ریشه خرافه گرایی و رواج آن در بین مردم چیست؟ 👹
برخی افراد با علاقه بیش از حد به خرافات و بستن چشمهایشان به روی حقایق، اسباب کسب درآمدهای هنگفت را برای عدهای سودجوی فریبکار با عنوان پیشگو، کف بین، آیینه بین، رمال، فالگیر و غیره فراهم می کنند. غافل از این که نه تنها بازیچهی دست دیگری شدهاند که خواسته و ناخواسته، اطلاعات شخصی و اسرار زندگی خود را در اختیار چنین افرادی قرار دادهاند که بیشک نتیجهای ناخوشایند به دنبال خواهد داشت.
این افراد فرصتطلب با استفاده از ترفندهای خاص، اقدام به خالی کردن جیبهای مردم با رضایت خودشان می کنند زیرا مشتریان آنها با تصور اینکه اطلاعاتی دست نیافتنی از آینده نصیبشان می شود حاضر میشوند، هر مبلغی را برای دستیابی به این هدف را با کمال میل پرداخت کنند.
شاید در شرایط عادی فردی نباشد که رمالی و فالگیری را قبول داشته باشد و حتی افرادی که به دنبال چنین اموری میروند را نهی میکنیم اما وقتی در زندگی خودمان در تنگنا قرار میگیریم و افکار مختلفی ما را تحت فشار قرار میدهند، به فالگیری و رمالی رو میآوریم. البته در اکثر موارد فرد مراجعه کننده از عدم واقعی بودن اطلاعات دریافتی خبر دارد اما به خود میقبولاند که این سخنان و پیش بینیها درست است! و دروغهای تلخ و شیرین را باور میکنیم.
پشت این باورهای به ظاهر راهگشا! جرایم گوناگونی به وجود میآید و تأسفبارتر از همه این است که بسیاری از افراد تحصیلکرده و روشنفکر اسیر تفکرات واهی و پوچ این رمالان و شیادانی می شوند.
پدیده خرافه مخصوص ایران نبوده و در بسیاری از دیگر کشورها نیز این روند قابل مشاهده است. طبقات مختلف اجتماعی نیز در این مورد به یکدیگر شباهت دارند و در مواقع نیازمندی، دست به دامان این نیروی مبهم میشوند، غافل از اینکه رجوع به فال و فالگیر نتیجه اعتقادات خرافی است. یکی از عواملی که انسانها را از واقعیت زندگی دور می کند، فرار موقتی از وضعیت حال است. زمانی که افراد توانایی برآورده کردن نیازها و خواستههایشان را به لحاظ فکری، اقتصادی و اجتماعی ندارند، به خرافات روی می آورند و به فالگیرها مراجعه میکنند. این موضوع در بین جوامع جهان سوم به وضوح مشهود است. آمارهای موجود نشان میدهد ایرانیان سالانه بیش از صدها میلیارد تومان برای جویا شدن نظر فالگیر، هزینه میکنند.
همانطور که این روزها مشاهده میکنیم، تبلیغات گستردهای در شبکههای مجازی برای گرفتن انواع فال در جریان است و حتی کلاسهای آموزشی که افراد مختلف در آن دوره می بینند تا بتوانند فال من و شما را بگیرند! براستی چه کسی به این اوضاع دامن میزند و بازار این قبیل امور را داغ میکند؟
انواع فال، دعا نویسی، کف بینی، سحر و جادو، طلسم، آیینهبینی و... به عنوان نمونههای خرافهگری از جمله مواردی هستند که در تمام مناطق سطح شهر صحنه به چشم میخورد که این موضوعات در مکان های بالای شهر بیشتر به صورت فالگیری و در مناطق جنوب شهر به صورت دعا نویسی است.
در واقع مراجعه کنندگان، زندگی خود را به دستان این افراد بیخرد میسپارند تا شاید آنچه که انتظارش را دارند اتفاق بیفتد، غافل از این که با این روند ملزم به اجرای بیچون و چرای اوامر رمال مورد نظر بوده و با این روش خود و اطرافیان خود را به خطر میاندازند. زیرا بسیاری از دستورهایی که این افراد تجویز میکنند حاوی مواد و دعاهایی خاص است که آسیبهای فراوان جسمی و روحی را به دنبال خواهد داشت. از نوشتن انواع دعاها گرفته تا ترکیب گوشت خشکیده و استخوان کوبیدهی برخی حیوانات که زمینهساز بیماریهای خاص و نادری خواهد بود.
باتوجه به آنچه که گفته شد درمییابیم که امروزه نه خرافه و نه انواع فال و ...، نه تنها راه حل مشکلات بشری نخواهد بود که مشکلات بزرگتری را نیز ایجاد میکند که ضربات سهمگینی به مال و جان و اعتقادات افراد وارد میآورد، پس بهتر است با نگاهی همه جانبه و منطقیتر و از راه و روشی درست و مطلوب به رفع مشکلات رو آورده و از این قبیل روشهای منسوخ شده و پُرضرر دوری کنیم.
#خرافات
#ادعاهای_عجیب
#بدعت_در_دین
#پرستش_جن_شیطان
#پیشگویهای_عجیب
#جن_گیری
#جادوگری
#سحر_جادو
#ستاره_پرستان
#مدعیان_دروغین
#عجیب_غریب