eitaa logo
💫فکرچین✨
104 دنبال‌کننده
67 عکس
7 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیاری از مردم هستند که؛ نگران کفش خود هستند اما نگران پای خود نیستند ... نگران عینک خود هستند اما نگران چشم خود نیستند ... یعنی متوجه اهمیت موضوع نیستند ...! @fekrchin
✅ نکته روانشناسی فردی مـردی به سرعت و چهارنعل، با اسبش می تاخت. اینطور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی می رفت ! مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد؛ کجا می روی !؟ مرد اسب سوار جواب داد : "نمی دانم از اسب بپرس"! این داستان زندگی خیلی از مردم است، آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان می تازند، بدون اینکه حتی بدانند به کجا می روند . "دارن_هـاردی" @fekrchin
❤️ 👌سخنان دکتر هلاکویی عزیزم از (ترین) پرهیز کن، چرا که خوشبختی جایی هست که خودت را با کسی مقایسه نکنی. حتی نخواه خوشبخت ترین باشی. بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن ... همین !! یادمان هست که از وقتی به دنبال پسوند (ترین) رفتیم، خوشبختی از ما گریخت. از ۱۹/۷۵ لذت نبردیم چون یکی ۲۰ شده بود. از رانندگی با پراید و ... لذت نبردیم چون ماشین های مدل بالاتری در خیابان، در حال خودنمایی بود. از بودن کنار عشقمان لذت نبردیم چون مدرک تحصیلی و پول توی جیب او، کمتر از بسیاری دیگر بود. همچنین، از خانه مان، از شغلمان، از درآمدمان، از خانواده و دوستانمان و ... @fekrchin
پشت هر آدم موفق یه کوه از اهمیت ندادن به چرندیات دیگران و نظراتشونه! @fekrchin
✍حسین ﺍﻟﻬﯽ قمشه ای: ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ، ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ و با همسرم ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ؟ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﯽ ! ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ، یعنی ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺕ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺑِﺮَﻭﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺩﻭﺭﯼ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ. @fekrchin
درک عمیق این جمله ... نقطه شروع بلوغ فکری درک عمیق این جمله است که؛ هیچ کس به کمک شما نخواهد آمد مسئولیت کامل کسی که هستید و کسی که خواهید شد با خودتان است ...! ✍برایان ترسی @fekrchin
انقدر حرص حرف و حدیث هایی که پشت سرتون میزنن رو نخورید به قول جناب مولانا؛ "او همه عیب تو گیرد تا بپوشد عیب خود" 👌👌 @fekrchin
💢یک دانه کبریت را روشن کن، و کف دستت بگذار. می سوزاند نه؟ ده بار دیگر هم که امتحان کنی، فقط بیشتر می سوزی، همین!⁣ ⁣ ⁣ 💎بعضی چیزها ذاتشان خطرناک است، و هزار سال هم که بگذرد تغییر نمی کنند، مثل کبریت که می سوزاند، یا چاقو که تیز است و برنده، و هر چقدر هم در استفاده از آنها احتیاط کنی، یک لحظه بی توجهی کافیست، تا زخمی ات کنند.⁣ ⁣ ⁣ 🌺راستش بعضی آدم ها هم اینگونه هستند. یک بار، دو بار، سه بار که یک نفر را امتحان کردی، و دیدی دلت را سوزاند، و احساست را زخمی کرد، برای همیشه کنارش بگذار، زیرا فرصت دادن به آنهایی که ذاتشان خطرناک است، وقت تلف کردن است، و بنوعی با آتش، بازی کردن است.⁣ @fekrchin
📚 ‏توی دوران کودکی با بچه هاتون" صحبت کنید" تا اونام تو دوران نوجونی با شما "صحبت کنن". اصولاً دوران نوجوانی زمان صحبت کردن با فرزندان نیست زمان گوش دادنه. کاری که ما کاملا برعکس انجام می‌دیم؛ دوران کودکی رو مورد غفلت قرار می‌دیم و تو دوران نوجونی با نصیحت کردن قصد جبران داریم ...! @fekrchin
برداشتِ نادان از چیزی که دانا می‌گوید هيچوقت نمـی‌توانـد درسـت باشـد ! چرا که نادان هر چیزی را که می‌شنود، به چیزی کـه بتواند بفهمد، تفسیر و ترجمه می‌کند ! برتراند راسل @fekrchin
عارفی را پرسیدند از اینجا تا به نزد خدای منان چه مقدار راه است؟ فرمود: یک قدم گفتند: این یک قدم کدام است؟ فرمود: پا بگذار روی خودت دریغا  که میان ما و رسیدن به " یک قدم" هزار فرسنگ است 🌸🌸🌸🌸 @fekrchin
داستان جالب اتوبوس و تونل: مدرسه‌ای دانش‌آموزان را با اتوبوس به اردو می‌بردم در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک می‌شود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده می‌شود: «حداکثر ارتفاع سه متر» ارتفاع اتوبوس هم سه متر بود ولی چون راننده قبلا این مسیر را آمده بود با کمال اطمینان وارد تونل می‌شود اما سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می‌شود و پس از به وجود آمده صدایی وحشتناک در اواسط تونل توقف می‌کند. پس از بررسی اوضاع مشخص می‌شود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیده‌اند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و غیره. اما هیچ کدام چاره‌ساز نبود تا اینکه پسربچه‌ای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من می‌دانم!» یکی از مسئولین اردو به پسر می‌گوید: «برو بالا پیش بچه‌ها و از دوستانت جدا نشو!» پسربچه با اطمینان کامل می‌گوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید» مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راه‌حل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاهی معلم‌مان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درون‌مان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت می‌توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.» مسئول اردو از او پرسید: «خب این چه ربطی به اتوبوس دارد؟» پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیک‌های اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.» پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد. خالی کردن درونمان از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای دشوار زندگی است. 🌸🌸🌸🌸 @fekrchin