#شهید #جلال_افشار معمولاً همراه دوستانش به حسینیه آیت الله العظمی بهاءالدینی میرفت. اذان میگفت آنهم با معنا و حاج آقا خیلی از اذان او خوشش می آمد و توجه خاص داشت و می فرمود: ایشان خیلی خوب اذان می گویند و مورد تشویق قرار می داد و می گفت: احسنت بابا .
یکبار افشار، پس از نماز مغرب و عشا دعا کرد، بعد از دعا ، آقا رو برگرداند و فرمود: بابا، دعای تو مستجاب است. البته حضرت آقا گزافهگویی و مبالغه در صحبت هایشان نبود.
بعد از شهادت جلال ، عکسش را به آیت الله بهاءالدینی نشان دادند. او بی اختیار اشک از چشمانشان جاری شد، به طوری که قطرات اشک روی عکس جلال افتاد . در همین حین گفت: امام زمان عجل الله فرجه از من یک سرباز خواست، من هم صاحب این عکس رو معرفی کردم. اشک من اشک شوق است. او دائمالذکر بود، نه اینکه همیشه ذکر بگوید، بلکه قلبا ذاکر بود.
کتاب جلوه جلال
راویان: سیدمهدی سادات و حجةالاسلام اکبر اسدی
شادی روح شهید افشار #صلوات🌷