eitaa logo
فرشته های قرآنی فدک🌴
2.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
287 فایل
✅ اول یه مادرم بعد معلم آینده کودکان حال کنونی ماست🌱🍃 🌱{همراه با مربیان قرآن،پیش دبستانی و معلمان مقطع ابتدایی} 🌱تقدیم به مــــولایم حضــرت مـهدی عجّل الله تعالی فرجه🌟 کنارتان هستیم تادرخشش بیشتر🥰 جهت ارتباط با استاد: @FADAK414
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوق شهادت از دعای مادرم زهراست! حرف حرم باشد،رُخِ عشّاق،گلگون است! همسر شهید طاهرنیا، از شهدای مدافع حرم، پس از تحمل شش سال رنج بیماری،‌ آسمانی شد. فاطمه رقیۀ ۱۲ ساله و محمد حسین ۸ ساله به یادگار ماندند...محمدحسین وقتی به دنیا اومد که پدرش شهید شد! 😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 پیامبر مهربانی ها میفرمایند: اوصیکُم بِالشَّبَابِ خَیراً فَاِنَّهُم اَرَقُّ اَفئِدَةً شما را درباره جوانان به خیر و خوبی سفارش میکنم، آنها دلی رقیق تر( و فضیلت پذیرتر)از دیگران دارند. لطفا فوروارد 👇👇👇 ╭~~❁❤ 🍃🌻🍃❤❁~~ ╮ https://eitaa.com/joinchat/1858863273C8f7b612524 ╰~~❁❤ 🍃🌻 🍃❤❁~~ ╯
اصحاب کهف یا رقیم یکی از گروه هایی است که در قرآن از آن ها با نام مستقل یاد شده است. اصحاب کهف انسان های مومنی بودند که به خاطر خدا از منطقه ی خود کوچ کرده و به غار پناه بردند. داستان اصحاب کهف، شنیدنی، زیبا، شگفت انگیز و درس آموز است. کهف به معنای غار است؛ به آن ها اصحاب کهف می گفتند یعنی گروهی که برای رهایی از ظلم و ستم و بت پرستی به غار پناه بردند و به ان ها اصحاب رقیم نیز گفته می شود؛ زیرا رقیم به معنای «مرقوم» و «نوشته شده» است؛ یعنی لوحی که اسامی اصحاب کهف در آن نوشته شده است. لطفا فوروارد 👇👇👇 ╭~~❁❤ 🍃🌻🍃❤❁~~ ╮ https://eitaa.com/joinchat/1858863273C8f7b612524 ╰~~❁❤ 🍃🌻 🍃❤❁~~ ╯
اصحاب کهف چند تن از مردم خوب و نیکوکار بودند که در زمان دقیانوس زندگی می‌کردند. دقیانوس پادشاهی نیرومند بود که مانند فرعون و نمرود و شداد به خدای یگانه عقیده نداشت و با بت‌پرستان همفکری می‌کرد و کم‌کم جاہ و جلال و دستگاه بزرگی پیدا کرد و مغرور شد و ادعا کرد که: «خدای روی زمین منم.» جمعی هم اطراف کارش را گرفتند و برای به دست آوردن ریاست، او را تصدیق کردند و با پشتیبانی قدرت او به مردم زور می‌گفتند و مردم هم از ترسشان دم نمی‌زدند. چون مردم به خدا و حکمت و رحمت خدا عقیده نداشتند، وقتی از خدای زمینی ستم می‌دیدند به بت‌های سنگی و چوبی ‌پناه می‌بردند و وقتی می‌دیدند بت‌ها هم کاری از دستشان برنمی‌آید و مراد نمی‌دهند و حاجت ‌روا نمی‌کنند امید خود را از دست می‌دادند و تسلیم ظلم می‌شدند. لطفا فوروارد 👇👇👇 ╭~~❁❤ 🍃🌻🍃❤❁~~ ╮ https://eitaa.com/joinchat/1858863273C8f7b612524 ╰~~❁❤ 🍃🌻 🍃❤❁~~ ╯
... اما در بارگاه دقیانوس سه نفر بودند که وجدان پاک داشتند و چیزی از کتاب‌های مقدس را خوانده بودند و به خدا عقیده داشتند و هر وقت که بی‌گناهی گرفتار ظلم می‌شد به او کمک می‌کردند و به او می‌گفتند: «ناامید نباش، حسابی در کارها هست و ظلم و ستم پایان می‌یابد و خوبی و بدی حتی بعد از مرگ هم نتیجه خود را به صاحبش می‌رساند.» مردم از خوبی و انصاف این سه نفر خبر داشتند. دقیانوس هم هیچ بدی از آن‌ها ندیده بود و بهانه‌ای برای آزار آن‌ها نداشت اما می‌فهمید که این‌ها مزاحم کارهای او هستند. بارها اتفاق افتاد که وقتی کسی دست از جان خود می‌شست و زبانش دراز می‌شد، می‌گفت: «دقیانوس و اطرافیانش ظالم و بی‌انصاف‌اند و فقط این سه نفر آدم، باانصاف آنجا هست.» آن‌وقت دیگران خشمگین می‌شدند و سعی می‌کردند که این سه نفر را از نظر دقیانوس بیندازند. یک روز می‌گفتند: «این سه نفر هیچ‌وقت به بت سجده نمی‌کنند»، یک روز می‌گفتند: «این سه نفر در پنهانی لشکر جمع می‌کنند و قصد آشوب و شورش دارند»… و این وضع بود تا اینکه سختگیری زیادتر شد. دقیانوس دستور داد هر کس به آن شهر وارد می‌شود دم دروازه باید اول بت را سجده کند و هر کس به سفر می‌رود دم دروازه بت را سجده کند و هر کس در دستگاه او کاری دارد باید به خدایی او شهادت بدهد، هر کس به چپ می‌رود باید او را بپرستد و هر کس به سمت راست می‌رود باید او را ستایش کند و هر کس از خدا و دین و کتاب مقدس و پیغمبران و قیامت و حساب حرف بزند باید کیفر ببیند و کار بر مردم بسیار سخت شده بود. لطفا فوروارد 👇👇👇 ╭~~❁❤ 🍃🌻🍃❤❁~~ ╮ https://eitaa.com/joinchat/1858863273C8f7b612524 ╰~~❁❤ 🍃🌻 🍃❤❁~~ ╯
... و این بود تا یک روز که جشنی داشتند و سران و سروران جمع شده بودند و یکی از مراسم جشن این بود که همۀ حاضران به خدایی دقیانوس گواهی بدهند و بر او سجده کنند. خوب، این کار برای آن سه نفر خداپرست ممکن نبود و نمی‌خواستند تا این اندازه به گمراهی کمک کنند. ناچار در آن روز بر سر خدمت حاضر نشدند، گوشه گرفتند و چند جا به دوست و آشنا گفتند: «ممکن است ما از این شهر برویم ولی بدانید که بت‌ها هیچ خاصیتی ندارند و دقیانوس هم بندۀ ضعیف و عاجز و بدبختی است که یک روز می‌میرد و تمام می‌شود و خدا خدای یگانه است که نوح و ابراهیم و موسی گفتند و پیغمبران همه راست می‌گفتند و حسابی و آخرتی هست و هر کس به خدا ایمان داشته باشد و نیکوکار باشد اگرچه در سختی بمیرد به سعادت خواهد رسید و هر کس ظلم و ستم کند اگرچه همۀ دنیا را داشته باشد به عذاب گرفتار خواهد شد…» لطفا فوروارد 👇👇👇 ╭~~❁❤ 🍃🌻🍃❤❁~~ ╮ https://eitaa.com/joinchat/1858863273C8f7b612524 ╰~~❁❤ 🍃🌻 🍃❤❁~~ ╯