eitaa logo
فاضل نظری
1.4هزار دنبال‌کننده
113 عکس
11 ویدیو
0 فایل
به جز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است...
مشاهده در ایتا
دانلود
توان گفتن آن راز جاودانی نیست! تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست! پُر از هراس و امیدم، که هیچ حادثه ای شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست ز دست عشق به جز خیر بر نمی آید وگرنه پاسخ دشنام، مهربانی نیست! درخت ها به من آموختند: فاصله ای میان عشق زمینی و آسمانی نیست به روی آینه ی پُر غبار من بنویس: بدون عشق جهان جای زندگانی نیست @fazelnazari
هدایت شده از فاضل نظری
ما گشته ایم، نیست، تو هم جستجو مکن آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر خاکستر گداخته را زیر و رو مکن در چشم دیگران منشین در کنار من ما را در این مقایسه بی آبرو مکن راز من است غنچه ی لب های سرخ تو راز مرا برای کسی بازگو مکن دیدار ما تصور یک بی نهایت است با یکدگر دو آینه را رو به رو مکن @fazelnazari
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد من سال هاست هیچ نمی آورم به یاد بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد من داستان آن گل سرخم که عاقبت دلسوزی نسیم سرش را به باد داد گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد @fazelnazari
وضع ما در گردش دنیا چه فرقی می کند زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی می کند ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب وقت مردن، ساحل و دریا چه فرقی می کند سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می کند؟ یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می کند هیچ کس هم صحبت تنهایی یک مرد نیست خانه من با خیابان ها چه فرقی می کند مثل سنگی زیر آب از خویش می پرسم مدام ماه پایین است یا بالا چه فرقی می کند؟ فرصت امروز هم با وعده فردا گذشت بی وفا! امروز با فردا چه فرقی می کند @fazelnazari
من داستان آن گل سرخم که عاقبت دلسوزی نسیم سرش را به باد داد #فاضل_نظری @fazelnazari
هدایت شده از فاضل نظری
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج ای موی پریشان تو دریای خروشان بگذار مرا غرق کند این شب مواج یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج  ای کشته سوزانده بر باد سپرده جز عشق نیاموختی از قصه حلاج یک بار دگر کاش به ساحل برسانی صندوقچه‌ای را که رها گشته در امواج @fazelnazari
نمی آید به چشمم هیچکس غیر از تو، این یعنی... به لطف عشق تمرین میکنم یکتا پرستی را #دلتنگی #فاضل_نظری @fazelnazari
گوشه ی چشم بگردان و مقدر گردان ما که هستیم در این دایره ی سرگردان؟! دور گردید و به ما جرأت مستی نرسید چه بگوییم به این ساقی ساغرگردان! غنچه ای را که به پژمرده شدن محکوم است تا شکوفا نشده، بشکن و پرپر گردان من کجا بیشتر از حق خودم خواسته ام؟ مرگ حق است، به من حق مرا برگردان! @fazelnazari
با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم به خیابان شلوغی که نباید رفتیم می شنیدیم صدای قدمش را اما پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانی است دربه در در پی گم کردن مقصد رفتیم مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم @fazelnazari
غمخوار من ! به خانه ی غم ها خوش آمدی بامن به جمع مردم تنها خوش آمـدی بین جماعتی که مرا سنگ می زنند می بینمت ، برای تماشا خوش آمدی راه نجات از شب گیسوی دوست نیست ای من ! به آخرین شب دنیا خوش آمدی پایان ماجرای دل و عشق روشن است ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی با برف پیری ام سخنی بیش از این نبود منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی ای عشق ، ای عزیز ترین میهمان عمـر دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی @fazelnazari
ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست ❣ @fazelnazari
کودکان دیوانه ام خوانند و پیران ساحرم مـن تفرجـگاه ارواح پریشـان خاطـرم خانه ی متروکم از اشباح سرگردان پر است آسـمانـی ناگزیر از ابـرهای عـابرم چون صدف در سینه مروارید پنهان کرده ام در دل خود مومن ام در چشم مردم کافرم گر چه یک لحظه ست از ظاهر به باطن رفتنم چند سال است راه از باطنم تا ظاهرم خلق می گویند: ابری تیره در پیراهنی ست شاید ایشان راست می گویند شاید شاعرم مرگ درمان من است از تلخ و شیرینش چه باک هر چه باشد ناگزیرم ، هر چه باشد حاظرم @fazelnazari