eitaa logo
فکرت
9.7هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
💡 فکرت؛ روایتگر اندیشه، پیشرو در گفتمان 💡 در جست‌وجوی حقیقت، باید متفاوت اندیشید...💎 📚نگاهی عمیق به: فلسفه، سیاست و جامعه www.Fekrat.net 📮شبکه‌های اجتماعی: 💠 https://zil.ink/fekratnet 📩 ارتباط با سردبیر: @Fekrat_Admin1
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 آیا مهسا امینی فراموش شده است یا اساسا مردم به چیزی به نام "جنبش مهسا" اعتماد نداشتند و ندارند؟ ✍🏻 علیرضا زادبر؛ 🔸 در درجه اول باید گفت آنچه در سال ۱۴۰۱ رخ بیش از آنکه واقعیت برآمده از بطن نیازهای اساسی جامعه ایران باشد، یک "برساخته رسانه ای" بود‌. القا بود. بیش از این که حقیقت داشته باشد، سر و صدا داشت! سیطره رسانه بود. اذهان همه تحت سیطره شبکه های اجتماعی به وقایع پس از فوت مهسا آنقدر ضریب و وزن داد که گویی واقعا انقلابی در راه است! نه انقلاب و نه جنبشی در کار نبود. یک توهم سازی بود. برای نسلی که برداشت تاریخی از جامعه ایرانی نداشت و ندارد. 🔹 اما آیا وقایع پاییز ۱۴۰۱ بی اثر هم بود؟ خیر. اثر داشت. چون با سطحی از مطالبات فرهنگی جامعه به ویژه جامعه هدف یعنی زنان گره زده شده بود. نفی مطلق اثرگذاری غلط است، اما بزرگنمایی نیز خطاست. یعنی با آن وقایع خشن، با آن شدت عمل یک عده در کف خیابان و دانشگاه "انقلاب" شکل نمیگرفت. 🔸 اما من نکته مهمتری را مدنظر دارم. بخشی از جامعه به این نتیجه رسیده است که از دست مخالفان "جمهوری اسلامی" کاری بر نمی‌آید! اُپوزیسیون جمهوری اسلامی در ذهن جامعه ایرانی فرو‌ریخت. بی هویت، بی مبنا، بی برنامه، بی رهبر و بی آینده تر از حد تصور رفتار کردند. بزرگترین خطای آنان بالا بردن حد خشم و خشونت ورزی در اعتراضات بود. بخشی از جامعه نه از حُب نظام سیاسی بلکه در اثر نوع رفتار آنان به این نتیجه رسید که بهتر است به آنان اعتماد نکنند. 💢 در واقع جمهوری اسلامی الان اُپوزیسیونی خارجی و داخلی ندارد. در حکم هیچ هستند، بزرگترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی عملکرد مسولان است. ۱. فرهنگ و تربیت نسل بی هویت ۲. بحران معیشت و عدالت 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
📌داستان ما داستان زخم‌خوردگان جنگ بی‌عدل است ✍🏻وحید یامین‌پور 🔸چیزهایی درباره ماجرای اخیر و فرجام کار ما با صهیونیسم شیطان‌صفت نوشتم و پاک کردم. باز نوشتم و پاک کردم... دانستنِ آنچه بر ما می‌رود سخت است. 🔹داستان ما، داستان زخم‌خورندگانی است که رنج جنگ، آنها را به ساختن برج و باروهای بلند بر مرزها و تیز کردن شمشیرها و ستبرکردن سپرها کشاند. آنها که افق بلند تاریخ را می‌نگریستند و نخواستند خاطره‌های تلخ‌شان تکرار شود... پس سالها در انتظار جنگ نهایی نشستند... آنقدر که به انتظار "خو" گرفتند! و حالا که گویی آن لحظه‌ی موعود نزدیک شده، بیرون‌رفتن از آن "خو" کار چندان آسانی نیست. نمی‌دانم. 💢آنچه بر ما می‌رود، در مرز باریک دفاع غیرتمندانه از حق و حفظ دماء مسلمین در رفت و آمد است. شجاعتِ متهورانه‌ای که دورانی سخت و غیرقابل پیش‌بینی را آغاز کند، یا پروای عافیت‌طلبانه‌ای که دشمن بد سگال را جری و جسور کند... کدام خِرد میتواند بین این‌دو برای دماء میلیون‌ها مسلمان تصمیم نهایی را بگیرد؟ 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
‍ 📌سلاح‌های کشتار شخصی‌سازی ✍🏻دکتر حسین امامی؛ مدرس دانشگاه، پژوهشگر رسانه‌های نوین؛ 🔶یک ابزار بی‌خطری مثل پیجر وقتی می‌شود خطرناکترین بمب همراه، دیگر هر ابزار متصل به امواج رادیویی و اینترنتی می‌تواند مانند بمب عمل کند. این بدان معناست که شکل جنگ‌ها در حال تغییر است. وی افزود: سلاح‌های کشتار جمعی، تبدیل به سلاح‌های کشتار شخصی‌سازی‌شده گشته‌اند که هوشمند و هدفمند عمل می‌کنند. از هک سایبری سرقت اطلاعات رسیدیم به هک سایبری برای کشتن افراد. البته هک دستگاه‌هایی که احتمالا بمب در آنها کار گذاشته شده است که روزها آینده اطلاعات دقیق‌تری در این خصوص منتشر می‌شود. 🔷 مدرس دانشگاه ارتباطات و هوش مصنوعی با بیان اینکه این اقدام اخیر اسرائیل قطعا باعث اعمال محدودیت‌ها و تغییراتی قانونی در زمینه مقررات ارتباطات رادیویی و مخابراتی کشورها می‌شود، تاکید کرد: همه اینها شرایط را در جهان و خصوصا کشورهایی مثل ما سخت‌تر و امنیتی‌تر می.کنند. از این رو ضروری است که دولت‌ها سرمایه‌گذاری بیشتری در حوزه امنیت سایبری انجام دهند و زیرساخت‌های حیاتی خود را در برابر حملات سایبری مقاوم‌تر کنند‌. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
📌 شرایط مرگ و زندگی ✍🏻 محسن قنبریان 🔸 مهمترین دیده بانی رهبر انقلاب اسلامی بعد از طوفان الاقصی در این جمله بروز کرد: «شرایط کنونی منطقه به گونه ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است هم برای جبهه حق!» (در دیدار «نبیه بری» رئیس مجلس لبنان ۱۴۰۳/۰۳/۰۲) 🔹از حرف های تکراری و کلیشه ای و شعاری که به قصد امید بخشی از اتمام کار اسرائیل و وعده های تاویلی و مبهم می دهند بگذرید؛ برای جبهه حق هم شرایط مرگ و زندگی است! از تبیین و سخن گفتن درباره اش برای مردم و بدنه انقلابی نترسیم! 🔸 با حمله به لبنان و ترورهای اخیر بخصوص سید مقاومت این موازنه به نفع اسرائیل در حال به هم خوردن است! حرفهای مخدّر را جای امید و شعارهای توخالی را جای تسلیت تحویل نگیریم! 🔹 شرایط خاص زمانی را درک کنیم و این دیده‌بانی فرمانده کل را پاس بداریم. مردم را برای مقابله جدی (مستقیم یا باواسطه) مهیا و از مسئولین(سیاسی و نظامی) جدی مطالبه کنیم. عدم درک شرایط ویژه زمان در لحظه مرگ و حیات، ملامت غیر جبران دارد! 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
📌 زمانی که فاشیسم به یک ملت تبدیل شد از ساختن خانه بر خرابه‌ها تا زیستن بر خون کودکان ✍🏻 مهدی فدایی مهربانی 🔸 هیچ‌گاه یک ایدئولوژی تاریخ گذشته‌ی مربوط به قرن بیستم نیست، فاشیسم یک خلق و خو، یک شیوه‌ی بودن در جهان، یک سبک زندگی، یک فلسفه و یک جهان بینی است که هر لحظه امکان ظهور در سطح فردی یا جمعی را دارد. یک روز در هیتلر و موسولینی، یک روز در صدام حسین و امروز تمامیت آن در روح نتانیاهو حلول کرده است. 🔹 اما جدای از اشخاص، آیا ممکن است فاشیسم به مثابه آنطور که جیوانی جنتیله و آندره زیگفرید می‌گفتند در مردمانی حلول کند؟ من معتقدم هرگز! نه در آلمان، نه در ایتالیا و نه در هیچ‌جای دیگری نشد؛ چه بسا روح‌های آزاده‌ای چون نیکلاس وینتون که در عصر سلطه‌ی وحشت، اصیل زیستند. تجسم روح کلی فاشیسم هرگز در تاریخ رخ نداد تا آنکه جماعتی در ۱۴ می ۱۹۴۸ به بعد، در «دومین فساد خود در ارض»، تجلی روح ملی فاشیسم شدند؛ اینان که هرکس غیر خود را تفاله‌های عالم هستی و مستحق مرگ می‌دانند. 🔸فاشیسم تنها در یک‌جای عالم و در یک‌زمان از عالم همزمان در دولتمردان و شهروندان بصورت یکپارچه حلول و بدل به نکبتی فراگیر شد و آن روزِ نکبت بود! اینکه چرا شهروندانِ این زائده‌ی چرکین، این دُمَل باقی‌مانده بر پیکر رنجور بشریت نیز در آن نکبت شریک‌اند، چون آگاهانه خانه‌های خود را بر ویرانه‌ی خانه‌های مردمانی دیگر ساخته‌اند و از خون هرروزه‌ی کودکی که محل ارتزاق و معاش آنان است، خرسندند؛ درست مانند درنده‌ای که از مکیدن خون دیگری زنده است. 🔹به زعم من، این زائده‌ی چرکین، صرفاً گریبانِ مسلمانان، ایرانیان، اعراب، یا مردمان این منطقه را نگرفته است؛ این عفونت قطعاً روزی به دیگر نقاط جهان سرایت خواهد کرد. جهان هرگز روی آرامش نخواهد دید تازمانی که نَفَس این گرگان و سگان نَفَس بشریت را آلوده می‌کند. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
📌صلح ناممکن چرا رژیم صهیونی نمی‌تواند اسلحه بر زمین بگذارد؟ ✍🏻 محمدرضا قائمی نیک 🔸از حیث وجودشناختی، تنها موجوداتی که عین وابستگی به حقیقت باشند، تناقض وجودشناختی ندارند و همواره مفید صلح و آرامش‌اند و موجوداتی که در ذات خود، تناقض وجودشناختی دارند، همواره در ستیز و جنگ‌اند و ذاتا نمی‌توانند جز جنگ و ستیز از خود صادر کنند. 🔹 رژیم صهیونی اسرائیل از آنجا که در ذات خود، تناقض وجودشناختی دارد و در نقطه تکوین در جمع متناقض سکولاریسم معاصر با یهودیت تکوین یافته، هیچ‌گاه نمی‌تواند موضعی جز خشونت هستی شناختی داشته باشد. به تعبیر دیگر، تکوین و بقای این رژیم در خشونت هستی شناختی است و هیچ‌گاه نمی‌تواند اسلحه بر زمین بگذارد. 💢 اگر مسعود پزشکیان این‌را می‌دانست هیچ‌گاه تصور نمی‌کرد که این رژیم، اسلحه بر زمین می‌گذارد و پیشنهاد نمی‌داد که اسرائیل اگر اسلحه بر زمین بگذارد، ما نیز اسلحه بر زمین می‌گذاریم. این قضیه، از اساس، محال است. اسرائیل آن روزی اسلحه بر زمین می‌گذارد که نابود شده باشد. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
📌 ماجرا اصلا انتقام نیست! ✍🏻 مهدی خانعلی‌زاده 🔸 مسئله این روزها طراحی راهبرد برای تحقق نظم امنیتی مد نظر ایران و محور غیر غربی است. با شهادت سید یا حتی بدون شهادت سید مسئله ایران و شبکه مقاومت این است که می‌خواهد «نظم جدید» در غرب آسیا را چگونه محقق یا فهم کند. تمام حرف ما برای لزوم انجام واکنش، مبتنی بر این مسئله است؛ نه صرف انتقام خون یک شهید. 🔹تلاش برای تغییر نظم امنیتی منطقه غرب آسیا، ارتباطی به افراد ندارد: بلکه مرتبط با منافع ملی کشورهاست. پس اساساً وقتی صحبت از لزوم واکنش مستقیم صحبت می‌کنیم، حرفی احساسی و خشمگینانه برگرفته از داغ ترورها و شهادت‌ها نیست. اسرائیل با همراهی و پشتیبانی آمریکا، در حال ایجاد تغییر در نظم امنیتی منطقه است؛ همون خاورمیانه جدید. اگر بازیگران دیگر مثل ایران واکنشی به این مسئله نداشته باشند، شاهد تحقق یک روند چند ساله آسیب به منافع ملی ایران خواهیم بود. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
📌چه حکمتی است در این مردن؛ در عاشقانه‌ترین مردن ✍🏻مصطفی ساجدی 🔸دارد یک هفته می‌شود و هنوز غم داریم. غم امروز اما، غم شکست نیست. این غم، غم فقدان است. غم ندیدن اوست. فقدان هم برای ما، نابودی معنا نمی‌شود. چند صباحی ندیدن و نداشتن اوست. اما او، آسمانی شده در مکتبی است که فارغ‌التحصیلانش مدرک «فناء فی الله» می‌گیرند. اگر حفظ جانی هم صورت می‌گیرد نه برای جان دوستی، بلکه برای سخت‌بودن جبران و جایگزینی است. 🔹مگر امروز قدم زدن سید علی خامنه‌ای را در میانه تهدیدات ندیدید؟ مگر نبود آن فرمانده آسمانی شده در ساعت 1:20 نیمه شب که با خنده به دوستش می‌گفت من را از گلوله نترسان؟ همان که روی تل‌های منتهی به تیررس دشمن، با صلابت قدم بر می‌داشت و هر قدمش، در میدان رزم زبونی دشمن را فریاد می‌زد و در محفل عشق، ناچیز بودن دنیا را. رهبران و فرماندهان این مکتب، نه مرگ آگاهی، بلکه مرگ آغوشی دارند. آنها مرگ را به آغوش می‌کشند و دم به دم با آن زندگی می‌کنند. 🔸اکنون این خون‌های ریخته شده بر زمین، و این روح به پرواز درآمده در آسمان، ما را به بلوغ رساند. این از برکت خون است. از نیمه شب 13 دی ماه 98 تا امروز را مرور کنید. گویی رشد کردیم و قد کشیدیم. گویی دیگر مرگ برای ما هم بازی شده است. این خاصیت خون است. شریعتی گفته بود که شهید قلب تاریخ است. همچون قلبی، به اندام‌های خشک، مرده و بی‌رمق این جامعه، خون خویش را می‌رساند و بزرگترین معجزه شهادتش این است كه به یک نسل، ایمان جدید به خویشتن را می‌بخشد. 🔹اکنون ما، همان نسل هستیم. نسلی بلوغ یافته و رشد کرده. نسلی که مشت‌های گره کرده و قلب‌های فشرده‌اش، باعث می‌شود که نه تنها میدان را ترک نکند، بلکه همچون پرورش یافتگان مکتب، مرگ آگاه‌تر شوند و مرگ آغوشانه زندگی کنند. نسلی که فرا گرفته، مرگ پایان زندگی نیست؛ آغاز است. این را از مقایسه آن نیمه شب با این روزها درک می‌کنم. این نسل، نسل خطرناکی است. امروز این نسل، در میانه تهدیدادت دشمن، به میدان آمد تا همین پیام را مخابره کند. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌آیا پالس انتخاباتی ایران در ترور شهید هنیه و سیدحسن نصرالله دخیل بود؟ ✍🏻محمدرضا نصیری ▪️در عالم سیاست به شکل عام و امور بین‌الملل بشكل اخص، نمی‌توان از انگاره‌های مطلق و حتمیت در پاسخگویی استفاده کرد. این مسئله را به شکل کامل در مقوله آینده پژوهی به متعلمان سیاست خارجی گوشزد می‌گردد که علم روابط بین الملل، ماهیتی رئالیستی دارد و نمی‌توان به شکل قطعی در خصوص رخداد یا عدم رخداد حادثه‌ای اظهار نظر کرد. در اینکه رژیم صهیونیستی به دنبال ترور شخصیت‌های برجسته محور مقاومت بود، امریست اجتناب ناپذیر اما با رویکردی که از دشمن سراغ داریم،نیل به این هدف مستلزم مقدماتی است ولو اینکه امکان دسترسی و توانایی این امر را داشته باشد. ▪️همانطور که دیدیم ترور شهید هنیه در قلب تهران به صورتی کاملاً تمیز و شسته رفته از لحاظ عملیاتی، صورت گرفت اما سوال قطعی اینجاست چگونه دشمن به این نتیجه رسید که این کار را عملی کند؟ در دولت سیزدهم با عضویت دائم در پیمان شانگهای،عضویت دائم در پیمان کشورهای بریکس و عضویت موقت در اتحادیه اوراسیا زمینه خروج تعاملات خارجی ایران از شرایط گذشته را رقم زد. با این رویکرد کمی خیال ایران نسبت به روند فزاینده اعمال تحریم‌ها راحت شد و توانست حاشیه امنیتی را برای دستگاه دیپلماسی کشور، جهت ضربه‌گیری تحریم‌ها و خنثی سازی آنان ایجاد کند. ▪️این رویکرد باعث شد، دایره اعمال نفوذ بین‌المللی که در دهه ۹۰ صرفاً به مرزهای ایران رسیده بود! مجدداً به مرزهای رژیم اشغالگر قدس بازگردد. با آمدن روسیه و چین به عنوان هم‌پیمانان اقتصادی و بین‌المللی ایران در نظام بین‌الملل و همچنین همکاری سیاسی ایران و روسیه در جنگ اوکراین و تایید پیشدستی روسیه در این فرایند؛جمهوری اسلامی ایران فصل جدیدی از روابط بین‌الملل به منصه ظهور گذارد. همین مسئله باعث شد تاسطح بازدارندگی برای جمهوری اسلامی ایران و نیز هم پیمانان ایدئولوژیک آن افزایش پیدا کند. با این کار رژیم صهیونیستی می‌داند که اگر کوچک‌ترین خطایی از او سر بزند،فقط با فلسطین یا حزب الله لبنان طرف نیست؛ بلکه با مجموعه کشورهایی در سطح جهان در تقابل است که با مرکزیت ایران،کنش‌های خود را علیه این رژیم اعمال خواهند کرد. ▪️به طور قطع در چنین شرایطی رژیم صهیونیستی نمی‌تواند برای شخصیت‌های برجسته جبهه مقاومت ایجاد مشکل کند؛ مگر اینکه واقعا بخواهد قید موجودیت خود را بزند. پس از انتخابات و با روی کار آمدن بدنه‌ای که در دهه ۹۰ تجربیات برجام و دیپلماسی یک طرفه اروپایی-آمریکایی را به ایران متحمل کردند، تغییر محاسبات رژیم صهیونیستی نسبت به مرکزیت ایران در شبکه مقاومت کلید خورد. اظهار نظرهای این بدنه نسبت به ارتباط ایران با شرکای سیاسی و اقتصادی بین‌المللی، از جمله اظهار ناسنجیده نسبت به روابط روسیه و اوکراین توسط دستگاه دیپلماسی کشور در ابتدای دولت چهاردهم باعث شد تا روسیه نیز براساس منافع خود نسبت به مسئله کریدور زنگزور اظهار نظر کند و همین موضوع محل اختلافات اولیه را ایجاد کرد. ▪️فاز بعدی با ورود اروپا و آمریکا به این مسئله با یک حمایت نرم از رژیم صهیونیستی رقم خورد و آن دعوت به خویشتن داری ایران در پاسخ دهی به رژیم صهیونیستی و همچنین، قول بازگشت آرامش به غزه با پیگیری مسئله آتش بس بود. برجسته شدن موضوع زمین گذاردن سلاح توسط طرفین در سازمان ملل نیز مسئله دیگری است که تنش زایی ایران را به شکل فزاینده‌ای کاهش داد. مجموعه این اقدامات و کنش‌های بین‌المللی و عدم پاسخگویی مناسب و متناسب به پیشروی‌های رژیم صهیونیستی، باعث این موضوع شد تا محاسبات میدانی این رژیم برای انجام عملیات علیه رهبران مقاومت عملی گردد. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌 چرا اندیشکده‌های ما با مقاومت نسبتی ندارند؟ ✍🏻 علیرضا کمیلی 🔸 چند سال قبل رژیم موقت در بحرین همایشی تحت عنوان «کارگاه اقتصادی» برگزار کرد که عبارت از تجمیع ایده‌های منطقه‌ای در ایجاد نسبت بین رژیم با کشورهای منطقه بود. مثلا خط راه‌آهن منطقه خلیج به تلاویو یکی از آنها بود و بعداً طرح «IMEC» را نیز شنیدیم. 🔹 اساسا کارکرد «ایده‌های منطقه‌ای و کوریدوری» گرچه ممکن است قابل تحقق هم نباشند ولی اقل فایده آنها ایجاد احساس «وحدت عملی» و «جدیت و امید» در شعار همکاری‌های منطقه‌ای خصوصا در لایه منافع اقتصادی است. چیزی که از طرف جبهه مقاومت به دلیل غلبه نگاه امنیتی و نظامی کمتر شاهد آن هستیم. 🔸 البته مشکل اصلی فعال‌نشدن نقش «اندیشکده‌ها» در نسبت با نیازهای منطقه‌ای مقاومت است. ما شدیداً نیازمند خارج‌کردن وحدت از ساحت همایش و شعار به ایده‌های همکاری و شبکه‌سازی هستیم که در اینجا نقش ایده‌های تحلیلگران معلوم می‌شود. 🔹 وقتی رهبری می‌گویند بر همه «فرض» است یعنی این! بعد از آن کارگاه اقتصاد رژیم تصمیم گرفتیم کارگاه «اقتصاد فلسطین» را برگزار کنیم ولی متاسفانه اندیشکده‌های خودمان را خالی از توجه به این منطقه یافتیم!! 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌 دین‌ستیزان و «مصادره راهبران دینی» ✍🏻 احمدحسین شریفی 🔸یکی از خیانت‌های بزرگ دین‌ستیزان از اواخر دوران قاجاریه تا زمان حاضر این بوده و هست که با سوء استفاده از جهل مردم و بی‌تفاوتی بسیاری از عالمان دینی، بزرگان عرفان و ادب و اخلاق ایرانی را که قرن‌ها به عنوان راهبران دینی و اخلاقی و الگوهای عرفان و حکمت اسلامی شناخته می‌شدند، به عنوان مدافعان «می» و «شراب» و «همجنس‌بازی» و «لاابالی‌گری جنسی» و مخالفان «فقه» و «شریعت» و «مناسک دینی» و «حکومت دینی» و اخیراً نیز‌ به عنوان «مخالفان قدیمی حجاب اجباری!» را معرفی کرده‌ و می کنند! 🔹بزرگانی چون فردوسی و سعدی و مولوی و در رأس این دستبردهای ناجوانمردانه بوده‌ و هستند. فی‌المثل مدتی است عده‌ای از دین‌ستیزان با استناد به کتاب تاریخ ادبیات ایران، نوشته ، داستان خاک‌سپاری حافظ را چنین دین‌ستیزانه بافیده‌اند: «ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا می‌رود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ می‌ریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏ‌ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽ‌ﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ! 🔸ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمی‌خیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮّ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ می‌دهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ می‌دهند ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ‌می‌کند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ‌می‌شود: ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ می‌شوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ می‌افکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام می‌شود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ ...» 🔹این در حالی که است که اولاً، در زمان وفات حافظ اساساً‌ هنوز کتابی با عنوان «دیوان حافظ» وجود نداشته است! حافظ در زمان خود مجموعه اشعار و غزلیاتش را گردآوری نکرده بود؛ و بعدها یکی از شاگردانش به نام محمد گلندام با سختی‌های فراوانی اقدام به این کار کرد. ثانیاً، مسأله تفأل به دیوان حافظ از مسائل متأخر است و در آن زمان اساساً چنین فرهنگی در میان عوام مردم وجود نداشته است؛ ثالثاً، هیچ مخالفتی با محل دفن حافظ وجود نداشته است؛ رابعاً، به دلیل جایگاه دینی و عرفانی و معنوی و قرآنی حافظ، جنازه او را در بهترین جای مصلای شهر دفن کردند؛ 🔸خامساً، حافظ در زمان خودش از مفسران و حافظان قرآن و حدیث شناخته می‌شده است و نه بی‌دین و شراب‌خوار! و مخالف حجاب و ضد ولایت فقیه! شعر حافظ همه الهامات و حديث قدسى و لطايف حكمى و نكات قرآنى است؛ و سادساً، اساساً‌ چنین دروغی در کتاب «تاریخ ادبیات ایران» ادوارد براون وجود ندارد! بلکه یک دروغ دیگری است که خود وی هم تصریح کرده است که از منبع نامعتبری آن را نقل می کند! 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌 نادولت‌بودن همیشگی صهیونیسم ✍🏻محسن سلگی 🔸لیبرال‌دموکراسی غرب بیش از هرکس با اندیشه‌های کارل پوپر قرابت دارد. مالاچی‌هایم هاکوهن از زبان پوپر نقلی دارد که می‌گفت: «صهیونیسم یک اشتباه عظیم و بزرگ بود و تشکیل اسرائیل یک خطای تراژیک و تلخ. در میان تمام کشورهایی که از تمدن اروپایی بهره بردند تنها اسرائیل و آفریقای جنوبی‌اند که قوانین تبعیض نژادی دارند. این درست است که یهودیان علیه نژادپرستی آلمانی‌ها بودند اما نژادپرستی صهیونیست‌ها به مراتب از نژادپرستی آلمانی‌ها پا را فراتر گذاشته است.» اگر امروز پوپر زنده بود و جنایات رژیم‌صهیونیستی را که رکورد جنایت تاریخ بشری را شکسته است می‌دید، شاید از لیبرال‌دموکراسی هم شرم می‌کرد؛ دستکم از لیبرال دموکراسی به معنای دولتی آن؛ چراکه ملت‌های غربی بارها در برابر صهیونیسم ایستاده‌اند. 🔹آرنت نیز دگماتیسم را ریشه صهیونیسم و توتالیتاریسم می‌دانست. او با همگون‌خواهی، نژادپرستی و ناسیونالیسم حاکم بر یهودیان صهیونیست مخالفت می‌کرد: «آن دسته از یهودیانی که دیگر به طریقی سنتی به خدا ایمان ندارند اما همچنان خود را به‌نحوی از انحاء برگزیده می‌دانند، فقط این اندیشه را در سر می‌پرورانند که طبیعتا بهتر یا عاقل‌تر یا طاغی‌تر از دیگرانند یا نمک جهانند و این چیزی نیست مگر نسخه‌ای دیگر از خرافه‌های نژادپرستانه» 🔸آرنت با قوت هرچه تمام احتجاج می‌کند که مخاطرات ایجاد دولتی بر مبنای اصول حاکمیت یهودی صرفا آتش معضل بی‌دولتی را شعله‌ورتر می‌سازد، معضلی که در پی جنگ جهانی اول و دوم به‌نحو فزاینده‌ای وخامت یافته است. آرنت در ابتدای دهه ۵۰ می‌گفت اسرائیل در نتیجه‌ اشغال استعمارگرایانه و با تبانی ابرقدرت‌ها و بر مبنای شرایط شهروندی‌ ضددموکراتیک تأسیس شده است. اما در دهه ۳۰ دل‌نگرانی او این بود که یهودیان دارند به‌نحو فزاینده‌ای به مردمانی بی‌دولت بدل می‌شوند؛ آوارگی فلسطینی‌ها در دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ سبب شد آرنت بکوشد شرحی جامع‌تر از بی‌دولتی به دست دهد. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌 تاثیر اسطوره‌ای به نام نصرالله بر جهان علم ✍🏻 ابراهیم فیاض 🔹انسان‌ها همانطور که زندگی می‌کنند، همانطور نیز می‌میرند و همانطور هم محشور می‌شوند. اینکه انسان چگونه زندگی کند اهمیت دارد؛ اگر زندگیِ شهادت‌گونه داشته باشد، مرگ او نیز با شهادت همراه می‌شود. سیدحسن نصرالله یک شخصیت تاریخی است یعنی یک تاریخ ۴۰ ساله را رقم زده است؛ آن هم تقریباً تاریخی جهانی. بخاطر همین هم اسرائیل اسم عملیات ترور شهید سیدحسن نصرالله را نیز «نظم نوین» گذاشته بود. 🔸با شهادت سیدحسن نصرالله، او از حالت تاریخی خارج می‌شود و تبدیل به اسطوره خواهد شد. شخصیت تاریخی وقتی با شهادت تبدیل به اسطوره می‌شود، به شدت احساس ایجاد می‌کند. در تاریخ لبنان که یک کشور کوچک است، شخصیتی را نداشته‌اند که اینطور از آن دفاع کند و در نهایت نیز شهید شود. نه تنها خود او شهید شد که پسر او نیز قبل از او در دفاع از لبنان شهید شد. وقتی او شهید شد بسیاری از مردم لبنان شوکه شدند و الان سیدحسن نصرالله تبدیل به شخصیت اسطوره‌ای لبنان می‌شود. 🔹اسطوره، معنایی حماسی ایجاد می‌کند همانطور که شهادت حاج قاسم در خاورمیانه و در ایران اینقدر معنا و معنویت ایجاد کرد؛ ما می‌توانیم خاورمیانه را به خاورمیانه قبل از سیدحسن نصرالله و بعد از سیدحسن تقسیم کنیم. من در دانشگاه‌های خاورمیانه چرخیده‌ام و این را دیده‌ام! قبل از این قصه‌ها حالت غربگرایی شدید داشتند ولی با این شهادت‌ها و حماسه فلسطین و حماسه لبنان، جوانان حماسی می‌شوند و از حالت رخوت و سستی که در تمدن‌گرایی غربی برای آنها وجود داشت، خارج می‌شوند. 🔸شهید سیدحسن نصرالله اسطوره می‌شود و اسطوره معانی ایجاد می‌کند و معانی کنش‌ها را می‌سازد. یعنی یکسری معارفی به‌وجود می‌آید که ساختار کنش‌های بعدی نیز بر مبنای آن ایجاد می‌شود. آن معانی تبدیل به یکسری معرفت‌شناسی‌هایی می‌شود که ساختارها را بازسازی خواهد کرد. خون سیدحسن نصرالله معرفت‌شناسی جدیدی ایجاد خواهد کرد که در قالب علوم انسانی اسلامی تبیین خواهد شد چرا که مرجعیت علوم انسانی غربی هم از بین رفته است. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌 طوفان‌الاقصی و آکادمی غربی ✍🏻 علی محمولی 🔹 از آغاز عملیات طوفان‌الاقصی در ۷ اکتبر، جهان شاهد تغییراتی وسیع در لایه‌های اجتماعی و سیاسی شد و نمود جدی این تغییرات در دانشگاه‌ها و مراکز آکادمیک به سهولت قابل مشاهده بود. در ابتدا، موجی از واکنش‌های منفی به طوفان‌الاقصی در آکادمی غربی رویت شد. این موج به سرعت و پس از ضدحمله رژیم صهیونیستی و آغاز نسل‌کشی فلسطینیان، به حمایت از آنها تغییر جهت پیدا کرد و در خنثی‌ترین حالت به درخواست توقف جنگ و بازسازی دو طرف تبدیل شد. 🔸 در ابتدای شروع تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه، یورگن هابرماس، یکی از تاثیرگذارترین فلاسفه در قید حیات و از پیروان مکتب فرانکفورت، به همراه سه همکار خود بیانیه‌ای تحت عنوان «اصول همدردی» در حمایت از رژیم صهیونیستی منتشر کردند. کارکردی که بیانیه هابرماس پیدا کرد جز تئوریزه‌کردن جنایات رژیم در کشتار بیش از ۳۵ هزار فلسطینی و بستن دهان منتقدین و تامین پشتیبانی نظری برای سرکوب اعتراضات مسالمت‌آمیز در حمایت از فلسطین در آلمان و کشورهای غربی نبود. 🔹 پس از واکنش غیرقابل توجیه روشنفکران غربی و به دنبال کاهش توان سانسور رسانه‌ها بر حوادث در حال رخ دادن در غزه و در کنار بروز رسانه‌ای درگیری اندیشمندان حول قضیه فلسطین، اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های جریان‌ساز در اروپا و ایالات متحده و حتی کانادا به میدان آمدند و تقاضای توقف فوری جنگ را داشتند. در این میان با تداوم و شیب تند افزایش خشونت اعمالی توسط ارتش رژیم صهیونیستی در عملیات‌های خود علیه باریکه غزه، منازعات آکادمیک و تظاهرات دانشجویی نیز در دانشگاه‌ها، به ویژه در ایالات متحده، افزایش تصاعدی پیدا کرد. 🔸 نکته مهم در مورد قضایای دانشگاه‌ها علی الخصوص در ایالات متحده بیشتر از هر چیزی، ایجاد یک نبرد فکری بلند مدت در میان نسل فعلی و نسل‌های آینده این کشور است. این نبرد، ساحت اندیشه در ایالات متحده را به چالش کشیده و احتمالاً منجر به تغییراتی جدی در سال‌های آینده در این رابطه خواهد شد چرا که عده‌ای به جهت رد عده‌ای دیگر در این باره دست به ایده‌پردازی زده و این تضارب دیدگاه‌ها منجر به تولد نظریه‌ها و افکار جدید می‌شود. از طرف دیگر، دانشجویان این نسل با چشمان خود شاهد زیر پا گذاشته شدن صریح قانون اساسی کشور خود در دو برهه توسط دو رئیس جمهور از جناحین مختلف سیاست و سرکوب مردم بودند. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌 رتوریک مناسب جنگ ✍🏻 حامد قدیری 🔹 نظم مدرن جهان دست‌کم در دو قرن اخیر موجودیت ایران را تهدید کرده است و حالا در پسِ این دو قرن، ایران در دل جنگی قرار گرفته که رتوریک مناسب آن را ندارد. رتوریک مناسب این جنگ باید پاسخ دهد که «ایران» چیست؟ «ایران» در پسِ تکثر زبانی و قومی و مذهبی و گستردگیِ سرزمینی، کدام عامل‌ وحدت‌بخش و قوام‌بخش را ارائه می‌کند؟ و چرا «ایران» همواره ــــ‌ولو در زمان قاجار و پهلوی‌ــــ در معرض تهدید است؟ 🔸 رتوریک مناسب این جنگ یعنی طرحی برای سکونت در این عالَم که اولاً مخاصمه‌‌ی یادشده را توضیح دهد، ثانیاً بگوید که زندگی در دلِ چنین مخاصمه‌ای چه‌گونه خواهد بود، ثالثا مردم را قانع کند که ضمن چنین طرحی در عالَم ساکن شوند. اما اگر ایران چنین طرحی ارائه نکند، چه رخ خواهد داد؟ نظم مدرن طرحی برای زندگی نرمال ارائه کرده که مختصاتی از سکونت مدرن در عالَم را مشخص می‌کند. این طرح در جهان، و از جمله ایران، فراگیر شده و مادامی که ایران طرح بدیلی ارائه نکند، ناگزیر ملتی را که طالب طرح مدرن‌اند، تهدید خود می‌بیند. 🔹 ولی ایران در حال حاضر توان تقریر چنین طرحی را ندارد: اولاً چون این تقریرْ کاری فلسفی و نظری‌ست اما فلسفه و نظر در این‌جا به محاق رفته است؛ ثانیا ترویج این تقریر بر عهده‌ی رسانه است اما رسانه‌ی ایران فشل است و توان ترویجِ چنین تقریری را ندارد. طُرفه آن‌که رسانه‌چیان ایرانی هنوز «رتوریک» را اقناع ترجمه می‌کنند و بی که طرحی برای سکونت داشته باشند، در پی تکنیک‌های مهندسانه‌ی اقناع‌اند. 🔸 ما در دل جنگی سرنوشت‌ساز قرار گرفته‌ایم؛ جنگی که نظم نوین عالَم را خواهد ساخت، اما تقریری از آن نداریم. و برای صحنه‌ی نبرد، هیچ‌چیز خطرناک‌تر از این بی‌تقریری نخواهد بود. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌فراتر از دیپلماسی و میدان ✍🏻 مهدی تکلو 🔹نهضت طلا کار کرد. دیدیم روایت آن به مردم لبنان رسید و حتی بازتاب جهانی پیدا کرد. گویا این قسم کارها که از درون زنان می‌جوشد تنها کنش‌های اجتماعی مؤثر مای ایران در سپهر مقاومت باشد که می‌تواند مقاومت را مردمی کند. فارغ از کمک‌های مادی آن، معناهای عاطفی، نمادین و زنانه‌ی این پوشش‌ها و کنش‌ها ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای دارد. 🔸 این واقعیت امر زنانه است. امر زنانه نافذ است. می‌پیچد و پیوندهای واقعی انسانی و نه لزوماً ائتلاف‌های استراتژیک ایجاد می‌کند. این سرمای مقاومت که به نامردم‌گرایی منجر شده و مقاومت را در رفت‌و‌برگشت‌های نظامی و دیپلماتیک مردانه تقلیل داده به دست زنان ذوب خواهد شد. نهضت طلا یک مصداق از تقاطع زنانگی و مقاومت است و بسیاری مصادیق دیگر هنوز شکوفا نشده است. باید از آن حراست کرد. باید عجول نبود و از خلوص زنانه‌ی آن در برابر نهادهای بوروکراتیک و سازمان‌زده‌ی مردانه محافظت کرد. باید هم فضا را برای زنان گشود و موانع را برطرف کرد و هم از تصاحب‌های عجولانه که مانع از جوشش‌های واقعی است پرهیز نمود. 🔹 عصر انقلاب اسلامی عصر پیشرانی امر زنانه است و پس از هفت اکتبر این حقیقت تشدید خواهد شد. ادامه‌ی صحنه‌ی سیاست در پرتو دستاوردهای امر زنانه رقم می‌خورد، اما از آنجا که بنای عالم بر زوجیت است و امر زنانه در تنهایی خود نمی‌تواند پیش برود ضرورت دارد راجع به نحوه دقیق اتصال آن با اراده مردان و امر مردانه بسیار بحث نمود و بسیار حساس بود. هر نحوی از امتزاج این دو درست نیست و هر زوج‌بودنی زوجیت نیست. مهم است که مردان و نهادهای مردانه از کجا و چطور با خلق‌های زنانه نسبت پیدا می‌کنند. هم باید قدرت زنان برای ایشان یادآوری شود و هم باید مردان به زنان بیش از پیش اعتماد کنند؛ این چیزی است که من از تکریم زن می‌فهمم. 🔸 از همه‌ی این‌ها مهم‌تر اما زبان‌داری است. کنش‌های زنانه باید زبان‌دار شوند و به سکوت و گمنامی خود پایان بدهند. زن می‌تواند به سرعت نماد بشود و نماد بسازد و این مهم نیازمند اعتنا و برنامه‌ریزی است. چه طرحی دارید برای مردمی‌سازی مقاومت و پیگیری دغدغه‌ی امت‌سازی که رهبری بارها و اخیراً فرمودند، بی‌آنکه محوریت زنان انقلابی، مجاهد و سیاسی را لحاظ نکرده باشید؟ 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌دربارۀ تبلیغات جنگ ✍🏻سید علی سیدان وقتی در شرایط جنگی هستیم، صِرف «روایت جنگ» کافی نیست. باید به «تبلیغات جنگ» فکر کنیم. روایت، در شرایطی که رخداد از تجربه ما پیش افتاده، نمی‌تواند به‌تنهایی جوابگوی صحنه باشد. باید به استقبال آینده رفت و حتی در آینده سهیم شد و این جز با تبلیغات ممکن نیست. ما از آینده با خبر نیستیم و نمی‌دانیم چه چیزی رخ خواهد داد. این قضیه نباید ما را در رسانه گیج و منفعل کند. نباید منتظر باشیم که اتفاقی بیفتد تا ما آن را تجربه و سپس روایت کنیم. باید روحیه مردم آمادۀ سازگاری با شرایط جنگی باشد و این، کار «تبلیغات جنگ» است. مثلاً یک کار مهم در زمان جنگ، «گمانه‌زنی» است؛ حدس درباره روند احتمالی حوادث. البته این گمانه‌ها نباید فضای عمومی را به نفع طرح دشمن آشوب‌ناک کند یا معنای اصیل مبارزه ما را مخدوش کند. باید این حدس‌ها در چارچوب حکمی، حقیقی و یقینی تاریخ انقلاب اسلامی (یعنی تلقی کلان ما از سیر زمانی حوادث و غایت انقلاب) در کار آورده شود. گمانه، به ما امکان می‌دهد که جلوتر از رخداد، سررشته افکار را به دست بگیریم و زودتر به استقبال آینده برویم و مردم را برای پیشامدهای احتمالی آماده کنیم؛ بدون اینکه گزاره‌ای یقینی و ابطال‌پذیر بگوییم و احتمالاً اعتبار رسانه‌مان را از دست بدهیم. روایت فتحِ شهید آوینی، جامع «روایت» و «تبلیغات» بود. اگرچه به‌مرور، ارزش روایی آن اثر ته‌نشین شد و حتی آینده را ممکن کرد؛ اما آوینی به تصریح خودش، به تبعیت از امر امام، به دنبال تبلیغات برای روانه کردن مردم به جبهه‌ها بود. (نگاهی دوباره به روایت فتح، آینه جادو، جلد سوم). فراموش نکنیم که در آن دوران، نه ماهواره و نه اینترنت، رقبایی برای مدیوم تلویزیون ملی نبودند و همین مسئله به آوینی این امکان را می‌داد که با فرصت و فاصله‌ای معنادار از رخدادها، در کنار سایر فعالیت‌های تبلیغی تلویزیون، وجه معنوی جنگ را «روایت» کند و از طریق روایت مردم را تحریض به قتال کند. اکنون که شتاب رخدادها و سرعت اطلاع‌رسانی و رقبای تبلیغی بسیار زیاد است، باید برای به صحنه آوردن آن معنای حقیقی جهاد و تشویق و آماده‌سازی مخاطب برای مقاومت، راه‌های تازه‌ای پیدا کنیم. امروز بیش از تمرکز بر سبک «روایت» در کار شهید آوینی، باید فنون «تبلیغات» را در روایت فتح او بازبینی کنیم. دست‌کم باید وجوه تبلیغاتی روایتش را پیش چشم بیاوریم؛ خوانشی تبلیغی از روایت فتح. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌سروها ایستاده می‌میرند! ✍🏻محمدرضا کائینی کسی که گمان می‌برد اغلب راهبران دلیر و دریادل، جز با تیغ و ترور از درگاه دنیا می‌گذرند، ماقبل تاریخ و حتی درک ایستاده است! سرگذشتنامه‌ها جز خون و خطر، برای ایشان نقش نکرده است. بدیهیات ردیف نکنم، اکنون سخن از امر دیگری است. فقط در این میان از خاطر مبرید که این رادمردان، چه آسان باری سنگین از تهمت و هجو و پلشتی‌های تله‌ویزیون‌ها و نیوزها را به کناری فکندند و رو به معبود نهادند. او که امروز پرچم سوگش در اهتزاز است، متهم بود به اختفاء در هفت‌توی پناهگاهها، سپر کردن اُسَرا، افشای اسرار دِگر رهبران و سازش برای آتش بس! آنان که این سروِ افراشته و بلند قامت را تبر زدند، بس بلاهت‌آمیز بر تاریخ علامت نهادند. تصاویرِ واپسینِ مردی که بی‌نشان، اما در میانه میدان، تا آخرین لحظه سپر نمی‌اندازد و حتی نگاه دزدانه دشمن را نیز بی‌جواب نمی‌نهد و پرتابه‌ای نثارش می سازد! برای سَلَف او اما، مگر چنین افسانه‌هایی سرِ هم ندادند؟ در هتل‌های ترکیه و قطر می‌نشیند و با تجمل و تَنَعم قرین است و خلایق را در غزه به کشتن می‌دهد! سرحساب که شدند، دیدند که اغلبِ ایل و تبار خویش را، نثار همین مصاف ساخته است و آخرالامر، جان خود را به گاه قرائت شبانه قرآن در اقامتگاهی در تهران. یا چرا راه دور برویم؟ سیّدِ ضاحیه نشین، مگر متهم نبود که لبنان‌گراست و غزه را در حد حرف دارد و عافیت‌طلبی فرونمی‌نهد. او نهایتا جان بر سر لبنان نهاد یا فلسطین؟ و اگر به کمک باریکه نمی آمد، به حیات نزدیک‌‌تر نمی‌ماند؟ خداوند این روزها را، جلوه تدارک آبروی یارانش ساخته است! ملخّص کلام: از یاوه‌سرایی و هرزه‌بافی ابناء شیطان نهراسید، که جز پوچی و بی‌دوامی در بساط نداشته است. این روزها که دشمن با همه توش و توان برای بودن و ماندن به میدان آمده و البته جز ترور نمی‌شناسد، نیز می گذرد، لَختی بعد درخواهید یافت که در پس این رذالت‌ها و شلتاق‌ها، چه آرزوهای خاک‌شده‌ای پنهان بوده است و چه پایمردی‌ها در برابر بهتان‌ها و انگ‌ها. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌جنگ‌زده‌های داخلی ✍🏻 مهدی افراز 🔹ذهن جامعه ایران سخت‌ترین هسته دفاعی و مرکزی‌ترین رینگ پدافندی از جریان مقاومت در جهان است. اقتدار جمهوری اسلامی نه بر موشک و پهباد که بر ایمان عمومی ایرانیان است. از این موشک‌ها و پهبادها همه دارند اما آن چه ندارند اراده عمومی است. ذهن ایرانی دهه‌هاست به واسطه ارائه حرفی متفاوت برای بشریت و محقق‌نمودن بخش‌های مهمی از این گفتار در عرصه زندگی، متحمل این ضربات شده است. فردای اولین حمله نظامی اسرائیل مشخص خواهد شد که ذهن ایران تا چه میزان جنگ‌زده است. 🔸 پی‌گرفتن یک مسیر متفاوت از خواست قدرت‌ها و عدم پذیرش اراده آنها ما را با چالش‌های درونی و بیرونی متعددی مواجه ساخته که موجب شده است بخش‌هایی از جامعه نسبت به ادامه این مسیر دچار تردیدهایی شوند. این تردید لزوماً به حساب و کتاب‌های سودجویانه و هزینه و فایده‌های منفعت‌طلبانه مربوط نیست. منشأ اصلی این تردیدها، احساس بیگانگی با هویت مقاومت می‌باشد. جامعه ایران به دلیل تحمل فشارها در رنج است اما این رنج خود را به امری مقدس به نام مقاومت ارجاع نمی‌دهد و به همین دلیل از این در رنج‌بودن، احساس پیشرفت و امید ندارد. 🔹مهم‌ترین عامل در پدید آمدن این وضعیت به نهاد ادراک‌ساز در موضوع مقاومت بازمی گردد؛ یکی از برداشت‌های ذهنی که در راستای اقدامات این نهاد در ذهنیت مردم ایران ته‌نشین شده این است که «مقاومت یک ایده‌ حاکمیتی و سیاسی است و با زندگی روزمره‌ ما بی‌نسبت است». جامعه امروزِ ایران، وقتی کلمه‌ی «مقاومت» را می‌شنود، عباراتی مانندِ «محور مقاومت»، «جبهه‌ی مقاومت»، «نیروهای مقاومت» و «مقاومت فلسطین و لبنان و ...» در ذهنیتش پدیدار می‌شود. در این برداشت، جمهوری اسلامی ایران در راستای اهداف سیاسی خود، دارد از گروه‌هایی که به عنوان مقاومت شناخته می‌شوند، حمایت می‌کند. این برداشت سیاسی ـ نظامی و جغرافیایی از مفهوم مقاومت، برداشت غلطی نیست، امّا با عمق معنایی مقاومت فاصله دارد. 🔸القای برداشت‌های نارسا و ناقص از مفهوم مقاومت موجب شده جامعه میان زندگی روزمره‌شان با الگوی مقاومت، احساس تعارض داشته باشد. بعضاً این‌گونه برداشت می‌شود که تصمیم حاکمیت مبتنی بر دنبال‌کردن ایده‌ی مقاومت در منطقه، یا اساساً بی‌نسبت با زندگی آحاد جامعه است و یا این‌که زندگی روزمره مردم ایران را دچار چالش کرده است. بخشی از جامعه‌ی ایران، در حال حاضر ایده‌ مقاومت را یک سخن انفعالی می‌انگارد که طرحی رو به جلو برای راهبریِ حیات اجتماعی ندارد. جامعه‌ ایرانی جمهوری اسلامی را در مقایسه با مسیر توسعه‌ای که سایر کشورهای اسلامی در حال پیمودن هستند، بازخوانی می‌کند، ولی در این بازخوانی، تصویر روشنی از آینده مسیری که جمهوری اسلامی در سیاست، اقتصاد و فرهنگ در حال پیگیری است را ندارد. 🔹در این شرایط، هنوز هم بسیاری از افراد و جریانات که به دنبال حمایت از جبهه مقاومت می باشند، احساس تعلقی برای پرداختن به عرصه ادراکی ایرانیان ندارند و در تمنای اعزام به جبهه‌های لبنان هستند. ضمن پاسداشت این انگیزه مبارک اما باید توجه داشت که امروز مبنایی‌ترین حمایت از جریان مقاومت، رسیدگی به تصویر ذهنی ایرانیان از ایده مقاومت و کمک به جنگ‌زدگان ایرانی در حوزه افکار عمومی است. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌ناکام جنگ روایت‌ها ✍🏻محمد سعیدی 🔸آنچه در ادبیات جنگ شناختی این روز‌ها قابل تامل است، توجه به این حقیقت است که بیش از آنکه خود پدیده عینی و بیرونی، محور شکل‌دادن به شناخت آدمی باشد، آنچه در ذهن انسان به عنوان فاعل شناسا پدیدار می‌گردد، اساس و مبنای شناخت قرار می‌گیرد و عقل بدان استناد می‌کند. در این نگاه با نوعی تقدم سوژه بر ابژه مواجه هستیم که حاصل آن اصالت یافتن ذهن و ادراک آدمی در مواجهه با پدیده است. 🔹مبتنی بر همین اصل رژیم صهیونیستی در دهه‌های اخیر و طی سالیان متمادی با در اختیار داشتن رسانه‌ها تلاش کرده است تا تصویری شرافتمندانه از خود ارائه دهد که حاصل آن مظلوم‌نمایی و فریب افکار‌عمومی جهانیان باشد. در این تصویر صهیونیست‌ها ملتی مظلوم بودند که عده‌ای غیرمتمدن عرب، زندگی را بر آنان سخت کرده و مانع صلح و آرامش در منطقه‌اند و صهیونیست‌ها تنها برای تحقق «زندگی»، مجبور به دفاع از خود شده و دست به اسلحه برده‌اند. در حالی که سال‌ها از شکل‌گیری این تصویر تقلبی گذشته و همه چیز عادی جلوه می‌کرد، طوفان الاقصی شکل گرفت که همه چیز را بر هم زد؛ و همه نقشه‌های پوشالی را نقش بر آب کرد؛ و جلاد و شهید را بر جای خود نشاند. 🔸به واقع طوفان‌‍الاقصی خود به رسانه‌ای بدل گردیده است که همه هیمنه امپراتوری رسانه‌ای صهیونیست‌ها را به چالش کشیده و در عملیات‌های متعددی آن را بی‌اعتبار کرده است. آخرین شکست رسانه‌ای صهیونیست‌ها را می‌توان در به تصویر کشاندن لحظات پایانی عمر یحیی السنوار مشاهده کرد. آنجا که قهرمان با سلاحی شکسته در برابر دشمنان تا دندان مسلح قرار گرفته و دشمن را به سخره گرفته و موسی‌وار با عصا به جنگ موشک آمده و با دست‌های خالی نیز برای لحظه‌ای عقب ننشسته است. 🔹پروپاگاندای رسانه‌ای صهیونی در طول یک سال گذشته، با قیاس به نفس، مدعی بودند در حالی که مردم غزه به واسطه بی‌تدبیری حماس کشته و مجروح و آواره گشته‌اند، فرماندهان آن‌ها در امن‌ترین تونل‌های غیرقابل دسترس پنهان شده و در امنیت به سر می‌برند و از راه دور مشغول به هدایت حماس هستند. اما ثبت لحظات شهادت بزرگمرد میدان مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی، همه این نقشه‌های کاغذی را نقش بر آب و شکست کامل جنگ شناختی اسرائیلی‌ها را برملا کرد. 🔸بعد از این، «پایان تراژیک حیات یحیی»، به کوس رسوایی رژیم پوشالی صهیونی بدل خواهد شد و سقوط و نابودی آن را فریاد خواهد زد. یحیی با مرگ قهرمانانه خود در برابر چشم جهانیان، دیگر تنها متعلق به حماس و فلسطین باقی نمانده است. او به اسطوره همه ملت‌های غیوری بدل شده که امروز و فردا برای تحقق آزادی و عدالت مبارزه خواهند کرد. «یحیی» تکثیر خواهد شد و دختران امروز و مادران فردای این سرزمین، نام فرزندانشان را «یحیی» خواهند گذاشت. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌غیرت دینی و مدارای اجتماعی ✍🏻دکتر مهدی امیدی 🔹«توجه» به مسائل اجتماعی و «حساسیت» در قبال آنها، افراد یا گروه‌ها را به «مسؤولیت مدنی» شان «آگاه» کرده و آنها با «انتقاد» و «هشدار» نسبت به وضع موجود و «اعتراض» نسبت به انحرافات اجتماعی، زمینه «اصلاح امور» و «بهبود فضای زیست جمعی» را فراهم می‌کنند. در نقطه مقابل «بی‌توجهی» و «بی‌تفاوتی» و «تساهل» و «مداهنه» در قبال امور اجتماعی سبب «جهل» نسبت به مسؤولیت مدنی شده و زمینه‌ساز «اباحی‌گری»، «نفوذ و سلطه اشرار» افزایش روزافزون «منکرات» و بسط «جریان‌های انحرافی» در جامعه و آلوده‌شدن فضای زیست جمعی می‌شود. 🔸تربیت فرد یا گروهی که در برابر تحولات اجتماعی حساسند و با انگیزه اصلاح امور به‌نقد و اعتراض در قبال وضع نامطلوب موجود می‌پردازند، «آرمان» هر مکتب یا جامعه‌ای است که درصدد پیاده‌سازی فضایل اخلاقی در تمام عرصه‌های اجتماعی است. این حساسیت در زبان دین به «غیرت» موسوم است. غیرت دینی به‌عنوان یک تکلیف دینی، زمینه‌ساز حفظ و حراست از دین و دفاع از حاکمیت ارزش‌های متعالی انسانی و طرد ارزش‌های منفی یا اندیشه‌ای انحرافی است. 🔹از سوی دیگر زندگی اجتماعی مقتضی تعامل و همیاری جمعی، گذشت، فداکاری و نادیده گرفتن برخی لغزش‌هایی است که ممکن است از سوی فرد یا گروه انجام شود. بی‌تردید انسان‌ها در زندگی اجتماعی با ناملایماتی مواجه می‌شوند که زندگی را برای آنها دشوار کرده و هر یک‌بر اساس ظرفیت وجودی خود تلاش می‌کنند آنها را از خود دفع کنند؛ برخی با تأمل و تفکر، برخی با صبر و تحمل، برخی با انتقاد و اعتراض و برخی نیز با خشونت و تخریب در برابر این ناملایمات از خود واکنش نشان می‌دهند. فرد مؤمن باید با درک این تفاوت‌ها، از جهت روحی خود را برای زندگی مسالمت‌آمیز در کنار هر یک از اینها مهیا کند. این نوع رفتار از منظر دین به مداراه‌الناس موسوم است. 🔸اکنون پرسشی قابل طرح است و آن اینکه چگونه ۲ مقوله غیرت دینی و مدارا کردن با مردم قابل جمع است؟ پاسخ این پرسش را از تبیین مفهومی هر یک از این ۲ واژه می‌توان به‌دست‌آورد. غیرت دینی به جلوگیری از تعرض به باورها و ارزش‌های دینی یا اخلاقی ناظر است و بر فرد یا گروه مؤمن فرض می‌داند که در برابر انحرافات ارزشی و ضدارزش‌ها ایستادگی کند اما مداراه‌الناس ناظر به عفو و گذشت در برابر لغزش‌های جزئی و شخصی است که هر یک از افراد ممکن است در زندگی نسبت به شخص دیگر مرتکب شوند بدون آنکه قصد داشته‌باشند این لغزش‌ها را به‌صورت رویه جاری درآورده یا با تکرار خطا در عرصه عمل، آنها را به عادت یا ملکه نفسانی مبدل کنند. 🔹انسان مؤمن موظف است بر اساس مسؤولیت مدنی خویش در قبال تعرض به دین و دگرگونی‌های ارزشی که به‌تدریج در جامعه رخ می‌دهند حساسیت یا غیرت دینی نشان داده و با دفاع از حاکمیت دین و ارزش‌های مطلوب به طرد ارزش‌های نامطلوب بپردازد و در عین حال از خطاهای جزئی و مقطعی در امور شخصی که ممکن است از سوی اطرافیان در محیط‌های مختلف زندگی رخ دهد، گذشت و با آنان به مدارا رفتار کند. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌روشنفکر دانشگاهی و قصه‌های میدان ✍🏻 سید محمدمهدی موسوی 🔸دکتر نعمت‌الله فاضلی در مقاله‌ای با عنوان "قصه‌های میدان" بر این نکته تاکید می‌کند که چرا اساتید دانشگاهی که بعضاً در رسانه‌ها از آنها به عنوان "روشنفکر دانشگاهی" یاد می شود، در حوزه عمومی مشارکت کمتری دارند. وی البته در این نوشته از سه دهه تجربه زیسته خود در امر مشارکت در حوزه عمومی قلم زده و بر این نکته تاکید می‌کند که گرچه ده‌ها هزار مدرس دانشگاهی در کشور داریم اما شمار اندکی از آنها از طریق فضاهای مجازی و در بستر کلی رسانه به فعالیت و کنشگری می‌پردازند. 🔹 ورای دیدگاه این استاد دانشگاه و جامعه‌شناسِ شناخته‌شده، آنچه حائز اهمیت است این که البته حضور در حوزه عمومی برای دانشگاهیان علوم اجتماعی، امر غریب و ناشناخته‌ای نیست اما واقعیت آن است که تعداد مشارکت‌کنندگان در این مجال بسیار اندک است و لذا این امید می‌رود که اساتید و نخبگان دانشگاهی بیش از پیش این احساس مسئولیت را پیدا کنند که در حوزه عمومی و به خصوص ناظر به تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی مشارکت بیشتری داشته و به رسالت خویشتن در این باره به نحو شایسته‌ای جامه عمل بپوشانند. 🔸لزوم دغدغه‌مندی و احساس مسئولیت ایجاب می کند که اساتید دانشگاهی از ظرفیت و بستر رسانه و فضای مجازی برای هوشیارسازی جامعه نسبت به اولویت‌های اجتماع بهره لازم را ببرند و حال آن که متاسفانه بخش قابل توجهی از اساتید و نخبگان با وجود اشراف به اهمیت این موضوع کمتر به دنبال مشارکت و کنشگری در این عرصه هستند. دغدغه رشد و ارتقای شغلی و گاه عافیت‌طلبی در این باره باعث شده که برخی از اساتید آن طور که باید و شاید در این مجال، نقش‌آفرینی مورد انتظار را نداشته باشند. 🔹به تعبیر جالب دکتر فاضلی، فعال حوزه عمومی‌بودن هرچند گاه محرومیت‌ها و محدودیت‌هایی به همراه دارد اما در درون خود واجد شیرینی‌ها و دلخوشی‌هایی است از جمله این که فرد کنشگر و دغدغه‌مند در این زمینه قبل از هر چیز دیگری به ارتقای سرمایه اجتماعی خود کمک می کند و بدین سان، شکلی از رضایت حرفه ای به جهت توجه به آرمانهای جمعی حاصل می شود. 🔸از سوی دیگر در رهگذر از این کنشگری‌ها، شناخت استاد دانشگاه نسبت به واقعیت‌ها و تحولات اجتماعی و الزامات و بایسته‌های آن به نحو چشمگیری افزایش می‌یابد و این مهم کمک می‌کند که در امر تصمیم‌سازی برای تصمیم گیرانِ عرصه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی به شکل شایسته‌تری نقش‌آفرینی داشته باشد. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌جنبش عدم تعهد سایبری ✍🏻عزیز نجف‌پور آقابیگلو 🔹حاکمیت سایبری جمهوری اسلامی برای جلوگیری از دخالت بیگانگان در امور داخلی و حفظ استقلال کشور تابحال دو سیاست اصلی در پیش گرفته است: اول: توسعه سکوهای داخلی با کیفیت مناسب و هزینه خدمات پایین‌تر؛ دوم قانونمندکردن حضور سکوهای خارجی در کشور و اجازه فعالیت آنها در صورت تامین الزامات مقرراتی کشور. 🔸در سیاست اول اقدامات خوبی توسط دولت و بخش خصوصی انجام پذیرفته و امروز شاهد توسعه سکوهای داخلی با کیفیت مناسب هستیم که فارغ از فضاسازی‌های رسانه­ای، مورد اقبال توده مردم قرار گرفته و روند کاربری آنها مدام در حال توسعه است و این روند را آمارها تایید می‌کنند و البته چالش‌های متعددی هم دارند که به مرور برطرف خواهند کرد. جریان استعمار مجازی در برابر این سیاست چند اقدام مقابله‌ای انجام داده است: تشکیک در محرمانه­گی اطلاعات در سکوهای داخلی و عدم رعایت حریم خصوصی موسوم به تیک سوم و تبلیغ در باب پایین‌بودن کیفیت این سکوها در ارائه خدمات به مردم و … 🔹در سیاست دوم سکوهای پرچالش خارجی ای چون اینستاگرام و تلگرام و واتس آپ و فیس بوک و … ، هنوز حاضر به پذیرش و اعمال مقررات کشور نشده‌اند و جمهوری اسلامی هم منطقا حضور ایشان را فضای مجازی کشور مسدود کرده است. در مقابله با این سیاست چند اقدام صورت گرفته است: متعارض نشان دادن منافع کسب و کارهای مجازی با فیلترینگ این سکوها، هشدار بابت نقش جریان آزاد اطلاعات، توسعه ناخواسته فیلترشکن ها به عنوان نتیجه طبعی این سیاست، قطع ارتباط با دنیا و … 🔸غالب تشکیکات جریان استعمار مجازی در مقابل این دو سیاست بلاوجه است و عمدتا هم پاسخ داده شده و البته بگذریم از اینکه نفوذ تبلیغاتی جریان مذکور خصوصا در لایه مسوولان کشور قوی تر بوده و زمان خواهد برد تا تبیین های فوق در ذهن مسوولان و سیاسیون و … بنشیند و چندین بار هم تاکید کرده‌ام که جای برنامه آموزشی ارتقای سواد حکمرانی فضای مجازی شدیدا خالی است. ولی مهمترین چالشی که مطرح شده مربوط به تحدید بستر ارتباطی بین الملی است که از طریق سکوهای خارجی تامین میشود و غفلت از سیاست سوم که در ادامه توضیح خواهم داد بستر تقویت و توجه به این اشکال را فراهم کرده است. 🔹اما سیاست سوم چیست؟ این سیاست به دنبال توسعه سکوهای بین‌المللی با مشارکت تمامی کشورهایی است که نمی‌خواهند تن به حاکمیت آمریکا بدهند. تجربه جنبش عدم تعهد که به نوعی سعی کرد در بین دوقطبی بلوک شرق و بلوک غرب، بلوک سومی ایجاد نماید و فارغ از اشکالاتی که بر سیاستهای انفعالی آن وارد است، ولی این تجربه می­تواند امروز با اصلاحاتی در ابعاد سیاستی آن و تقویت سیاستهای اثباتی، در حکمرانی­ فضای مجازی هم مورد توجه کشورها قرار گیرد. با این توجه که بلوک آمریکای سایبری به مراتب قوی تر از رقبای مقابل (عمدتا چین و در مراتبی بسی پایین‌تر، روسیه) است. 🔸امروز جمهوری اسلامی در چند لایه می­تواند با مشارکت کشورها اقدام به توسعه سکوهای بین‌المللی نماید. لایه اول: کشورهای عضو محور مقاومت(۲۰۰میلیون نفر شیعه و حدود ۱۰۰میلیون نفر سنی)، لایه دوم: کشورهای جهان اسلام (حدود ۲میلیارد نفر) لایه سوم: سایر کشورهای دنیا که به دنبال استقلال سایبری هستند(مثلا کشورهای عضو جنبش عدم تعهد با حدود ۴.۵میلیارد نفر جمعیت). به نظر می ­رسد در صورت توسعه سکوهای بین المللی در این لایه‌ها، امکان ارتباطات روشمند و مستقل و امن مردم با سایر مردم دنیا تسهیل خواهد گردید و طبعا در این فضای مشترک، امکان مقررات گذاری بین المللی و ملی فراهم خواهد شد. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌فرارِ صدا و سیما از مرجعیت روایی ✍🏻امیرعباس شاهسواری 🔸دو روز قبل صبح پس از بازکردن پیامرسان‌ها متوجه حمله اسرائیل شدم. در وهله اول به خود بالیدم که سامانه پدافند هوایی کشور آنقدر قوی عمل کرده که متوجه هیچ حمله‌ای نشدم، سپس از نقض حریم هوایی کشورم و تعرض بی‌سابقه اسرائیل به خشم آمدم، خصوصا که هر لحظه خبری می آمد از شهادت عزیزانی از ارتش و سپاه و تعداد آنها افزایش می‌یافت. 🔹با توجه به مشغله کاری و سپس مراجعت به خانه و سرگرم‌شدن با بچه‌ها، برای اطلاع دقیق‌تر تا ساعت هشت و نیم شب صبر کردم و در عین ناباوری دیدم که اخبار بیست و سی در ابتدا بیانیه ستاد کل را قرائت کرد و سپس خانم آمنه سادات ذبیح‌پور شوخی‌های طنز کاربران در فضای مجازی را در واکنش به اقدام دیشب اسرائیل به تصویر کشیدند و خبر بعد هم مربوط به حضور آقای سلامی، خبرنگار معروف در بین مردم بود و با خنده و شوخی‌های آنها، نشان می‌داد که اتفاقی نیافتاده است. 🔸در اوج ناباوری خبرهای مربوط به واقعه شب گذشته تمام شد! در صورتی که ابتدا هیچ روایتی از اینکه چه اقدامی توسط اسرائیل صورت گرفته و چه واکنشی متناظر به آن توسط پدافند هوایی کشور رخ داده و چه خسارات و شهدایی داریم، گفته نشد. این یک پیام خطرناک دارد و آن هم این است که صدا و سیما این را پذیرفته است که مرجعیت خبری را از دست داده است و مردم خبرهای خود را در فضای مجازی و پیامرسان‌ها دنبال می‌کنند. 🔹عجیب‌تر از آن پاراگراف آخر بیانیه ستاد کل بود که مردم را ارجاع داده بود به رسانه ملی و عدم اعتماد به خبرهای بیرون از رسانه ملی و رسانه ملی هم هیچ خبر و روایت‌پردازی‌ای از کنش و واکنش شب گذشته نداشت. این در حالی است که از بیژن عبدالکریمی تا حسین کنعانی زادگان، عکس شهدای ارتش را گذاشته و تحلیل می‌کنند. 🔸روایت‌پردازی صحیح حمله اسرائیل و واکنش ایران می‎توانست تکمیل‌کننده عملیات غرور آفرین پدافند هوایی ارتش باشد که متاسفانه این مهم رخ نداد و رشادت مردان این خاک و بوم را بازنمایی نکرد. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب |ایتا | تلگرام | اینستاگرام |توییتر
📌مرجعیت و به‌روزشدن یک محاسبه راهبردی ✍🏻حمیدرضا معینی 🔸یکی از اعضای گروه موسوم به محققین و مدرسین در گفتگویی با انصاف‌نیوز که هشتم تیرماه سال 1402 منتشر شد، اظهار داشت: امروز در قم هیچکدام از مراجع را نمی‌شناسم که نسبت به وضع موجود کشور راضی باشند و یا حرفی و سخنی نداشته باشند. خصوصا در دو موضوع همه متفق‌القول هستند، یکی اینکه مدیریت کشور ناکارآمد و معلول است و دوم اینکه وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور به شدت بحرانی و دچار فلاکت است. 🔹وی می‌افزاید: بعضی از مراجع هم مثل آیت‌الله علوی بروجردی یا آیت‌الله بیات زنجانی رسما اعتراض به وضعیت اتفاقات اخیر کردند، به ویژه در خصوص شیوه‌ی برخورد با معترضینی که به خیابان آمده بودند با این مضمون که اعتراض در قانون اساسی ما آمده است و اینکه این شیوه‌ی برخورد با شخص معترض نیست. معترض حقش نیست که کشته شود، آسیب ببیند یا احکام سنگین زندان بگیرد. گفتنی است رادیو فردا که با بودجه کنگره آمریکا و زیر نظر سازمان رسانه‌های جهانی ایالات متحده (USAGM) فعالیت می‌کند نیز در همان روز قسمت‌هایی از این مصاحبه را بازنشر داد و در تیتر خود آورد: «مرجعی را نمی‌شناسم که از وضع کشور راضی باشد». 🔸در اینکه کشور با مشکلاتی مواجه است که باید برای علاج آنها اقدام کرد و اینکه مراجع عظام تقلید مطالباتی از مسئولان دارند، شکی نیست اما به نظر می‌رسد اگر نگوییم اصل این اظهارات، اقلا بازنشر آن توسط رادیو فردا حاصل به‌روزشدن یک محاسبه راهبردی بوده است. محاسبه‌ای که می‌گوید ضربه اساسی به جمهوری اسلامی وقتی حاصل خواهد شد که بالا بردن نارضایتی اجتماعی با مشروعیت‌زدایی مبنایی از جمهوری اسلامی، تلفیق و همگام‌سازی شود. به تعبیر دیگر نارضایتی اجتماعی بدون از بین بردن مشروعیت جمهوری اسلامی به تنهایی کارآمد نیست. 🔹عضو گروه موسوم به محققین سخنگوی مراجع عظام فعلی شده و از قول همه آنان وضع اقتصادی و اجتماعی کشور را «به شدت بحرانی» و «دچار فلاکت» جلوه می‌دهد اما مهم‌تر از آن، یاد کردن از سید محمدجواد علوی‌بروجری به عنوان مرجعِ تقلید و تمجید از وی است؛ که در ماجرای فوت مهسا امینی موضع نسنجیده و غیرعالمانه‌‌ای داشت. این یعنی برجسته‌سازی و معرفی چنین روحانیونی با مختصات خاص، عملا در برنامه قرار گرفته است تا در داخل و خارج کشور جایگزین علمای انقلابی شوند. اگر روزگاری برای مخالف جلوه دادن برخی بزرگان با نظام شیطنت‌هایی صورت می‌گرفت، امروز ضمن ادامه آن شیطنت‌ها، بدیل‌سازی برای آنان نیز در دستور کار قرار گرفته است که به مراتب خطرناک‌تر از پروژه قبلی است. 🔸اظهارات چندی‌قبل محمدعلی ابطحی مسئول دفتر رئیس دولت اصلاحات نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. ابطحی ضمن انتشار عکسی از خود با آقای علوی‌بروجردی، در تمجید از وی توییت زده بود: ...واقعاً هدفمند مسایل جامعه را دنبال می‌کند. در چنین شرایطی لازم به نظر می‌رسد علما و فضلای انقلابی و جامعه محترم مدرسین ابتکار عمل را به دست گرفته و با پیشگامی در حرکت‌های اجتماعی مانع پرچمداری برخی عناصر مسئله‌دار شوند. تلاش بیش از پیش برای پویایی فقه جواهری و تولید علوم موردنیاز نظام اسلامی از یکسو؛ و تقویت بیشتر رابطه هدایتگرانه با مردم از سوی دیگر برخی خلأهای موجود را پر کرده و مانع جذاب‌نمایی کاذب و مرجعیت یافتن بدیل‌های ساختگی خواهد شد. 🔎 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام |اینستاگرام|توییتر