داستان "مردی در غربت" اثر نادر ابراهیمی از کتاب تضادهای درونی
تهیه شده در رادیو اینترنتی ایران صدا
#داستان_کوتاه
#نادر_ابراهیمی
#تضاد_های_درونی
.
♦️ معجزه امیرالمؤمنین (ع)
رُمَیله (که از یاران علی علیه السلام بود) نقل کرده است: تعدادی از یاران امیرالمؤمنین علیه السلام نزد او رفتند و گفتند: وصی موسی نشانهها، علامات، دلایل و معجزات به آنها نشان میداد، و وصی عیسی همچنین به آنها نشان میداد، کاش چیزی به ما نشان دهی تا دلهایمان با آن اطمینان یابد.
فرمود: شما تحمل علم عالِم را ندارید و آیات و برهانهای آن را نمی پذیرید، بر او اصرار کردند، آنها را به طرف خانههای مهاجرین برد تا اینکه آنها را به شوره زاری مشرف کرد،
آهسته دعا کرد سپس فرمود: پردهات را کنار بزن، ناگهان باغها و رودهایی در یک طرف و آتش و شعلههای در طرف دیگر آشکار شد،
گروهی گفتند: سحر است سحر کرد، و دیگران باور کردند و مانند آنها انکار نکردند و گفتند: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: قبر باغی از باغهای بهشت یا گودالی از گودالهای آتش (جهنم) است.
📔 الخرائج و الجرائح: ص۱۶
#امام_علی #داستان_کوتاه
❌ برای دوستان بفرست 😊👇
📡 @fazayell_amiralmomenin_Ali
⬅️#نمازشببخونیدفیضاعظم 😇 و زیادبگوئید👇
🤲اللهمعجللولیکالفرجبحقعمهیسادات
.
💎 دیوانهٔ عاقل
حاج شیخ عبدالنبی نوری که از شاگردان حکیم الهی مرحوم حاج ملاهادی سبزواری بوده است نقل نموده که:
در آخر عمر مرحوم حاجی، روزی شخصی در منزل ایشان آمد و خبر داد که در قبرستان شخصی پیدا شده که نصف بدن او در خاک و نصف دیگرش بیرون است و دائما نظرش به آسمان است وهر چه بچهها مزاحمش میشوند اعتنا نمی کند.
مرحوم حاجی فرمود: باید خودم او را ببینم، چون مرحوم حاجی به قبرستان آمد، او را به همان حال دید. نزدیکش رفت، دید، هیچ به او هم اعتناء ندارد!
مرحوم حاجی فرمود: تو کیستی و چکارهای؟ من تو را دیوانه نمی بینم و از طرف دیگر رفتارت هم عاقلانه نیست؟
در جواب ایشان گفت: من شخصی نادان و بی خبر هستم. تنها به دو چیز علم و یقین دارم و باور کردهام. یکی اینکه دانستهام که مرا و این عالم را خالقی است عظیم الشأن که باید در شناختن و بندگی او کوتاهی نکنم. دوم اینکه دانستهام در این عالم نمی مانم و به عالم دیگر باید بروم و نمیدانم در آن عالم حال من چگونه خواهد بود؟
جناب حاجی من از این دو علم بیچاره شده و پریشان حال گشتهام به طوری که مردم مرا دیوانه میپندارند. شما که خود را عالم مسلمانها میدانید و این همه علم یاد گرفته اید چرا ذرهای درد ندارید و بی باکید و در فکر نیستید؟
این اندرز مانند تیری بود که بر دل مرحوم حاجی نشست و برگشت در حالی که دگرگون شده بود و در مدت کمی که از عمرش باقی مانده بود دائما در فکر سفر آخرت و تحصیل توشه این سفر و راه پرخطر آن بود تا از دنیا رفت.
📔 مردان علم در میدان عمل: ص٢٢٣
#داستان_کوتاه
❌ برای دوستان بفرست 😊👇
📡 @fazayell_amiralmomenin_Ali
⬅️#نمازشببخونیدفیضاعظم 😇 و زیادبگوئید👇
🤲اللهمعجللولیکالفرجبحقعمهیسادات
.
🔸 اسیر زرنگ
در زمان عمر اسیری نزد علی علیه السلام آورده شد، اسلام را بر او عرضه کرد، امتناع کرد و دستور به قتلش داد،
گفت: مرا در حالی که تشنهام نکشید، کاسهای پر آوردند، گفت: آیا تا آن را بنوشم امان دارم؟ عمر گفت: بله،
آب را بر زمین ریخت و فرو رفت، عمر گفت: او را بکشید که حیله کرد، علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: کشتنش جایز نیست تو به او امان دادی،
گفت: با او چکار کنیم؟ فرمود: به قیمت بندهای او را به مردی از مسلمانان بدهید، گفت: چه کسی به او راغب است؟ فرمود: من، گفت: برای تو،
امیرالمؤمنین علیه السلام او را گرفت و کاسه در دستش بود، دعا کرد و ناگهان آب در کاسه جمع شد، به خاطر آن اسلام آورد، امیرالمؤمنین علیه السلام او را آزاد کرد، ملازم مسجد و عبادت شد.
📔 بحار الأنوار، ج۴١، ص۲۵٠
#امام_علی #داستان_کوتاه
❌ برای دوستان بفرست 😊👇
📡 @fazayell_amiralmomenin_Ali
⬅️#نمازشببخونیدفیضاعظم 😇 و زیادبگوئید👇
🤲اللهمعجللولیکالفرجبحقعمهیسادات