم می آید که قابل تصور نیست چرا که نه وجود ذهنی دارد و نه وجود عینی مگر وجود ذهنی کتبی مانند P&~P که این جمع نقیضین نیست. ✅نقدی به اشاعره: برخی اشاعره قائلند: «خدامی تواند نهی از Pکرده و شخص را به دلیل ارتکاب P به بهشت برد.چه اشکالی دارد وجود حکمین متناقضین. اومالک است و صلاح مملکت خویش خسروان دانند و هر چه آن خسرو کند شیرین بود یا کند». ✍🏻اشکال ما: وقتی می گوییم جمع نقیضین حکمی لازم می آید این نظر مسبوق به این است که خداوند در موضع واحد،حکم واحد دارد و وجود صرف تناقض در مرحله عمل،جمع نقیضین نیست.پس این تلقی اشاعره باطل است. ✅نکته: دقت شود که حقیر حکم مجتهد جامع الشرائط را برای او و مقلدانش حکم خدا می دانم و وجود دو یا چند حکم متضاد در مسأله واحده،جمع نقیضین نیست ✅چرا که ما قائل به مصوبه هستیم نه مخطئه و نه حتی مصلحت سلوکیه،چرا که آن دو مبتنی بر حسن و قبح ذاتی اند که نقد آن نیز خواهد آمد. -استحاله تصور محمولی: امر و سکوت،محمول هایی هستند که اگر موضوع آنها جمع نقیضین باشد خود آنها نیز محکوم به جمع نقیضین شده فیتسلسل و چون تسلسل باطل است،موضوع جمع نقیضین حکمی نیز باطل بوده فثبت؛ «منع خلو الحادثه عن حکم فقهی» ...~T(...)&T(~F(~P&P)&F(~P&P)) والسلام علیکم و رحمة الله پایان یادداشت سوم 🆔 @boorhan_fathi 📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام 🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا: https://eitaa.com/fathi_boorhan
بسمه تعالی تحدید العقل،تهدید الإعتزال(۴) (ردیه ای برگمانه حسن وقبح عقلی) 3️⃣براهین درون دینی: الف)برهان لزوم معرفت متقابل: عن ابی عبدالله(ع)قال: ‌«لیس لله علی خلقه أن یعرفوا و للخلق علی الله أن یعرِّفهم و لله علی الخلق إذا عرَّفهم أن یقبلوا» (برای خدا بر مردم حقی نیست که بشناسند بلکه برای مردم بر خدا است که به آنها بشناساند و چون به آنها شناسانید حقی است از خدا بر آن ها که بپذیرند) ✍️مراد از حق در ترجمه حقیر،همان ملازمه عقلیه است. ‌ب)برهان قبح عقاب بلا بیان(به زعم حقیر،بیان صحیح و نه أصح ؛استحاله عقاب بلابیان است): -نمونه قرآنی: «و ما کنا معذبین حتی نبعث رسولا» -نمونه روایی: ۱.حدیث حَجْب: عن ابی عبدالله:«ما حجب الله عن العباد فهو موضوع عنهم» ۲.حدیث رفع: «رُفع عن أمتی تسعة ... ما لا یعلمون ... » ۳.حدیث حمزة بن طیار عن أبی عبدالله: «إن الله یحتج علی العباد بما آتاهم...» ✍️مفاد تمامی این ادله این است که؛ خدا احتجاج و جزا نمی کند مگر این که ابلاغ کند. اگر P را جزا و احتجاج و Q را ابلاغ بدانیم می توان از «تعریف مگر این که » در منطق ریاضی این چنین بهره برد؛ ~P*Q = Q<—>P,P|—Q در واقع با توجه به این که احتجاج وجزا أعم از صواب و عقاب در شرع مقدس ثابت است،فثبت؛ابلاغ الهی. ✅ نکته: این سه دسته براهین برای این بود که معنای باید به معنای استلزام مشخص شود. و السلام علیکم و رحمة الله پایان نوشتار چهارم 🆔 @boorhan_fathi 📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام 🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا: https://eitaa.com/fathi_boorhan
بسمه تعالی تحدیدالعقل،تهدید الإعتزال(۵): «مبنای ایمان گروی(Fathism)(۱): ✍️تحلیل گزاره«کسی که بی دلیل گزاره ای را بپذیرد بی دلیل نیز رد خواهد کرد» مدعای این نوشتار،بیان مرحوم کلینی در مقدمه اصول کافی است. ✔️تحلیل استدلال مرحوم کلینی: ایشان در مقدمه پر مغز خود بر کتاب شریف کافی در باب اهمیت همراهی عمل با علم و معرفت و تصدیق،در ذیل آیه ۱۱ سوره مبارکه حج چنین می فرمایند: آیه شریفه: «ومن الناس من یعبد الله علی حرف فإن أصابه خیر إطمئن به و إن أصابه فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا والآخرة ذلک هو الخسران المبین» ✔️تعلیل مرحوم کلینی: «...لأنه کان داخلا فیه بغیر علم و لا یقین فلذلک خروجه بغیر علم و لا یقین...» (چون او بدون علم داخل در دین شده،خروجش از دین نیز بدون علم است) ✍️استدلال‌های مرحوم کلینی(البته این استدلال ها در لسان ایشان این چنین تفکیک شده نیست): 1⃣استدلال اصولی: «...إذاکان جاهلا لم یکن علی ثقة مما أدّی و لامصدقا لأن المصدق لایکون مصدقا حتی یکون عارفا بما صدق به من غیرشک و لا شبهة.لأن الشاک لایکون له من الرغبة و الرهبة و الخضوع و التقرب مثل ما یکون من العالم المستیقن» 🔻بیان استدلال: عمل،در گرو باعثیت و محرکیت است و این ها در گرو تصدیق و اگر تصدیق نباشد یا کمرنگ باشد عمل نیز مضمحل خواهد شد. 2⃣استدلال روایی: روایت۱: قد قال العالم (الإمام) (ع): «من دخل فی الإیمان بعلم ثبت فیه و نفعه ایمانه و من دخل فیه(فی ایمان)بغیر علم خرج منه کما دخل فیه». روایت۲: قال(ع): «من أخذ دینه من کتاب الله و سنة نبیه صلوات الله علیه زالت الجبال قبل أن یزول (ازکوهها استوارتر است) و من أخذ دینه من افواه الرجال ردَّتْه الرجال(اگر از مردم بگیرد همان مردم او را از دین بر می گردانند)». روایت۳: قال(ع): «من لم یعرف أمرنا من القرآن لم یتنکب الفتن(ازفتنه ها بیرون نرود)». ✍️نکاتی چند: 1⃣آثار همراهی علم و ایمان در روایت ۱: الف)تثبیت در ایمان(این همان مفهوم تثبیت در قول ثابت است در روایات مثل روایت مفصل امام هادی(ع)به جناب عبدالعظیم حسنی(ع)؛«ثبتک الله بالقول الثابت فی الحیات الدنیا و الآخرة»که مستحب است بعد از اذان و اقامه در گوش نوزاد گفته شود). ب)نفع بخشیدن ایمان ✔️فرع فقهی: آیا ایمان گروی مشمول حکم فقهی میشود؟ مثلا می توان گفت؛واجب است مؤمن و معتقد باشیم؟ ✍️پاسخ: به زعم حقیر ایمان گروی گر چه از افعال اختیاری است اما ورود در ایمان مشمول حکم فقهی نمی شود چرا که دور لازم می آید. ✔️بیان دور: ورود در ایمان مبتنی بر ایمان به حکم الهی است و بالعکس. اما اگر کسی به هر دلیل وارد در ایمان شد می‌توان با یک پ استدلال ،کسب علم و معرفت نسبت به ایمانش را واجب شرعی دانست؛ ✔️مقدمه: نفع و ضرر متناقضان اند نه متضادان یعنی نمی توان ساحتی را در نظر گرفت که نه منفعتی باشد و نه ضرری. 🔻استدلال: _ بنابر روایت ۱،ایمان بدون معرفت،نفع نمی رساند یعنی ضرر می رساند _ لاضرر و لاضرار بالنتیجه:باید معرفت به ایمان افزوده شود یعنی وجوب شرعی کسب معرفت برای مؤمن. ✔️دقت شود: نمی توان حرمت ایمان بدون معرفت را نتیجه گرفت چرا که مستلزم امر به خروج از ایمان می شود بلکه نتیجه وجوب کسب معرفت است. ✔️استدلال سید مرتضی(ره)در کتاب ذخیره (به عنوان مؤید رد دور): ایشان درباب اراده کردن اندیشه می فرمایند: «...نخستین کاری که انجام می گیرد اراده است و اراده قصد نمی شود ...پس تکلیف، اراده را فرا نمی گیرد» والسلام علیکم و رحمة الله پایان یادداشت ۵ 🆔 @boorhan_fathi 📖کانال رسمی میثم فتحی در تلگرام 🔍کانال رسمی میثم فتحی در ایتا: https://eitaa.com/fathi_boorhan
بسمه تعالی برنامه کلاسهای فردا و جمعه: ۷ تا ۸ : فقه ۸ تا ۹ : فلسفه ۹ تا۱۰ : اصول ۱۰ تا ۱۱ (بنا به درخواست برخی دوستان): فلسفه علم اصول شامل بررسی کتاب فقه و عقل و بحثی مختصر در هرمنوتیک) 🆔کانال دروس استاد میثم فتحی 🆑 @dars_fathi
بسمه تعالی آغاز جلسات درس‌های خارج از حوزه حضرت حجت الاسلام و المسلمین دکتر میثم فتحی از پنج شنبه هفته آتی(۱۲ تیر ۹۹): 📖مواد درسی: 1⃣فقه: مبحث بیع(شروط متعاقدین)با محوریت آراء شیخ انصاری(ره) و بررسی تطبیقی آراء مرحوم امام خمینی،مرحوم آیت الله خوئی و صاحب جواهر(رضوان الله علیهم) 2⃣اصول: مبحث استصحاب کفایة الأصول 3⃣فلسفه: از ابتدای أسفار 🕐زمان: پنج شنبه و جمعه هر هفته از ساعت ۷ تا۱۰ صبح 🕌مکان: نیاوران،خ مقدسی(مژده)،خ شهید احمدی زمانی،کوچه مسجد مسجد صاحب الأمر(عج) ✍نحوه ثبت نام : نام و نام خانوادگی خود را به شماره زیر پیامک نمایید (ضمنا مواد درسی که قصد شرکت در ان دارید را نیز ارسال کنید) ۰۹۱۱۸۵۹۸۰۶۹ 0⃣9⃣1⃣1⃣8⃣5⃣9⃣8⃣0⃣6⃣9⃣
آغاز دروس خارج استاد میثم فتحی و نحوه ثبت نام
بسمه تعالی کلاس های استاد فردا یکشنبه اغاز میشود به لطف الهی و دعای دوستان حال استاد برای برگزاری کلاس مساعد است لذا در ساعت مقرر طبق برنامه اعلام شده با لینک زیر وارد کلاس شوید ‌https://www.skyroom.online/ch/sajjad12/fathi-dars
اولین کلاس ساعت ۶ و ۴۵ دقیقه صبح
.