هدایت شده از رَجـاٰء
[ وَأَوْفُوابِعَهْدِاللَّهِإِذَاعَاهَدْتُمْ ]
وهنگامیکهباخداعهدبستید
بهعهدخودوفاکنید .
سورهنحل / آیه۹۱
@fazael_mowla 🤍.
گروهی برای کسانی که،
دغدغهی خواندنِ نماز قضا هایشان را دارند.
https://eitaa.com/joinchat/3752067397C56eb44b295
هدایت شده از سویدای دل:)
Shokri-Shab21Ramazan1398[05].mp3
3.81M
•
بدونِ اذنِ علی ع اَبر نمیبارد . .
بدونِ اذنِ علی ع نَفَس نمیآید..
بدونِ اذنِ علی ع برگ نمیریزد..
بدونِ اذنِ علی ع دانه نمیروید..!✨️
#وحید_شکری
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
「@soveyda_del」
هدایت شده از متمایلبهسمتنجف :)
- شادی دل حضرت زهرا (سلام الله علیها) صلوات میفرستی ؟ -
هدایت شده از امیــرالنَّـحــل
رسولالله صلواتاللهعلیه فرمودند:
جبرئیل از جانب خدای متعال نزد
من آمد با ورقی سبز و خوشبو و
معطر که در آن با خط سبز نوشته
شده بود:
من محبت علی بن ابیطالب را بر
مخلوقاتم واجب نمودم، پس این
خبر را به مردم برسان.
•مناقب، ج۳، ص۱۹۷
فضه کنیزِ حضرت زهرا س
علم کیمیا میدانستند
علم کیمیا علمیاست که با آن میتوانند
مس را تبديل به طلا کنند
فضه اوایلی که
وارد خانهی امیرالمؤمنین ع شدند،
دیدند که ایشان زندگی ای ساده دارند
زندگی ای بسیار ساده
فضه هم علم کیمیا میدانستند و آمدند به وسیلهی این علم ظرفی را طلا کنند
که مثلا اهل بیت ع آن را بفروشند
و زندگیِ ساده نداشته باشند و..
آمدند و ظرفی را طلا کردند
و زمانی که امیرالمؤمنین ع آمدند
آن را به امیرالمؤمنین ع نشان دادند
و...
متنِ حدیث👇🏼
چون به خانهی حضرت زهرا(س) آمد،
آنجا را خالی از متاع دنیوی یافت
و غیر از یک شمشیر و زره و آسیاب در آنجا چیزی مشاهده نکرد.
لذا قطعهای مس برداشته،
او را نرم کرد و به شکل ماهی در آورد.
سپس قدری اکسیر به او زد و آن مس را به قطعهای طلا تبدیل نمود
و چون امیرالمومنین(ع) به خانه آمد،
آن قطعهی طلا را نزد آن حضرت گذاشت.
حضرت نگاهی به آن کرده و فرمود:
«قَالَ أَحْسَنْتِ یَا فِضَّةُ لَکِنْ لَوْ أَذَبْتِ الْجَسَدَ
لَکَانَ الصَّبْغُ أَعْلَى وَ الْقِیمَةُ أَغْلی»
[آفرین ای فضه! ولی اگر چنانچه این مس را اول ذوب میکردی
سپس اکسیر بر او میزدی،
طلایی خالصتر و و قیمتیتر به دست میآوردی]
فضه عرض کرد:
ای آقای من! آیا شما هم از این علم اطلاعی دارید؟
حضرت فرمود: بلی؛
و با دست مبارک، به امام حسین(ع)
و به نقل دیگر به امام مجتبی(ع) اشاره نموده
و فرمود: حتی این طفل خردسال نیز مطلع است.
در این وقت امام حسین(ع) نزدیک پدر آمده
و همان مطلبِ امیر مومنان(ع) را به فضه گوشزد نمود.
امیر المومنین(ع) خطاب به فضه، فرمود:
ما بالاتر از این علم را نیز میدانیم.
«ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ فَإِذَا عُنُقٌ مِنْ ذَهَبٍ وَ کُنُوزِ الْأَرْضِ سَائِرَةٌ
ثُمَّ قَالَ ضَعِیهَا مَعَ أَخَوَاتِهَا فَوَضَعَتْهَا فَسَارَت»
در این هنگام، حضرت با دست خود اشارهای فرمودند.
فضه دید که جویی مملو از طلا و جواهرات بر زمین جاری شد.
حضرت به او فرمودند: طلای خود را درون این جوی جواهرات بینداز و از آن درگذر!. فضه نیز چنین کرد و آن طلا،
همراه سایر طلاها و جواهرات ناپدید شد[1].
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج41، ص 273
مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین (ع)