eitaa logo
فیضیه - در انتظار انتقام سخت
281 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
14.7هزار ویدیو
52 فایل
کانال اختصاصی روزنامه فیضیه - برای ارتباط با ادمین پیام خود را به @hakimi بفرستید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 خاطرات مقدس | لب‌خندِ آخر ✍🏻 تا به حال لب‌خندی دیده‌ای که هیچ‌وقت فراموشت نشود؟ چهل سالم است. اگر چهارصد سالَم هم بشود بعید می‌دانم از یادم برود. دکتر گفت «سریع بپر. حالش وخیمه. اگه زود به بیمارستان نرسه، کارش تمومه.» رفتم استارت کنم برای پریدن. آوردند و گذاشتندش توی هلیکوپتر. یک نفر هم همراهش بود. دکتر اشاره کرد که «بیا. نمی‌خواد بری. فایده نداره.» آمدم بالای سرش. هفده هجده ساله بود. رفیقش توی گوشش حرف می‌زد. خیلی بی‌حال‌تر از آن بود که جواب بدهد. رنگش پریده بود. فقط لب‌خند می‌زد. خیلی لب‌خندِ خلاص شده‌ای بود. با آن همه درد. چشم که روی هم گذاشت هنوز می‌خندید.