این نمایش بر پایه زندگی کالیگولا، سومین امپراتور روم نوشته شدهاست که در ۲۱ سالگی بر تخت امپراتوری نشست و در سال ۴۱ میلادی کشته شد. البته آلبر کامو نیز برداشتی خاص از زندگی این امپراتور جوان داشتهاست. نمایش نشان میدهد که کالیگولا، امپراتور جوان رومی، با مرگ خواهرش، دروسیلا، که معشوقهاش نیز بود دچار پریشاناحوالی میشود. در بیان حوادث از دیدگاه کامو، کالیگولا نهایتاً بهطور عمد زمینه قتل خود را فراهم میکند.
https://t.me/filmibebenim
نمایشنامه کالیگولا
آلبرکامو
پس از مرگ خواهر، کالیگولا که به حقیقت مرگ آگاه شده، حکومت وحشت را آغاز میکند: مرگ سایه خود را بر سر اطرافیان کالیگولا میگستراند. دیگر هیچکس، جز تنی چند که با راستی زندگی میکنند بر فردای خود ایمن نیست. کالیگولا که اینک قدرت مطلق در اختیار اوست با پوچی درمیافتد. هربار که ابرمردی بر تخت مینشیند محنت و آزمون بزرگی برای خلق آغاز میشود. غرض آن نیست که کالیگولا با هیتلر مقایسه شود چرا که کالیگولا حتی مستبد هم نیست: «مستبد کسیاست که ملتها را فدای عقایدش یا جاهطلبیاش میکند.» بااینهمه، گرچه زیر بار چندین جنگ نرفتهاست، گرچه پیروزی و فتح را به سخریه میگیرد، در آخر او هم کاری جز جنایت نمیکند. البته جنایتی «هنرمندانه». قتل که در نظر او یکی از شاخههای هنرهای زیباست نتیجه منطقی، و نیز حقیرانه ستیز با مطلق است. کیریلوف، قهرمان جن زدگان داستایوفسکی تنها با کشتن خود میتواند آزادی خود را نشان دهد و کالیگولا با کشتن دیگران. قدرت استدلال و استنتاج کالیگولا تا به حدی است که ما خوانندگان یا تماشگران، با نخستین جنایات او همآواز و حتی همگام میشویم. آنجا که برای نجات خزانه، بزرگزادگان را وادار به وصیت به نفع دولت میکند و سپس دستور قتل آنها را میدهد، آنجا که سناتورهای ابله و ترسو را میکشد. اما طلب آزادی از راه پوچی به زودی موجب عصیان میشود و سرانجام لحظهای میرسد که کالیگولا، حتی در مطلق، به خطا میرود. تا جایی که خود نیز به خطای خود پی میبرد: «بیا منصفانه قضاوت کنیم: فقط حماقت نیست که بر ضد من است، راستی و دلیری کسانی هم هست که میخواهند خوشبخت باشند.»
https://t.me/filmibebenim
ای. تی. موجود فرازمینی (به انگلیسی: E.T. the Extra Terrestrial) فیلمی سینمایی در ژانر علمی تخیلی است که توسط استیون اسپیلبرگ کارگردانی شده و در سال ۱۹۸۲ منتشر شدهاست.[۴] این فیلم از نگاه انجمن صنعت فیلم آمریکا یکی از ۱۰ فیلم برتر در سبک علمی-تخیلی است. فیلمنامهٔ این فیلم را ملیسا متیسن برای اسپیلبرگ نوشت. پس از انتشار این فیلم، کتابی گویا با نام ئی.تی. موجود فرازمینی توسط استیون اسپیلبرگ و به روایت مایکل جکسون منتشر شد. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای اسپیلبرگ است که توانست با استقبال خوبی هم از سوی تماشاگران و هم منتقدین رو به رو شدهاست و از نظر فروش با محاسبه نرخ تورم پرفروشترین فیلم اسپیلبرگ با فروشی معادل ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون و یکی از ۱۰ فیلم پرفروش جهان با محاسبه نرخ تورم است. این فیلم پرفروشترین فیلم سال شد و رکورد جنگ ستارگان را شکست و تا چند سال و قبل از فیلم پارک ژوراسیک ۱ پرفروشترین فیلم جهان بود. این فیلم از شاهکارهای سینماست که طرفداران زیادی در جهان دارد.
https://t.me/filmibebenim
May 11
سوءتفاهم، دومین نمایشنامهٔ آلبر کامو، در مسافرخانهای در قلب چکسلواکی میگذرد، مسافرخانهای که دو زن ادارهاش میکنند؛ مادری پیر و دخترش، مارتا. در آغاز نمایشنامه آن دو مشغول صحبت دربارهٔ ورود مسافری تازه هستند که میخواهند به او دارو بخورانند و همان شب در دریاچهٔ سد غرقش کنند، درست همانطور که با مسافران پیش از او کردهاند. اگرچه هویت مسافر بر تماشاگران آشکار است، مادر پیر و دخترش او را به جا نمیآورند. او در اصل فرزند مادر و برادر دختر است که بیست سال پیش پسری ولنگار بوده و خانه و کاشانهاش را ترک کردهاست.
https://eitaa.com/filmbinim
ایندیانا جونز و معبد مرگ (انگلیسی: Indiana Jones and the Temple of Doom) یک فیلم آمریکایی در ژانر اکشن-ماجراجویی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. این فیلم دومین قسمت از فرنچایز ایندیانا جونز بهشمار میرود و پیشدرآمدی بر فیلم مهاجمان صندوق گمشده (۱۹۸۱) است. هریسون فورد بار دیگر نقش ایندیانا جونز را ایفا میکند و کیت کپشا، آمریش پوری، روشن ست، فیلیپ استون و جاناتان کی کوان از دیگر بازیگران فیلم هستند. در این فیلم، روستاییان ناامید هندی از ایندیانا درخواست کمک میکنند تا سنگ عرفانی را پیدا کند و فرزندانشان را از دست فرقهای که بردهداری کودکان، جادوی سیاه و قربانی کردن انسانها را به افتخار الههٔ کالی انجام میدهند، نجات دهد.
https://eitaa.com/filmbinim
زمانی که یک ستاره ی دنباله دار در آسمان شهر محافظت شده ی کادیز دیده می شود، نادا، دائم الخمر پوچ گرای شهر، به همه هشدار می دهد که این رویداد، نشانه ای نحس از اتفاقی شوم در آینده است. حکومت از طریق دستوری رسمی، اقرار به دیدن ستاره ی دنباله دار را ممنوع اعلام می کند و مدام این صدا از پس زمینه شنیده می شود: «هیچ چیز اتفاق نیفتاده، هیچ چیز اتفاق نخواهد افتاد.» نمایشنامه ی حکومت نظامی، نوشته ی آلبر کامو، بدین صورت آغاز می شود. این اثر کم نظیر، پیش گویانه و شاعرانه، بازتابی هشداردهنده از آینده ای کابوس وار است و شهری را به تصویر می کشد که مجبور به سکوت و اطاعت بی قید و شرط از شخصیتی به نام «طاعون» شده است.
https://eitaa.com/filmbinim
رنگ ارغوانی (به انگلیسی: The Color Purple) یک فیلم درام آمریکایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ بر پایه رمان رنگ ارغوانی از آلیس واکر نویسنده آمریکایی است. این فیلم هشتمین فیلم ساخته شده توسط اسپیلبرگ به عنوان کارگردان میباشد. دنی گلوور، دسرتا جکسون، مارگارت آوری، اپرا وینفری، آدولف سسار و رائه داون چونگ در این فیلم ایفای نقش کردند و هم چنین ووپی گلدبرگ به عنوان بازیگر معرفی شد.
https://eitaa.com/filmbinim
عادلها (ترجمه فارسی: راستان) عنوان نمایشنامهای نوشتهٔ آلبر کامو نویسندهٔ معروف فرانسویتبار است. وی این نمایشنامه را در سال ۱۹۴۹ منتشر ساخت. نام اصلی نمایشنامه در زبان فرانسه «Les Justes» (به معنی عادلها) و ترجمه انگلیسی آن «The Just Assassins» (آدمکشان عادل) است.https://eitaa.com/filmbinim
ماجرای این نمایشنامه در روسیه قرن نوزدهم میگذرد. زمانیکه جامعه روسیه پر از رنج و ستم بود. عادلها داستان گروهی از انقلابیهای روسی در سال ۱۹۰۵ میلادی است که تصمیم به ترور دوک بزرگ سرژ میگیرند. اما در روز ترور میبینند که دوک همراه دو کودکاش در محل حاضر شده است؛ و این باعث میشود که در بین قهرمانان قصه درگیریهایی رخ دهد. این دوک برای ایشان نماد استبداد در حکومت تزاری روسیه بود.https://eitaa.com/filmbinim
امپراتوری خورشید (به انگلیسی: Empire of the Sun) فیلم سینمایی آمریکایی در ژانر درام و جنگی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است. این فیلم در سال ۱۹۸۷ میلادی اکران شد. کریستین بیل و جان مالکوویچ بازیگران اصلی این فیلماند.
در این فیلم یک پسر بچه انگلیسی بنام «جیمز گراهام» (کریستین بیل) که در دوران جنگ جهانی دوم به همراه خانواده اش در شانگهای زندگی میکرده، توسط ژاپنیها به اسارت گرفته شدهاست…
شخصیت اصلی این کتاب مورسو است، یک فرانسوی-الجزایری بیتفاوت، «شهروندی فرانسوی که مقیم شمال آفریقاست، یک مرد مدیترانهای، کسی که به سختی در فرهنگ سنتی مدیترانهای حضور پیدا میکند».او در مراسم تشییع جنازهٔ مادرش شرکت نمیکند. چند روز بعد، او یک مرد عرب را در الجزیره میکشد، کسی که در درگیری با دوستش دخیل بود. مورسو به اعدام محکوم شد. داستان به دو بخش تقسیم میشود، به ترتیب ارائه: قبل و بعد قتل.