در بین صحبتها در مورد فائزه، هرکس به گونهای اهل تفکر بودن و نیز کتاب خوان بودنش را برایمان روایت میکند. مثلا زنداییاش میگوید: «ویژگی برجسته فائزه خانم این بود که خیلی خوب در مورد هر چیزی فکر میکردند. مثلا وقتی در خانواده در مورد چیزی از جمله مباحث سیاسی صحبت میشد فائزه قشنگ و به دقت حرفهای بقیه را گوش میکرد، بعد از حدود نیم ساعت میگفت شما که فلان چیز را گفتی به نظرت درست بود؟ ولی به نظر من این طوری نبود.
به یکی دیگر میگفت من با این قسمت نظرتان موافقم، ولی این قسمتش را من قبول ندارم. قشنگ معلوم بود که حداقل دقایقی را عمیق فکر کرده و حالا آمده و نظرش را میگوید. و مهم اینکه به صحبتهای همه، تک تک فکر میکرد. و البته فائزه به شدت کتاب خوان و علاقهمند به خواندن کتاب بود.»
البته فائزه در جریان کتاب خواندنش خیرش به بقیه هم میرسیده، مثلا مادرش میگوید عموما کتابهای مربوط به سیره شهدای مدافع حرم را که خودش مطالعه میکرد به من هم میداد و میگفت شما هم بخوان. مادر میگوید: کتاب «تنها گریه کن» آخرین کتابی بود که دخترم به من داد و تاکید کرد که حتما بخوانم.»
#مثل_فائزه
#شهیده_معلم
╭━━⊰ ❀ 🖤 ❀ ⊱━━╮
@fereshtegan_tehran
╰━━⊰ ❀ 🖤 ❀ ⊱━━╯
بیخیال رنگ روسری، نیّت مهمه!
زهرا باباولی در جواب به این سوال که اگر قرار باشد، یکی از جملات دوستتان را قاب کنید تا همیشه جلوی چشمتان باشد کدام جمله را انتخاب میکنید، میگوید: « این جمله را قاب میکنم که میگفت بیخیال خواهر! نیّت مهمه.
از آنجایی که فائزه خادم ثابت حسینیه بود همه مراسمها و مناسبتها را شرکت میکرد. اما من نه. بعدا که میدیدمش میگفتم که مثلا امتحان داشتم، ولی خیلی خیلی دوست داشتم باشم. میگفت نیّتت مهمه خواهر، عیب نداره. همین که دلت اینجاست عالیه.»
روایت دوست دیگر از روسریهای رنگ روشنی که در سفر به کرمان پوشیده بودند هم، حکایت از همین جمله پر کاربرد فائزه دارد. «زهرا شریف دینی» میگوید: «وقتی از اتوبوس پیاده شدیم هر دوی ما روسری رنگ روشن سر کرده بودیم، به فائزه گفتم ببین فائزه، نصف آدمها روسری مشکی سر کردند، زشت نیست؟ فائزه گفت نیّت مهمه زهرا خانم. من تا زمان انفجار به فکر روسری تیره بودم، اما فائزه با همان روسری رنگ روشنش، با نیّت خالصانه اش، به سمت روشنایی پر کشید و عاقبت به خیر شد:)
#مثل_فائزه
#شهیده_معلم
╭━━⊰ ❀ 🖤 ❀ ⊱━━╮
@fereshtegan_tehran
╰━━⊰ ❀ 🖤 ❀ ⊱━━╯
مدیریت زمان و خواب
«زهرا باباولی»، دانشجوی شیمی دانشگاه الزهرا که از شش سالگی با فائزه دوست بوده میگوید: «ویژگی جالب فائزه این بود که اصلا تک بعدی نبود.
همیشه برایم سوال بود که آخه چطوری میتواند، چطور وقت کم نمیآورد. یکبار که ازخودش پرسیدم گفت بعد از ظهرها نمیخوابم.»
البته تلاش فائزه برای مدیریت زمان از ویژگیهایی بود که در همان سفر کرمان هم به خوبی خودش را نشان داده بود. آنجا که دوستش میگوید: «فائزه تنها کسی بود که داخل اتوبوس، موقع رفتن به کرمان، برای امتحان ۱۷ دی ماه درس میخواند تا هم مثل همیشه به درسش برسد و هم حاج قاسم را داشته باشد.»
#جهاد_علمی
#مثل_فائزه
╭━━⊰ ❀ 🖤 ❀ ⊱━━╮
@fereshtegan_tehran
╰━━⊰ ❀ 🖤 ❀ ⊱━━╯