💬7
֎📋 #عکس_نوشته 19 ۩֍
💌 #اثرگذاری_والدین 👨👩
🔷فرزند یک آدم زورگو، به ندرت زورگو میشود!
چون بدی پدرش را دیده و نمیخواهد مثل او بشود... 😥
📜 @Fetrat_Base📜
┗🔅▬▬▬►🌟┛
📃۩2️⃣6️⃣3️⃣۩
💬 8
📚 #داستان_کوتاه 1
🔆 #هدیه_خدا 💕
💠 پنجره اتاق را باز میکنم و منظره بیرون را مینگرم، آسمان، آدم ها، و درختی را که خانواده کوچکی در لابه لای شاخ و برگ هایش لانه کرده اند....
🐣جوجه کوچولویی که قرار است به زودی سر از تخم بیرون بیاورد،
و پدر و مادری که مشتاقانه انتظار دردانه شان را میکشند.
لبخندی میزنم
یاد گنجشک خودم می افتم
هیچ گنجشکی به شیرینی او نیست...👶🏻
6 سال پیش بود، که به دنیا قدم گذاشت.
درست در همچین روزی...
آری، در همچین روزی خوشبختی من و پدرش را تکمیل کرد.
6 سال زندگی گذشته، مثل برق از جلوی چشمانم میگذرد.
🔅باز هم لبخند میزنم...
آری، خداوند، مرا برای آرامش آفریده. حتی در متن تمامی طوفان های روزگار...
🌪طوفان هایی که میخواستند مرا به آتش بکشند،
اما سرانجام، دریایی شدند بر آتش درونم
و قلبی سرشار از او و خالی از غیر...
نگاهم را بر در و دیوار خانه می اندازم.
روی قاب عکسش توقف میکنم.
امیدم...گنجشککم
زود پر زد و رفت
زود خدایی شد...
قاب عکسش را برمیدارم. نوازشش میکنم.
🔹_همه میگن تو مُردی
ولی من باور ندارم مامانی.☺️
یادته روزی که ازم پرسیدی آدما وقتی میمیرن چی میشه؟
بهت گفتم: آدما نمیمیرن. فقط از دنیا میرن یه جای دیگه
تازه اونجا خیلییی هم بهتر هست!🙂
اره...حالا تو رفتی جای بهتر... و من موندم اینجا
وقتی رفتی زیر و رو شدم
هرچی کفر و کثیفی بود تو وجودم زد بالا...
از زمین و زمان طلبکار بودم
تو رو طلبکار بودم!
آخه فکر میکردم تو برای منی...
غافل از اینکه من و تو و هممون واسه یکی دیگه ایم...
همونی که فتبارک الله احسن الخالقین هست...💞
⚜خلاصه میخوام بسازم مامانی... حسابی اون طرف جای خودمو بسازم و بعد هر وقت که خدا اراده کرد بیام....
راستی..
تولدت مبارک ❤
📜@Fetrat_Base📜
┗🔅▬▬▬►🌟┛
📃۩2⃣6⃣4⃣۩
💬 9
🎶صدای فرهاد، که تازه از خواب بلند شده است، خلوتم با امید را میشکند،
تازه یادم می آید که میخواستم او را بیدار کنم!
🔸_سلااااام صبح عالی، متعالی!
با دیدن قاب عکس امید در دستان من، غم چهره اش را میپوشاند.
🔸_صنم... هنوز منو نبخشیدی؟
🔹_از چی حرف میزنی؟
🔸_از 2 سال پیش... از اون تصادف...
🔹_فرهاد جان، عزیزم، قبلا زیاد در اینباره حرف زدیم.
امید، هدیه ای بود برای زندگی ما. امانت بود. 6 سال بعد صاحبش خواست امانتش رو پس بگیره....
تقصیر تو نیست. اون تصادف فقط یه اتفاق بود...تو نباید خودتو سرزنش کنی عزیزم.
دستانش را بر روی صورتش میگذارد. شانه های قوی مردانه اش میلرزد.
🔸_ولی...ولی...من خودمو مقصر میدونم صنم
صنم من پسرمو میخوام... پاره تنم رو میخوام... مگه نمیگی امید هدیه بود... آخه خدایا رسمشه؟
مگه هدیه رو پس میگیرن؟
به سمتش میروم. آرام آرام کمکش میکنم تا بلند شود و بر روی ویلچر بنشیند.
🔹 لبخندی میزنم و با اخم میگویم:
قربونت برم خدا، عجب بنده هایی داریا... چرا فکر میکنن قراره همیشه همینجا توی دنیا بمونن؟
میدونی چیه فرهاد
معنی مرگ رو به ما اشتباه یاد دادن. اونی که مُرده، ما آدمایی هستیم که قلب هامون بوی گند گناه گرفته...
اصلا میدونی، مرگ یعنی برگشتن به اصل!
یعنی زنده شدن!
فرهاد را به سمت آشپزخانه هدایت میکنم. میگوید: نمیخواد... خودم میتونم بیام.
با دیدن صبحانه ای که روی میز کوچک دونفره مان چیده ام را که میبیند، میگوید:
🔸_به به، شرمنده کردید مارو!!
نگاهی به اطراف خانه می اندازد و ادامه میدهد:
از ساعت چند پا شدی این همه کار کردی؟
الان ساعت هشته صبحه هاااا
از اینکه حس و حالش عوض شده بود خوشحال میشوم.
🔹با ذوق میگویم:
حالا کجااااشو دیدی!! امروز سوپرایز داریم
🔸_سوپرایز؟ جوووون، من عاشق سوپرایزم. پس بگو چرا از کله سحر بیدار شدی!
کمکش میکنم روی صندلی بنشیند. ویلچر را جمع میکنم و کمی آن طرف تر میگذارم.
ابروهایم را بالا میاندازم و میگویم: نمیخوای نون بخوری؟ و به نان هایی که روی میز چیده شده است اشاره میکنم
💭با تعجب و نگاه عاقل اندرسفیهانه ای میگوید:
عجب...
این همه چیز روی میز هست، تو فقط نون رو دیدی. حالا یه معما طرح میشه... چرا نون هارو اینجوری چیدی رو میز؟
اصلا مگه من غولم این همه نون بخورم؟
😉چشمکی میزنم و میگویم: امممم، خب شاید مثلا زیر نون ها یه چیزی قایم شده باشه
البته شااااااید ها!
کاوشگرانه به نان ها نگاه میکند. خب... ببینیم چی اینجا...
🔅سکوت مطلق در خانه فریاد میزند. به برگه های دستش خیره شده و پلک نمیزند...
نگاهم میکند. نگاهش میکنم... از برقی که در مردمک چشمانش است، دلش را میخوانم. مثل همیشه...
🔸_صنم... صنم... نمیدونم چی بگم...
ازکجا فهمیدی؟
کِی رفتی آزمایش؟
لبخندی میزنم و در سکوت، چشمم را به چشمانش گره میزنم...
دوباره به برگه های دستش نگاه می اندازد:
🔸__خدایا شکرت...
خدایا دمت گرم... خیلی باحالی...
همین چند دقیقه پیش گفتم هدیه ش رو پس گرفت، الان...
راستی دختره یا پسر؟
اصلا اسمش رو میذاریم هدیه
هدیه خدا...💕
📜 @Fetrat_Base📜
┗🔅▬▬▬►🌟┛
📃۩2⃣6⃣5⃣۩
💬 9
📋 #اصول_رفتاری 1 ۩֍
💝بسم الله الرحمن الرحیم💝
سلام و خداقوت به همگی شما دوستان همراه ؛👋
✳️ از امروز مباحث بانوی دوست داشتنی را بصورت روزانه ولی کوتاه و مختصر و مفید در خدمتتان هستیم👇
✴️اولین موردی که اطرافیان یک بانو ، از بانو می بینند 👘 پوشش اوست...
✳️نمی دونم میدونید یا نمی دونید...👈
⚠️ ولی کسی که نتونه خودش را کنترل کنه🅰️... 🅱️نمیتونه اسرار و رازهای دیگری را حفظ کند...❌ پس فرد قابل اطمینانی نمی تونه باشه!⚠️
✳️دومین مورد لطافت است...◀️ همان زیبایی هایی که مردم از یک بانو میبینند و میگویند چقدر ناز و جذاب و توی دل برو هست... 😮✅
راه رفتن و این موارد اولین گام است (ادامه دارد...)
📜 @Fetrat_Base📜
┗🔅▬▬▬►🌟┛
📃۩2️⃣6️⃣6️⃣۩
💬 10
📋 #اصول_بروزمحبت 1 ۩֍
🔆درباره ی بروز محبت و نیازهای اصلی بانوان در جلسات قبلی در 📣کانال آرشیو مطالب #بانوی_دوست_داشتنی توضیحاتی دادیم... 🔙ولی با یک یادآوری شروع می کنیم:⬇️
🚺بانوان سه دسته نیاز اصلی دارند... 👈
1️⃣🔆اول نیاز به تکیه گاهی دارند که به آن تکیه کنند،
🔅 از او حمایت ببینند و در کارها همراه بانو باشند...
🔅 این نیاز اول بانوان است : #تکیه_گاه_طلبی!
2️⃣🔆دوم نیاز ... #توجه_طلبی ...
🔅 مورد دید اطرافیان خود قرار گرفتن است...
🔅 بانوان در جلب توجه و نیاز به پسندیده شدن خیلی خیلی درگیری فکری دارند...
🔅می خواهند که دیده و شنیده شوند و برای همین دست به اقداماتی می زنند که این توجه و #پسندیده_شدن را دریافت کنند...
3️⃣ 🔆و نیاز سوم... نیاز به محبت است..
🔅نیاز #محبت_طلبی..
که بگذارید جزییات را در روزهای بعد با جزییات بیشتر توضیح دهیم...
📜 @Fetrat_Base📜
┗🔅▬▬▬►🌟┛
📃۩2️⃣6️⃣7️⃣۩
💬 11
📋 #اصول_باوری 1 ۩֍
✳️این اصل به بانوان یادآوری می کند که👈 چه ویژگی های منحصر به فردی دارند...⬇️
♻️مثل اینکه بانوان به خاطر نوع خلقی که دارند، استخوان بندی ظریفتری نسبت به آقایان دارند....✅
✴️باور به تفاوتهای بین خوشان و جنس مخالفشان(آقایان) را #اصول_باوری می گوییم...😮✅
⚠️این گام اول شناخت است..
👈یعنی #خودشناسی بانوان از خودشان و
👈سپس شناخت تفاوتهای بین خودشان با جنس مخالفان...⚠️
✳️1️⃣اولین باوری که بانوان باید به آن شناخت بیآبند چیست؟!: 👈باور به ...🔶 لطیف و ظریف و احساساتی بودنشان است...
(ادامه دارد..)
کانال اصلی#فطرت:
🆔http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358
کانال آرشیو #بانوی_دوست_داشتنی:
🆔http://eitaa.com/joinchat/1825374226Cf2b5a6f9a4
📜 @Fetrat_Base📜
┗🔅▬▬▬►🌟┛
📃۩2️⃣6️⃣8️⃣۩
💬12
֎📋 #بیانات_استاد_زکریا 8 ۩֍
🍃#گربهو_جوجهو_امربه_معروف🍃
✳️یکی از بچه ها جوجه ای 🐥داشت.
یک روز گربه ای می خواست این جوجه را بگیرد ؛ 🐥🐱
یک نفر رسید و مانع این کار شد. ❌
⁉️از آن بچه سوال کردم، چه قدر خوشحال شدی که این آقا نگذاشت جوجهی تو را گربه بگیرد؟🤔
گفت :خیلی😌
👈 بعد به او گفتم : #شیطان، مثل گربه است و انسان ها هم مثل آن جوجه تو هستند👹🐥
و افرادی که #امربه_معروف و #نهی_از_منکر می کنند ، مثل آن آقایند که نگذاشت گربه، جوجه تو را بگیرد. ✅
💎خدا هم صاحب انسان ها است.💎
❇️تو وقتی امر به معروف و نهی از منکر کنی و یک نفر را از گناهی نجات بدهی، مثل این است که جوجه ای را از دهان گربه ای کشیده باشی! ✅
⚠️انسان، هر کسی را که از دست #شیطان نجات بدهد، پیش خدا آن ارزشی را پیدا می کند که آن کسی که آن جوجه را نجات داد. ⚠️
🔆👈اینها درسهایی است که خدا از طریق اعمال و رفتار او به انسان می دهد که نباید امر به معروف و نهی از منکر را آسان بشمارد.👌
⚠️ بچه را باید به امر به معروف و نهی از منکر کردن عادت بدهند.
👈چون وقتی که خدمت گزار بشود، بزرگ هم که شد ، خدمت گزاری خودش را حفظ خواهد کرد.✅
🌹استادهادی زکریا🌹
✅کانال اصلی#فطرت:
🆔http://eitaa.com/joinchat/1830486034C0973355358
✅کانال #مشاوران_فطرت:
🆔http://eitaa.com/joinchat/1832845330Ce044c5f99d
📜@Fetrat_Base📜
┗🔅▬▬▬►🌟┛
📃۩2⃣6⃣9⃣۩