7️⃣2️⃣ فرنگیس
تا غروب انتظار کشیدیم، اما نه گروه اول برگشتند، نه خبری از گروه دوم شد. دم غروب بود که به طرف آوهزین راه افتادم. بدجوری دلم گرفته بود. میخواستم سری به پدر و مادرم بزنم. وقتی به آنجا رسیدم، خواهرها و برادرهایم دورم را گرفتند. سیماولیلا از اینکه من به آنجا رفته بودم، خوشحال بودند و کنارم نشستند. دم در حیاط نشستیم. جبار و جمعه هم کنار پسرها مشغول بازی بودند. دم غروب، هوا سرخ بود. غمگین و دلگیر منتظر نشسته بودیم که دیدم از سمت جاده گردوخاک بلند شد.
آمبولانسی به سمت آوهزین میآمد. بهسرعت میآمد و میدانستیم حتمی خبری دارد. از جا بلند شدیم و با دلهره به آمبولانس نگاه کردیم که هر لحظه نزدیک و نزدیکتر میشد. وقتی رسید
ایستاد و رانندهاش پیاده شد. گردوخاک همه جا را گرفت.
مرد راننده، سر و صورتش خاکی بود. به نظر میآمد قیافهاش درهم و دمغ است. وقتی قیافهاش را دیدم، نفس در سینهام حبس شد. جلو دویدم و سلام و علیک کردم. مرد فقط سری تکان داد. دایی دیگرم حشمت جلو آمد و گفت: «بگو چه شده، مرد؟ تو بیخود این طرفها نیامدهای؟ بگو زودتر و خلاصمان کن.»
راننده آمبولانس با ناراحتی گفت: «خبر بدی دارم!»
وقتی این را شنیدم، پاهایم سست شد. همه با دلهره به راننده نگاه میکردیم. راننده ادامه داد: «شنیدم یک عده از شما رفته بودند دنبال جوانهای ده...»
مرد سکوت کرد. داییحشمتم تندی گفت: «ها، رفته بودند. همه منتظرشان هستیم، ولی هنوز خبری ازشان نرسیده.»
مرد چشم دوخت توی تخم چشمهای داییحشمت و این بار آرامتر از قبل ادامه داد: «همۀ آنها که رفته بودند... به ماشینشان که به طرف خسروی میرفته، بمب خورده و همگی توی ماشین شهید شده اند
هنوز حرفش تمام نشده بود که شیون و واویلا برپا شد. دنیا دور سرم چرخید. مردم حالشان از من هم بدتر بود. خاک ده به آسمان بلند شد. هر کس مشتی خاک برداشته بود و به سر میریخت. زنها با صدای بلند فریاد میزدند: «هی وا... هی وا...»
مردها دستهاشان را جلوی صورتها گرفته بودند و یکییکی روی زمین مینشستند. زنها روبهروی هم ایستاد بودیم و توی صورتمان میزدیم و شیون میکردیم : «هی وا... هی وا...»
هشت نفر از ده ما رفته بودند و حالا توی آن تنگ غروب، شیون بود و واویلا. شیونی به راه افتاد که سابقه نداشت. مردها و زنها صورتهاشان را میخراشیدند. موها را میکندند و دوردستها حلقه میکردند. از صورت همۀ زنها خون به راه افتاده بود. صورت بچهها هم خیس اشک بود. تمام مردم روستا، کنار چشمه، مثل ابر بهار گریه میکردند.
شانههای پدرم را گرفتم و کنار دیوار خانه نشاندم. دستهای مادرم را گرفتم و گفتم مادر به قربانت... مادر به فدای قلب مجروحت... خالوی عزیزم...»
صورتم را چنگ میانداختم. به سینه میکوبیدم و حسین حسین میگفتم. انگار شب عاشورا بود.
مردهای روستا کمکم به خود آمدند و بلند شدند. کدخدا رو به بقیه کرد و گفت: «باید برویم و جنازههاشان را بیاوریم.»
کدخدا اسمش مشهدی الهی مرجانی بود. مردم روستا خیلی قبولش داشتند. از صبح تا شب صدای قرآن خواندنش از خانه بلند بود. همیشه سعی میکرد با وضو باشد. برادرش هم بین مردهایی بود که رفته بودند.
یکی از مردهای ده گفت: «هر کس برود، کشته میشود...»
هنوز حرف از دهانش خارج نشده بود که داییام حشمت، با ناراحتی بر سرش فریاد کشید: «اگر همهمان را هم بکشند، باید جنازههاشان را برگردانیم.»
عدهای از عزیزانمان توی جبهه بودند و ما از آنها بیخبر بودیم. عدهای از پارههای تنمان کشته شده بودند و قرار بود عدۀ دیگری بروند تا جنازههاشان را بیاورند
خدایا این چه مصیبتی بود که گرفتارش شده بودیم. روستای ما یکباره داغدار شده بود. انگار دشمن آمده بود تا فقط آوهزین و گورسفید را نابود کند.
خواب به چشم کسی نمیآمد. شب، مردم ده جمع شده بودند کنار هم. هیچ کس آن شب غذا نخورد. همه در رفت و آمد بودند. وسیلۀ زیادی نبود. فقط گاهی ماشینهای عبوری بودند، یا تراکتور. مردم نمیدانستند باید چه کار کنند. مردها دوباره شور گرفتند. گروه اول که رفته بودند بجنگند، گروه دوم که همه کشته شده بودند و حالا گروه
سوم هم میخواست برود.
بعضی از مردها میگفتند: «تا حالا جنازهها دست دشمن افتاده، چون دشمن پیشروی کرده، چطور میشود جنازهها را آورد؟ بگذاریم شاید نیروهای خودی، جنازهها را آوردند.»
اما داییام حشمت و چند نفر دیگر میگفتند باید برویم دنبال جنازهها، یا مثل آنها میمیریم یا با جنازۀ آنها برمیگردیم. داییام میگفت: «میروم و جنازهها را میآورم. برای ما ننگ است جنازۀ عزیزانمان روی زمین بماند و دشمن به ما بخندد. برای ما بد است. خواب شب، خجالتی روز است.»
8️⃣2️⃣ فرنگیس
حرفهای کدخدا و داییحشمت اثر خودش را کرد. چند مرد، با یک تراکتور راه افتادند. پشت سرشان، صدای صلوات و دعای مردم توی دل شب بلند شد. دل داغدارمان دوباره منتظر
شد.
همۀ مردم، کنار خانهها به انتظار نشستند. همه جا تاریک بود. یک مدت سروصدای بچهها بلند بود، اما کمکم صدای آنها هم خوابید. بچهها همانجا روی زمین و کنار دیوارها به خواب رفتند. در میان سکوت بازهم
گاهگاهی، صدای روله روله و شیون و واویلا بلند میشد و انگار مردم دوباره یادشان افتاده باشد که چه بلایی سرشان آمده، همه شروع به شیون و زاری میکردند.
خاطرات داییام محمدخان، رانندۀ روستا فرمان، همان کسی که اولین بار با او به چم امام حسن رفتیم، و بقیه، یک لحظه رهایم نمیکرد. از یک طرف، شیون و عزاداری میکردیم و از طرفی باید خانه را برای مراسم آماده میکردیم. از طرفی هم انتظار میکشیدیم. پدرم اشک میریخت و به من نگاه میکرد. مادرم حال خوبی نداشت. مثل سایه شده بود. به یک گوشه خیره میشد، اشک میریخت و زیر لب اسم برادرش محمدخان را صدا میزد.
وسایل مراسم را آماده کردیم. چند تا از زنها، توی دل تاریکی مور8 میخواندند. در وصف عزیزانمان، با صدای غمگین ناله میکردند و شعر میخواندند. آسمانِ آن شب آنقدر سیاه و غمگین بود که هیچ وقت آن را اینطوری ندیده بودم. کنار چم نشستم. به آرامی شیون میکردم. یاد داییام محمدخان و دعوای آخرمان اذیتم می کرد
. انگار میدانست قرار است کشته شود و میخواست من زنده بمانم. هی خالو، هی خالو...
پدرم توی تاریکی دست روی شانهام گذاشت و بلندم کرد. نگذاشت به حال خودم باشم. برگشتم خانه که از دور تراکتور پیدا شد و شیون و واویلا هوا رفت. کِل میکشیدیم و فریاد میزدیم. انگار میخواستیم به دشمن بگوییم ببینید، عزیزانمان را آوردیم. ببینید، نگذاشتیم عزیزانمان روی خاک بمانند.
ادامه دارد...
سیاست های زنانه
#بمب_اتمِ_چشم_گفتن
🔖هرگاه خواستهای از #شوهرتان دارید و او به هر دلیلی (ولو بیجهت) با شما #مخالفت میکند به او با روی باز و #رضایت بگویید:
چون شما گفتی #چشم...
انجام نمیدهم😊
🔖 مردها ناخواسته شیفته و #عاشق چنین زنی میشوند.
🔖 و یقینا چنین مردی به #مرور، خواستههای چنین همسری برایش #ارزش پیدا کرده و در رفتار، او را #درک خواهد کرد.
🔖 فقط کمی #صبوری میخواهد😊
```````
🌿🌾⚘🍒🍁🍁
#یک_محیط_کاملا_خصوصی
فضای رابطه دو نفره تان
یک محیط کاملا خصوصی است
نباید همه اش را عمومی کنید
آدم هایی که درکشان از رابطه
تنها قربان صدقه رفتن و عشقم و عزیزم است
آنهایی که منتظرند تا از طرف مقابلشان
نازکتر از گل بشنوند
بعد تند و تند پست ها و تصاویر پروفایلی که میگوید
آی مردم من از زندگی خسته ام
فلانی به من گفت بالای چشمانت ابرو
کمی خود داری و صبر را یاد بگیرید
تصویر پروفایل شما را کسانی که
حتی فکرش را نمیکنید میبینند
افرادی که منتظر فرصتند تا وارد حریمتان شوند
پس دلخوری های پیش آمده در
محیط خصوصی تان را در بوق و کرنا نکنید!
```````
🌿🌾🍁🍒⚘🌱🍁
#ایده سوپرایز#تولد
می تونید از در خونه ک وارد میشن فلش بزنید و راهنماییش کنید به محل جشن…رو فلش ها متن بنویسید دورش قلب بذارید…
میتونید هدیه بگیرید و بفرستید محل کار ش که غافلگیر بشه.
میتویند دوستاش رو دعوت کنید بدون اطلاع خودش که وقتی اومد غافلگیر بشه .
عکساشو ببرید چاپ کنن بچسبونید به یخچال یا در و دیوار یا ریسه بکشید روی دیورا و عکس ها رو با گیره چوبی بهش آویزون کنید .
می تونید یه جعبه درست کنید و به سن شوهرتون دلیل دوست داشتن بنویسید و تو جعبه بذارید مثلا ۲۷ دلیل برا دوست داشتنت.
میتونید باندو رقص نور اجاره کنید و بعد خانواده و ها دوستان رو جمع کنید و یه شب دور هم شاد باشید .
میتونید یه روز قبلش وقتی شب شد و همسرتون خوابید پاشید رو میزو تزیین کنید و کادوش رو بذارید روی میز که وقتی صحب بیدار میشه و میبینه خوشحال بشه .
میتونید اتاق خواب رو تزیین کنید و لباس هایی که دوست دارد در شب تولدش بپوشید.
میتونید تو رستوران یه میز رزرو کنید و با گل و بادکنک بدید براتون تزیین کنند بعد یه نامه بفرستید محل کار همسرتون و برای شام رسما دعوتش کنید اونجا
میتونید از جلوی در شمع بچینید تا جلوی میز و که کیک و کادو ورو روش تزیین کردید .
میتونید با شمع و گل یه قلب بزرگ روی میز تولد درست کنید و رو زمین البته اگه سرامیکه باشمع بنویسید تولدت مبارک.
میتونید خونه رو بادکنک آرایی کنید ، و با شمع و ریسه چراغونیش کنید و بعد چراغ های خونه رو خاموش کنید تا وقتی اومد و در رو باز کرد ذوق زده بشه
میتونید یه میز شام تولد مفصل با غذاهایی که دوست داره یا انواع فینگر فود و خوراکی براش بچینید . اگه همسر شکمویی دارید حتما خوشحال میشه بخصوص که کادو رو همون جا سر شام بهش بدید . بعد از شام با کیک و چای با هم خوش باشید
میتونید تو ی کافه هایی که تولد میگیرن Vip رزرو کنید و با کلی بادکنک و گلبرگ و شمع اونجا را تزیین کنید و دوستان همسرتون رو دعوت کنید چون بعد از ازدوج معمولا رابطه مردان به دوستانشان کمتر میشود حتما از دیدن همه آنها کنار هم خوشحال خواهند شد.
عکس همسرتان را روی پازل بزرگ یا تی شرت یا روی لیوان چاپ کنید و یک هدیه خاص و منحصر بفرد در شب تولدش به او بدهید
🌿🌾🌾🍒🍁🌱🌱⚘
❌❌رایجترین اشتباهات زن و شوهرها در زندگی مشترک
#اشتباهات_خانومها
◀️کنترل کردن شوهر: زنانی که مثل جاسوس به شوهر خود نگاه میکنند و منتظر هستند شوهر یک لحظه نباشد و فورا شروع به جستوجو در گوشی، کیف و لباس او میکنند، چرا به خوشبختی امیدوارند؟
◀️شوهر را مثل کودک دیدن
◀️احترام قائل نشدن برای اوقات تنهایی مرد: تمام مردان به لحاظ روانی به اوقاتی برای خلوت و تنهایی خود احتیاج دارند.
◀️توهین و بی احترامی کردن به شوهر در جمع
◀️وقتگذرانی بیش از حد با دوستان: ارتباط با دوستان تاثیر خوبی بر روحیه فرد دارد، اما اگر بیش از حد باشد، تعادل زندگی را به هم میریزد
◀️پرسیدن اینکه به چی فکر میکنی؟ این هم یکی از سوالات پوچی است که برخی زنان خیلی زیاد از شوهر خود میکنند و هرطور شده هم به دنبال شنیدن یک جواب قانع کننده هستند.
◀️صحبت نکردن درباره مشکلات: برخی زنان موقع بروز مشکل در زندگی مشترکشان، حرفی نمیزنند و با سکوت یا بغض، انتظار دارند شوهرشان حدس بزند مشکل چیست!
◀️توجه نکردن به آراستگی
◀️غرغر کردن دائمی و انرژی منفی دادن
🌿🌾🍒🍒⚘🌱
#نکته
و مرحله آخر !
کسی که تجسس کرد ، تابلو کرد که فهمیده و بعد سریع به خانواده ها هم گفت .... دیگه باهاش حرفی ندارم من ... باید بره پیش یه مشاور متخصص تا در صورت امکان فقط نذاره زندگیتون از هم بپاشه !
مردی که بدونه دستش برا همه فامیل رو شده چیزی برای از
دست رفتن نداره .. باید از اون بترسید ❌
✳️✳️✳️ پیشگیری بهتر از درمانه ! یادتون نره ... سعی کنید دقیق درک کنید که رفتار شما چقدر میتونه در زندگیتون تعیین کننده باشه 💐
```````
🌿🌾🍁🍁⚘🌱
👸 #سیاست
⛔️ اگرهمسرت به تفریح با دوستاش یا کوهنوردی یا به عبارتی از مجردی گشتن لذت میبره
اصلا اصلا اصلااااا مخالفت نکن
چون همین یه مورد تیشه به ریشه زندگیت میزنه و باعث میشه بعدا شروع کنه به دروغ گفتن و تنفر از تو
سعی کن تفریحاتشو بپذیری تا به، با درک بودن و منطقی بودنت پی ببره
```````
🌿🌾🍁🍁🍒⚘🌱
#نکته
و مرحله آخر !
کسی که تجسس کرد ، تابلو کرد که فهمیده و بعد سریع به خانواده ها هم گفت .... دیگه باهاش حرفی ندارم من ... باید بره پیش یه مشاور متخصص تا در صورت امکان فقط نذاره زندگیتون از هم بپاشه !
مردی که بدونه دستش برا همه فامیل رو شده چیزی برای از دست رفتن نداره .. باید از اون بترسید ❌
✳️✳️✳️ پیشگیری بهتر از درمانه ! یادتون نره ... سعی کنید دقیق درک کنید که رفتار شما چقدر میتونه در زندگیتون تعیین کننده باشه
```````
☘🌿🌾🍁🍁⚘
#روش_انتقاد_کردن
وقتی میخواهید از نامزد یا همسر #انتقاد کنید؛ ابتدا از چند ویژگیِ #مثبت همسرتان تعریف کنید!
سپس موردی که میخواهید #نقد کنید را عنوان کنید.
اینکار درصد بالایی از گارد گرفتنِ بیجهت یا لج بازی همسرتان را #کم میکند
`
☘☘🌿🌾🍁🍁🌱
🍃🌸
✴️ اعتماد، یک امر قراردادی نیست که بیا من به تو اعتماد کنم، تو به من اعتماد کن. این طوری نیست.
💢 اعتماد را باید جلب کرد.
🔺با خوبیِ عمل،
🔹با رعایت اخلاق،
🔻با رعایت آداب،
🔸با رعایت حدود موازین شرعی.
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
👌می توانیم با #نیت خوب همه امور روزمره را الهی کنیم ...
▪️قال رسول الله صلی الله علیه و آله : يَا أَبَا ذَرٍّ لِيَكُنْ لَكَ فِي كُلِّ شَيْءٍ نِيَّةٌ صَالِحَةٌ حَتَّى فِي النَّوْمِ وَ الْأَكْل
🔸رسول خدا صلی الله علیه و آله: اى ابوذر! بايد در هر كارى انگيزه اى نيكو داشته باشى، حتى در خوابيدن و خوردن.
📚اعلام الدین/ص195
📚عين الحياة (مجلسی)/ص38
📚مکارم الاخلاق (طبرسی)/ص464
🌿🌾🍁⚘🌱
🍃🌸
یک زن از غیرتی شدن همسرش بینهایت لذت میبره
منتها این غیرت درصورت بیرونی بودن فقط واسش لذت بخشه
یعنی غیرت شما از شر نگاه دیگران باشه نه از شک بی مورد شما به او
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
📌شیک بپوشید
سعی کنید وقتی میرین خونه ی مادر شوهرتون یا کلا خونه فامیل های شوهرتون بهترین لباس هاتون رو بپوشین
حتی اگه باهاشون خودمونی هستین ،یه جوری برین انگار دارین میرین مهمونی جایی که خیلی تعارف دارین
اینجوری مثل مهمون ها باهاتون برخورد میکنن و حسابی هواتون رو دارن #احترام خودتون میره بالا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
💕آقایون و خانمها "اتاق خواب" خیلی مهمه، 👈🏼دست کم نگیرید!
#حیا را در اتاق خواب کناربگذارید .
💞تثبیت و مراقبت از #عشق شما در #اتاق_خواب است.
💕محل خوابتان باید مقدس باشد.
نه فقط به خاطر ارتباط جنسی، چون شما در اتاق خواب در کنار هم آرام می گیرید.
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
⛔️هر دو بدانیم از امروز تیکه انداختن ممنوع
این رفتار مزخرف رو از زندگیتون دور کنین 😊
یکی از ناعادلانه ترین رفتارها در یک رابطه عاشقانه حرف زدن با "کنایه" است.
صحبت کردن از روی دلخوری...
این که در حرفهایت نشان دهی ناراحتـــی اما دلیلش را نگویی…
این که با رفتارت طرف مقابلت را وادار کنی بارها و بارها از خودش بپرسد مرتکب چه گناهی شده و دلیل این همه دلسردی چیست؟
و جوابی نداشته باشد.
یعنی او را به تنهایی متهم کنی
برایش حکم صادر کنی
و فرصت دفاع کردن را از او بگیری …
یادمان نرود
نه زندگی صحنه نمایش است …
و نه ما بازیگران پانتومیم هستیم!
در یک رابطه باید همه چیز را واضح فهمید و درست فهماند
دوست داشتن را …
محبت را …
شادی و غم را
و قهر و دلخوری را …
پس روراست باشیم و از عکس العمل ها نترسیم
اگر قرارمان به "ماندن" است.
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
یه واقعیتی هست و اونم اینه که مردها ذاتا دوست دارن که از زنشون #حمایت کنن
هر چی بیشتر اعلام نیاز کنین و ازشون در موارد مختلف بخواین که کاری واستون انجام بدن، اونها هم بیش تر بهتون توجه میکنن و اون وقت شما بیش تر در موضع یه زن لطیف و خانوم قرار میگیرین.
❌از واژه هایی مثل:
بلدم
خودم میتونم
نمیخوام و...
به شدت دوری کنین "
بارها گفتیم و بازم میگیم که اجازه بدین که ازتون حمایت کنن چون مردها ذاتاً حمایت کننده به دنیا امدند ... نه تنها با این کار چیزی از ما کم نمیشه بلکه این کار ما احساس خوبی رو به اونها میده و این احساس خوب به زندگی خود ما برمیگرده...
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
📌درخواست کنید شکایت نکنید
شکایت بر گذشته تأکید میکند و موجب ناامیدی میشود چون گذشته را نمیتوان تغییر داد.
اما درخواست کردن بر خواستهی شما انگشت میگذارد، به رفتارهای آتی اشاره میکند و برای بهبود حال، راهحلی پیشنهاد میکند.
گاه شکایتها بهصورت سؤال مطرح میشوند.
از «چرا نمیتونی...؟»ها پرهیز کنید.
جملههایی از قبیل «تو باید فلان کار رو میکردی!»
هم نوعی شکایت کردن است.
اما درخواست، سؤالی واقعی است که پاسخی واقعی میطلبد. مثلاً :
«مایلی این کاری رو که من دوست دارم با هم انجام بدیم؟»
سؤالی است واقعی که ممکن است پذیرفته شود، رد شود یا به بحث گذاشته شود.
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
گفتن جمله ي "معذرت ميخوام"هم درست مثل جمله ي "دوستت دارم" اندازه و جاييي دارد!
از به زبان اوردنش نه خيلي اجتناب كنيد و نه بيش از حد استفاده كنيد!
اگر بيشتر از حد معمول،بابت كارهاي نكرده عذربخواهيم كاملا محسوس خودمان را به دست خودمان گناهكار كرده ايم!
و اگر هم بابت كارهاي خطايي كه كرده ايم عذر خواهي نكنيم
قطعا ادمهاي زيادي را در راهِ اين خودخواهي و غرور از دست ميدهيم!
اشتباه از هركسي ممكن است سر بزند!
اما مهم اين است كه براي جبرانش چه كاري انجام دهيم!
خيلي از اطرافيان ما تنها منتظر يك عذرخواهي از سوي ما هستند تا راه را براي برگشتمان بازكنند و دلشان صاف شود!
و با همين يك جمله ي ساده و استفاده ي به موقع از آن ميشود هزاران رابطه را زنده كرد!
پس ازگفتنش هراس نداشته باشيد!
چراكه نگفتنش ميتواند ضررهاي بيشتري را بار اورد!
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
📌 عامل بسياری از بيماری ها در ارتباطات ما ويروسها هستند.
دقت كنيد كدام ويروس در كالبد رفتارهای شما نهفته است، شناسایی كنيد و سريعا برطرف كنيد؛ اين يک گام اساسی در جذابيت اجتماعی است. البته اگر تمايل داريد در #ارتباطات اجتماعی فردی جذاب باشيد
۱. نصیحت تکراری
۲. تذکر مداوم
۳. سرزنش
۴. منت گذاشتن
۵. مقایسه کردن
۶. جرو بحث کردن
۷. برچسب منفی زدن
۸. پیش بینی منفی (نفوس بد)
۹. گله و شکایت مداوم
۱۰. متهم کردن
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
📌 علائمی حاکی ا
ز کمبود محبت داشتن در زن ها:
● تحریک پذیری و تند مزاجی
● مشغله های تعصب آمیز و افراطی
● عصبی بودن
● پرتوقع بودن
● خستگی مزمن
● کم اشتهایی یا پرخوری
● افسردگی
● سرد مزاجی جنسی
● بی تفاوتی احساسی
● پناه بردن به مواد مخدر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
📌 تحت تاثیر تجملات زندگی اطرافیان خود قرار نگیرید
🎀خانه و زندگی خود را همان طور که هست دوست داشته باشید و از همسرتان تقاضاهایی فراتر از توان و قدرت مالیاش نداشته باشید.
🎀در مقابل به همسرتان کمک کنید تا هر ماه پس انداز هر چند اندکی ذخیره کند و از طرف دیگر او را تشویق کنید تا به افراد نیازمند و فقیر کمک کند.
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🍃🌸
براي خوشبخت بودن در يك رابطه لازم است هر روز پيام #مثبت دريافت كنيد.
بيان جملاتی نظير :
💞دوستت دارم
💞دلم برايت تنگ شده
💞احساس خوبی به من ميدهی
💞يا خريد يك هديه
میتواند عشق را شعلهور كند.
فراموش نكنيد مردان بيش از زنان به شنيدن اين مسايل نياز دارند
در ميان زوجهايي كه زنان به همسرشان ابراز احساس نميكنند، ميزان طلاق 2 برابر است.
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🌿🌾🍁🍁
🍃🌸
💞هرگز زنت را تحقیر نکن!
چون بار بیماری اش را سالها باید به دوش بکشی.
💞هرگز به زنت بی اعتنایی نکن!
چون سالها باید بی توجهی اش را تحمل کنی.
💞هرگز به زنت پرخاش نکن!
چون سالها سکوت مرگبارش را باید طاقت بیاوری.
💞هرگز از محبت به روح او غافل نباش!
چون سالها باید در بستری سرد بخوابی.
💞هرگز او را مقابل دیگران کوچک مکن!
چون به بزرگی یاد کردن از تو را فراموش میکند.
💞هرگز نقص هایش را بازگو نکن!
چون از تو در نهان متنفر خواهد شد.
💞هرگز انتقاد و شکایت او را مسخره نکن!
چون از تو برای همیشه ناامید میشود.
💞هرگز به رویاهایش نخند!
اگر نمیتوانی براورده شان کنی
چون یا افسرده میشود و اگر شهامت داشته باشد خودکشی میکند.
💞هرگز زنت را اسیر خانه و فرزند نکن!
چون اینگونه او را بیصدا کشته ای و فقط قانون تو را مجرم نمیداند.
💞خود را با زنت برابر بدان ..
در همه چیز. وگرنه فرقی با یک زندانبان نخواهی داشت.
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🌾🍁⚘