فرماندهان عالی رتبه ارتش شاهنشاهی و کودتای هایزر
همزمان با اصرار شاه به ترک کشور به دلیل وحشت فوقالعاده از خشم مردم بحث کودتا جدیتر شد، اما این اقدام نیاز به هماهنگی زیاد فرماندهان عالیرتبه ارتش داشت.
محمدرضا در دوران سلطنتش به منظور آسایش خاطرش از جانب نظامیان، آنان را به صورت جزایر مستقل اداره کرده و اجازه نداده بود ستاد مشترک نیروهای مسلح (نیروی زمینی، هوایی، دریایی) کمترین نقشی در هماهنگی ایفا کند. هر یک از فرماندهان مستقیماً با وی ارتباط داشتند؛ به همین دلیل نیز اختلافات جدی و ریشهداری بین آنان وجود داشت؛ بنابراین کودتا بدون محوریت شاه ناممکن بود، اما همانگونه که اشاره رفت از زمانی که شاه با چرخبال بر فراز آسمان تهران تظاهرات چند میلیون نفر را که یکصدا «مرگ بر شاه» میگفتند مشاهده کرده بود، ترس و وحشت رهایش نمیساخت؛ لذا مایل نبود تا زمانی که وی در ایران حضور دارد کودتایی صورت گیرد زیرا احتمال ناموفق بودن کودتا و مواجهه با طغیان تودههای مردم بسیار زیاد بود؛ به همین دلیل نیز آمریکا، انگلیس و حتی صهیونیستها بهشدت تمایل داشتند تا حتیالمقدور قیام سراسری ملت ایران از مسیر فریب سیاسی مهار شود. بختیار به زعم آنان گزینه خوبی بود و به نقشآفرینی وی به عنوان عضوی از شورای مرکزی جبهه ملی دل بسته بودند؛ بنابراین طرح کودتا میبایست بر چند مانع مقدماتی غلبه مییافت.
اعزام هایزر به ایران صرفاً سه مشکل را برطرف میساخت: 1- پرکردن نبود شاه و نقش هماهنگکنندگی وی 2- آموزش به امرای ارتش برای کار کردن با هم براساس ساختار نظامی 3- تنظیم تحرکات ارتش با فرصتی که برای امکان موفقیت بختیار میبایست قائل میشدند. اما موانع دیگری نیز وجود داشت که از جمله تدارکات لجستیکی کودتا و در رأس آن تأمین سوخت تانکها و سایر ادوات در شرایط اعتصاب کارکنان صنعت نفت بود؛ البته واشنگتن قول داده بود یک کشتی نفتکش حامل بنزین به خلیجفارس گسیل دارد که البته تخلیه آن نیز آسان نبود.
همچنین موضوع به میدان آمدن مستقیم آمریکا برای آرامش خاطر امرای ارتش ایران نسبت به تحرکات احتمالی همسایه شمالی در برابر کودتای نظامیان در ایران محل تأمل بود، هر چند برخی رزمناوهای خود را به خلیج فارس گسیل داشته بود.
مسئله بعدی آن بود که برخلاف کودتای 28 مرداد در طرح این کودتا واشنگتن در پی آن بود که مسئولیت کودتا را تماماً متوجه امرای ارتش شاه نماید. به عبارت دیگر تردید داشت که در صورت بروز علائم شکست کودتا نیروی نظامی خود را وارد صحنه مقابله مستقیم با خیزش سراسری ملت نماید زیرا این به معنی پذیرش تبعات یک جنگ فرسایشی بود که قطعاً 90 درصد ارتش ایران در کنار مردم و در برابر آمریکا قرار میگرفت.
با وجود چنین ابهاماتی کاخ سفید گزینه کودتا را یک لحظه از نظر دور نداشت. ادعای برگمن در کتاب نبرد مخفی علیه ایران برخلاف همه واقعیتها و اسناد تاریخی است. ژنرال الکساندرهیگ -فرمانده وقت نیروهای آمریکا در اروپا- در مقدمهای بر خاطرات ژنرال رابرت هایزر به صراحت مینویسد: «در اوایل ژانویه 1979 وقتی که فرماندهی عالی نیروهای متفق در اروپا را داشتم یک مقام وزارت دفاع آمریکا درباره اوضاع رو به وخامت ایران با من صحبت کرد و گفت: رئیسجمهوری مایل است که ژنرال رابرت هایزر، معاون من، به تهران برود. مذاکرات بعدی با مقامهای کاخ سفید نشان داد که هدف به راه انداختن یک کودتا در ایران است.» (مأموریت در تهران، ترجمه ع. رشیدی، انتشارات مؤسسه اطلاعات، چاپ اول، سال 1365، ص13)
آن چه موجب میشد که آمریکایی ها بسیار محتاطانه عمل کنند پیشبینی کشیده شدن به سوی یک باتلاق نظامی و سیاسی به احتمال قوی بود. حتی صهیونیستها که تبحر فراوانی در ترور دارند! به دعوت محمدرضا پهلوی برای ترور امام پاسخ منفی میدهند، اما بعد از خارج شدن شاه از کشور مرتب از سران ارتش میخواهند اقدامی در این زمینه صورت دهند، حتی از ربیعی میخواهند که هواپیمای امام خمینی را در آسمان منهدم سازد.
اما هایزر و نمایندگان موساد در تهران این مطلب را درک نمیکردند که امرای ارتش شاه سالها حتی برای تصمیمات بسیار جزئی از خود ارادهای نداشتند، پس چگونه چنین افرادی میتوانستند در عرض مدت کوتاهی در مورد موضوعات بسیار پردامنه که توان به آتش کشیدن ایران و حتی منطقه را داشتند تصمیم بگیرند و خود مسئولیت عواقب آن را بپذیرند؟
tasnimnews com/fa/news/1400/02/04/2490014/
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانمهای محترم حتماببینید
خیلی زیباست
پرسیدم: آقای دکتر شما هم مثل بقیه مردان معتقد هستید که زن باید در خانه بماند و خانه دار باشد!
از پاسخ دکتر حیرت کردم و چقدر من از این باورهای زیبا دور بودم ...
✨ خداوندا ممنونم که زن آفریده شدم...
کانال با ولایت تا شهادت
@exporting
بیانیه۵۷.mp3
22.22M
رابطه حاکمیت وعلما در جوامع بشری از منظر آزادی های مشروع
@the_second_step
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴دولت میخواهد در آخرین نفس طوق بندگی کشورهای منطقه را گردن مردم بیاندازد
مجتبی ذوالنورعضو کمیسیون امنیت ملی مجلس:آقای رئیس جمهور چرا به مردم نگفتید آمریکا برجام پلاس(مسائل منطقه ای) را در مذاکرات مطرح کرده است؟
چرا بیانیه پایانی وزرا پس از مذاکرات که در آن آمده باید در مناسبات منطقه ای با آمریکا همکاری کنیم را به مردم نگفتید
12.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با اختلاف، اوسکولترین سلبریتیهای تاریخ رو داریم!/زهرمار
💥 بصیر 💥
@fehrst_etellaatt
9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹مولوی طارق جمیل روحانی اهل تسنن
تفسیر بسیار جالب توجه "من کنت مولاه فعلی مولاه" ✅
#علی_مولای_تمام_مسلمانان
@fehrst_etellaatt
صهیونیستها چگونه ایران را ترک کردند؟
برگمن بهگونهای وانمود میکند که آخرین نیروهای مربوط به سفارت اسرائیلی و دفتر موساد روزها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کاملاً مخفیانه از ایران خارج میشوند و کسی از وجودشان مطلع نبود، والا چه بلاهایی که سر آنها نمیآمد!
برای نزدیک شدن به حقیقت، روایت آخرین رئیس شعبه موساد در تهران را مرور میکنیم: «تلفن نخست من، بهعنوان «ژان ژاک» به دفتر امیرانتظام در لحظهای انجام گرفت که کاملاً نامناسب از آب درآمد... سرانجام موفق به سخن گفتن با خود او شدم. او با ادب با من سخن گفت. توضیح دادم که ما سی و چند دیپلمات اسرائیلی در ایران هستیم که در خدمت دولت و ملت ایران قرار داریم و بسیار خوشحال خواهیم شد که بتوانیم، اگر میزبانان ما علاقهمند هستند به خدمت خود به ایران ادامه دهیم. او در پاسخ گفت به نظر میرسد که ما باید به وطن خود بازگردیم.» (شیطان بزرگ، شیطان کوچک، نوشته الیعزر تسفریر... ص 394)
بنابراین حتی رئیس شعبه موساد در تهران که مستقیماً در جنایات ساواک نقش داشت نه تنها در جریان مبارزات ملت ایران احساس خطری از جانب مردم نمیکرد بلکه بعد از پیروزی انقلاب نیز مایل بود خود و سایر صهیونیستها در ایران بمانند و به ادعای خود همچنان خدمت؟! کنند.
این ابراز تمایل بهوضوح بدین معناست که برای زندگی در ایران با شرایط غیرعادی مواجه نبودهاند و ملت با فرهنگ این دیار، که به سربازان گل اهدا میکرد از یک منطق، در خروش خود برخوردار بود و به دنبال هرجومرجطلبی نبود.
در این زمینه رئیس دفتر منطقهای موساد در تهران اعتراف قابل تأملی دیگری نیز دارد: «پرزیدنت کارتر بعدها در کتاب خود نوشت: «جای بسی شگفتی است که هیچ شهروند آمریکایی در بحبوحه انقلاب ایران مورد حمله قرار نگرفت. شگفتی در آن است که آیتالله، ایالات متحده را به عنوان شیطان بزرگ به حامیان خود معرفی کرد، اما هیچ ایرانی هیچ آمریکایی را مورد ضرب و جرح قرار نداد.» (همان، ص269)
البته این عضو برجسته موساد در خاطرات خود نمیخواهد به این واقعیت نیز اعتراف کند که در همین ایام هیچ ایرانی به هیچ صهیونیستی تعرض نکرد، اما زمانی که به نحوه خروج خود از ایران میپردازد خواننده دربرابر عظمت ملت ایران سرخم میکند: «در یکی از ساعات اولیه بعدازظهر، رئیس دفتر محترم وزیر خارجه با من تماس میگیرد ... از ما خواسته میشود که تا ساعت پنج بعدازظهر، همه اسرائیلیها در هتل «هیلتون» گردهم آییم، تا ترتیبات مربوط به خروج ما فراهم شود. بله اینگونه است، عرفات IN، ما OUT... در یک لحظه جلوی درب ورودی هتل غوغا شد و جنبوجوشی عظیم به راه افتاد. یکی از سران انقلاب، آیتالله «محمد بهشتی» وارد هتل شد... شهامت نشان داده حتی جلو رفتیم و با او آهسته آهسته سرسخن گشودیم. شماری از ما کمی فارسی میدانستند. ولی معلوم شد او تا حدی انگلیسی و آلمانی نیز میداند. بهشتی مردی نیکوچهره و خوش قد و قامتی با ریشی بلند و سیاه و آراسته بود... کلام آخر حرف او برای ما اهمیت بسیاری داشت. او به آقای «مهندس»... گفت: «با اسرائیلیها به طرز شایسته و محترمانهای آنگونه که زیبنده آداب ایرانیان در قبال میهمانان است، رفتار کنید تا با احساس خوبی ایران را ترک کنند و تلخ کام نشوند. اینها مقصر نیستند و خطایی نکردهاند. کسی که متهم است کشور و دولت اینهاست.» (همان، صص 418-417)
آقای برگمن که خود در صحنه حضور نداشته و برای ادعاهایش نیز هیچ مدرکی و مأخذی ارائه نمیکند قطعاً کتاب خاطرات رئیس دفتر منطقهای موساد در تهران را خوانده؛ زیرا بسیاری از مسائل طرح شده در آن علیه ملت ایران را عیناً اقتباس کرده است؛ بنابراین بر چه اساسی وی اینگونه به وارونهنگاری تاریخ مبادرت میکند؟ هیچ پاسخی نمیتوان به این پرسش داد الا این که مظلومنمایی کاذب یکی از شیوههای رایج در تاریخنگاری صهیونیستهاست.
منبع:
خبرگزاری تسنیم
@fehrst_etellaatt
ساواک و مجاهدین خلق (منافقین)
ساواک در ابتدا واکنش سریعی علیه این گروه مسلح نداشت و باحوصله، مدت زیادی آنها را تعقیب کرد تا خط و ربطها و نیز خانههای تیمی آنها را پیدا کند و با آرامش خاطر، ضربه شهریور ۱۳۵۰ را به این گروه وارد آورد و با هجوم گسترده، توانست بیشتر نیروهای آن را در خانههای تیمی مرکزیت دستگیر کند. سپس تلاش کرد تا از طریق نفوذ در این گروه و همکاری اعضای بریده آن، روند مبارزه را در این سازمان تغییر دهد. در مواردی نیز هرچند افرادی مانند رضا رضایی و تقی شهرام از چنگال آنها فرار کردند و درظاهر به آنها ضربه وارد کردند، اما درهر دوی این اتفاقات ردّپای خود ساواک نیز دیده میشود.
روزنامهها در تاریخ ۳۰فروردین۱۳۵۱ ضمن اعلام اسامی چهارنفر از اعضای اعدامی گروهی مسلح، درباره اعترافات رجوی و همکاریهای وی با ساواک توضیحداده و اعلام کردند که اطلاعات وی درباره کادرها و اعضای بازداشتشده و نشده بسیار ارزشمند بوده است و حتی کروکی محل اقامت آنها را به تفصیل بیان کرده است. ارتشبد نصیری، رئیس سازمان امنیت نیز در نامهای که به دادرسی ارتش مینویسد، مسعود رجوی را همکار ساواک دانسته است و اعلام کرده که «در جریان تحقیقات کمال همکاری را در معرفی اعضای سازمان مکشوفه بهعملآورده و اطلاعاتی که در اختیار گزارده از هر جهت در روشنشدن وضعیت شبکه مزبور مؤثر و مفید بود؛ لذا بهنظر این سازمان، استحقاق ارفاق و تخفیف مجازات را دارد.» بدینترتیب با پیشنهاد عفو ملوکانه محمدرضاشاه، رجوی با یکدرجه تخفیف، از اعدام رهایی جست. هر چند بعد از انقلاب نشریات سازمان در خارج از کشور تلاشهای برادر وی کاظم رجوی و فشار بینالمللی را دلیلی برای اعدامنشدن وی دانستهاند، اما هیچگاه توضیح ندادند چرا این فشارهای بینالمللی تنها باعث جلوگیری از اعدام رجوی شد و نه دیگران.
منبع:
هابیلیان
@fehrst_etellaatt
✍📜✍📜✍📜✍📜
👈جای خالی سناریوسازی فرضی در تنظیم برنامه ها:👇
👈به نظر می رسد علاوه بر ناهنجاریهایی مانند؛ ناکارآمدی و سوءمدیریت برخی از مسئولین و یا خیانت افراد نفوذی، یکی از دلایل بروز بحرانها، کم توجهی به ضرورت سناریوسازی یا سناریو نویسی فرضی و آینده نگرانه در هنگام تنظیم طرحها و برنامه هاست.
👈در واقع اگر قرار باشد از بروز بحرانهای احتمالی پیشگیری و یا آمادگی لازم برای مقابله با آنها ایجاد شود، باید محتملترین رخدادها، عوارض و پیامدهای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت طرحها و برنامه ها قبلأ پیش بینی و مشخص و حتی برآورد هزینه شود.
👈این پیش بینی در برگیرنده اثرات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی طرحها و برنامه ها نیز می گردد، که البته همگی باید قبل از تصویب و اجرای طرحها و برنامه ها مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند.
👈به همین منظور باید تمام جنبه های کار (در ابعاد گوناگون)، در قالب سناریوهای مختلف ذهنی و ترجیحأ مکتوب تنظیم شود تا دستگاههای ذیربط بدانند که چگونه از بروز آنها پیشگیری و یا در صورت وقوع بتوانند با کمترین هزینه آن را مهار کنند.
👈همچنین علاوه بر ضرورت سناریوسازی برای طرحها و برنامه هایی که قرار است اجرا شود، گاهی لازم است در مورد کارها و برنامه هایی که از فهرست اولویتهای ما برای اجرا خارج می شوند نیز چنین اقدامی صورت بپذیرد.
👈چرا که در بسیاری از موارد بی توجهی یا کم توجهی به انجام برخی امور (اعم از موضاعات طبیعی یا غیرطبیعی که ممکن است از نظر ما فاقد اولویت باشد) می تواند در شرایط خاص به یک معضل جدی و بحرانی تبدیل شود.
👈بنابراین اگر قرار باشد در اداره امور حوزه مسئولیت خود موفق عمل نماییم، نباید این اصل را مورد غفلت قرار دهیم.
👈به عنوان مثال؛ ساختن یک سد در کنار مزایای فراوانی که به همراه دارد، ممکن است دهها پیامد منفی مثل؛ زیر آب رفتن نقاط مسکونی پشت دریاچه سد، تخریب آثار باستانی، خشک شدن قنوات و چاههای آب پایین دست سد، از بین رفتن حق آبه ذینفعان و سایر موارد مشابه را به همراه داشته باشد.
👈ساختن هر یک از انواع نیروگاهها نیز هر کدام در دراز مدت و کوتاه مدت عوارض و پیامدهای خاص خود را دارد که با سناریو سازی یا سناریو نویسی فرضی می شود منطقی ترین و مقرون به صرفه ترین روش را به گونه ای برگزید که در آینده از بروز هرگونه بحران اعم از بحرانهای زیست محیطی، طبیعی، آلودگی شهری، بارانهای اسیدی و .... جلوگیری نماید.
👈این نکته راهبردی در مورد اکثر موضوعات می تواند کاربرد داشته باشد و لذا اگر می خواهیم در این زمینه به ارتقاء میزان خلاقیت و ابتکار مدیران و متخصصین کشورمان افزوده شود، باید در نظام آموزشی نیز از ابتدا و با وسواس فراوان به آن پرداخته شود.
👈توضیح: این موضوع یکی از پیش نیازها و الزامات ضروری و مهم برنامه ریزی استراتژیک پیامدنگر یا پیامدگراست
سایت ره توشه -
@fehrst_etellaatt