جناب #قنبر سر به در خانه #مولاامیرمؤمنان -علیه السلام- نهاده بود و مولا را صدا می زد. وقتی صدای #قنبر به گوش حضرت رسید، فرمود: «بگویید #قنبر بیاید.» هنگامی که آمد و حضرت را با فرق شکافته و محاسن خونین در بستر دید، فریادی زده، از حال رفته، به زمین افتاد. حضرت فرمود: « #حسین جان! برخیز و سر قنبر را به دامان بگیر. دوست ندارم سر #غلامم با این حالت روی زمین باشد!» امام #حسین -علیه السلام- برخاست و سر قنبر را به دامن گرفت. اما #علی‌جان سر #حسینت..... منبع: زبدة الذاکرین، ناشناس،ص۳۱۵_۳۱۶ @fazayell_amiralmomenin_Ali

🛑قَالَ نَصْرٌ فَحَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ زَيْدِ بْنِ وَهْبٍ : ... وَ كَانَ عَلِيٌّ رَجُلاً ... أَدْعَجَ اَلْعَيْنَيْنِ كَأَنَّ وَجْهَهُ اَلْقَمَرُ لَيْلَةَ اَلْبَدْرِ حَسَناً 🔰و علی علیه السلام مردی با چشمان سیاه درشت بود و گویا چهره اش از لحاظ زیبایی مانند ماه شب چهارده بود. 📚وقعه الصفین، ج۲، ص۲۳۲ خوشا به بخت سپیدم که در تلاطم دنیا مرا دو چشم سیاهت گرفت و برد به یغما ✍راعد نهان #امام_علی #قنبر @fazayell_amiralmomenin_Ali