#حضرت_زینب_س_اربعین
از فراق من و دلدار چهل روز گذشت
از شب آخر دیدار چهل روز گذشت
از همان شب که زن و بچهی دلخونت را
من شدم قافله سالار، چهل روز گذشت
از شبی تلخ که همراه یتیمان بودم
وسط شعله گرفتار، چهل روز گذشت
از شب شام غریبان که زمین میافتاد
پسرت با تن تبدار، چهل روز گذشت
از غروبی که تنت زیر سم مرکب رفت
من شدم بی کس و بی یار، چهل روز گذشت
از غروبی که دو تا دخترکانت مردند
پشت یک بوتهای از خار، چهل روز گذشت
من که یک روز جدا از تو شدم، پژمردم
باورم نیست که این بار چهل روز گذشت
تو خودت از سر نی خوب تماشا کردی
که چه بر زینب غمخوار چهل روز گذشت
محمود_مربوبی
77.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اربعین است کنون خط مقدم بنگر
شمر را، حرمله را، در کت و شلوار ببین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#غزه #اربعین
#طریق_الاقصی
از راه آمد خواهرت برخیز برخیز
اما بدون دخترت برخیز بر خیز
دارد رباب از راه می آید برادر
اما بدون اصغرت برخیز برخیز
از گوشهٔ مقتل هنوزم که هنوز است
آید صدای مادرت برخیز بر خیز
از شامیان پیراهنت را پس گرفتم
از ساربان انگشترت برخیز برخیز
من که نفهمیدم خودت میگفتی ای کاش
خولی چه کرده با سرت برخیزبرخیز
4.07M
زیارت عاشورا:بانفس حاج محمد اسماعیل فضل الهی
https://eitaa.com/fazlll
دیوان فضل
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 گریه موکب داران عراقی موقع جمع کردن مواکب...
کجای دنیا چنین میزبانانی را میبینید؟
#اربعین
ان شاءالله همیشه در راه امام حسین علیه السلام ثابت قدم باشید..
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
┄┅═✧☫✧═┅┄
فضل الهی
اشعار ویژه شهادت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
اشعار ویژه شهادت پیامبر اکرم (ص)

ای امت رسول، قیامت به پا کنید
لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید
در ماتم پیمبر و تنهایی علی
باید برای حضرت زهرا دعا کنید
داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم
حیدر غــریب گشتـه و زهـرا شده یتیم
*
ختم رسل به سوی جنان میکند سفر
جان جهانیان ز جهان میکند سفر
ریزید خون ز دیده که در آخر صفر
کز پیکر وجود، روان میکند سفر
دریای اشک، ملک خداوند سرمد است
بــاور کنیــد روز عــزای محمّد است
*
جان جهان ز پیکر هستی جدا شده
خاموش، شمع محفل نورالهدی شده
ملک خداست غرق در اندوه و اضطراب
واویلتا عزای رسول خدا شده
عالم ز دود فتنه سیهپوش میشود
حقّ علـی و آل، فـراموش میشود
*
باور کنید قامت حیدر خمیده است
رنگ از عذار حضرت زهرا پریده است
باور کنید بغض حسن مانده در گلو
خونِ دل حسین به صورت چکیده است
خورشید، رنگ باخته و روز، چون شب است
یک کربلا غـم است که در قلب زینب است
*
سوگ رسول یا که غم بینهایت است
یا نقشۀ شکستن رکن هدایت است
تیغ سقیفه گشته حمایل به دست خصم
او را هوای حمله به بیت ولایت است
امت پس از نبـی ره طغیان گرفتهاند
با دست فتنه دامن شیطان گرفتهاند
*
پیغمبری که دست دو عالم به دامنش
با آن که آب غسل نخشکیده بر تنش
آزرد باغ لالهاش از نیش خارها
دیدند حملههای خزان را به گلشنش
اجر رسالتش چه قَدَر ظالمانه بود
بـر دست دخترش اثر تازیانه بود
*
مردم درِ سرای علی را نمیزنند
جز با لگد به بیت ولا پا نمیزنند
سلمان کجاست؟ بوذر و عمار کو؟ چرا
اینان سری به حجره زهرا نمیزنند
دیگر مدینه داده ز کف شور و حال را
کس نشنـود صــدای اذان بــلال را
*
ای آسمان بگرد و دل از غصه چاک کن
خود را نهان چو جسم پیمبر به خاک کن
دستی برون ز خاک کن ای ختم انبیا
اشک غم حسین و حسن را تو پاک کن
بیتو جهـان دچـار بلایی عظیم شد
بردار سر ز خاک! که زینب یتیم شد
*
افتاده پشت سر همه آیات ذوالجلال
قرآن چو حرمت نبوی گشته پایمال
اجر نبی به کشتن زهرا ادا شود
زهرا زند به پشت درِ خانه بالبال
حامی دین و یار ولی کیست؟ فاطمه
اول شهیـد راه علـی کیست؟ فاطمه
*
یارب! به اشک چشم علی، خون فاطمه
آن فاطمه که عرش خدا راست قائمه
بیش از هزارسال، شب و روز و ماه و سال
دارد به این دعا همه شب شیعه زمزمه
با تیغ مهدیاش دل ما را صفا بده
بـر سینـه شکستـه زهـرا شفا بده
*
اسلام، سرشکسته اعدا نمیشود
مهر علی برون ز دل ما نمیشود
درمان زخم سینه مجروح اهلبیت
جز با ظهور مهدی زهرا نمیشود
«میثم» هماره باشدش این ذکر بر زبان
عجّــل علـی ظهـورک یا صاحبالزمان
(غلامرضا سازگار)
ای محمد (ص) ای رسول بهترین کردارها
حسن خلقت شهره در اخلاقها، رفتارها
در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم
قاب قوسینت کجا و مرغک پندارها
طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است
استوار مکتب ایثار تو عمارها
تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک
دل به عشق بی زوالت می کند اقرارها
پای بوسی تو عزت داده ما را اینچنین
گل نباشد کس نمی آید سراغ خارها
کی رود از خاطرتم یادت که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگ دل حجارها
داغ تو در سینه ی ما هست چون خاک تواییم
لاله کی روییده در آغوش شوره زارها
گل که منسوب تو گردد رنگ و بویش می دهند
شاهد حرفم گلاب و شیشه ی عطارها
وقت رزمت آنچنانی که میان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگی کرارها
ای که با خون دلت پرورده ایی اسلام را
چشم واکن که نهالت داده اکنون بارها
سنگ می خوردی و می گفتی که ایمان آورید
کس ندیده از رسولی اینچنین ایثارها
با عیادت از کسی که بارها آزرده ات
روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها
خم به ابرویت نیاوردی در این بیست و سه سال
بر سرت گرچه بلا بارید چون رگبارها
رفتی و داغ تو پشت دین رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت، شهرت مدینه، بارها
تا که چشمت بسته شده ای قافله سالار عشق
رم نمودند عده ای و پاره شد افسارها
آنقدر گویم پس از تو میخ در هم خون گریست
ناله ها برخواست بعدت از در و دیوارها
(محسن عرب خالقی)
****************
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی
فکری به غیر فاطمه در سر نداشتی
یادِ خدیجه می کنی و آه می کشی
یعنی که تاب دوریِ همسر نداشتی
بعد از غدیر و توطئه هایِ منافقین
دلشوره جز غریبی حیدر نداشتی
می خواستی سفارش حقِ علی کنی
امّا چه فایده که تو یاور نداشتی
عمری برای این که هدایت شوند خلق
در سینه غیر یک دلِ مضطر نداشتی 👇https://eitaa.com/fazlll
👇