فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان زیبایی از استاد پناهیان در وصف حسادت
@basir_khaleghverdi
#تلنگر
ما انسانهای عجیبی هستیم!!!
وقتی به دستفروشی فقیری میرسیم که
جنس خود را به نصف قیمت می فروشد
با کلی چانه زدن او را شکست میدهیم
و اجناسش را به قیمت ناچیز می خریم
بعد به یه کافی شاپ لوکس
که واسه شخص ثروتمندی ست میرویم
و یک فنجان قهوه را ده برابر قیمت
نوش جان میکنیم و انعامی اضافه نیز
روی میز میگذاریم و شادمانیم!!!
شادمانیم که فقیران را فقیر تر میکنیم
شادمانیم که ثروت مندان را
ثروتنمند تر میکنیم
واین است فقر فرهنگی...
#سخن_پندآموز
🌸تلاشـــــــــ کنیم
همان گونه باشیم که میگوییم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
همانگونه رفتار کنیم که ازدیگران انتظار داریم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
آنگونه رفتارکنیم که گرفتار عذاب وجدان نشویم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
وقتی به موفقیتی میرسیم، آنهایی که
دراین راه بما کمک کردهاند را فراموش نکنیم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
با پیدا کردن دوستان جدید دوستان قدیمی را
هم حفظ کنیم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
تا راست گویی و صداقت عادت ما شود.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
همیشه دنبال یادگیری باشیم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
برای خوب کار کردن خوب هم استراحت کنیم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
اگر ازکسی رنجیدهایم، باخود او صحبت کنیم،
نه پشت سر او.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
تا عهدی شکسته نشود و اگر هم میشکند،
ما شکننده آن نباشیم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
تا باور کنیم دیگران وظیفهای در قبال ما ندارند
وعامل سعادت یاشقاوت هرکس خود اوست.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
قدردان لطف دیگران باشیم و با رفتار و گفتارمان
آنها را از محبت پشیمان نکنیم.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
بهر چیز آنقدر بها بدهیم که استحقاقش را دارد.
🌸تلاشـــــــــ کنیم
دنیا را با زیباییهایش ببینیم.
@basir_khaleghverdi
powerpoint hazrat-masume (www.mplib.ir).ppsx
2.81M
🔴پاورپوینت🌹
#مناسبتی #دهه_کرامت
موضوع: حضرت فاطمه معصومه سلام الله از دیدگاه علما وبزرگان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
امور فرهنگی حوزه مقاومت بسیج شهید خادم پر قهورد سفلی
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ🎧
😊موضوع: فصل رفاقت✌️
@basir_khaleghverdi
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚ترکگناه...
اگه نمی تونید به نامحرم نگاه نکنید از دیدن این کلیپ غافل نشید!!!!
@basir_khaleghverdi
📚خدا کریم است
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست
@basir_khaleghverdi