eitaa logo
برای لبخند آقا
25 دنبال‌کننده
454 عکس
29 ویدیو
16 فایل
شیهه اسب کسی در نفس طوفان هست گـوش کــن ، مـی شنوی همهمه دریا را سبزپوش اسب سواری،گل وقرآن دردست آب  مـی پاشــد  یـک  مـرقــد  نـاپـیــدا  را 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ارتباط با مدیران👇👇👇 @SahAdat12 @fater1436. @Said_Matin
مشاهده در ایتا
دانلود
(:💛 ✨ از سنگر اومدم بیرون حمید که یه بچه شوخ و باحاله جلومو گرفت گفت حاجی مسئله تون خندیدم گفتم بفرما گفت حاجی من چند شبه خوابم نمیبره گفتم چرا کسالت داری؟ گفت نه حاجی فکر شما نمیذاره بخوابم گفتم فکر من چرا؟ گفت دلمو دریا زدم بیام امروز داستانو تموم کنم چشام از بیخوابی ناله میکنه گفتم باشه اخوی بگو درخدمتم گفت حاجی چندوقته زندگی برام نذاشتی همش دارم فکر میکنم شما که ریشاتون اینقدر بلنده شبا میخوابی پتو رو میدی رو ریشات یا میدی زیر ریشات 🤔 گفتم ای شیطون مارو گرفتی😅 گفت نه والله بگین خب😌 گفتم فردا بهت میگم فردا شد حمیدو صداش کردم گفتم بر پدرت صلوات ،دیشب یکساعت درگیر بودم گفت حاجی واس چی؟ گفتم از دست تو با اون سوالای هچل هفتت پتورو میدادم رو ریشام میخواستم خفه شم پتورو میدادم زیر ریشام یخ میکردم😅 خلاصه راه رفتن خودمم فراموش کردم شبای قبل چحور میخوابیدم😂 حمیدم از خنده ترکید 😁و ازاینکه یه سوژه برا بچه ها پیدا کرده بود با خنده از من خدافظی کرد بره منتشر کنه 🧡💕 🌸@fedayeenLeader
خیلے از شب ها آدم تو منطقہ خوابش نمیبرد... وقتے هم خودمون خوابمون نمیبرد،دلمون نمیومد دیگران بخوابند...😄 یکے از همین شبها یکے از بچہ ها سردرد عجیبے داشت و خوابیده بود... تو همین اوضاع یکے از بچہ ها رفت بالا سرش و گفت : رسول ، رسول ، رسول رسول با ترس بلند شد و گفت :« چیہ ؟! چے شده ؟! گفت:« هیچے! محمد مے خواست بیدارت کنہ من نذاشتم...😁 🕊🌸برای لبخند اقا 🆔 @fedayeenLeader ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🌹 😄 🌱 عازم جبهه بودم. یڪے از دوستانم براے اولین بار بود ڪه به جبهه مےآمد.😍 مادرش براے بدرقه ے او آمده بود. خیلے قربان صدقه اش مےرفت و دائم به دشمن ناله و نفرین مےڪرد.  به او گفتم: « مادر ، شما دیگه برگردید فقط دعا ڪنید ما شهید بشیم. دعاے مادر زود مستجاب مےشود.»😌 او در جواب گفت:« خدانڪنه مادر ، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونے!🙄 الهے ڪه صدام شهید بشه ڪه اینجور  بچه هاے مردم رو به ڪشتن مےده!» 😐😂 همهشهداصلوات لبخند بزن مومن😁🦋 j๑ïท➺°.• @fedayeenLeader
💚 🎀...قسمت سوم...🎀 سنگ به شکل انسان🌷 شب توی سنگر نشسته بودیم و چرت می زدیم😴 شب مهتابی زیبایی بود🌟 فرمانده اومدتوی سنگر و گفت: اینقدر چرت نزنین ، تنبل میشن🤤 به جای این کار برید اول خط ، یک سری به بچه های بسیجی بزنین💞 بلند شدیم و رفتیم به طرف خاکریز های بلندی که توی خط مقدم بود🏴🍁 بچه های بسیجی ابتکار خوبی به خرج داده بودن مقدار زیادی سنگ و کلوخ به اندازه ی کله ی آدمیزاد روی خاکریز گذاشته بودند🎭 که وقتی کسی سرش را از خاکریز بالا می آورد بعثی ها آن را با سنگ و کلوخ اشتباه بگیرند و اون رو نزنن اما بر عکس ما خیال می کردیم که این سنگ ها همه کله ی رزمنده هاست😕 رزمنده هایی که پشت خاک ریز کمین کرده اند و کله هایشان پیداست😎 یک ساعت تمام با سنگ ها و کلوخ ها سلام و علیک و احوالپرسی کردیم😄 و به آنها حسابی خسته نباشید گفتیم و بر گشتیم !👣 صبح وقتی بچه ها متوجه ماجرا شدن تا چند روز ، بهمون می خندید😁😂 ــــ°•|🦋💕|•°ـــــــــــــــــــــــــــــ @fedayeenLeader
*تکبیر* سال 61 پادگان 21 حضرت حمزه؛ آقای «فخر الدین حجازی» آمده بود منطقه برای دیدار دوستان.😇 طی سخنانی خطاب به بسیجیان و از روی ارادت و اخلاصی که داشتند، گفتند: «من بند کفش شما بسیجیان هستم.»☺️ یکی از برادران نفهمیدم. خواب بود یا عبارت را درست متوجه نشد.😉 از آن ته مجلس با صدای بلند و رسا در تایید و پشتیبانی از این جمله تکبیر گفت.😱😂 جمعیت هم با تمام توان الله اکبر گفتند و بند کفش بودن او را تایید کردند!😂😂 @fedayeenLeader ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شب توی سنگر نشسته بودیم و چرت می زدیم شب مهتابی زیبایی بود😍 فرمانده اومدتوی سنگر و گفت: اینقدر چرت نزنین ، تنبل میشن به جای این کار برید اول خط ، یک سری به بچه های بسیجی بزنین🤨 بلند شدیم و رفتیم به طرف خاکریز های بلندی که توی خط مقدم بود بچه های بسیجی ابتکار خوبی به خرج داده بودن  مقدار زیادی سنگ و کلوخ به اندازه ی کله ی آدمیزاد روی خاکریز گذاشته بودند که وقتی کسی سرش را از خاکریز بالا می آورد بعثی ها آن را با سنگ و کلوخ اشتباه بگیرند و اون رو نزنن ✌️🏼 اما بر عکس ما خیال می کردیم که این سنگ ها همه کله ی رزمنده هاست😁 رزمنده هایی که پشت خاک ریز کمین کرده اند و کله هایشان پیداست یک ساعت تمام با سنگ ها و کلوخ ها سلام و علیک و احوالپرسی کردیم و به آنها حسابی خسته نباشید گفتیم و بر گشتیم !😂 صبح وقتی بچه ها متوجه ماجرا شدن تا چند روز ، بهمون می خندید😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌