چرا حجاب قسمت دوم
با یکی از مراکز مشاوره قوه قضاییه برای حل اختلاف بین زوجین همکاری میکنم.
ی خانم جوانی به بنده رجوع کرد ،
میخواست طلاق بگیره، گفتم شرمنده ،بنده در طلاق کسی کمکی نمیکنم.
گفت پس راهنمایی ام کنید، قبول کردم.
مردد بود طلاق بگیرد و یا راه حلی برای تنفری که از همسرش داشت پیدا کند.
موضوع از این قرار بود که ایشان بچه ۶ ،۷ ماهه ای داشت دختر ،خیلی ناز و زیبا و شیرین.
گفت:
زندگی خوبی با همسرم داشتیم ،آدم معتقد و نماز خون و ...است. یک روز آمد خونه و گفت ی رنگ مویی دیدم بیرون خیلی قشنگ بود ،چون بهش اطمینان داشتم که خیلی چشم پاک و آدم درستی است و همه حرفهایش را به من میگفت ، گفتم خب چه رنگی بود ،گفت نمیدونم دقیقا توش رگه های طلایی و رنگ عجیبی بود، خلاصه نشستیم با همدیگه سرچ کردیم رنگ موها را دو تاش را انتخاب کرد بهم نزدیک بود ،گفتم باشه فردا میروم موهام را این رنگی میکنم.
فرداش رفتم آرایشگاه نزدیک خونه مون و گفتم موهام را این رنگی کن .
خیلی خوشحال ی شام عالی براش درست کردم ،کمی آرایش و میز چیدم با شمع و سالاد تزیینی و ی لباس خوب...
منتظر شدم اومد ،تا من را دید گفت خوشگل شدی ولی اون رنگی که من دیدم نیست،
گفتم بهانه نگیر ،بیا شام بخوریم و بیهوده زندگی را تلخ نکن.
گفت باشه
یکهفته ای گذشت
گفت یکی از دوستهام گفته ی آرایشگاه خوبی خانمش میره ،بیا برو آنجا.
قبول کردم و رفتم اونجا و عکس رنگ را نشون دادم.
به خانمه گفتم این پلیت رنگ را بیار بیرون خودش انتخاب کنه.
بنده خدا پذیرفت.
رنگ و همسرم با کلی وسواس انتخاب کرد و ....
اینبار موند تو ماشین دخترم را نگه داشت و بعد با هم رفتیم خونه بعد آرایشگاه.
باز تا موهام را دید ،گفت نه، اون نیست
خیلی ناراحت شده بودم
گفتم برو ، همون خانم را پیدا کن.
و دعوای لفظی و چند روز قهر و ....
گذشت ،دو هفته بعد گفت بیا بریم ی جای دیگه ...
گفتم اون آرایشگاه گرونه
ما تو اجاره خونه موندیم.
چند روز بعد آمد و گفت باشه ی وام گرفتم ،فهمیده بودم اون مو مش هم داشته و...
رفتیم یک جای گرونتر ،خدایا خودت کمک کن
آرایشگر گفت نمیشه باید رنگهای قبلی بیاد پایین و...
دو ماه صبر کردم و رفتم دو باره که نه چند باره..
این مدت خونمون شده بود دعوا خونه.
دیگه اون عشق و گرمی تو زندگیمون نبود.
ی شب گریه کردم ،اون هم با من گریه کرد و عذر خواهی و ...
خواهش کرد برای آخرین بار.
رفتم آخرین بار ، ......با پول وام و ....بماند.
وقتی من را دید شروع کرد به داد و بیداد ، و عصبانی و اینکه تو دیگه کی هستی و من با تو چکنم و ..همینطور فریاد کشان ، برای اولین بار پرتم کرد کنار اطاق،
دخترم تو بغلم بود ،از دستم افتاد و خورد به لبه مبل جهیزیه ام.....
بچه شوک شده بود،
فقط فریاد میزد ،نمیتونستم آرامش کنم، بچه ام تازه راه افتاده بود ،کفش بوق بوقی براش گرفته بودم ....
پاهای خوشگل دخترم درد گرفته بود انگار ....
رفتیم اورژانس بیمارستان و آرامش بخش و ...
فردا و فردا و فردا ،بچه ام آزمایشگاه و دکتر متخصص و ....
آخرش گفتند .... قطع نخاع شده.
به من بگو با بچه قطع نخاعی کجا برم.
من شوهرم را دوست داشتم ،اون هم.
آتیش به جونش بگیره اونکه موهاش را آنطوری رنگ کرده بود و تو خیابان...
نه نه ،همه اش تقصیر شوهرمه
دیگه لال شده، فقط اشک میریزیم...ازش متنفرم
نه دوستش دارم
بچه ام را چکنم
تو را خدا بگو طلاقم بده.....
همه جوره حرف میزد، مضطر بود.
من فقط اشک میریختم
و به چهره معصوم دخترش نگاه میکردم. نمیدونستم چی بهش بگم.چشمهای پریشان خودش و شوهرش و پاهای قشنگ دختر کوچولو با کفش بوق بوقی.
خدا میدونه چند تا زندگی با موهای پریشان یک زن متزلزل شده و چند مرد هم در مقابل با فرو نینداختن چشم خود به گناه افتادند!!!
منفعت حجاب چیه؟
✍فرشته روح افزا
@fereshtehrouhafza
📌رهبر خاص و نمونه
✔️در تمام دنیا، از نشانه های قدرت دولتمردان آن است که دستشان را ببوسند...
اما آقای ما با وجود برتری بر همه دولتمردان عالم، دست دختر شهید را می بوسد...
@fereshtehrouhafza
✅ دیوان لاهه به شکایت نیکاراگوئه از آلمان پیرامون جنگ غزه رسیدگی میکند
🔸دیوان بینالمللی دادگستری، مستقر در لاهه اعلام کرد که اوایل ماه آینده رسیدگی به شکایت نیکاراگوئه از آلمان درباره جنگ غزه را آغاز خواهد کرد.
🔸نیکاراگوئه با تنظیم شکوائیهای برلین را به «تسهیل نسلکشی در غزه» متهم کرده است.
🔸طبق اعلام دیوان بینالمللی دادگستری، این دادگاه روز ۸ آوریل استدلالهای نماینده نیکاراگوئه و یک روز بعدتر دفاعیات نماینده آلمان را استماع خواهد کرد.
ادامه مطلب: http://qodsna.com/fa/387597
🆔@Qodsnewsagency
@fereshtehrouhafza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«سعدالله امیر شقاقی» پدر سایت های شرط بندی در ترکیه بازداشت شد
علی یرلی کایا وزیر کشور ترکیه، خبر از بازداشت سعد الله امیرشقاقی داد.این فرد گرداننده یکی از شبکه های اصلی سایت های قمار ایرانی در ترکیه بود
پیشتر تابعیت ترک وی نیز سلب شده بود.
او با همراهی پسرش «فرشید امیر شقاقی» (مونتیگو) نقشی بزرگ در تبلیغات سایت های شرط بندی توسط خواننده های موسیقی داشت و از اصلی ترین دلایل مهاجرت بسیاری از آنها همچون «مهراد جم» نیز بود
به نظر میرسد این رفتار دولت ترکیه در ادامه همکاری های این کشور و ایران، پس از سفر ابراهیم رییسی به این کشور صورت گرفته است.
@BisimchiMedia
@fereshtehrouhafza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥برافراشته شدن پرچم ایران بر دیوار مسجدالاقصی
🔺زنان فلسطینی ساکن شهر قدس اشغالی با برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی ایران و فلسطین در کنار هم بر روی دیوارهای مسجدالاقصی، قبله نخست مسلمانان، از نقش ایران در حمایت از مردم مظلوم فلسطین قدردانی کردند.
@mashreghnews_channel
@fereshtehrouhafza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت رهبری از ضد انقلاب شدنِ افراد انقلابی
@BisimchiMedia
@fereshtehrouhafza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدونم اون آقا پدر بچههاست یا نه
اما اون دختربچه که موهاش سوخته از بغل اون که احتمالا برادرشه جدا نمیشه
شاید فقط همون برادر براش مونده تو این دنیا
نمیدونم
اصلا معنی خانواده و اعضای اون خیلی خاص شده تو غزه
این بچهها خیلی زود بزرگ شدند
موهاشون خشک شد و سفید شد، درد زود اومد سراغشون، شدند پدر و مادر خواهرها و برادرهای کوچکشون، شدند مسئول تامین معاش و...
@mhrezaa2 / کانال أخٌفيالله
@fereshtehrouhafza
🔺️به آمار خراسان جنوبی و کهگیلویه و بویراحمد در مشارکت انتخابات و مصدومان چهارشنبه سوری دقت کنید.🧐
چه رابطه ای می بینید؟!👆👆
پ.ن:اگر دقت کنید،مردمی که بیشترین حمایت را از نظام وحکومتی وجمهوریت خودشان رانشان دادند،دارای بیشترین معرفت وفهم بصیرتی در مراعات حقوق شهروندی و همشهریان ومراعات نظم و انظباط شهری واحترامات اجتماعی را دارند،فارغ از اینکه،حتی امکانات و تسهیلات وبهره مندی رفاهی کمتری را از سایر هموطنان کشوری خود دارند🤚🤚👌👌👌
👈پس،رفاهیات بیشتر،دلیل بر فهم برتر،و مطالبه محقق تر،و شهروند برتر شناخته شدن ،نیست🙏🙏
مدیون شهدا(مکتب سلیمانی)🌷
@fereshtehrouhafza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞🔞🔞🔞
کودک کشی کار هرشب صهیونیستهاست، سالهاست اینطوریه
دیشب هم این طفل معصومها رو به خاک و خون کشیدن
@mhrezaa2 / کانال أخٌفيالله
@fereshtehrouhafza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 مسلمان شدن زنی که آتئیست بود
🔹 من از مسلمانان متنفر بودم، به خاطر امام حسین (ع) مسلمان شدم / برای کسی گریه میکردم که نه دیده بودمش و نه میشناختمش
@Fars_plus
@fereshtehrouhafza
چرا حجاب قسمت ۳ #
یک شب سرد زمستون بود، ساعت حدود ۱۱ و نیم بود در خونمون را زدند ، خیلی ترسیدم ،اونجا کسی سر زده جایی نمیره ، معمولا از وقتی تاریک میشه مثلا تا ۶ و ۷ به بعد شهر مرده است، با کسی قرار نگذاشته بودم ، رفتم پشت در پرسیدم کیه؟
با صدای زاری گفت در را باز کن نیاز به کمک دارم.
همسرم خواب بود ،بیدارش کردم و گفتم ی خانم پشت در است.
رفت از پنجره بالا دید گفت ی خانم تنهاست، اونجا به این راحتی نمیشه در را روی هر کسی باز کرد ،
در را باز کردم ،ی دختر جوان با زیر چشم کبود و صورت کتک خورده با لباس خواب، تو سرمای زمستان انگلیس، اومد تو ، ترسیدم نقشه ای چیزی باشه همان جا روی پله ها نشست، براش پتو آوردم ،و پیچید دور خودش ، یک قهوه درست کردم و دادم بهش ، گفتم چیکار میتونم برات بکنم ، گفت من را برسان خونه عمه ام، آدرس عمه اش را پرسیدم حدود ۱۵ دقیقه ای راه بود. شاید باورتون نشه ،اگر اون دختر برای اینکه ببرمش خونه عمه اش ،از من به پلیس شکایت میکرد من جریمه و محاکمه میشدم ،من کاری ازم بر نمی آمد، گفتم چی شده؟
گفت دوست پسرم من را زده، گفتم میخواهی زنگ بزنم پلیس، گفت نه اصلا ،اصلا خودم میرم ، دمپایی پاش بود ، بلند شد که بره، گفتم باشه زنگ نمیزنم ، چرا نمیخواهی زنگ بزنم، ( برای این حوادث پلیس خیلی سریع میاد و اینها را میبره و از دوست پسرش هم شکایت کنه ،حسابش را میرسند، ) گفت نمیخوام جیمز را بگیرن ، گفتم تو را اینطوری زده، ممکنه چشمت آسیب جدی دیده باشه، مرتب میگفت نه، نه ،نه
گفتم باشه زنگ نمیزنم. فقط بهم بگو چرا؟
دختره حدود ۲۸ ساله بود، زیبا و جوان و .. گفت عصبانی بود اینکار را کرد، گفتم شاید دفعه دیگه تو را کشت ،باز گفت نه، گفت خیلی مست بود ،هر چی دلیل می آورد می دیدم بدتره، قانع نمیشد، آخرش گفت من را ببر خونه عمه ام. گفتم نمیتونم بچه هام خواب هستند ،نمیتونم بیام بیرون، گفت به همسرت بگو ، حقیقتش ترسیدم ، بعدا بره بگه همسر من زده اش و کلی جریمه و گرفتاری و ...گفتم برات تاکسی میگیرم، گفت هیچی پول و ... با خودم ندارم ، همینطوری با لباس خواب زدم بیرون ،گفتم پول تاکسی را خودم میدم. آخر قبول کرد ، زنگ زدم تاکسی ، تا بیاد گفتم بالاخره نگفتی چرا نگذاشتی به پلیس زنگ بزنم.گفت نمیخوام از دستش بدهم!!!!
گفتم خدایا مگه مبشه، ی آدم خطرناک را نمیخواهی از دست بدی ، گفتم اینقدر دوستش داری؟
گفت نه، ی کمی بهش علاقه دارم ولی نه زیاد، گفتم خوب چرا نمیخواهی از دستش بدی؟
گفت شماها ما را درک نمیکنید!!!!
علامت سوالها تو سرم رژه میرفتند؟؟؟؟؟؟؟
گفت تو ازدواج کردی، گفتم خب معلومه ،من دو تا بچه ناز هم دارم.
گفت ما به سختی یک نفر را پیدا میکنیم که قبول کنه با هامون زندگی مشترک کنه.
گفتم آخه تو گفتی دوست پسرم،
گفت آره،( اونجا اغلب زندگی ها به روش cohabit یعنی بدون ازدواج و قید و شرط شکل میگیره.)
گفتم راضی هستی از این زندگی، گفت نه ،من هم دوست داشتم مثل تو همسر و بچه و ...میداشتم .ولی چاره ندارم.
اشک میریخت سخت، نخواستم اذیت بشه، گفتم باشه دیگه نمیخواد بگی، تاکسی اومد و رفت ، فرداش رفتم دانشگاه ، با چند تا از خانمهایی که همیشه مطالب زنان و خانواده را با هم صحبت میکردیم. گفتم شما از کی دچار این مصیبتها شدید؟
یکی از خانمها که اصالتا یونانی بود گفت ......
ادامه دارد
@fereshtehrouhafza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طبخ «سوپ علف» در غزه برای نجات از گرسنگی!
🔹یک بانوی فلسطینی ساکن شمال نوار غزه در سایه نبود مواد غذایی به سبب محاصره تحمیلی رژیم صهیونیستی، مجبور شد برای نجات خانوادهاش از گرسنگی، سوپ با علف طبخ کند.
@TasnimNews