May 11
◾مرامنامه مجلهٔ علوم انسانی و مطالعات اجتماعی فکرآورد
🖋️نه تفسیر جهان و نه تغییر جهان؛ بلکه این هر دو با هم.
معنا میتواند تغییر بیافریند و تغییر میتواند معناساز باشد. جهان واقعی و جهان اجتماعی در آمدوشدِ دائمی است.
فکرآورد، هم در جستوجوی تفسیر جهان است و هم در تکاپوی تغییر آن. به راست و چپ اندیشههای مدرن نظر دارد اما از هیچیک جانبداری نمیکند. به توسعهگرایی و دموکراسیخواهی توجه دارد اما هواخواه یکی از این دو نیست. در میانۀ سنت و مدرنیته، به بودن در کنار سنت میبالد اما به آن اکتفا نمیکند. از تأمل دربارۀ مدرنیته، بیمناک نیست و فروغ آن چشم او را پُر نمیکند و مسحور آن نمیشود. حتماً اسلامگراست و اسلام را فرازمانی و فرامکانی نمیداند؛ بلکه به همهزمانی و همهمکانی بودن آیین رسول خدا محمد مصطفی، باورمند است.
@fekr_avard
⚪چرا نار مهم است؟
در جامعهشناسی دگرگونی، مهمترین عامل دگرگونیهای اجتماعی، «جنگ» است. جنگ، تمدنهای بسیاری را برانداخته و چه بسیار تمدنهایی که از پس جنگ، برآمده و قامت برافراشتهاند. چه شهرها که در جنگها نابود شده و به فراموشی سپرده شدهاند، گویی که هیچگاه نبودهاند و چه شهرها که با غنیمتهای جنگی، آبادانی روزافزون یافتهاند. آتش جنگ، نیروی قدرتمندی است که تغییرات شگرفِ سرزمینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و .... را موجب میشود. تاریخ تمدن بشر، مالامال است از تأثیرات عمیق عینی و ذهنی جنگ.
نمونۀ متأخر تأثیر شگرف جنگ بر انسان را میتوان در ماجرای جنگهای جهانی اول و دوم دید. خیلی پیش از جنگهای جهانی اول و دوم، با زایش تجدد، از عصر روشنگری به این سو در اروپا، بشر اروپایی بر این نظر شد که پردیس آنجهانی را در این جهان بیافریند؛ آن هم با اتکای به خِرَد خودبنیاد. بشر اروپایی به این فکر بود که عقل آدمی قادر است بهشت وعدهدادهشدۀ ادیان ابراهیمی را در دنیا خلق کند.
✍ادامه یادداشت
👇
.............................................
مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
@fekr_avard
✍ادامه یادداشت
«راسیونالیسم»، فکر بشر اروپایی را درنوردیده بود و تبدیل به رانۀ مهمی شده بود که اروپا را به پیش میبرد. خوشبینی به خرد و یقین به شک دکارتی، ایدههایی نظیر ایدۀ ترقی را در میان روشنفکران اروپایی موجب میشد. همه در این خوشبینی بودند که ناگهان بشر متجدد اروپایی دست به جنگ زد؛ نه علیه دیگری، بلکه اینبار علیه خود. جنگهای جهانی اول و دوم، فکر اروپایی را بُهتزده کرد. او که در جستوجوی نور جنت در این جهان بود، ناگاه با نار جنگ روبهرو شد. کوه موش زاییده بود؛ آن هم موش ناقل طاعون. «طاعون جنگ»، ارمغان «خردباوری» است. بعد از رویداد جنگهای جهانی بود که نظریهپردازان، یقینشان به «شک دکارتی» به شک تبدیل شد و از راه رفته باز آمدند. سوبژکتیویته یا به زبان آشناتر «خرد خودبنیاد» دیگر لنگرگاه تجدد نبود. اعتمادها به خرد تجدد از دست رفته بود و خردی که قرار بود بهشت زمینی بیافریند به رنج جنگ ختم شده بود. رویکردهای پساساختارگرا از دل همین وضعیت سر برآوردند.
جنگهای جهانی همراه با تغییرات بزرگ سیاسی، جغرافیایی و ... در فکر نیز موجب تغییر بزرگ شده بود. آتش جنگ مهم است؛ چراکه مهمترین پیشرانِ تغییرات است.
⚪️چرا نور، زاده خواهد شد؟
رویدادها نظریات را میآفرینند یا اینکه این نظریات هستند که رویدادها را میآفرینند؟ کدام یک پیشینی است و کدام یک پسینی؟ تلاش برای پاسخ به این سؤال، پاسخگو را وارد مناقشۀ درازدامن بیسرانجامی میکند که سخت میتواند پاسخ قطعی بر آن بیابد. چه بسیار نظریاتی که از دل رویدادها برآمدهاند و چه بسیار رویدادهایی که مبتنی بر نظریاتی رخ دادهاند. این هردو بر هم تأثیر و تأثر دارند. شاید بتوان گفت نظریات قبل از رویداد در مقام اجمالاند و بعد از رویداد در مقام تفصیل.
در این مناقشه ازجمله چیزهایی که مبرهن است این مهم است که رویدادها گاهی تأثیر شگرفی بر نظریات دارند. رویداد طوفانالاقصی و جنگ غزه را شاید بتوان ازجملۀ این رویدادها دانست.
جنگ غزه احتمالاً رویداد تاریخی خواهد بود و تغییرات ژرفی را بر جای خواهد نهاد و باعث دگرگونی خواهد شد. چیزی شبیه جنگهای جهانی، البته با مختصاتی متفاوت. آن یکی ابعاد گستردهای داشت و این یکی نمایش گستردهای دارد. این جنگ، اولین نسلکشی آنلاین جهان است. پیش از این هیچگاه بشر به چنین میزان از دادههای بصری دربارۀ نسلکشی، آن هم در اندک زمان دسترسی نداشته است. در این اولین نسلکشی آنلاین جهان، چشمها چیزهای دگرگونکنندهای را میبیند. معنایی جدید از مرگ، از زندگی، از خدا، از انسان مؤمن، در این رویداد زاده شده است. وضعیت عجیبی خلق شده است؛ بسیاری از دولتهای لیبرالدموکراتیک اروپایی سمت نسلکُش ایستادهاند و بسیاری از فناوریهای مدرن در خدمت نسلکُشی قرار گرفتهاند و جهان، کموبیش نظارهگر وضعیت است. به نظر، با این رویداد، چیزهایی در ذهن نظارهگر افکار عمومی دگرگون شده است. در میانۀ آتش جنگ، نور زاده شده است و این آغاز دگرگونی است.
⚪️چرا نارون مهمتر است؟
حکیم ابومعین ناصر بن خسرو قبادیانی بلخی (382 – 467 هجری خورشیدی) شاعر ایرانی در بیتی زیبا چنین میسراید:
از سر شمشیر و از نوک قلم زاید هنر
ای برادر، همچو نور از نار و نار از نارون
در مصرع دوم شعر، شاعر دلالت ظریفی دارد. او میگوید نور از آتش زاده میشود و آتش حاصل سوختن نارون است. نارون نام درختی است پر شاخوبرگ که در آتش خوب میسوزد و از این سوختن، نور بسیار حاصل میشود. روشنایی و امید، حاصل آتش بحران است و اینکه چه کسی یا چه چیزی در میانۀ بحران به محک امتحان خورده، اساس کار است. اگر نارونی در کار نباشد، نوری در کار نیست. نارون خوب در محک نار، حاصلش روشنایی و نور است.
در جنگ غزه، نور امید از نارون جامعه برآمده از تعالیم نبی مکرم اسلام است که روشناییبخش شده و در میانۀ نسلکشی، روشنای وضع جدید را نوید میدهد. در این میدان، بارقهای از انسانیت در برابر همۀ تکنیک ایستاده است. سوژۀ مسلح دکارتی در برابر انسان مؤمن محمدی ایستاده و اینگونه نور از نار و نار از نارون زاده میشود.
آنتونیو گرامشی، متفکر ایتالیایی در معنای بحران، تعریف دقیقی دارد؛ او میگوید بحران، وضعی است که «قدیم» در حال زوال است و «جدید» ناتوان از آمدن. قدیم، پاسخگوی وضعیت نیست و جدید، در عرصه نیست و این یعنی بحران. جنگ غزه، نشانهای غمانگیز از وجود بحران بزرگ است. تجدد بهمثابة امر قدیم! در حال زوال است و جدید ناتوان از زاده شدن و به عرصه آمدن است. در این میان، نارون این بحران، انسان مسلمان ساکن کرانۀ شرقی دریای مدیترانه است. اوست که روشنای وضع جدید را نوید میدهد.
#فکرآورد
#شماره_پنجم
............................
🔻مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
🌐 اینستاگرام | تلگرام | بله | ایتا
۱. وقتی میگوییم تمدن، فکر نکنیم که یک اتفاق واحدی است از جنس عالم ارض و طبیعت، بلکه این عالم ارض و طبیعت، بستری برای نازلشدن دو حیات هستند که یکی از عذاب الهی نشأت گرفته و دیگری از رحمت الهی.
توسعه یک امر مطلق و یک راه واحد نیست. توسعۀ زندگی در عالم ارض، اگر بر محور حیاتالدنیا بشود، حیاتالدنیا رو به جحیم توسعه پیدا میکند نه رو به بهشت.
جامعهای که بر محور استکبار بر خدای واقعی عالم شکل گرفته است، رشتهای از محبت در اختیارش نیست که بخواهد جامعه بر مدار محبت بسازد و یا احیاناً خودش از طریق رابطۀ محبت با جامعهاش برخورد کند. ناگزیر است که بر محور رابطۀ عداوت جامعه را بسازد.
✍ ادامهٔ گفتوگو
👇
.............................................
🔻مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
@fekr_avard
۲. بعضی در ایران به آن جبر هگلی، سبقۀ عرفانی هم میدهند و جبر اسماء درست میکنند و اسمش را دولت اسماء میگذارند! الهیات است، اما همان خصلت جبری را در خود دارد.
عجیب این است که شر را هم در دستگاه الهی میبرد و روی آن نام «اسم قاهر الهی» میگذارد. شر که به خدا برنمیگردد!
اینطور است که بعد مجبور میشوند هستیشناسی درست کنند که اصلاً شر بودن شر انکار میشود.
این چه تحلیلی است از تاریخ؟ حواستان هست که در این دستگاه، درگیری خیر و شر را که اصلیترین عامل حرکت تاریخ در دستگاه انبیاء است، خط زدید و از دستگاه نظریتان بیرون انداختید؟
......................
۳. این را بگویم که شعار و حرف برای گذار، جایگزین طرح و برنامه و نقشه نمیشود!
اینکه شما به آنهایی که مخالف غرب هستند میگویید خلوصگرا، آنها هم میگویند شما فریفتۀ زرق و برق دنیای مدرن شدهاید و نمیتوانید از محصولات غربی دل بکنید.
برای این جواب چه دارید عرضه کنید.
بدانید غالب بزرگانی که مدرنیته را خلق کردند، یا عالم مسیحی بودند یا حداقل یک مؤمن معتقد محسوب میشدند که میخواستند دین را کمک کنند، اما آن را تحریف کردند و از درون آن یک تمدن دنیایی جدید درآوردند و گفتند اساساً طرح خدا همین است!
......................
۴. من به نسل جدید مقداری خوشبینانهتر نگاه میکنم، چون آسیبهایی را که تمدن غرب به حیات بشر زده است، بهتر درک میکند.
اما نگرانیام برای آنها این است که آیا اختلاطهای بین حق و باطل در این تمدن را هم به همان خوبی میفهمد؟ تمدنی که در لایههای رویین آن اختلاط موج میزند، آیا این اختلاط را در لایههای زیرین هم به همان خوبی میفهمد؟ بعضی از آسیبها عمیق هستند و لذا با راهحلهای روبنایی حل نمیشوند. اینکه آزادی غرب مدرن، نوعی دیگر از بردهداری است و عقل خودبنیاد آن نوعی عقل استکباری است، برای کسی که بیعدالتی غرب در موضوعات فقر و محیط زیست و بهداشت را دنبال میکند، مسئلههای قابل فهمی است؟
......................
۵. محورِ استراتژی پیشرفت برای توسعه در هر کدام از این دو طرح «درگیری همهجانبه» با طرف مقابل است.
اگر برای ساخت جامعه و مدیریت و هدایت آن از بستر استراتژی درگیری همهجانبه عبور نکنیم حتماً در طرف مقابل استحاله میشویم.
این درگیری، عقلانیت دارد اما انسان ترسو عقل ندارد. همیشه راهبردهای درگیری همهجانبه با خود، راهبردهای مدارا و تقیه را دارند و کسانی که به اصل طرح تعلق دارند، باید بار و سختی این درگیری را بیشتر از بقیه بکشند، اما به هر حال کسی که نمیترسد و روی تمایزهای طرح انبیاء با حیاتالدنیا و مدرنیته متمرکز میشود، میتواند عقلانیت خود را معطوف به تولید راهحل کند.
......................
۶. گاهی ما در بعضی زمینهها بد عمل میکنیم و مغلوب میشویم. باید بهدور از انفعال یا مرثیهخوانی بیدلیل، به آسیبشناسی خود بپردازیم و آن را رفع کنیم.
اینجور نیست که اگر ما بد عمل کنیم، علیه ما شورش کنند و اگر خوب عمل کنیم، شورش نمیکنند؛ بلکه ایران دارای یک ملت باظرفیت است.
آنجایی که ما خطاهای خودمان را نمیبینیم و حتی گاهی به گردن آنها میاندازیم، بین ما و مردم فاصله میافتد. مضاف بر اینکه اگر خطکشیتان را با دنیای مدرن مرتب و لحظه به لحظه، برآوردتان را دقیقتر و پیچیدهتر نکنید، غرب برای شما حادثهسازی میکند.
✍ادامهٔ گفتوگو
👇
.............................................
🔻مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
@fekr_avard
۷. حالا میپرسید دولت شما در فقدان چکمه و مکر و عداوت، چه ابزاری برای سرپرستی مردم و ساخت امت اسلامی دارد؟
میگویم دولت به اندازهای که ایثارگر تربیت میکند که آنها فداکاری میکنند و راه باز میکنند، به آن اندازه بقیه هم همراه میشوند؛ یعنی به اندازهای که سرداری مثل سردار سلیمانی دارید و دانشمندی مثل فخریزاده دارید که خون خودشان را پشتوانۀ تحقق یک مدنیت جدید میکنند، به آن اندازه که آنها ایثار میکنند، راه باز میشود.«السابقون السابقون» کسانی نیستند که اول در بهشت جا بگیرند. بلکه راه نرفته را اول میروند تا برای بقیه راه باز شود تا به دنبال آنها بیایند.
......................
۸. اهمیت استراتژی درگیری و تأثیری که در پررنگشدن مسئلههای برآمده از درگیری حیاتالدنیا و حیاتالآخره دارد، آرام آرام انسانها را به طراحی یک طرح سوق میدهد.
طرح در میدانِ درگیری متولد میشود نه اینکه اول طرح متولد شود، بعد درگیری شروع شود. در میدان درگیری بستری برای عقلانیت پیدا میشود.
خیال میکنید کانتها چطور متولد شدهاند؟ یک درگیری اوج گرفته و این آقا در میانۀ آن نشسته و یک عقلانیت گسترده طراحی کرده است. قاعدۀ اعطای خداوند متعال اینطور است. والذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا... پس خانه بر دامنۀ آتشفشان، باید بنا کرد.
......................
۹. نکتۀ اول من این است که عقلانیت باید خودش در میدان درگیری باشد.
نه اینکه کسی دیگر بجنگد و دیگرانی جز او فکر کنند. باید در میدان درگیری فکر اندیشید، مسئله آنجا زاده میشود.
مگر مرحوم فخریزاده در میدان درگیریاش تفکر نمیکرد و از هر نوآوری علیه تفکر غرب استقبال نمیکرد. همین هم عامل شهادتش شد. این میدان درگیری اهل عقلانیت است و باید هم باشد.
دوم اینکه شبکه و تشکیلات ایجاد کنید. از عمق تئوریک تا میدان عمل رفت و برگشت داشته باشید، ما چنین چیزهایی میخواهیم.
#فکرآورد
#شماره_اول
..................
🔰 متن کامل گفتوگو در فایل Pdf در دسترس است.
🔻مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
🌐 تلگرام | اینستاگرام | بله | ایتا
مصاحبه کامل فکر آورد با آیت الله میرباقری.pdf
5.93M
◾نحوهٔ مواجهه با توسعهٔ غربی و شیوهٔ عبور از عصر آمیختگی در گفتوگو با آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری:
چیست گیتی؟ محفلی با قیل و قال آمیخته
📌نسخه کامل گفتوگوی اختصاصی با مجلهٔ علوم انسانی فکرآورد
.................................
🔻مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
🌐 تلگرام | اینستاگرام | بله | ایتا
از آغاز عالم تا اکنون، هماره مردانی بودهاند که زن را مایملک خود پنداشته و برای امور زندگانیاش تصمیم میگرفتند.
سال 1285 خورشیدی در دوران قاجار بود که خاتونی از خواتین باعلم، عریضهای نگاشته و در آن خواستار اجازۀ علمآموزیِ زنان شده بود.
روزنامۀ مجلس در پاسخ به این عریضه چنین ترقیم کرد که: «تربیت زنان در اموری که وظیفۀ شخصی آنهاست واجب است؛ از قبیل تربیت اطفال و خانهداری و حفظ مراتب ناموس و بعضی از علوم مقدماتی و علومی که راجعبه معاش و معاشرت با خانواده باشد؛ اما در امور خاصۀ رجال از قبیل علوم پلیتیکی و امور سیاسی فعلاً مداخلۀ ایشان اقتضا ندارد.»
یک سال بعد نیز، در 1286 خورشیدی، حسینقلیخان نظامالسلطنه، صدراعظم محمدعلیشاه، خط و سواد را برای زنان حرام دانست و در نامهای چنین نوشت که: «برای طبقۀ نسوان، خط حرام حرام حرام است. سواد جزئی ضرر ندارد.»
حکماً با وجود چنین نگاههایی، جهد و جدیت زنانِ مسلمان ایرانی در آن سالها برای آگاه نمودن نسوان، موجب تحسین است.
✍ ادامه یادداشت
👇
........................
مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
🌐 @fekr_avard
✍ادامه یادداشت
هرچند زنِ مسلمان ایرانی، پیوسته در جنبشهای اجتماعی، ولو محدود، حضور داشت؛ لکن پس از این حضور مؤثر، به منزلش بازگردانده شده و به تمشیت امور مطبخ و شوهرداری به عنوان تنها رسالتش توصیه میشد.
سالها بعد اما این سنت، ادامه نیافت.
این تنها مردان نبودند که بهطور گسترده در پیروز شدن انقلاب اسلامی نقش داشتند.بزرگمردِ این انقلاب، زنان را به میدان آورد و پس از پیروزی انقلاب، از آنان خواست که شجاع باشند و در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند.
در زمانهای که گروهی زن را خانهنشین میخواستند و دیگر برنمیتابیدند که زن، همدوش و پابهپای مرد، در جامعه حضور داشته باشد، این امام بود که گفت: «ما مفتخریم که زنان، پیر و جوان و خرد و کلان در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر هستند و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند.»
مرضیه حدیدچی، مبارز سیاسیِ پیش از انقلاب و سیاستمدارِ پس از انقلاب، یکی از صدها زنِ مسلمان ایرانی بود که در نزاع عرصۀ خصوصی و عمومی و بافت مردسالار زمانۀ خود، زنانه پا به عرصۀ اجتماعی نهاد و در علوم پلیتیکی و امور سیاسی، مداخله نمود.
چرا که دیگر در، بر پاشنۀ اقتضائاتِ مردانه، نمیچرخید و امور ذکرشده هم مانند دیروز، امور خاصۀ رجال نبود.
او پیش از انقلاب، مبارز سیاسی و محافظ امام در نوفللوشاتو، و پس از انقلاب، تنها فرماندۀ زن سپاه در روزهای پرتلاطم ایران، تنها زنِ حاضر در هیئتِ 3 نفرۀ ابلاغ پیام امام به گورباچف، نمایندۀ مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه بود.
مرضیه حدیدچی در بخشی از خاطراتش علت حضور در هیئت همراه ابلاغ پیام امام به گورباچف را چنین بیان میدارد: «حضرت امام در نظر داشت، زنی در کنار مردان به شوروی بفرستد و اعلام کند که در ایرانِ اسلامی، زنان نیز در امور مهم و حکومتی حاضر و پیشتاز هستند و اینکه امام میخواست در کنار آن پیام مکتوب، پیامی شفاهی به دنیا بدهد که ما در عمل، بیش از هر مکتبی دیگر، به جایگاه واقعی زن ارج مینهیم و برایش ارزش قائلیم؛ ارزشی معنایی نه ارزشی ابزاری.
امام میخواست با حضور یک زن در این هیئت، به تمام تبلیغات غرب و شرق مبنی بر محدودیت و محذوریت زن در جامعۀ اسلامی پایان دهد، آنهم در آنزمان که در رسانههای غرب، مرتب از محصورکردن زنان در جمهوری اسلامی قلمفرسایی میکردند.»
مرضیه، زنِ کنشگر امروز، همان دختری است که روزگاری در کودکی، طعم تلخ تحجر را چشیده و نگاه سنتیِ مردانه، رادعی بر بالیدنش شده؛ با این حال اما، دست از جهد نکشیده.
او دراینباره، در بخش دیگری از خاطراتش میگوید: «در مکتبخانۀ آجی ملّا مشغول تحصیل بودم. زمان امتحان، آجی ملّا برگههای امتحانی را پخش کرد اما به من برگه نداد.
جویا شدم و پاسخ داد پدر شما و دو نفر دیگر از بچهها از من تعهد گرفتهاند که فقط به شما خواندن بیاموزم نه نوشتن. در آن لحظه، بغض گلویم را فشرد. شتابان به خانه آمدم. با گریه از پدرم پرسیدم چرا ما دخترها نباید نوشتن یاد بگیریم؟ پدرم گفت بهصلاح نیست. چرا که ممکن است از دختر خطایی سر بزند و نامهای بهخطا بنویسد. وقتی پدر را بر سر موضعی ناحق دیدم، چارهام آن بود که به شکلی پنهان، نوشتن را یاد بگیرم! »
محافظ امام، ملقب به مادر انقلاب بود. زنی که در کنار حضور اجتماعی، همسر بود و مادر.
مرضیه حدیدچی، دربارۀ احساس و عاطفهاش به همسر خود چنین میگوید: «از اولین برخوردهایم با همسرم، دریافتم که با او بودن، فرصت مغتنمی است برای هرچه بهتریافتن خودم و دنیای پیرامونم و نزدیک شدن به خدایم. دل به او سپردم که او دل در گروِ من داشت و هردو یکدل شدیم برای خدا».
#فکرآورد
#شماره_دوم
......................
مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
🌐 تلگرام| اینستاگرام | بله | ایتا
دربارهٔ زنی که فرمانده سپاه شد
فرقی نمیکند او را با اسم مرضیه دباغ، خواهر طاهره، خواهر زینت احمدینیلی، مادر انقلاب یا مادربزرگ انقلاب بشناسیم. چرا که همۀ افرادِ نزدیک به ایشان، بر این نکته اذعان دارند که او هیچگاه برای خود به دنبال اسامی و القاب نبود و چه بسا همین ویژگی، او را همچنان که در متن وقایعِ انقلاب بود، در حاشیۀ تاریخِ امروز قرار داد. سالها مبارزه علیه رژیم طاغوت، تحمل شکنجه و زندان، محافظ شخصی امام در نوفل لوشاتو، اولین فرماندۀ سپاه همدان و تنها زن فرمانده سپاه و همچنین عضویت در هیئت دیپلماتیکِ حامل پیام حضرتِ امام خمینی (ره) به گورباچف، تنها بخشی از فعالیتهای اثرگذار خانم دباغ بوده است. مقام معظم رهبری نیز ایشان را چنین توصیف میکنند: «ما زن مثل خواهر دباغ میخواهیم، من لذت میبردم آن زمانی که ایشان در فرماندهی سپاه همدان بودند، مانند شیر میغرید و مردها را فرماندهی میکرد».
✍️برشی از یادداشت خانم معصومه زورمند.
#فکرآورد
#شماره_دوم
....................
مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
🌐تلگرام | اینستاگرام | ایتا |بله
جنایات گستردۀ رژیم صهیونیستی در جنگ اخیر غزه و سکوت مجامع تحت نفوذ غرب و همراهی سران دولتهای اروپایی و آمریکا با صهیونیستها، این سؤال را در اذهان متبادر میکند که حد یقف جنایت رژیم صهیونیستی کجاست و درواقع، چه زمانی حامیان غربی اسرائیل، ترمز ماشین کودککشی او را خواهند کشید. برای پاسخ باید دلیل حمایتهای بیچونوچرای غربیها از جنایات رژیم صهیونیستی را فهمید. بهبیاندیگر، چطور اروپاییهایی که شعار حمایتشان از حقوق بشر، گوش فلک را کر کرده، اینک خودشان در برابر رویدادهای امروز فلسطین کور شدهاند؟
✍ ادامه یادداشت
👇
........................
مجلۀ علوم انسانیِ فکرآورد
در جستوجوی آنکه فکرش گره از کار جهان، بگشاید.
🌐 @fekr_avard