فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینکه بتوانی کلامی داشته باشی به مقتضای جوانی جور دربیاد کار سختی نیست .خودت رو در شرایطش قرار بده بفهمشان.باهاشون
گفتگو کن حرف بزن راه برو زندگی کن .
جوون میشی بزرگ میشی.
اگر بخواهی رشد کنی به منبع وصل شو . چقدر آموز های دینی داریم که خدا با جوونها بیشتر کار داره.چقدر بیشتر باهاشون راحتتره. بهتر بهشون سیگنال میده.
اصلا بهشتی ها جوونند.
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
#کمی_شعر
Seni hala ilk günkü gibi heyecanla
sevmek ne güzel şey
دوست داشتن تو همچنان با همان هیجان ابتدایی چه زیباست
.
.
.
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○ ○●●••••••••••••
Ostad Khakzad 1401.07.16.mp3
24.32M
🤔 #کارشناسی برنامه شباهنگام .
راديو مازندران
🎧 حجتالاسلام خاکزاد شاهان دشتی
⏯تاثیر گزاری شبکه های اجتماعی
.
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○ ○●●••••••••••••
••••••••••••●●○ ○●●•••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تأمل_کن
حرف رو نقد میکنی یا شخص را؟
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○ ○●●••••••••••••
••••••••••••●●○ ○●●•••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#معرفی_فیلم
#باهم_ببینیم
#نقد_فیلم
#فیلم_ضد_مذهب
فیلم ضد ایرانی پرسپولیس/ 2007
• کارگردان: مرجان ساتراپی و ونسان پارونو
• صدا پیشگان: کیارا ماسترویانی و کاترین دونوو
انیمیشن پرسپولیس براساس داستان مصوری به همین نام، نوشته مرجان ساتراپی، ساخته شد؛ در واقع فیلم در نشان دادن فضای پس از انقلاب اسلامی ایران، به نوعی به الگوهایی چون بدون دخترم هرگز هم ادای دینی میکند. پرسپولیس، فضای پیش و پس از انقلاب را با هم مقایسه میکند و با قراردادن نشانههایی خصمانه و عنادورزانه به این نتیجه میرسد ـ یا بهعبارت دیگر میخواهد به مخاطب تلقین و دیکته کند ـ که مردم ایران بعد از این واقعه، همگی افسرده و دلشکسته شدهاند.
ضدیت فیلم با موضوع حجاب بسیار آشکار است و بهدنبال صدور این بیانیه است که بگوید نظام جمهوری اسلامی، جنبش و فعالیت زنان را سرکوب میکند. مضمون فیلم بهگونهای بود که حتی در برخی کشورهای عربی هم باعث اعتراض مسلمانان شد. پرسپولیس، در ساختار و کیفیت خلاقیتها و نوآوریهایی داشت و همین مسئله و البته محتوای ضد ایرانی و ضداسلامیاش هم مزید بر علت شد و فیلم، موفقیتهایی در برخی جشنوارهها از جمله کن به دست آورد. جالب اینجاست ساتراپی، جایزه جشنواره کن خود را به مردم ایران تقدیم کرد و فیلمش را اثری کاملا بیطرفانه خواند!
.
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○
#معرفی_رمان
#وقتی_مهتاب_گم_شد
آغاز زمستان بود. از همدان کدو آورده بودند و من هم چسبیده بودم به چراغ والور که قابلمه پر از کدو روی آن می جوشید.
یک باره مصیب مجیدی داخل چادر آمد و با نگرانی گفت: 《 نیروهای ما مثل عملیات بدر محاصره شده اند، باید محاصره را بشکنیم. 》
علی آقا گفت: 《 یالله بچه ها بجنبید، همه سلاح بردارید و سوار شوید. 》
حس پنهانی به من می گفت، این موضوع سرِکاری است، از جنس همان مانور ها برای سنجش میزان آمادگی بچه ها.
همه راه افتادند که علی آقا دید من به بخاری والور چسبیده ام.
_خوش لفظ راه بیفت هیچکس جز تو نمانده.
_ من نمی آیم سردم شده اصلاً آمادگی شهادت ندارم خیلی ترسیده ام، جا زده ام ،من شهادت زورکی نمی خواهم چطوری بگویم ترسیده ام.
علی مطمئن شد که من دستش را خواندم.
اومد جلو و گفت:《 لامصب وقتش که رسید نشانت میدهم.》 و مشتی به گُردهام کوبید.
شب از نیمه گذشته بود و خبری از بچه ها نبود من بودم و کدو هایی که پخته و آماده خودن بودند.....
ساعت سه شب بچهها برگشتند. از سر و صورت و لباس هایشان آب می چکید. تا مرا دیدند گفتند:《 بد جنس از کجا فهمیدی سرکاری است و نیامدی؟؟؟؟》
تعریف کردن علی آقا با چند نفر دیگر، آنها را داخل آب انداخته اند و مجبورشان کردهاند که با شنا برگردند.
دم صبح بقیه هم آمدند مثل بید می لرزیدن، شوق خوردن کدوی داغ داشتند اما کو کدو؟؟؟؟ افتادند دنبال من و من هم فرار.😂😂😂
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اعتکاف
قدر دان لحظاتی که برایمان مهیا شده است رو بدونیم...
امسال اعتکاف نوجوانان داریم اگر مایلید به بنده اطلاع دهید تا معرفیتان کنم..
استاد مطهری ـ رحمه الله ـ میگوید: «ما که بچه بودیم در منزل خود ما ــ من از هفت و هشت سالگی کاملا یادم هست ــ اصلا اینکه ماه رجب دارد می آید مشخص بود. میگفتند: یک هفته به ماه رجب مانده، سه روز مانده، امشب احتمالا شب اول ماه رجب است... مرحوم ابوی ما و مرحوم والده ما غیر از اول و آخر ماه رجب و غیر از ایامالبیض، پنجشنبهها و جمعهها روزه بودند و بلکه مرحوم ابوی ما در بعضی از سالها دو ماه رجب و شعبان را پیوسته روزه میگرفتند و به ماه مبارک رمضان متصل میکردند. اصلا این ماه، ماه استغفار و توبه و عبادت است.»

مجله معارف اسفند ماه سال 1390 ، شماره 90
سینمای عرفان های کاذب
نویسنده : سید غلامحسن خاکزاد شاهاندشتی
درآمد
اندیشمندان مشکل تمدن امروز را منوط به عواملی می دانند؛ از جمله ناامنی فکری امروزه جهان را متاثر از ویرانگری رسانه می شمارند.
ستایشی ماورایی از خورده فرهنگ های قدیم و نوعرفان ها ـ به عنوان گریزگاهی برای انسان معاصر ـ توسط رسانه های جهانی در حال پردازش است. انسان غربی از تکنولوژی و فقدان معنویت گم شده، سخت به تنگ آمده است و برای فرار از آن و جهت نزدیکی به تفکر ماورایی، در تلاشی مذبوحانه است؛ و چون راهنما و چراغ راهگشایی ندارد، فراوان به بیراهه رفته است. رسانه ای به نام سینما، پلی است که واسطه ارتباطی بین سنت ها و فرهنگ ها و ادیان و مذاهب با انسان امروزی است. در جهان امروز نگاه عرفانی مورد هجمه قرار گرفته و فیلم هایی که بیشتر نگاه اینچنینی دارند سعی می کنند جهان را به یک نسبت خوب نشان دهند، اما در طول مسیر به انحراف بر می خورند. آنها اصولاً بین عرفان صحیح و کاذب، تمیز قایل نمی شوند. از این مسئله نباید غافل ماند که چون سینما گران به موضوع عرفان و معنویت، توجه و تعمق لازم را ندارند، ناخواسته مروج تفکرات ناسالم می شوند. کارگردانان و فیلم سازان سعی دارند از جهان مادی بگریزند و به ماورا نظر کنند. ایشان می گویند چون هزاران راه برای رسیدن به خدا وجود دارد، پس هر کسی به طور شخصی می تواند آن را بسازد و تجربه کند!
ترویج خرافات در رسانه
اندیشة استفاده از سینما در دین و تبلیغ آن، با ایجاد تأثیر و کشش سینمایی، پدیده ای است که از سال ها پیش در دست سینمای غرب قرار دارد. از این روی غرب مدرن با یک معنویت مدرن، در سینما مواجه است که سعی کرده خود را به ماوراء نزدیک تر کند. این سینمای غربی رو به تفکرات و نحله های خود ساخته رفته است.
سینمای غرب فعلاً به ترویج و تبلیغ دین و معنویت در قالب و مدل تجربه مدرن، مشغول است و سعی می کند با نوعی سازماندهی جدید و با قالب های ملوّن، رویکردهای دینی را با اصول دراماتیک تلفیق کند و اثری مهیج بیافریند؛ بی آنکه آن ترازها متکی به وجوه و مبانی اصیل دینی باشد. این نوع روایت گری بی مبنا، سال هاست که در دستور کار سینمای غرب است.
رسانة سینما در جعل عرفان های کاذب توانسته است بسیار موفق عمل کند. در بین فیلم هایی که در ترویج عرفان های نوظهور رام الله، سای بابا، اکنکار، اوشو، کوئیلو، سخت سرمایه گذاری کرده است، می توان به فیلم «فریاد مورچگان» و در ترویج تفکر بودایی به فیلم «دوباره بهار» و در ترویج فیلم های انرژی درمانی و کیهانی به فیلم «دالان سبز» اشاره کرد (که این دو فیلم اخیر در سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده اند!) و کارگردانان بزرگی چون برسون و برگمن، اوزد، تارکوفسکی، سال ها به آنها پرداخته اند.
اما ناگفته نماند این رویکرد معلول یک سری پرسش هاست که فیلم سازان غرب و شرق، به آن مبتلایند و باید به این پرسش های عرفانی، دینی با کلام سینمایی پاسخ داد؛ که پرسش هایی در بارة زمان، میرایی و ابدیت از این دسته اند. وقتی سینما گران در دیدگاه های خود به موضوعاتی دربارة بنیاد اساسی هستی، موضوع خیر و شر، شیطان و خدا، ایمان و کفر می پردازند نشان گر یک سری کشمکش های روحی و تشنگی معنوی ایشان است.
سینمای عرفانی
باطن نگری و عرفان خواهی، از مسایل پر اهمیت کنونی در فیلم ها و سریال های غرب است؛ سریال هایی مانند «سوپر نشنال»! این سینما در ابتدا توانست بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل هزارة دوم میلادی، در نوع عملکردش ترویج آموزه های غیر عقلانی کلیسا را درباره جهان مردگان، نبوت و ارتباط با غیب، شیطان و ارواح خبیثه، دیوها، ملکوت و... بپردازد که بر اساس مبانی و متد آنها، مضامین ماورایی با انعکاس الهیات طبیعی شکل گرفت! مسأله حلول، پدیده عمومی شدن نبوت، خرافه ها و بسیاری از مناقشات دینی آیین مسیحیت موجود، دستمایه خرافه گری سینما و کانون های آن شد.
این خطوط رسانه ای محدودیت حضور و قدرت خداوند و موجوداتی آن سویی ـ مانند شیطان، جهنم، ملایکه، اجنه، ارواح انسانی و در برخی موارد خود خداوند ـ را در این گونه تولیدات، موضوع و محل مادی قرار می دادند. فیلم های مهم و تاثیرگذار این ژانر عبارتند از:
دانشجوی پراگی (1913)، سوگ های شیطان (1926)، آسمان می تواند منتظر باشد (1943)، شهر مرده (1960)، چشم شیطان (1960)، نوزاد روزماری (1968)، طالع نحس (1976)، جن گیر (1973)، وکیل مدافع شیطان (1997)، چه رؤیاهایی می آیند (1998)، حس ششم (1999)، دوگما (1999)، استیگماتا (1999)، پایان روزگار (1999)، دروازه نهم(1999)چشمان کاملاً بسته(1999)، ماتریکس(1999)، مسیر سبز (1999)، دیگران (2001)، ادیسه فضایی (2001)، بهار، تابستان، پاییز، زمستان و دوباره بهار (2003)، تپه خاموش (2006)، کنستانتین (2005)، 1408 (2007)، گابریل ( 2008) سپاه (2010).
گرایش
مجموعه های سینمایی دنیا از رازآمیزگروی و اکالتیسم، هندوئیسم، بودیسم، کیهان گرایی یونانی، ادیان مصری، ادیان بین النهرینی، آموزه های کنعانی، آموزه های پاگانیستی اروپای باستان، عرفان سرخپوستی و شمنیسم مایایی و از همه مهم تر کابالای یهودی، پرداخته است. تمامی این شبه ادیان های باستان و رهیافت های عرفانی کهن در اصولی مشترک هستند که عمدة آن به تصویرسازیِ متکثر از ماوراء و عامل بودن موجودات ماورایی در زندگی روزمره انسان و ناچیز بودن عاملیت خداوند و سلطه او در برابر این موجودات، مربوط می شود. تمامی این شبه ادیان و مذاهب عرفانی، ساختاری طبیعت گرا در الهیات خود دارند و متافیزیک و ماوراء را به عنوان «امتداد نامریی طبیعت» مورد بررسی قرار می دهند. آموزه های ادیان وحیانی در فیلم های اخیر کانون های سینمای هالیوود، به این مفاهیم تأویل می شوند؛ تا جایی که حتی از نبوت و پیامبری به عنوان نوعی ارتباط با موجودات ماورایی و شبه مادی، یاد می شود.
شما می توانید به مقایسه ساختاری و محتوایی سریال ایرانی «او یک فرشته بود» و فیلم آمریکایی «کنستانتین» بپردازید. در زمان تولید سریال تلویزیونی «او یک فرشته بود»، یکی از مدیران، نسخه ای از فیلم کنستانتین را در اختیار عوامل سریال ایرانی قرار داد و این جمله را بیان کرد: «از اینها الهام بگیرید»!!
سینمای عرفانی غرب را به لحاظ محتوای آثار، می توان به چند دسته تقسیم کرد:
1. فیلم های مروج بودیسم
در سینمای هالیوود، گرایش به بودیسم را به ویژه از دهة نود، به وفور می بینیم. مارتین اسکورسیزی فیلم «کاندون» را راجع به دالایی لامای چهاردهم رهبر بوداییان تبت می سازد، فیلم «بودای کوچک» ساخته و اکران می شود، خانم جین کمپیون فیلم «دود مقدس» را راجع به مکاتب عرفانی بودایی می سازد، و فیلم معروف «هفت سال» در تبت ساخته می شود. حتی در فیلم های رزمی، آثاری می بینیم که به وضوح مجسمه های خدایان متعدد بودایی و هندو را نمایش می دهند و گویی پشت هر فیلم ده مرتاض و راهب شرقی نشسته اند و فیلم نامه را می نویسند. بودیسم تبتی یا بودیسم شمالی که بیشتر از سایر فرقه های بودیسم در هالیوود و سینمای اروپا ترویج می شود، به شدت با خرافه و جادوگرایی ممزوج است.
2. فیلم های مروج جادوگری
در اثری مانند «هری پاتر» آیین های جادویی غالباً غربی(مسیحی-یهودی) ترویج می شود. اولین کتاب این مجموعه هفت جلدی، سال 1997 میلادی توسط خانم جی.کی.رولینگ نوشته شد و بلافاصله اولین فیلم آن ساخته و در سال 2001 بر پرده سینما اکران می شود. در این فیلم الگوی کاملی از یک جادوگر مثبت ارائه می شود! در هری پاتر، دنیا، دنیای جادوگرهاست و هیچ معنویتی غیر از جادوگری وجود ندارد؛ یعنی نه نیروی الهی است نه معنویت دیگری! همة کنش ها و واکنش های مثبت و منفی با جادوگری اتفاق می افتد، هر کسی بهتر جادوگری بداند پیروز است، همه سعی می کنند شیوه های مختلف جادو را یاد بگیرند و علیه آن ولدموروت که نیروی شر است، به کار گیرند و در نهایت، سرزمین و قلمروی هری پاتر را به او برگردانند، یعنی هری پاتر همان «چوزن وان»، فرد برگزیده است.
مسئله جادوئیسم و خرافات از طریق آرمان گرایی صهیونیستی نیز گسترش پیدا کرد. آرمان گرایی آنها با توجه به تفکر کابالیسم در میان اوانجلیست ها و یهودیان و تفکر فراماسونری مشخص می شود. کابالیسم که یکی از مهم ترین ارکانش جادوگری است و جادوئیسم در آن نهادینه است، در پشت صحنة هالیوود به طور جدی قرار دارد. ربی فیلیپ برگ، رهبر فرقة کابالا الآن از مهم ترین سرمایه گذاران و کنترل کنندگان هالیوود است و با اسرائیل و مراکز اصلی قدرت صهیونیستی آمریکا، روابط بسیار گرمی دارد.
در اوایل، در فیلم هایی ساخته شده سعی می شد که آنها باعث برانگیختن تنفر عمومی نشوند؛ فیلم هایی مثل «جادوگر شهر اُز»، که آن را کمپانی صهیونیستی سلزینک ساخت. آنها حتی جادوگری را به شرق نسبت می دادند،؛ مثلاً در فیلم «دزد بغداد»، «علی بابا» و. ... آنها سعی می کردند آنها را شرقی معرفی کنند یا بگویند از شرق نشأت گرفته است که نوعی بدنام کردن شرقی ها و از جمله مسلمان است. ولی امروزه داستان فرق کرده و جادوی آخرالزمانی غربی را می سازند که بر همه جهان مسلط می شود!
سیل فیلم هایی که راجع به جادوئیسم ساخته شد، جدید است و این هم مشخصاً صهیونیستی است. فیلم «هری پاتر» را شرکت برادران وارنر یهودی و صهیونیستی، ساخته است.
3. فیلم های مبلغ اکنکار و عرفان حلقه
امر ماورایی از آن جهت که مجرد و متافیزکی است در امر مادی و جسمانی حلول می یابد. این از جمله فرا روایت های یهودی- مسیحی و بهایی است که در تار و پود سریال هایی چون «سقوط یک فرشته» نیز حضور تام داشت. تمام آنچه در مکاتب انحرافی چون بهائیت، کابالا و شبکه های معنوی اجتماعی چون عرفان حلقه و اکنکار وجود دارد بر پایه فرا روایت «حلول» قوام می یابد و این نوع سریال ها صرف نظر از آن
که روایت هایش با متون اسلامی قابل توجیه باشند یا نه، این انگاره را در ذهن مخاطب تثبیت می کند.
4. فیلم های مبلغ شیطان گرایی
الف) شیطان پرستی دینی: این گرایش به شیطانیسم، پرستش یک نیروی ماورایی اساطیری و یا چند خدایی را تبلیغ می کنند. آنان شیطان پرستی را دین می انگارند. فیلم هایی مانند «وکیل مدافع شیطان»، «کنستاتین» و حتی «اجراهای مدنا» از این دسته است.
ب) شیطان پرستی فلسفی؛ مانند فیلم «آنتی کریست».
ج) شیطان پرستی کوتیک؛ مانند «کلیپ های مارلین منسون» که نوعی نژاد پرستی و میل به تاریکی در آنها وجود دارد.
مرلین منسون نیز مانند دیگر چهره های شناخته شده شیطانیسم در طول عمرش(چهار دهه گذشته) چندین بار در مراحل مختلف برای مدت چند ماه یا چند هفته از نظرها دور می شود و پس از زمان مورد نظر با ارایه کنسرت بزرگ یا در چهره ای جدید و البته سخیف تر از گذشته، دیگر بار ظاهر می شود. شیطان پرستان ادعا می کنند که در این مدت منسون به ملاقات شیطان می رود! این تفکر با تبلیغ موسیقی متالیکا بیش از 10 سال پیش به صورت غیر مجاز وارد ایران شد و در پارتی های شبانه و محافل خصوصی دوستانه بروز یافت.
د) شیطان پرستی صهیونیستی(آموزه ای یهودی عبرانی): امروزه این آموزه های مخفی به صورت کارتون هایی به خانه های ما می آید، غافل از این که این برنامه ها همراه با مضامین نیمه پنهان صهیونیستی و کابالیستی و فراماسونری هستند. مثلاً اخیراً کارتونی به نام «ماداگاسکار» ساخته اند که به فارسی هم دوبله شد و در تلویزیون ایران هم پخش شده است. داستان چنین است که چهار حیوان مختلف در باغ وحش نیویورک هستند که از باغ وحش فرار می کنند و به دامن طبیعت می گریزند. در فیلم ها و سینما گریز به طبیعت، بازگشت به خویشتن و هویت معنا می شود. اینها به جنگل می روند که به طبیعت و هویت خودشان برگردند. اما در ادامه در جنگل وحشی می شوند و همدیگر را می خورند! این فیلم به طور غیر مستقیم می گوید اگر تو به طبیعت و هویت خودت برگردی، وحشی می شوی. سپس این چهار حیوان به این نتیجه می رسند که باید به باغ وحش بر گردند و می گویند ما باید در این باغ وحش، تحت نظارت باغ وحش بانان باشیم!
ه) شیطان پرستی کابالایی؛ کابالا یا همان فرقه های فراماسونری از معنا گرایی و مفاهیم ماورایی هم استفاده می کنند، البته با تقریرات و تحریفاتی که به نفع خودشان باشد. طبق آموزه ها و پروتکل های حکمای صهیون، باید از همه چیز به نفع دنیای خود استفاده کرد. این است که شاهدیم بودیسم را با تمام سابقه اش، به خدمت خودگرفته اند، علاوه بر اینکه بودیسم خدا و معاد و فلسفه سیاسی ندارد ولی با سکولاریسم مورد نظر آنها سازگارتر است.
علاوه بر نمادهای عرفانی مشترک بین مکاتب مختلف عرفانی اولاً: مسئله «آرماگدون و منجی» خیلی برای آنها مهم است. ثانیا: مسئله آنتی کرایست ـ آن شیطان یا هیولایی که می آید و دنیا را تهدید می کند که گاهی به آن دجال هم می گویند ـ برای آنها مطرح است. ثالثا: اینکه چرا بسیاری از فیلم های دوران کنونی، فیلم های وحشتناک و ترسناکی است و اینکه چرا آن قدر جهان را وحشتناک و سیاه نشان می دهند، دقیقاً همین است که می خواهند خطر ظهور ضد مسیح یا شیطان را به بشر گوشزد کنند و بگویند که فقط منجی ما نجات بخش همه بشر است. فیلم هایی ترسناک و هراس آوری مانند «زامبی ها»، که ویروسی است که همه را زامبی می کند، یا مثلاً در فیلم هایشان، زنبورها یا سوسک ها یا حشرات بزرگی که به افراد بشر و آبادی ها حمله می کنند، یا آتش و آتشفشان یا سیل یا زلزله ای که خواهد همه چیز را نابود کند، و یا بیماری های فراگیری که همه را تهدید می کند یا بیگانه های فضایی و تروریست هایی که هیچ نمی فهمند!
همه این عناصر نشان دهندة حاکمان دنیای امروز سرمایه و رسانه و سینماست که به طور مشخص کابالیست ها و صهیونیست ها هستند.
فیلمی مثل «ماتریکس» از همین ژانر، هیجده هزار سینما در دنیا را به تسخیر خود در می آورد و فروشی بالای دو و نیم میلیارد دلار دارد و سپس به خانه های همه می رود، در تلویزیون همه کشورها می رود، تأثیرات قبلی را از بین می برد یا کم رنگ می کند!
در بارة کتاب و فیلم «رمز داوینچی» و «جنگ ستارگان»، تفکر کابالیسم(قبالائیسم) در آنها واضح است. عناصر اصلی کابالیسم، عبارتند از: موعودگرایی و شیطان شناسی و قدرت شر و روش های مرموز صوفیانه و پنهان کاری و جادوگری. همه این عناصر در اثری چون هری پاتر پیداست.
در سه گانه پر خرج و موفق «ارباب حلقه ها» همین قضایا وجود دارد.
همیشه در کارتون های زیبای خفته، سیندرلا، سفید برفی، هفت کوتوله و شیرشاه کسانی هستند که قلمرو آنها تسخیر شده است؛ مثلاً سفیدبرفی از قلمرو خودش رانده می شود، و به جنگلی می رود و در آنجا زندگی می کند! سیندرلا و زیبای خفته هم همین گونه اند. اینها از قلمرو خودشان دور شده اند و زمانی باید به وسیله نیروهای خیر برگردند
و قلمرو خودشان را پس بگیرند مثل شیرشاه. در برخی از این آثار همیشه به دنبال مادری می گردند! این سؤال همیشه در ذهن ها بوده که چرا در این کارتون ها، همه دنبال مادر گمشده ای می گردند؟! اینها عناصر اصلی این تفکر است.
پی نوشت ها:
1. فیلم های دیگر این گروه عبارت است از «موهبت الهی»، «شفابخش»، «سومین معجزه»، «خرقه سیاه»««جنگجو»، «بال های اشتیاق»، «برادر الهی ما»، «خرس»، «لوتر» و کنستانتین به کارگردانی فرانسیس لاورنس، فیلم رؤیاها، فیلم درخت زندگی، «بچه لازاروس، هزار توی پن»، «رمز ناشناخته» «2021».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا كليپ را بالای ۱۵ سال ببینند
#تأمل_كن
#محدودیت_سنی
*در غرب دارن به بچهها آموزش میدن که شماها فکر نکنید که دختر هستید یا پسر 😳، خودتون انتخاب کنید که چه هستید ؟!*
⭕️ صحبت های جنجالی فعال رسانه ای از آموزش های جدید جنسیتی
🆔@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○
هدایت شده از مهربان باشیم
کارشناسی14011108.mp3
6.83M
🤔 #کارشناسی برنامه مهربان باشیم راديو معارف
🎧 حجتالاسلام خاکزاد شاهان دشتی
⏯ جبران محبت دیگران
🗓️ شنبه ٨ بهمن ماه سال ١۴٠١
🆔 @mehrabanfamily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تأمل_کن
شما این جملات را قبول دارید؟
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○ ○●●••••••••••••
••••••••••••●●○ ○●●•••••••••••
#کمی_شعر
رو ندارم ک بگویم صنم و عشق منی ☹️
مذهبی بودن ما دردسری شد که نگو😭
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○ ○●●••••••••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#معرفی_فیلم
#باهم_ببینیم
#فیلم_شبهای_روشن
تذکر: فیلم بین ها ببینند!!
استاد جوان دانشگاه زندگی آرام و سرشار از انزوای خود را با تدریس ادبیات و مطالعه کتاب پر کرده و جز مادرش و یک کتاب فروش، دوستی ندارد. او که شبها عادت به پرسه زدن در خیابان ها دارد، شبی متوجه دختری می شود که ساک به دست گوشه ای ایستاده و راننده ای مزاحمش است. دختر به استاد پناه می برد و این سرآغاز آشنایی آنهاست. استاد کنجکاو زندگی دختر که رویا نام دارد می شود و پی به راز عجیب او می برد؛ او به تهران آمده برای قولی که به عاشق خود پسری به نام امیر داده. قول دختر این بوده که یک سال پس از آخرین ملاقاتشان، طی چهار شب در همین محل به انتظار او بماند و امشب شب اول است و امیر سر قرار نیامده. استاد که تا به حال عاشق نشده سعی می کند به دختر کمک کند تا امیر را پیدا کنند، اما نشانی ها و شماره های تلفن یا اشتباه است و یا کسی آدمی به این اسم نمی شناسد. استاد به تدریج عاشق دختر می شود، ولی از علاقه اش چیزی نمی گوید و به جای آن سعی می کند دختر را که ناامید شده به زندگی امیدوار کند و می گوید امیر حتماً خواهد آمد. در پایان شب چهارم، در حالی که به نظر می رسد رابطه آنها مستحکم شده، استاد کتاب هایش را که علاقه و گنجینه بزرگش است می فروشد. دختر هم که امیر را سر قرار دیده، دوباره به او علاقه مند می شود، اما پیش از آنکه برای همیشه استاد را ترک کند پیش او می رود و می گوید قرار است او و امیر ازدواج کنند اما هیچ وقت این چهار شب را فراموش نمی کند و احساسی که نسبت به استاد داشته همیشه همراهش خواهد بود
.@fawz_rastegary
لینک #فوز {عضویت}
#معرفی_رمان #معرفی_کتاب
درباره کتاب #روی_ماه_خداوند_را_ببوس
شخصیت اصلی داستان، یعنی یونس، در حال تحقیق برای پایاننامه دکترایش با موضوع بررسی جامعهشناسی خودکشی یک استاد دانشگاه برجسته است. مبهم بودن موضوع خودکشی و طولانی شدن پروسهٔ تحقیقاتش بیشتر به تردیدهای او در مورد حضور خدا دامن میزند.
در ادامه داستان، شخصیتهای دیگر بهعنوان دوست، همکلاسی، نامزد و… یکییکی وارد ماجرا میشوند که هرکدام به نوعی با این تردیدها روبهرو هستند. نویسنده بهخوبی توانسته فضایی پرسشگونه و مبهم را در روایت داستان ایجاد و به مخاطب منتقل کند.
مستور در داستانش خیلی به دنبال پاسخ دادن به پرسشهای مطرحشده توسط شخصیتهایش نیست و در آخر هم شاهد یک پایان تقریبا باز هستیم که نشان میدهد نویسنده بیشتر به فضاسازیها پرداخته و قضاوتها را به خواننده واگذار کرده است. نقطهٔ اوج داستان در گفتوگویی بین شخصیت اصلی و دوستش علیرضا که نماد یقین و ثبات در باورهاست، نمود پیدا میکند.:«سایه گفت که تو در خیلی چیزها تردید کردهای. من از تردیدهای تو نگران نیستم، چون تردید حق انسان است، اما نگران چیز دیگهای هستم. نگران اینکه ناگهان از خودت شکست بخوری. اینکه اونقدر نزدیک بشی که دیگه چیزی دیده نشه.»
.@fawz_rastegary
آدرس و لینک #فوز {عضویت}
••••••••••••●●○ ○●●••••••••••••
هدایت شده از مهربان باشیم
کارشناسی14011112.mp3
4.12M
🤔 #کارشناسی برنامه مهربان باشیم راديو معارف
🎧 حجتالاسلام خاکزاد شاهان دشتی
⏯ کارِ خداپسند
🗓️ چهارشنبه ١٢ بهمن ماه سال ١۴٠١
🆔 @mehrabanfamily
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افراد زیادی وجود دارند که از کلیت رسانه را واقعی میبینند و شدیدا سعی میکنند آنچه را که میبینند واقعی فرض کنند.
فرار از واقعیت ها......
کلکهای رسانه ای در جامعه بیداد میکند نوجوانهای ما سراسر در گیر شومن های و لوکیشنهای پوشالی هستند که لحظه ای ایشان را رها نمیکند. نوع لباسشان نوع رفتارشان نوع گفتارشان و.... گویی مطابق اون فیلم یا سریالی است که بارها آن را دیده اند بله بارها. محتوی در بسیاری از این دسته جات تکراری است و فقط کارکتارها عوض میشود و ما مدام خودمان را می فربیم. فریب سلبریتی یا سیاس و روشنفکری میشویم که خودش گرفتار خودش است و نتوانسته از پس سوالات خودش بر آید تا چه برسد به دیگری.
مثلا در لایو افرادی میبینیم که از رمان و فیلم و نقاشی و موسیقی میگویند و مخاطبین را مدام بر قبطه میاندازند. زهی رفتار باطل لطفا سری به آمار طلاقها و روابط غیر منطقی بر این دسته افراد بزنید. اون بازیگر را دیدی که به پارکبان مثل یک شی رفتار کرد؟ آن سیاستمدار رادیدی با یک من ریش نه اصلاح میکنم با یک ته ریش چگونه دو فرزندش در دو دانشگاه اروپا و امریکا زیسته اند .مجری دوچهره را میشناسید؟ اون خانم بازیگر که سه بار رسمی طلاق گرفته را دیدی؟
دیدی تو لایو برایمان رمان ادبی میخواند؟
امروزه هم برای دیده شدن سعی میکنند مخاطب را غیر هم جنس قرار دهند و مخاطب بیچاره هم حسرت میخورد. که ای کاش و ای کاش
رسانه ای که سعی دارد پاره ای از واقعیت را بگوید عاجز است چون نمیتواند به همه ابعاد بپردازد چون در توانش نیست.
باید رها شویم تا آزادانه تصمیم بگیریم.
کمتر تلویزیون و فیلم ببینید بیشتر کتاب بخوانید.
#فوز