eitaa logo
فیضیه - در انتظار انتقام سخت
295 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
13.3هزار ویدیو
48 فایل
کانال اختصاصی روزنامه فیضیه - برای ارتباط با ادمین پیام خود را به @hakimi بفرستید
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️چرا دولت محرم است و مجلس نامحرم؟! اخيرا تنظیم کنندگان قرارداد ایران و چین می گویند طرف چینی خواسته است که قرارداد محرمانه بماند این چه قراردادی است که دولت پر از جاسوس حق دارد بداند ولی مجلس شورای اسلامی که نمایندگان مردم هستند حق ندارد؟! اگر از درز موادی از آن نگران هستند خوب است در جلسه غیرعلنی بررسی شود. مطمئن باشید افرادی که قبلا اسرار کشور را منتقل کرده اند همه مفاد این قرارداد هم منتقل کرده اند. @feyziehnews
✅ آقای قالیباف! نگذارید مجلس شورای اسلامی در ته امور قرار گیرد! 🔹دولت روحاني هر قراردادی که می بندد اسمش را عوض می کند تا از نظارت مجلس فرار کند برجام را نامش گذاشتند "اقدام مشترک" معاهده 25 ساله با چین را "توافقنامه" و مجلس در حاشیه و هیچ کاره است! 🔸مصوبه مجلس در باره کاهش تعهدات هسته ای و توقف پروتکل الحاقی، نیز این روزها به نام اجرای گام به گام در حال دور خوردن است و مجلس در حال تماشای این اقدامات خلاف قانون دولت است. 🔹براستی چه زمانی قرار است مجلس در راس امور قرار گیرد @feyziehnews
🌸🌸🌸🌸🌸🌸نیوزویک: توافق ایران و چین آمریکا را پریشان کرده است🌸 یک نشریه آمریکایی در واکنش به امضای سند همکاری 25 ساله میان ایران و چین نوشت: فشارهای آمریکا، دو کشور را برای همکاری‌های راهبردی مصمم‌تر کرده است. نیوزویک درباره امضای این سند همکاری نوشت: آمریکا از فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی بهره می‌برد تا ایران و چین را به مسیرهای خاصی که مطلوبِ خودش است رهنمون سازد. با این حال، همین فشارها موجب شده‌اند تا دو کشور در آستانه امضای توافق جامع مشارکت راهبردی 25 ساله میان خود باشند که عملا منافع آنها را در حوزه‌های یاد شده، تا حد زیادی به هم گره خواهد زد. سفر وزیر خارجه چین به ایران، به‌طور خاص توجهات ویژه‌ای را به خود جلب کرده است. دلیل اصلی آن هم این است که وی قرار است توافق جامع مشارکت راهبردی 25 سال چین با ایران را که ارزشی بالغ بر 500 میلیارد دلار دارد را با جمهوری اسلامی ایران به امضا برساند. سفر وانگ یی به تهران در شرایطی انجام می‌شود که در نوع خود سفرِ یکی از عالی‌رتبه‌ترین مقام‌های چینی به ایران، پس از سفرِ سال 2016 «شی جینپینگ» رئیس‌جمهور چین به ایران محسوب می‌شود و عملا دو کشور در شرایط فعلی، تنش‌های مشترک و عمیقی را با ایالات متحده آمریکا تجربه می‌کنند. ناظران و تحلیلگران بر این باورند که درکِ سیاستگذاران ایرانی از تغییر در موازنه قدرت جهانی موجب شده تا آنها نسبت به امضای توافق مشارکت راهبردی 25 ساله با جمهوری خلق چین، مصمم‌تر شوند. ایران با درکِ رقابت‌های جاری میان قدرت‌های بزرگ، سعی دارد از فرصت استفاده کند و منافع ملی خود را در بهترین شکل آن تامین کند. این مسئله می‌تواند چالشی اساسی برای رویکرد سختگیرانه دولت آمریکا در قبال دو کشورِ ایران و چین باشد. بدون تردید امضای توافق مشارکت راهبردی 25 ساله ایران و چین، موقعیت تهران به عنوان تنها قدرت منطقه‌ایِ حاضر در خاورمیانه که مخالف با آمریکا و سیاست‌های بین‌المللی آن است را تقویت و در نقطه مقابل، جایگاه آمریکا و متحدانش را تضعیف می‌کند. بدون شک محرک‌های توسعه روابط دوجانبه ایران و چین، متعدد هستند و نباید آنها را صرفا در تقابل دو کشور با آمریکا خلاصه کرد. دو کشورِ ایران و چین در حوزه‌های موضوعی مختلفی، منافع مشترک دارند. به عنوان مثال در عرصه تجارت و بازرگانی، توافق مشارکت راهبردی 25 ساله ایران و چین، برای تهران یک فرصت طلایی را ایجاد خواهد کرد. ایران از طریق انعقاد توافق مذکور می‌تواند بازاری با ثبات جهت صادرات انرژی خود داشته باشد و عملا تحریم‌های آمریکا در بخش انرژی را تا حد زیادی بی‌اثر کند. در این میان نباید فراموش کرد که تهران با انعقاد این توافق، عملا خود را تا حد زیادی از دایره انزوای تحمیلی آمریکا نیز خارج خواهد کرد. «ژاکوب سیتا» کارشناس مسائل بین‌المللی از «دانشگاه دورهام انگلیس» می‌گوید که امضای توافق مشارکت راهبردی 25 ساله ایران و چین، عملا به تهران یک فضای تنفس تازه می‌دهد و ایران می‌تواند از این طریق، موقعیت خود را در رقابت‌های راهبردی‌اش با آمریکا، تقویت کند. به‌طور کلی به نظر می‌رسد امضای توافق مشارکت راهبردی 25 ساله میان ایران و چین، نمودی از فعال شدنِ ظرفیت‌های عملگرایانه در روابط دوجانبه تهران و پکن است که در نوع خود، عملا ایالات متحده را پریشان کرده است.
حسین میرباقری: 😜😜😜😜😜😜صدا نمیاد! (گفت و شنود) گفت: چه خبر؟ گفتم: آقای روحانی گفته است «برای حل مسائل پیچیده ما راه‌حلی جز همه‌پرسی نداریم»! گفت: خُب بفرمایند مسائل پیچیده کشور چیست؟! گفتم: مشکلات کشور را که خواجه حافظ هم می‌داند؛ ۵ برابر شدن قیمت مرغ، افزایش ۱۰۰۰ درصد پراید، ده‌ها برابر شدن قیمت مسکن و اجاره بها، کاهش بی‌سابقه ارزش پول ملی، افزایش تحریم‌ها به‌جای لغو آنها، تعطیلی کارخانه‌ها، بیکاری و... گفت: پس راه عاقلانه و منطقی و قانونی آن است که در یک رفراندوم از مردم پرسیده شود که آیا باید با عامل اصلی این مشکلات برخورد بشود یا نه؟!... حالا نظر آقای روحانی چیست؟! گفتم: آموزگار از دانش‌آموزی که می‌گفت همه درس‌های کتاب را از بَر کرده و فوت آب است! سؤال ساده‌ای پرسید و دانش‌آموز که جواب را نمی‌دانست، ساکت ماند آموزگار پرسید چرا جواب نمی‌دهی؟ دانش‌آموز گفت؛ آقا اجازه؟ صدا نمیاد! 😄😄😄😄😄😄
اقدام دولتمردان قطر در اخراج بهاییان تصمیم استراتژیک قطر برای مقابله با تحرکات کلاستری و اجرای پروتکل هفتگانه شوقی آفندی بهاییان جهت کسب قدرت و حاکمیت در این کشور البته امیدواریم این کشور بتواند در برابر فشارهای نهاد های قدرت در جهان و ابزارهای فشار بهاییان در عرصه جهانی استقامت بورزد.
صالحی: اورانیوم غنی‌شده ۲۰ درصد به ۵۰ کیلو رسید 🔹رییس سازمان انرژی اتمی: قرار بود براساس مصوبه مجلس در ظرف یک سال ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد تولید کنیم، الان به ۵۰ کیلوگرم رسیده‌ایم. تا ۵-۶ ماه آینده تست سرد راکتور آب سنگین اراک شروع می‌شود.
🔴 دوستان مسئله اصلی الان گفتگوهای پنهانی برجام است. سایر مسائل الان فرع است. دولت دارد انتحار می‌کند. 🔻‏نقش مجلس در گفتگوهای پنهانی ‎ چیست؟ مگر رهبری نگفتند که ‎ جمهوری اسلامی، رفع همه تحریم‌ها بصورت یکجاست بعد آمریکا به برجام بازگردد و ما به تعهداتمون برمی‌گردیم! مجلس چه موضعی دربرابر ‎ دارد؟ آیا مجلس قالیباف می‌خواهد چون مجلس لاریجانی خنثی عمل کند؟
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحنه های جالب و خنده دار و ناراحت کننده😐😐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای مدونا خواننده ، بازیگر و کارآفرین بین المللی آمریکایی مقیم لندن درمورد " زن در جامعه آمریکا " قابل توجه کسانی که دغدغه حقوق زنان دارن این حاصل زن در تمدن غربی است یگ بازیچه بدون اراده بدون حق انتخاب به دور از پاکی‌ها تحت ظلم و ستم زن با حقوق ضایع شده زن بدون پشت و پناه زن بدون ایمان به خدا زن بردهٔ شیطان زن بردهٔ هوا و هوسهای سرمایه‌داران این حاصل زن در تمدن وحشی غرب است از زبان خودشان زن یک کفش پاک کن در برابر دیگران است!! غربگداهایی که سنگ آزادی را به سینه می‌زنند این زندگی کثیف را برای جامعه می‌خواهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صداوسیما امروز رفته گزارش گرفته از صف مرغ و مردم هم این طوری روشون رو میکنن اون‌ور که چهره‌شون پیدا نباشه بلایی که حسن روحانی و ظریف و جهانگیری بر سر آبروی مردم آوردند
☑️ علی برکت الله اولین تابستان دولت روحانی طلا ۹۵هزار تومان پراید ۱۷میلیون تومان دلار ۲۹۰۰تومان آخرین تابستان دولت روحانی تا 1400 طلا ۱٬۴۰۰٬۰۰۰هزار تومان پراید۱۱۲میلیون تومان دلار ۲۹۰۰۰تومان این عینی ترین نتیجه مذاکره با دشمن، و ۲۴میلیون رأی اشتباه بود البته اگر درس بگیریم. مردم عزیز ایران تو انتخابات ریاست جمهوری 1400 مواظب باشید یه حسن روحانی دیگه (با وعده آزادی دختر و پسر و برابری و عدم حجاب اجباری) که ویرانگر اقتصاد و فرهنگ و آداب و رسوم کشور باشه، انتخاب نکنید و لشگر سلبریتی ها و غول های رسانه های در تلگرام، اینیستاگرام و واتساپ گولتون نزنن و رای شما رو ندزدند. محاکمه روحانی بخاطر عدم کفایت ریاست جمهوری
*خاطره ای شنیدنی از استاد ادب پارسی "دکتر شفیعی کدکنی" :* چند روزی به آمدن عید مانده بود. بیشتر بچه ها غایب بودند، یا اکثراً به شهرها و شهرستان های خودشان رفته و یا گرفتار کارهای عید بودند؛ اما استاد بدون هیچ تأخیری سر کلاس آمد و شروع به درس دادن کرد ... بالاخره کلاس رو به پایان بود که یکی از شاگردان خیلی آرام گفت: «استاد آخر سال است؛ دیگر بس است!». استاد هم دستی به سر خود کشید! و عینکش را از روی چشمانش برداشت و همین طور که آن را روی میز می گذاشت، خودش هم برای اولین بار روی صندلی جا گرفت. استاد 50 ساله‌ با آن کت قهوه‌ای سوخته‌ که به تن داشت، گفت: «حالا که تونستید من را از درس دادن بیاندازید، بگذارید خاطره ای را برایتان تعریف کنم: من حدوداً 21 یا 22 ساله بودم، مشهد زندگی می کردیم، پدر و مادرم کشاورز بودند، با دست های چروک خورده و آفتاب سوخته، دست هایی که هر وقت آنها را می دیدم دلم می خواست ببوسمشان، بویشان کنم؛ کاری که هیچ وقت اجازه به خود ندادم با پدرم بکنم! اما دستان مادرم را همیشه خیلی آرام، بو می کردم و در آخر بر لبانم می گذاشتم. استاد اکنون قدری با بغض کلماتش را جمله می کند: نمی دانم شما شاگردان هم به این پی برده اید که هر پدر و مادری بوی خاصّ خودشان را دارند یا نه؟ ولی من بوی مادرم را همیشه زمانی که نبود و دلتنگش می شدم از چادر کهنه سفیدی که گل های قرمز ریز روی آن نقش بسته بود حس می کردم، چادر را جلوی دهان و بینی‌ام می گرفتم و چند دقیقه با آن نفس می کشیدم... اما نسبت به پدرم؛ مثل تمام پدرها؛ هیچ وقت اجازه ابراز احساسات پیدا نکردم؛ جز یک بار، آن هم نه به صورت مستقیم. نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم. از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم، از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم... استاد حالا خودش هم گریه می کند... پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد، می گفت: آقا! خدا بزرگ است، خدا نمی گذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!... اما پدر گفت: خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند، نباید فکر کنند که ما... حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم، دست کردم توی جیبم، 100 تومان بود، کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم، روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم. آن سال، همه ی خواهر و برادرام از تهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قد که هر کدام به راحتی، با لفظ "عمو" و "دایی" خطابم می کردند. پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛ 10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد. اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس. بعد از کلاس، آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛ رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد. گفتم: این چیست؟ گفت: "باز کنید؛ می فهمید". باز کردم، 900 تومان پول نقد بود! گفتم: این برای چیست؟ گفت: "از مرکز آمده است؛ در این چند ماه که شما این جا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛ برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند." راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟! فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان! مدیر گفت: از کجا می دانی؟ کسی به شما چیزی گفته؟ گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین. در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام می‌گیرد و خبرش را به من می دهد. روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان! آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود، که خودم رفتم از او گرفتم؛ اما برای دادنش یک شرط دارم... گفتم: چه شرطی؟ گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟! *گفتم: آخه شنیدم که خدا 10 برابر عمل نیک رو پاداش میده.* رفتار ما با پدر و مادرمان سرمشق رفتار فرزندانمان خواهد بود.. شادی روح پدران و مادرانی که در کنارمان نیستند و با خاطراتشان زندگی می کنیم.