_چرا خب؟ باهاش قهری؟ + نوچ من بدم میاد از قهر کردن چرا باید باهاش قهر باشم؟ ما مگه چه نسبتی داریم باهم که بخوام باهاش قهر باشم؟ _ پس چرا اینطوری ای باهاش؟ +چطوریم؟ فقط خوشم نمیاد ازش!جرمه؟ _از چیش خوشت نمیاد؟ +از اخلاق و رفتار هاش. _چرا به این خوبی + خب من خوشم نمیاد؛ اره این دختر همونیه که کلی شب کنار هم با فیلم میگذروندیم ولی الان این تغییر کرده این خیلی تغییر کرده. البته... خب شایدم من تغییر کردم:)! _ببین تو خیلی جو گیری با یکی که دوست میشی هی رفت و آمد میکنی همون اول... +ما چندین سال باهم دوست بودیم تا رسید به اینجا که باهم... _خب این همون آدمه +چرا من میدونم الان اینطوریه بازم تکرار میکنم میدونم به خاط سنه شاید بزرگشه درست شه این آرزومه چون میتونم دوباره باهاش ارتباط بگیرم. #منومدرسه

_تا دیروز داشتیم میگفتیم خلقیات(فلانی) پسرونه تره یا... حالا جابه‌جامون کردن آوردنم پیش اهم(اسمش) که کلا ما دوتا متضادیم فکر کن اون آرمی کیوت پسند با کلی جیگیل بیگیل و پنجاه ها مداد و خودکار و پاکن صورتی و بنفش اونوقت من با یه جایمدادی کوچیک دوتا خودکار و مداد پاکن. ببین من لمــ.سی هستم ولی نه با هر کسی من روم اونوره کلا نمیدونم زندس یا مرده ولی اون چسبیده به من و تلاش داره نوشته های مورچه ایم رو هم بخونه! دستای گوگولی مگولی با انگشتای کوتاه در مقایسه با دستای من، شبیه به فیل و فنجانه:/ کفشای خرسی با جوراب کیتی دار و من با پوتینی که انگار اومدم سربازی😂. کتابش پر از خط های رنگی رنگی و پاستیلی و کتاب من که پره از نقاشی ها و خط خطی ها و چهره های معلما😐. خوراکی های نامعلوم و ساق طلایی🚶🏻‍♀. صدای نازک و دخترونه و منی که عَروده(نمیدونم‌چه‌طوری‌نوشته‌میشه) میکشم🗿. اروم و لطیف از گوشه‌ی نرده میگیره میاد پایین بعد من دست تورو میگیرم مثل وحشیا از اون بالا میپریم پایین💩🤲. من چیکار کنم با این؟ +تنها روشی که میتونم واست داشته باشم اینکه خودتو از پنجره بندازی پایین. #منومدرسه

معلم:شانس آورد غایبه وگرنه تصمیم داشتم خفش کنم! باید ببریمش بالا کوه پرتش کنیم پایین! + کوه دماوند خوبه خانوم؟ _نه اون کمشه کوه اورست خوبه! #منومدرسه

_کاری نداره که یه قابله بدید منم میام واستون آهنگ میزنم! +قاشق و ملاقه چی میخوایی؟ماهیتابه هم هست. #منومدرسه

(یه‌خانومه‌اومده‌بو‌دمثل‌همیشه‌چرت‌و‌پرت‌بگه)_یه صلوات بفرستید شیطون بره بیرون از کلاس. +الهم.... -میگم صلوات فرستادیم چرا پس بیرون نرف؟(خطاب‌به‌خانومه) #منومدرسه

(دبیرعربی)_چرا انقدر ذهناتون خرابه؟ اون توی عربی یچیز دیگست میشه... #منومدرسه

_خودم فردا میبرمش تو توالت خفش میکنم عینکشم به عنوان یادگاری میزارم رو قبرش. +لعنتی. #منومدرسه

_من شمارو جا به جا میکنم که حرف نزنید!😏 +خبر نداره پیش هر کی ببردمون باهاش اوکیم بازم حرف میزنیم🗿! ...... _الان بچه هایی که شلوغ نیستن رو من به خاطر شلوغا جا به جاشون کردم الان میدونم دارن تو دلشون بهم فوش میدن مخصوصا تو خانوم ریحون(در حقیقت اسمم) ولی من حلالتون میکنم. -داداش تو حلال کنی؟!:/// #منومدرسه

_she is fat. +عفت؟! عفت کیه؟ _عفت رو از کجا آوردی؟ #منومدرسه

_شماهم از این ها مصرف میکنید این... +عه عه عه آنا ببین تو ان مصرف میکنی من میگم تو معتادیییی ترک میکنی یا ترکتتتت کننمم؟؟! #منومدرسه

_تو اون دوران ما انسان ها همه آگاهیم مثلا من زن میدونم که برای چی باید حجاب بگیرم و میدونم که حجاب برای اینکه وقتی یکی من رو میبینه منحرف نشه... +منحرففف؟ داداش این در کلاسو باز کردن با اینکه با حجاب بود ما قیافه و هیکلشو دیدیم منحرف شدیم بعد داره میگه من حجاب میگیرم که یکی منو دید منحرف نشه؟:/// #منومدرسه

_میخوام باهات حرف بزنم! _آممم باشه... . _افسردگی بعد از اخراجی گرفته؟! . _ببین نباید این کارو میکردی!فکر کنم دیگه الان کامل درک میکنی که چرا ازت دور شدم اون آدم دوستی نیس؛ ببین تو شاید نمره هات همه 10و 6 و 15 باشه ولی تو هوشت زیاده خیلی خیلی زیاد! ببین آخرین حرفم اینکه تو حیفی!... حالا میتونی بری ساعت‌ها و روزها بهش فکر کنی تا متوجه‌ی این حرفم بشی! #منومدرسه