فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گلزار_شهدای_کرمان
#روایت_خادم_الشهدا
🕊زائر کوچک حاج قاسم🕊
🌸نامش: تینا. از ترکیه آمده بود. وقتی دسته گل را ازخادمین گلزار شهدا گرفت، جا خورد، باور نمیکرد که اینگونه گرم از زائر پنج ساله ی حاج قاسم استقبال کنند. دسته گل به دست، از لابه لای قبور شهدا با گام های کوچک، آرام و متین، به طرف مزار حاج قاسم راه افتاد. بالای مزار که رسید، اول پرچم کشورش، ترکیه را بر روی سنگ مزار گذاشت و بعد دسته گل اهدایی را. سپس در آرامش کامل با دستهای کوچکش شروع کرد زیر لب حرف زدن. حتما با حاجی حرف میزد. شاید هم دعا میخواند.چند دقیقه ای همه ی زائرین او را نگاه می کردند و دستهای کوچک او را که رو به آسمان بال گشوده بودند....
🌺...حالا بایدبا دختری که با چهار زبان زنده ی دنیا، سخن می گفت، بیشترآشنا می شدیم. وقتی از او پرسیده شد:برای چه به زیارت حاجی آمدهای؟
گفت:حاج قاسم را دوست دارم او قهرمان زندگی من است.
شنیدن این جمله، کاملا بر دل همه زائرین نشست. او را تحسین کردند. وقتی نفسی تازه کرد در جواب اینکه ترکیه کجا و کرمان کجا؟...حاجی را از کجا می شناسی؟گفت:
همه،حاج قاسم را می شناسند او با داعش مبارزه کرد...نگاهی به مرد و زن زائر انداخت و آهسته ادامه داد:
درمنزل ما پدر و مادرم خیلی از او یاد می کنند... ما فقط به عشق حاج قاسم آمده ایم کرمان...یک روز انتقام خونش را می گیریم.
دخترک با این کلمات، بزرگتر از سنش نشان می داد.وقتی هدایای گلزار را تحویل گرفت، از همه تشکر کرد.
❤️حالا..
طپش قلب زائرکوچک ما،
در کنار حاج قاسم ، کاملاً
شنیدنی تر شده بود...
🔹ظهردوشنبه ۱۹آبان۹۹
@shalamcheh114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱استوری | تو دنیایی که بوی خسارت میده، خوش به حال اونکه با شهدا دست رفاقت میده.....
#گلزار_شهدای_کرمان
#حاج_قاسم
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🔰 تنها رفت...
▫️ بهش گفتم: «ما رو هم ببر با خودت گلزار»
قبول نکرد. گفت: «نه. امروز شلوغه»
گفتم: «پس خودتم نرو. بمون! امروز نرو.»
نمیدانستم چهام شده بود که اینقدر اصرار میکردم. دست بردار نبودم تا اینکه گفت: «من باید امروز برم پیش حاج قاسم، من نرم کی بره؟
حاج قاسم منتظرمه!»
نه اینکه راضی شده باشم، نه!
تعجب کردم. رفتم توی فکر، چرا باید حاج قاسم منتظرش باشد؟
وقتی به خودم آمدم او رفته بود. دور شده بود. خیلی دور...
حالا او پیش حاجقاسم است.
حالا من هم یک نفر را نزدیک حاج قاسم دارم که منتظرم است.
✍ روای: همسر شهید رضا نورزهی
#گلزار_شهدای_کرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو اومدی و مارو گردن گرفتی:)🤍
تولدت مبارک دردانهی خدا امام حسین علیه السلام مبارک✨
#گلزار_شهدای_کرمان
#میلاد_امام_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم دیده نشده از انفجار دوم حادثه تروریستی کرمان
☑️ از زائرینش هم می ترسند!
#انفجار_دوم
#حادثه_تروریستی
#گلزار_شهدای_کرمان
اگر روزی او شهید نمی شد
فلسفه شهادت در باورم نمی گنجید …
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
صبحتون شهدایی
#گلزار_شهدای_کرمان
ماهی ها گاهی پرواز میکنند...
شهید روح الله فولادی
داماد
شهید باقرمومنی
هر دو از شهدای غدیرهستند
#گلزار_شهدای_کرمان
#سالروز_شهادت_شهدای_غدیر
🌱مردم محل که هیچ، در و دیوار حسینیهی محله هم، چهرهی رضا را به یاد دارد.
خشت به خشت، آجر به آجر، وجب به وجب حسینیه، گرمای دستان رضا را حس کرده است.
✨روزی که بنای ساخت حسینیهی محله را گذاشتند، رضا داوطلبانه دل به دل اوستا بنای کار داده، وقت و همت و توانش را میگذاشت تا زودتر حسینیه پا بگیرد. جان بگیرد و چراغهایش روشن شده و عطر چای روضههایش توی فضا بپیچد.☕️
عشق به امام حسین و روضههایش، ورزیدگی بدن، قدرت و توان جسمیاش را دوبرابر میکرد تا خستگی را خسته کند.
🍃حالا توی همان حسینیه، مراسم ختم و هفت و چهلم رضا برگزار میشود.
🌟عکس رضا به دیوار حسینیه آویزان میشود تا یادش تا ابد بین مردم بماند و هر قطره از اشک روضههای حسینیه، لبخندی میشود روی لبهای آقا رضا که گوشهای از بهشت شاهد و ناظر بر مراسمهایش است.
🥀#شهید_یگان_امداد_رضا_مداح
📝زهره نمازیان
#گلزار_شهدای_کرمان