eitaa logo
فرشته های قرآنی فدک🌴
2.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
287 فایل
✅ اول یه مادرم بعد معلم آینده کودکان حال کنونی ماست🌱🍃 🌱{همراه با مربیان قرآن،پیش دبستانی و معلمان مقطع ابتدایی} 🌱تقدیم به مــــولایم حضــرت مـهدی عجّل الله تعالی فرجه🌟 کنارتان هستیم تادرخشش بیشتر🥰 جهت ارتباط با استاد: @FADAK414
مشاهده در ایتا
دانلود
اردو.m4a
9.73M
📚عنوان: ☘🌸 🎤گوینده:خانم وفایی 🍒🥦🍒🥦🍒🥦 دخترااااای دوست داشتنی 😘 بازم یه جمعه ی قشنگ خدا💞 اومده و ماهم با قصه های زیبا مادرجون اومدیم پیشتون 🤗🤗 برای شنیدن قصه آماده این❓ 🌞نازنینا صلوات و دعا🤲 برای فرج و سلامتی امام زمانمون❤️ فراموش نشه 😉 🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🌺برای شنیدن قصه های زیبا و آموزنده مادرجون،روزهای جمعه ما رو دنبال کنید. @nogholanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀 سوره تین با شعر🌺 خدای خوب و دانا🌷 در این سوره زیبا قسم خورده بی نظیر🌷 به زیتون و به انجیر @nogholanebeheshti
🍀 📚کتاب 👈بابونک زنبور کوچکی بود که بال های خیلی ریزه میزه داشت. او با این بال ها نمیتوانست از این گل به آن گل پرواز کند. دوستانش یواش میگفتند: طفلکی بابونک که نمیتواند عسل درست کند! بابونک هم ته ته کندو مینشست و هیچ وقت نمیخندید. 🔹این داستان براساس حدیث مولا علی علیه السلام: (ارزش هرکسی به اندازه همت اوست/حکمت۴۷) نوشته شده. ✍️نویسنده: کلر ژوبرت 📖تعداد صفحات: ۱۲صفحه 💫گروه سنی الف و ب: ۳ تا ۹ سال(سالهای قبل از دبستان تا۹سالگی) ✍نویسنده: خانم کلر ژوبرت 📖تعداد صفحات: ۱۲ صفحه 💰قیمت: ۶۰۰۰ تومان ................................................. 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/2541376?ref=830y 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 @Milad_m25 🆔@koodak_shop 🌺🌺🌺🌺 @nogholanebeheshti
📌تصاویری از داخل کتاب هیس خدا با من کار داره!! 🔸ارتباط باما 👇 @Milad_m25 @koodak_shop 🌺🌺🌺🌺🌺 @nogholanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 📬📮 تثبیت نشانه ها همراه بازی کنار خانواده توسط شاگرد عزیزمون محمدجواد احمدی🌺 در دوره الفبای مهربانی @nogholanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 📬📮 تثبیت نشانه ها همراه بازی کنار خانواده توسط شاگرد مهربونمون محمدطاها شاملو🌻 در دوره الفبای مهربانی @nogholanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 تثبیت نشانه ها همراه بازی کنار خانواده توسط شاگرد عزیزمون محمدجواد احمدی🌺 در دوره الفبای مهربانی @nogholanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 تثبیت نشانه ها همراه بازی کنار خانواده توسط شاگرد مهربونمون امیرصدرا بندی🌸 در دوره الفبای مهربانی @nogholanebeheshti
فتح خیبر🌸 یهودیان در زمان پیامبر گستاخی را به حد نهایت رسانیده بودند. پیامبر (ص) لشگری را آراست و با پهلوانان نامی اسلام به س مت مرکز اصلی یهودیان، یعنی قلعه خیبر حرکت کرد. پیامبر خدا برای مقابله با یهودیان، تمام قوای خود را به همراه برده بود و احساس خوبی نداشت؛ زیرا مرد شمارهٔ یک سپاه، علی بن ابی طالب، از چشم درد رنج می برد و قادر به نبرد نبود؛ با این حال علی را هم به همراه خود برد. مسلمانان نزدیک قلعه رسیدند. پیامبر (ص)، افراد لشگر را گروه گروه و دسته دسته در اطراف قلعه آرایش داد؛ س پس پرچم سپاه اسلام را به پهلوانان نامی لشگر داد تا به جبههٔ نبرد بروند؟ چندین پهلوان به همراه چند سوار و پیاده به قلعه حمله کردند؛ اما با شکست مواجه شدند و با هول و هراس از قدرت یهودیان و استحکام قلعه، نتوانستند کاری از پیش ببرند. رسول خدا (ص) از ناتوانی پهلوانان اسلام در مقابل یهودیان، به خشم آمده بود. انگار چیزی را گم کرده بود… ناگهان با همان حالت خشم و ناراحتی فرمود: «على كجاست؟» گفتند: «یا رسول الله! علی بیمار است. چشم هایش درد می کند و نمی تواند بجنگد.» پیامبر فرمود: «فورا على را نزد من بیاورید.» علی (ع) را آوردند؛ پیامبر دعایی خواند و از آب دهانش بر چشم علی (ع) کشید. در همان لحظه، چشمان علی (ع) خوب شد و اثری از درد و ناراحتی در چشمانش پیدا نبود. پیامبر پرچم سفید اسلام را به دستان على داد و فرمود: «على جان! برو. خدا به همراه توست. خدا در دل دشمنانت ترس و بیم افکنده است.» علی (ع) پرچم را بالا گرفت و کمربند را محکم بست و خواست حرکت کند که پیامبر فرمود: «على جان! یهودیان در کتاب خود خوانده اند و می دانند، نام کسی که آنها را نابود خواهد کرد، ایلیا (علی) است؛ پس وقتی به نزدیک قلعه رسیدی، فریاد بزن و بگو: «نام من على است! تا سستی و پراکندگی بر آنها غلبه کند.» علی (ع) سوار بر مرکب شد و با شتاب به میدان رفت. فریاد زد: «من على هستم. اگر حریفی هست، جلو بیاید؟» یهودیان، بزرگترین و قوی ترین پهلوان خود را که «مَرحَب» نام داشت، به میدان فرستادند. علی (ع) ابتدا او را نصیحت کرد و به دین اسلام دعوت کرد. مرحب طغیان کرد؛ ولی قبل از این که بتواند کاری انجام دهد، حضرت علی (ع) با شمشیر، او را به خاک افکند و او در دم جان داد. با کشته شدن مرحب، سایر یهودیان به ترس و واهمه افتادند و به داخل قلعه خیبر فرار کردند و در عظیم و بسیار سنگین قلعه را بستند. علی (ع) به پشت در نفوذ ناپذیر قلعه رسید. کسی نمی دانست علی (ع) چه در سر دارد. ناگهان دست در حلقهٔ آن در بسیار بزرگ زد و به حول و قوهٔ خداوند، آن را از جا کند؟ دری که همیشه بیست نفر نگهبان برای باز و بسته کردن آن لازم بود، با دستان علی (ع) از جا کنده شد! سپس على (ع) آن در را بر روی خندق قلعه انداخت تا سایر سپاهیان اسلام بتوانند از روی آن عبور کنند. الشگر اسلام با ورود به قلعه و تسلط بر یهودیان، آنان را شکست داد و پیروزمندانه و خوشحال و با غنایم بسیار برگشتند. @nogholanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 تثبیت نشانه ها همراه بازی کنار خانواده ارسالی شاگرد مهربونم علی اصغر اسدی🌺 در دوره الفبای مهربانی @nogholanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا