در پشیمانی چراغِ معرفت روشنتر است
توبه ڪن هرگز برای توبه ڪردن دیرنیست...
#فاضلنظری
@fazelnzri
موذنا به امیدِ که میزنی فریاد؟!
توهم بخواب که ما
خویش را به خواب زدیم ...
#فاضلنظری
@fazelnzri
به روی آینه ی پُر غبار من بنویس:
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست ...
#فاضلنظری
@fazelnzri
4.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
كبریای توبه را بشكن پشیمانی بس است
از جواهرخانه خالی نگهبانی بس است
ترس جای عشق جولان داد و شك جای یقین
آبروداری كن ای زاهد مسلمانی بس است
خلق دلسنگاند و من آیینه با خود میبرم
بشكنیدم دوستان دشنام پنهانی بس است
یوسف از تعبیر خواب مصریان دلسرد شد
هفتصد سال است میبارد! فراوانی بس است
نسل پشت نسل تنها امتحان پس میدهیم
دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است
بر سر خوان تو تنها كفر نعمت میكنیم
سفرهات را جمع كن ای عشق مهمانی بس است!
#فاضلنظری
@fazelnzri
رسیده ام به خدایـی کــه اقتباسی نیست
شریعتی که در آن حکم ها قیاسی نیست
خدا کســــی است کـــه بایدبــــه دیدنش بروی
خدا کسی که از آن سخت می هراسی نیست
به عیب پوشی و بخشایش خدا سوگند
خطا نکردن ما غیـــــر ناسپاسی نیست
به فکر هیـچ کسی جز خودت مباش ای دل
که خودشناسی تو جز خداشناسی نیست
دل از سیاست اهل ریـــا بکن، خود باش
هوای مملکت عاشقان سیاسی نیست
#فاضلنظری
@fazelnzri
اما تو بگو «دوستی» ما به چه قیمت؟
امروز به این قیمت، فردا به چه قیمت؟
ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ
این حسرت دریاست تماشا به چه قیمت؟
یك عمر جدایی به هوای نفسی وصل
گیرم كه جوان گشت زلیخا، به چه قیمت؟
از مضحكه ی دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را میدهم اما به چه قیمت؟
مقصود اگر از دیدن دنیا فقط این بود
دیدیم، ولی دیدن دنیا به چه قیمت؟
#فاضلنظری
📚 #ضد #حسرت
@fazelnzri
دلواپسم که بر لبت امروز نام کیست
گوشت به نغمه که و چشمت به جام کیست
تصویر شاهبیت درخشان چشم تو
ای عشق! مطلع غزل ناتمام کیست
گودال آب و عکس تو ای ماه! ای دریغ
زیبایی حلال تو امشب حرام کیست
من بوی گل شنیدهام از باد هرزهگرد
جز من شمیم پیرهنت در مشام کیست
من آه، من ملال، من افسوس، من دریغ
از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست
#فاضلنظری
📚 #وجود
@fazelnzri
گاهی اوقات صلاح است که تنها بشوی
چون مقدر شده تکخال ورقها بشوی
گاهی اوقات قرار است که در پیله ی درد
نم نمک شاپرکی خوشگل و زیبا بشوی
گاهی انگار ضروری ست بگَندی در خود
تا مبدل به شرابی خوش و گیرا بشوی
گاهی از حمله ی یک گربه ، قفس میشکند
تا تو پرواز کنی راهی صحرا بشوی
گاهی از خار گل سرخ برَنجی بد نیست!
باعث مرگ گل سرخ ، مبادا بشوی
گاهی از چاه قرارست به زندان بروی
آخر قصه ، همآغوش زلیخا بشوی
من فقط دلنگرانم ، که خدا ناکرده
بهترین دوست! تو یکروز یهودا بشوی
#فاضلنظری
@fazelnzri
خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت
مرا برای جهنم، تو را برای بهشت
من و تو هر دو به یک صورت آفریده شدیم
یکی در آیینه زیبا، یکی در آیینه زشت
گمان مکن که تو مختاری و جهان مجبور
که اختیار تو را هم خدا به جبر نوشت
اراده ای ست به گمراهی و هدایت ما
کدام معبد و مسجد؛ کدام دیر و کنشت؟!
اگر بناست بمانیم زیر این آوار
بگو دگر نگذاریم خشت بر سر خشت
#فاضلنظری
@fazelnzri
در پشیمانۍچراغِ معرفت روشنتر است
توبہڪن هرگز براےتوبہڪردن دیرنیست..
#فاضلنظرے
@fazelnzri
چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست
جای گلایه نیست که این رسم دلبریست
هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست
تنها گناه آینهها زود باوریست
مهرت به خلق بیشتر از جور بر من است
سهم برابر همگان نابرابریست
دشنام یا دعای تو در حق من یکیست
ای آفتاب هر چه کنی ذره پروریست
ساحل جواب سرزنش موج را نداد
گاهی فقط سکوت سزای سبک سریست
#فاضلنظری
@fazelnzri