❂◆◈○•--------﴾﷽﴿--------❂◆◈○•
💠رمان جذاب، پلیسی و امنیتی
💝 #پلاک_پنهان
💝قسمت ۲
به بقیه که دورهم نشسته بودند نزدیک شد، صدای بحثشان بالا گرفته بود،
مثل همیشه بحث سیاسی بود، و آقایون دو جبهه شده بودند،
سید محمود،، پدرش،، و آقا محمد و محسن و یاسین یک جبهه،
و کمیل وآرش جبهه ی مقابل ..
سلامی کرد، وکنار مادرش و خاله سمیه و عزیز نشست و گوش به بحث های سیاسی آقایون سپرد.
نگاهی گذرایی به کمیل و آرش،
که سعی در کوبیدن نظام و حکومت را داشتند انداخت،
همیشه از این موضوع تعجب می کرد، که چگونه پسردایی اش آرش با اینکه پدرش نظامی و سرهنگ است، اینقدر مخالف نظام باشد
و بیشتر از پسرخاله اش که فرزند شهید است
و برادر بزرگترش یاسین که پاسدار است، به شدت مخالف نظام بود، و همیشه در بحث های سیاسی، در جبهه مقابل بقیه می ایستاد.
صدای سمیه خانم سمانه را، از فکر خارج کرد، و نگاهش را از آقایون به خاله اش سوق داد:
ــ نمیدونم دیگه با کمیل چیکار کنم؟چی دیده که این همه مخالفه نظامه.خیره سرش پسره شهیده .برادرش پاسداره دایی اش سرهنگه شوهر خاله اش سرهنگه پسر خاله اش سرگرده ،یعنی بین کلی نظامی بزرگ شده ولی چرا عقایدش اینجوریه نمیدونم!!
فرحناز دست خواهرش را می گیرد وآرام دستش را نوازش می کند؛
ــ غصه نخور عزیزم.نمیشه ڪه همه مثل هم باشن،درست میگی کمیل تو یک خانواده مذهبی و نظامی بزرگ شده، و همه مردا و پسرای اطرافش نظامین، اما دلیل نمیشه خودش و آرش هم نظامی باشن،
ــ من نمیگم نظامی باشن ،میگم این مخالفتشون چه دلیلی داره؟؟الان آرش می گیم هنوز بچه است تازه دانشگاه رفته جوگیر شده.اما کمیل دیگه چرا بیست و نه سالش داره تموم میشه. نمیدونم شاید به خاطر این باشگاهی که باز ڪرده باشه ،معلوم نیست ڪی میره ڪی میاد..!
ــ حرص نخور سمیه.خداروشکر پسرت خیلے #باحیاست، #چشم_پاڪه، #نمازو #روزه اشو میگیره،خداتو شڪر ڪن.
سمیه خانم آهی میکشد و خدایا شکرت را زیر لب زمزمه می ڪند.
سمانه با دیدن سینے مرغ های به سیخ ڪشیده در دست زهره زندایی اش، از جایش بلند مے شود، و به ڪمڪش مے رود .
کمیل مثل همیشہ کباب کردن مرغ ها را به عهده می گیرد، و مشغول آماده کردن منقل مےشود،
سمانه سینی مرغ ها را کنارش می گذارد:
کمیل ــ خیلے ممنون
سمانه! خواهش میڪنم" آرامی زیر لب مے گوید،
و به داخل ساختمان، به اتاق مخصوص خودش و صغرا، که عزیز آن را برای آن ها معین ڪرده بود رفت.
چادر رنگی را از ڪمد بیرون آورد،
و به جای چادر مشڪی سرش کرد، روبه روی آینه ایستاد، و چادر را روی سرش مرتب کرد.
با پیچدن بوی کباب، نفس عمیقے کشید، و در دل خود اعتراف کرد که کباب هایی که کمیل کباب مے کرد خیلے خوشمزه هستند،
با آمدن اسم کمیل ذهنش، به سمت پسرخاله اش ڪشیده شد
💝ادامه دارد..
💠نویسنده؛ بانو فاطمه امیری زاده
💠 https://splus.ir/roman3133
❂◆◈○•------------💠-------------❂◆◈○•
هدایت شده از فقط حیدر امیرالمومنین است.
20.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ اعجاز قرآن
فوائد جالب روزه برای بدن...
💠 پروفسوری از دانشگاه توکیو
بخاطر عظمت #روزه مسلمان شد
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#روزه ماه رجب
#نهصد سال عبادت
#غافل و محروم نباشیم
#در كتاب «دستور المذكّرين» به نقل از پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-آمده است:
مَنْ صَامَ هَذِهِ الثَّلَاثَةَ أَيَّامٍ كَتَبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَهُ عِبَادَةَ تِسْعَ مِائَةَ سَنَةٍ صِيَامٌ نَهَارُهَا وَ قِيَامٌ لَيْلُهَا
«هركس اين سه روز را (پنج شنبه،جمعه شنبه،ماه های حرام) پی در پی روزه بدارد،خداوند-تبارك و تعالى-عبادت نهصد سال را براى اومىنويسد،بهگونهاى كه گويى در اين مدت روزها را روزه بوده و شبها به شبخيزى و عبادت پرداخته است.»
📚اقبال الاعمال جلد۲صفحه۱۴
#سه روز از این ماه رجب راکه(پنجشنبه،جمعه،شنبه)باشدروزه پی در پی بگیرد، زیرا روایت شده: هرکه در یکی از ماههای حرام (محرم،رجب ،ذی القعده ،و ذی الحجه)این سه روز(پنج شنبه جمعه شنبه) پی در پی روزه بگیرد، حقتعالی برای او ثواب نهصد سال عبادت را مینویسد.
📚مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی
📚زادالمعادعلامه مجلسی
توجه: افرادی که روزه قضای ماه رمضان دارند بنابر طبق نظر مشهور مراجع عظام تقلید نمی توانند روزه مستحبی بگیرند. بلکه باید به نیت روزه قضا روزه بگیرند ان شا الله تعالی خداوند متعال، درعوض، فضیلت روزه مستحبی این ایام برایشان ازلطف و کرمش بهره مندمی نماید.
توجه:درضمن افرادی که عذر موجهی در روزه گرفتن دارند(مریضی،مسافر بودن و ...و..
طبق روایات یک عددنان یا وعده غذایی به فقيربرسانندیا تسبیحات مخصوص ماه رجب که در بیان فضیلت روزه داری افرادمعذوردرروزه داری درروایت آمده است را صد مرتبه بگویندتا ازفضیلت و برکات روزه داری ماه رجب بهره مند گردندان شا الله
#صلوات ختم کنید
#اللهم عجل لولیک الفرج