eitaa logo
نقد فیلم داخلی
75 دنبال‌کننده
0 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت ۲۷ دشتستان: چقدر موسیقیاش خوب نشسته رو سکانسا کار کرده قشنگ فرید برای اینکه از مشکلش دربیاد، دختره و پدرش بهش راهکارایی می‌دن که کاملا تو پارادایم اومانیستیه، می‌گه دنبال چیزی که می‌خوای باش، خود تو چی می‌خوای دلت چی می‌خواد. برای اینکه بچه رو مستقل بار بیاری، این راهکار خوبی نیستش که بگی هر چی دلت می‌خواد، طرف سن چی داره باید هویتش تکمیل شده باشه با عقلش تصمیم بگیره، اگر نشده بهش هویت بده نه اینکه اومانیستش کنی کارگردانی عالیه، بازیا عالیه، روابط دختر پسرا همچنان صمیمیت پیش از ازدواجه، سفر در زمان هم که اساس کاره
الگوریتم قسمت چهل و ششم: برای ساغر با اینکه از اول سریال بهش مظنون بودن حتی یه دونه بپا نذاشتن، چون زود می‌گرفتنش و اینقدر طولانی نمی‌شد رابطه خواهر مسعود باهاش چهره‌ی انسانیش رو نشون می‌ده، چرا باید وارد رابطه شخصیش بشه تا ما سمپات بشیم بهش؟ بدتر اینکه می‌گه زندگی برای ما هیچ راه دیگه‌ای نذاشته بود و ما هم چون این کاراکتر در قسمت‌های قبلی به عنوان یه نخبه ظاهر می‌شده و شخصیت کنش‌گر و جذابیه، می‌پذیریم ازش. قسمتای بعدی این گزاره باید نقض بشه که جبر اجتماعی به این کارا وادارش نکرده
دشتستان قسمت ۲۸: چقدر ریتم فیلم خوبه دمش گرم، فقط این سکانسایی که یه آهنگو کامل می ذاره ریتم فیلم می‌افته دانشمند ماجرا با دوست دخترش می‌ره قایق سواری اون بهش انگیزه می‌ده که دوباره امتحان کنه هر چند بار هم که شکست خورده، رابطشون گره داستانو حل می‌کنه زن امیر که چادریه می‌ره سند می‌ذاره غفور آزاد بشه که خیلی خوبه، اما متاسفانه به جای اینکه اون چادریه بیاد و تصویر خوبی ازش بسازه، اون یکی دختره که مسئول پرینته میاد که چادری نیست و غرق در آرایشه :) جالبه چقدر آهنگاش خوبه، چقدر کارگردان حس می‌فهمه باریکلا، همین یه قسمت هم کمدی داشت هم درام خانوادگی هم به مرگ پرداخت، هر چند محتوا به خاطر سفر در زمان بی‌خوده واقعا تمام گره‌گشایی و نجات شخصیتا رو با کوانتوم فیزیک و یک نگاه کاملا اومانیستی حل کرده اتاق پسره که دنبال لاک پشتشه شماره‌ش صد و دهه، باید دقت کنن اعداد زبان خاص خودشونو دارن و ۱۱۰ که ابجد یا علی هست دقیق استفاده بشه، نه اینکه اتاق یه آدم پپه باشه
الگوریتم قسمت ۴۷: جناب پلیس می‌گه ما باید دنبال ساغر باشیم چون هر جا ساغر باشه شوهر سابقشم هست! توی فیلمای معمایی باید ده‌ها کاشت و برداشت انجام بشه، دائم شواهد کوچیک کنار هم قرار بگیره و بعد کاراگاه نتیجه‌گیری کنه، توی سریال هشت پا می‌بینیم این روند رو به بهترین نحو ممکن ولی توی الگوریتم عقیمه این قضیه اصلا اگر پلیس همچین ظنی داشت نسبت به ساغر، چرا از اول کسی دنبال ساغر نبود؟ که اگر بود سریال تو بیست قسمت تموم می‌شد، حتی اگر گوشی ساغر شنود می‌شد اینقدر قضیه کش پیدا نمی‌کرد یه سکانس نماز داره، کی نماز می‌خونه؟ اون پلیسی که مجموعا ده دقیقه توی فیلم نبوده! خوب چرا شخصیت اصلیتو نشون ندادی موقع نماز؟ بازم همون قضیه‌ی استحمار ناظران و افراد بالادستی
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید برای دوستان سوال پیش بیاد که دیگه منم خیلی دارم سخت می‌گیرم، واقعا اینقدر بعضی آثار داخلی سکولارن، حتی تو صداسیما؟ جدا از بحثای مفصلی که روی هر کدوم از این آثار می‌شه کرد و من توی این کانال صرفا خطوط کلی هر قسمتو می‌گم بدون نقد تفصیلی، این کلیپ آقای جبلی رو ببینید خیلی جالبه ایشون صراحتا می‌گن بعضی از هنرمندا به ما می‌گن با تفکرتون مخالفیم (تفکر یعنی چی، یعنی رویکرد انقلابی و اسلامی) اما بستر شما خیلی خوبه برای پخش فیلمای ما! من نمی‌فهمم این فحش رو ایشون می‌فهمه و تکرار می‌کنه یا نه :) خوب بزرگوار دقیقا طرف داره می‌گه من تفکر ضد اسلامیم رو میارم تو بستر تو پخش می‌کنم دیگه، شمام که از اسلام یه روسری و ماچ و بوسه می‌فهمین اینا نباشه اوکی می‌دین، می‌گه چه بهتر بیام حرفمو تو صداسیما بزنم تازه بودجه سنگین هم می‌گیرم این راهبرد تو ذهن مدیر بالادستیه که بین معدود آثار خوب صداسیما، آثار سکولار و داغون هم هست. در حالی که قرون قرون این پولا و فرصتایی که داره صرف ترویج تفکر غیرالهی می‌شه مسئولش همین بزرگوار و سیاستگذاران فرهنگی دیگه‌ن
قسمت ۲۹ دشتستان چقدر دیالوگای امین برای جوش دادن رفاقت بچه‌ها خوبه باریکلا از اون طرف غفور می‌گه من زندگیم خیلی سخت بود حق ندارین رفتار منو قضاوت کنین چون بچگیم سخت بوده یعنی جبر اجتماعی بوده و فلان، حرفای جالبیه تو پارادایم ماتریالیستی، رفتارهای ما اگر صرفا توی این دنیا نتایجی داشتن طبیعتا اگر افراد جامعه از طرف بگذرن نتایج منفیش پاک می‌شه، اما اگر بپذیریم رفتارهای ما در جهان‌های دیگه تاثیرات عجیب و غریبی داره، طبیعتا این حرفا بی‌معنیه و توجیه درستی برای رفتار غلط نیست. تا وقتی اثرش در جهان دیگه پاک نشه کار غلطیه. غفور حتی گفت مدرک دانشگاهیش هم جعلیه این کارا خیلی سنگینه با بخشش از طرف اطرافیان حل نمی‌شه که چقدر فیلمنامه رو خوب نوشته باریکلا، قشنگ همه‌ی کاشت ها رو برداشت کرد حتی قضیه شیر خشکا رو هم گفت که کار نعمت بوده دختر نعمت شوهرش بهش ظلم می‌کنه، پدر دانیال مرد، دختر خسرو رو به موته و نامزد امین هم داره ازدواج می‌کنه، حالا منجیشون از این وضعیت چیه؟ فیزیک کوانتوم و سفر در زمان :)
جمع بندی دشتستان: پایانشم مثل کل سریال خوب بود، هم کارگردان خوب مایه گذاشته بود هم نویسنده، اما خوب طنزش خیلی کمرنگ بود سریال درام خانوادگی بود تا طنز همون مشکلی که از اول بود، که جهان اثر بر پایه‌ی فیزیک کوانتوم چیده شده بود محتواش رو خراب کرد، هر چند علت جذابیتش هم همین بود. این خیلی معضل مهمیه که هنرمند به خاطر جذابیت، محتوا رو فدا می کنه همه جای دنیا هم هست مثال واضحشم استفاده‌ از زنان به عنوان ابژه‌ی لذته، حالا توی این شده فیزیک کوانتوم پایانش اومانیستی بود دیگه کاملا، یه «اتفاق» باعث سفر در زمان شد و نظم به هم ریخت، حالا یه سری «انسان» اومدن پای کار و با علم تجربی قضیه رو درست کردن. باگ هم داشت ولی چون مایه‌های طنز داشت اثر، مخاطب خیلی به این چیزا فکر نمی‌کرد، مثلا اینکه چرا این همه اری که برگشتن عقب حافظشون ریست نشد؟ مجموعا اثر خوش ساختی بود اما اینکه یه انسان با علم تجربی چنین تسلطی بر زمان داره، کاملا ضد فلسفه‌ی الهیه. به قول دکتر عباسی، توی فیلمای سفر در زمان یه انسان عادی یا یه ساینتیست می‌شه امامِ زمان، حاکم بر زمان. البته اون امام زمانی که ما می‌گیم منظورمون این نیست ولی خوب :)
قسمت ۴۹ الگوریتم کارگردان وقتی دو نفر می‌بینه سندروم دوربین بی‌قرار پیدا می‌کنه، هی شلاقی رو این رو اون، یعنی چه قسمت پنجاه مهرداد رو اتیش می‌زنه به شکل ناجوری، ما هم این وسط گیر می‌کنیم چون هم مهرداد یه مقدار سمپات بود هم هرمز سکانس مبارزه توی جنگل اولش خوب شروع شد بعد شوخی بود دیگع، دو نفر می‌رن جلوی یارو اسلحه می‌کشن اونم می‌کشه خوب، پلیسه هم که دنبال خونه جدیده واسه زنش :) قسمت آخر داداش دانوش که یه آدم قالتاق و کلاهبرداره می‌ره سر قبر داداشش فاتحه می‌خونه! بابا این نامردا به این چیزا اعتقاد ندارن که کجا سیر می‌کنه نویسنده‌ی گرام هرمز خوش قیاقه‌ست با اینکه همین قسمت پیش یه انسان رو زنده زنده سوزونده یه سکانس طولانی توی قایق سواری رو خوش قیافه‌ایش مانوور می‌دهدکه ما جذبش بشیم پلیس از کجا می‌فهمه هرمز داره از جنوب می‌ره؟ بابا مرد حسابی هر کاری رو نشون می‌دی چرا فرایند کشف جرم رو نشون نمی‌دی آخرش ساغر (زنی که به شوهرش خیانت می‌کرد و با شوهر قبلیش می‌رفت می‌چرخید و چندین سال مشغول کلاهبرداری از مردم بود) به دخترش می‌رسه و فرار می‌کنه و مشکلی هم نیست! مسعود هم که معلوم نیست چی شد آخرین سکانس هم دیالوگ‌های احمقانه در مورد کلمه الگوریتم که یعنی قدرت پنهانی که ذهن مردمو هدایت می‌کنه، خوب این چه ربطی به فیلم داشت؟ فیلم خونه پرش زندگی یه مشت بزهکار بود الگوریتم چیه، اینقدر فیلمساز ناتوانه که باید بشینه منبر بره برای توضیح اسم فیلم! ته فیلم هم با صدای مهرداد تموم می‌شه، قشنگ فیلمساز خودش عاشق تبهکارای فیلم بود، آخر فیلم با صدای قهرمان تموم می‌شه و قهرمان فیلم الگوریتم مشتی آدمکش و کلاهبردار بودن :) اینکه توی صداسیما همچین فیلمنامه‌هایی تایید می‌شه نشون می‌ده چقدر بعضی از ناظران سینما نمی‌فهمن و چقدر بعضی از نویسنده‌هاش غرب‌زده و تقلیدی می‌سازن. عجیبه یه بنده خدایی می‌گفت وحید جلیلی آوینی زمانه‌ست، با این آثاری که من جدیدا دارم می‌بینم به نظرم این گزاره خیلی تخیلیه
بازیگرای سریال الگوریتم رو آوردن شبکه سه که الگوریتم رو ساخته، خودشون از خودشون تعریف کنن بعد اون بنده خدا بازیگرش می‌گه خیلی کار سختی بود، کارگردان وسط ضبط داستان اضافه می‌کرد و فیلمنامه می‌نوشت! همینه که تکون خوردن کله‌ی جسد رو وسط قاب نمی‌دید داشته می‌نوشته همزمان :)
دو قسمت از سریال میراث رو دیدم، یه داستان سرخوش و جالب در مورد یه روحانی بدرد بخور. شخصا از این روحانیون آچار فرانسه که به معنای واقعی دنبال دوای درد مردمن کم ندیدم و خیلی خوبه که چنین سریالی با کلی بازیگر حرفه‌ای ساخته شده. به قول استاد رحیم پور ازغدی حوزه به عنوان یک نهاد مرکز سکولاریسمه، به این معنا که وظیفه‌ی نهادیش رو انجام نداده که وضع اینجوری شده، دانشگاه هم همچنین اما خوب یه سری افراد هستن که یا موسسه مستقل زدن یا به هر حال دارن در حد خودشون کار رو جلو می‌برن، توی میراث هم همچین شخصیتی رو می‌بینیم، تا اینجا که بد نبوده برای یک بار دیدن و دورهمی خونواده، دیالوگا که خیلی خوبه باریکلا اینو در نظر بگیریم که به هر حال روحانیت در هر دینی مظهر تام یه دیندار به حساب میان، برای همین صدها اثر توی غرب ساخته شده که یا راهبه فاسده، یا کشیش هیولاست و... . توی هر نهادی فساد هست قطعا، اما فرق داره «مجموعه‌ای که فساد ستیزه اما توش فساد رخ داده (مثل جمهوری اسلامی در سطوحیش)، با مجموعه‌ای که از اساس فساد رو تئوریزه و عادی‌سازی کرده (مثل نظام سیاسی امریکا این برنامه رایترز روم (Writer's Room) خیلی جالبه نویسنده‌های سریال هوس آف کاردز (House of Cards) رو آورده بود می‌گفتن سیاسیون مثل اوباما از فیلم تعریف کردن چون واقعیت سیاست همینه! یعنی ببینین اونا فساد و سیاست رو لازم ملزوم هم می‌دونن هر سیاستمداری بالاخره تا حدی فاسده از نظر اونا، اما ما نه، همین حد هم خوبه گرچه اصلا کافی نیست و متاسفانه علوم ذاتا مسموم (به قول رهبری) دارن فساد سیاسی رو یه چیز طبیعی جلوه می‌دن، دختر وزیر و داداش رئیس جمهور و... ولی خوب اون تیپ فکری الهی هم هست، اینه که به نظرم براندازی جمهوری اسلامی قطعا کار غلطیه چون منجر به تسلط کامل الیگارشی می‌شه
سریال حضرت مریم عجب سریال جالبیه. به خوبی مظلومیت انبیاء بنی اسرائیل رو نشون می‌ده و اینکه چجوری حاخام‌های یهودی حتی به پیامبرای خودشون هم رحم نمی‌کردن، تورات امروزی رو هم بخونین این پدرسوختگی یهودیان علیه پیامبرای خودشون بارها تکرار می‌شه بعد ببینین نویسنده‌ای که با نگاه قرآنی فیلم رو بنویسه نسبت به یکی مثه مهمان‌کشی که تحت تاثیر معاویه و سریالای غربی باشه چیه. توی این فیلم هم ما به دربار پادشاه می‌ریم، اما به خاطر اینکه درد دلش با زنش رو بشنویم مثل مهمان کشی؟ نه، به خاطر اینکه زن پادشاه خودش یه آدم حسابیه و ضد حکومت شوهرشه، یعنی در این سکانس‌ها ما یک شخصیت زن داریم که اونم تحت ظلمه، موحده و حتی شهید می‌شه. این مساله خیلی مهمه که در سکانس‌های مهم فیلم همیشه شخصیت خوبی باشه که مخاطب با اون همذات‌پنداری کنه اگر تفکری که پشت این سریاله توی آثار دیگه هم تکرار می‌شد مطمئن باشید هیچ وقت ز ز آ اتفاق نمی‌افتاد. از نقاط قوت تفکر الهی دفاع از حقوق زنه، که حالا به خاطر دوری سیاستگذاران فرهنگی و هنرمندان از تفکر الهی، تبدیل به یه معضل واسه ما شده! فکر نکنین اینکه می‌گم سیاستگذاران و مدیران فرهنگی رو هم رفته سکولارن، چیز عجیبیه. اون فرمایش استاد ازغدی که سر جاش، اما اینکه رهبری در گام دوم می‌‌فرمان ما هنوز نظام سازی نکردیم یعنی همین دیگه، یکی از نظامات نظام رسانه‌ست که خوب جریان اصلیش میونه‌ای با تفکر الهی نداره، استثنائات خوبی هستن البته که محصول سیستم نیستن، شخصی و جدا کار کردن مثل همین آقای بحرانی