اولین روزهای تأسیس سپاه، پاسدار شد؛ رفت مهندسی سپاه. چند ماهی تهران بود که شنید در کرمانشاه به نیروی داوطلب نیاز دارند؛ رفت مهندسی کرمانشاه. چیزی نگذشت که جنگ هم شروع شد. زیر آتش عراق و کومله دموکرات برای سپاه پادگان و سنگر ساخت. اولین زاغهی مهمات سپاه را هم همان روزها ساخت. یک سال و چند ماه آنجا ماند و برگشت تهران. اواخر سال ۱۳۶۱، دفتر مهندسی استان تهران را به او دادند. اسفند ۱۳۶۳ مسئول نصب پلهای شناور خیبر شد؛ بزرگترین پل تاکتیکی جهان. گردانهایی که برای نصب پل تشکیل داد، هستهی نخستین تشکیلاتی شد که بعدها صراطالمستقیم نام گرفت. برای اینکه در جبهه حضور مستمر داشته باشد، شد فرمانده تیپ رزمی مهندسی کوثر؛ یکی از تیپهای قرارگاه صراطالمستقیم. سال ۱۳۶۴، مدیرکلی پشتیبانی مهندسی وزارت سپاه را هم به او دادند. باید همهی کارهای عمرانی وزارت سپاه را پشتیبانی میکرد. چند ماه بعد رئیس دفتر مهندسی استان مرکزی استعفا کرد؛ باز هم رفتند سراغ او. ۱۴ خرداد ۱۳۶۵ شد؛ ماه رمضان بود. برای جلسهای باید میرفت قم. در راه بازگشت، با زبان روزه به دیدار پروردگارش شتافت.
مهندسی نخوانده بود، اما مهندسها پیشاش چیز یاد میگرفتند. داوطلب کارهایی میشد که کمتر کسی برای انجامش پیشقدم میشد. هرچه میگفتند انجام میداد؛ نه نمیگفت. کارهایی به او میگفتند که از دست کسی برنمیآمد. کارهایی را قبول میکرد که کار چند نفر بود. قحطالرجال نبود؛ اما او بهتنهایی بیش از چند نفر بود.
مزار شهید قطعه ۲۴ بهشت زهرا، ردیف۷۶ شماره ۳۴
#مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید #سیدعباس_جولایی
شادی روح شهید جولایی #صلوات.🌷
طلبه شهید ایوب توانایی در ماه ✅مبارک رمضان ۱۳۴۵ در روستای علی آباد سادات از توابع جیرفت ✅متولد شد، در ✅ماه مبارک رمضان برای فراگیری دروس ✅حوزوی عزیمت کرد. در ✅ماه مبارک رمضان عازم ✅جبهه شد. در عملیات ✅رمضان ✅شهید و مفقودالجسد شد و ۱۴ سال بعد در ✅ماه مبارک رمضان پیکر مطهرش به زادگاهش ✅بازگشت.
میهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید #ایوب_توانایی
شادی روحش #صلوات.🌷
خدایا به برکت شهدا دعا میکنیم؛
، وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمي فِي السُّعَدآءِ وَرُوحي مَــعَ الشُّهَدآءِ،
و قرار دهی نامم را در شمار خوشبختان و روحم را با شهيدان،
آمین یا رب العالمین
سید علی اندرزگو» سال ۱۳۱۸، در ظهر یکی از روزهای #ماه_رمضان در محله شوش تهران #متولد شد.
دوران نوجوانیاش با گروه #فدائیان_اسلام آشنا شد.
قیام ۱۵ خرداد او را به همراه چند تن دیگر دستگیر و #زندانی کردند و بعد آزاد شد.
اولین همکاری با گروه مشارکت در #ترور «حسنعلی منصور» نخست وزیر وقت بود. نفرات اول گروه اعدام شدند. سيدعلی #فرار کرد و زندگی مخفیانهاش در #قم شروع شد.
با تعقیب ساواک مخفیانه به #عراق رفت با امام خمینی (ره) که در تبعید بهسر میبرد ملاقات کرد.
سال ۱۳۴۵ با گذرنامه جعلی به ایران بازگشت. در #قم فعالیتهای انقلابی را از پخش اعلامیه گرفته تا تهیه اسلحه برای مبارزان از سر گرفت.
سال ۱۳۴۹ در #تهران با چهره و ظاهری دیگر در مدرسه علمیه «چیذر» به تحصیل مشغول شد.
روز میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) با ازدواج کرد . سال ۵۱ با تعقیب ساواک به #قم رفت. از آنجا به #مشهد و بعد از طریق #زاهدان و « #زابل» به « #افغانستان» فرار کرد. دوباره #مشهد آمد. بارها خانه عوض کرد تا شناسایی نشود. یک بار پنهانی به #حج رفت و بازگشت. مجدداً عازم #عمره شد. این بار از « عربستان» به « #عراق» و « #نجف» رفت و بار دیگر با امام راحل ملاقات کرد.
به « #لبنان» رفت و یک دوره کامل آموزش نظامی دید بعد مخفیانه به #ایران بازگشت.
سید علی اندرزگو خود را برای #ترور_شاه در روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان آماده میکرد.
روز ۱۸ رمضان تلفنی قرار افطار فردا شب را گذاشت. مأموران غروب روز #19_رمضان (دوم شهریور سال ۱۳۵۷) نزدیک افطار در محل قرار حاضر شدند و او را محاصره کردند.
سید نمی خواست زنده به دست ساواک بیفتد به گونهای حرکت کرد که مأموران فکر کنند مسلح است و قصد تیراندازی دارد.
رگبار گلوله ها ربنای عروجش شد. در آخرین لحظات حیات چند برگ از نوشتههای محرمانه دفترچه یادداشتش را در دهان گذشت و فرو داد و افطار کرد.
مردی که ماه رمضان آمد و یک عمر #تلاش و جهاد کرد و پای اعتقادش، #راسخ ایستاد آنهم با #نشاط ایمان و ماه رمضان رفت با نام شهید.
#میهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید #سیدعلی_اندرزگو
شادی روحش و طلب دعا برای ما #صلوات.🌷
بیشتر از شهید اندرزگو بدانیم
http://defapress.ir/fa/news/294034/
شهیدی که با زبان روزه شهید شد
فرماندهی تیپ دوم اباعبدالله الحسین(علیهالسلام)لشکر 3 نیروی مخصوص حمزه
سرانجام این عاشق عارف که سالها انتظار شهادت را می کشید،با زبان روزه به استقبال شهادت شتافت و در مأموریت پاکسازی منطقه عملیاتی سلماس در روز هفتم خردادماه سال1386 در نبردی شجاعانه روح مشتاقش به ندای «ارجعی الی ربک» لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست.
شهید میهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید حاج علیرضا #طالعی
شادی روحش و برادر شهيدش #صلوات.🌷
http://www.dana.ir/news/108352.html/
کوچکترین شهید در جبهه در سن ۱۱ سالگی
حیدر شهیدی با صدور فرمان حضرت امام که حضور در جبهههای جنگ را نوعی تکلیف بیان فرمود پس از امتحانات، در بهمن ۱۳۶۳ به همراه جمع کثیری از همکلاسیها به جبهههای جنگ حق علیه باطل شتافت و در قالب گردان ابوذر لشکر ۳۳ المهدی در عملیات پیروزمند بدر در شرق دجله جزایر مجنون شرکت کرد.
وی در زیر آتش شدید دشمن و انفجار گلوله و ترکش مشغول رساندن مهمات و آب و غذا به رزمندگان گردان بود و آنگونه که نقل است گلولهباران وسیع منطقه مانع از انجام وظیفه او نشد.
معلم پرورشی مدرسه شهید اسدی شهید شد و ۱۳ دانشآموز مدرسه به معلم شهید خود پیوستند.
حیدر، در تاریخ ۲۲/۲/۱۳۶۵ برای انجام یک عملیات ایذایی به منطقه شرهانی (شمال فکه) اعزام شد و پس از نبرد خونین و جنگ تن به تن در تپه ماهورها و سرزمین رملی منطقه با بعثیون کافر بر اثر اصابت ترکش و تیر مستقیم دشمن مورد هدف قرار گرفت و در سحر گاه ۲۲/۴/۶۵ همزمان با سومین روز ماه مبارک رمضان در حالی که ندای یا حسین مظلوم و یا زهرای او قطع نمیشد به شهادت رسید.
مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید #حیدر_شهیدی
شادی روحش و همه شهدای نوجوان کشورمان #صلوات.🌷
متولد ۲۱ دی ماه سال ۷۴ در روستای تازه اوغاز شهرستان شیروان
در دوران سربازی کار میکرد تا از پس هزینههایش بربیاید. ایام مرخصی در پادگان میماند که برای هزینه رفتوآمدش به ما فشار نیاید. یک بار قبل از عید با پسانداز و به سختی برایش لباس عید خریدیم. جواد گفت: «من این لباس رو نمیپوشم آبجی.» گفتم: «چرا؟ تو که لباس عید نداری!» سرش را انداخت پایین و گفت: «پسر همسایه نه بابا داره، نه لباس عید. من چطور این لباس را بپوشم؟»
شب ۲۱ ماه رمضان بود که برایم پیامک فرستاد. آن روز ما مشغول پختن نذری بودیم. دیدم نوشته است: «آبجی، نذری که میپزی برای من هم دعا کن.» به دلم اضطراب افتاد. پرسیدم: «چی شده جواد؟ برای چی دعا کنم؟» انگار جوابش را از قبل میدانستم. جواد نوشت: «دعا کن امامزمان (ع) شهادتنامه من را امضا کند.» یقین داشتم که آرزویش همین است وگرنه چند روز بعد پیکر خونیاش را روی دستها تشییع نمیکردند! برادرم ۵ تیر ۱۳۹۵ در پیشین سیستان و بلوچستان با اشرار درگیر شد و به شهادت رسید. آن روز به جای یکی از دوستانش به مأموریت رفته بود و همان مأموریت، او را در سن ۲۱ سالگی به وصال محبوب رساند.
مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید #جواد_ترقی_اوغاز
شادی روحش و #شهدای_امنیت #صلوات.🌷
رزان نجار اولین امدادگر زن فلسطینی بود که به تظاهرات علیه رژیم صهیونیستی پیوست.
مادر این شهیده ۲۱ ساله در آستانه روز قدس از مردم جهان خواست تا از مردم فلسطین در برابر رژیم اشغالگر قدس حمایت کنند.
مهمان امشب #سفره_افطار ما شهید #رزان_نجار و شهدای فلسطینی
شادی روحشان و به امید آزادی قدس #صلوات.🌷
https://www.yjc.ir/fa/news/6950315/
شهدای حادثه تروریستی زاهدان در بهمن ۹۷ همگی زن و بچه داشتند و یک ماه بود آنها را ندیده بودند. شب قبل با خانوادهشان تماس گرفتند و آنها منتظر بازگشتشان بودند. اگر این شهدا مرزبانی نمیکردند این اتوبوس در اصفهان یا شهرهای دیگر منفجر میشد.
شهید ابراهیم صیادی با زبان روزه از مرز نگهبانی و با دشمنان مبارزه میکرد و حافظ امنیت بود تا مردم در داخل کشور آرامش داشته باشند.
مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید #ابراهیم_صیادی و همه شهدای حمله های تروریستی
شادی روحش #صلوات.🌷
بیشتر بدانیم👇
https://www.google.com/amp/s/www.yjc.ir/fa/amp/news/6836424
یکی از مسئولان اعزام نقل می کند «یک ماه پیش از او دعوت کردیم و به تهران اومد، باهاش جلسه داشتیم، قرار بود هفدهم خرداد ۹۸ به سوریه اعزام بشه، جمعه زمان پروازش بود. دوسه بار باهاش شوخی کردیم که حاجی وصیت نامه رو بنویس، احتمال شهادت زیاده، با بغض گفت خیلی وقته در حسرت شهادت موندم.
پنج ساعت بیشتر مهمان ما نبود، ولی بچه ها خیلی باهاش حال کردن. آدم خیلی خاکی بود. به همه همکارا عطر و پول متبرک هدیه داد».
خدای متعال زودتر دعای او را مستجاب کرد و در شب قدر برات شهادتش امضاء شد و روز قدر به شهادت رسید.
مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید حاج شیخ محمد #خرسند دومین امام جمعه شهید کازرون
شادی روحش و همه شهدای روحانی #صلوات.🌷
animation.gif
حجم:
131.1K
دوم دی 1339، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. بسیجی به جبهه رفت و سوم خرداد ۱۳۶۱، با سمت تک تیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبداله زادگاهش قرار دارد.
مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید علیرضا #طغرائی
شادی روحش #صلوات.🌷
دستنوشته شهید برای ماه رمضان👇
ماه رمضان ماه مبارزه با بزرگترين دشمن انسان است (مبارزه با نفس و خودسازي) هر كس بتواند در اين مبارزه در طول زندگيش پيروز شود رستگار خواهد بود و آن مبارزه با نفس است و از اينكه جنگ هم به ماه رمضان رسيده از اين بابت تمام شرايط براي رستگاري انسانها آماده است عدّهاي به جهاد اكبر و اصغر مشغول ميشوند و در آخر اجري عظيم در دنيا و آخرت براي خود ميخرند و رستگار خواهند شد و عدهاي شكست و خواري نصيبشان خواهد شد.
انشاءالله كه خداوند امت اسلام را از گروه اول قرار دهد اكثر بچهها عهد كردهاند كه قرآن را در اين ماه تمام كنند و فكر ميكنم كه بچهها هنوز يكبار قرآن را نخوانده باشند و من همينطور جداً خيلي پيش خدا و امام و پيغمبر شرمنده هستم و بيست و اندي عمر گرفتهام و معتقد به اسلام و خدا هستم ولي هنوز نخواندم كه ببينم خدايم با من چگونه صحبت ميكند آخر مگر چه عيبي داشت اي بنده خدا كه تو حاضر نيستي فقط براي يكبار قرآن را بخواني روز شنبه 13/4/60 است دو جز قرآن را خواندم جداً وقتيكه قرآن را مي خواندم قلب و وجودم روشن ميشد چه رسد با اينكه بفهمم و عمل كنم گويا كه دارم پرواز ميكنم به جايي متعالي نزديك ميشوم.
در خودم حس كردم كه من دارم معني و مفهوم پيدا ميكنم متوجه شدم كه گم شدهام (قرآن) را پيدا كردهام خيلي چيزها فهميدم كه در طول عمرم در فكرش نبودهام خدايا ما را ببخش و ما را بخاطر فراموش كردن از كتابت و دوري جستن از او مورد عفو قرار بده. خدايا با تو عهد ميبندم كه تا آخر اين ماه عزيز سخنانت را بخوانم و انشاءالله كه در فهميدن و عمل كردن آن مرا ياري كني خدايا با تو عهد ميكنم كه بعد از جنگ خودم را به تو و با سخنانت بيشتر نزديك كنم اميد است.
مهمان امشب #سفره_افطار ما #شهید علیرضا #طغرائی
شادی روحش #صلوات.🌷
همسر گرامی امام درباره سادهزیستی سیدمصطفی میگوید: «دو ماه [بعد از ازدواج] مصطفی در منزل ما بود تا آنکه خانه پیدا کردند. آنها هیچ اثاث نداشتند. از همان وسایل خودمان آنان را هم صاحب اثاث کردیم. یک قطعه قالی و یک گلیم و دو دست رختخواب، یک دست ظرف چینی، یک کتری، یک دست استکان و نعلبکی، یک چراغ فتیلهای و دو قابلمه به آنها دادیم، رفتند و به زندگیشان پرداختند ... او یخچال نداشت و وقتی به او میگفتند در این زمینهها فکری کن، بچههایت چه گناهی کردهاند؟ میگفت: خدا را خوش نمیآید که پدر پیرم اینگونه زندگی کنند و من یخچال داشته باشم.»
حاج آقا مصطفی، مطلقاً آقازادگی نداشت. نه لباسش، نه عبایش، نه کفشش، نه زندگی خصوصیاش، نه خانهاش، مطلقاً، هیچ بوی تفاخر آقازادگی از آن نمیآمد
مهمان امشب #سفره_افطار نا #شهید سید مصطفی #خمینی
شادی روح امام خمینی و دو فرزند بزرگوار شان و همه فرزندان معنوی روح الله خمینی #صلوات.🌷