#بافت_مو😍
مدل بافت برای دختران خوش سلیقه فیروزه نشان💎
💠 @firoozenehan 💎
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
[💔🔗]
#چادرانه 🖤
•
اگࢪبہایݩباوࢪبࢪسیکہ
ایݩچادࢪهماݩچادࢪۍسٺ
کہپشٺدࢪسوخٺ؛
ولیازسࢪ
حضࢪٺزهࢪا﴿س﴾نیافٺاد…🌻
↯
هࢪگزازسࢪٺشلنمۍشود
💠 @firoozeneshan 💎
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#پـــــناه
#قسمـت_نـوزدهـم
✍خودم شماره ی کیان را می گیرم ،با دومین بوق جواب می دهد
_سلام پناه
+سلام خوبی ؟
_توپ ، چه خبرا
+میگم که ، قرار بود امروز بری تئاتر ؟
_آره
+خب ؟
_چیه ؟ پشیمون شدی ؟
+اوهوم
_تو که گفتی آدم تو خونه ی حاج رضا حوصلش سر نمیره ، می خواستی تجدید خاطرات کنی !
+گفتم ،ولی خبری نیست
_عجب
+خب حالا ، یعنی قصد نداری دوباره دعوتم کنی ؟
_چرا که نه
+زشت نیست ؟
_تئاتر ؟
+نخیر ... بی دعوت اومدن من
_من همین حالا رسما دوباره دعوتت کردم دیگه ،ساعت 6 آماده باش
+مچکرم ... آدرس ؟
_برات می فرستم ولی با آژانس بیا چون خودت گمش می کنی احتمالا
+اوکی مرسی
_فعلا
+تا بعد
خوشحالم که از تنهایی در می آیم.شروع می کنم به زیر و رو کردن لباس های توی کمد ، بیشترشان چروک شده پوفی می کشم
و بالاخره از بینشان کت و سارافونی که جدیدتر خریده ام را انتخاب می کنم ، گل های ریزی که روی یقه و آستینش صف کشیده اند را خیلی دوست دارم .
شال قرمزی که با زمینه ی رنگ کت همخوانی دارد را برمی دارم و از همین حالا لحظه شماری می کنم برای عصر
دلم می خواهد مخصوصا به آذر نشان دهم که برعکس تصورش شبیه شهرستانی ها نیستم !
و البته بدم هم نمی آید که کمی به چشم پارسا بیایم چون انگار بدجور مرکز توجه آذر بود .
ساعت 5 شده ، از فرشته شماره آژانس گرفته ام و زنگ زدم ، برای صدمین بار تیپم را چک می کنم و با بلند شدن صدای زنگ ، اسپری را تقریبا روی خودم خالی کرده و به سرعت می دوم بیرون ...
توی راه پله با دیدن شهاب غافلگیر می شوم ، نمی دانم چرا اما قلبم بیشتر از همیشه می کوبد .شاید می ترسم که آمارم را بگیرد و از اینجا بیرونم کنند ، شاید هم من توی پاگردم و او چند پله با در خانه شان فاصله دارد بوی عطرم همه جا پیچیده، می ترسم نگاهم کند چون بیشتر از همیشه به خودم رسیده ام
یاالله می گوید و از کنارم می گذرد . بدون هیچ حرف یا نگاهی !
ذوق می کنم ،شانه بالا می اندازم و زیرلب می گویم "خداروشکر بخیر گذشت فعلا!"
👈نویسنده:الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#پـــــناه
#قسمـت_بیسـتـم
✍انگار دیرتر از بقیه می رسم . دور هم ایستاده اند ، هنگامه با دیدنم از دور دست تکان می دهد . اولین کسی که هدف چشمم می شود پارساست که کنار دختری با موهای بلوند ایستاده و فرت و فرت سیگار می کشدانگار حواسش جایی جز اینجاست نریمان سوتی می کشد و دست دراز می کند .برای دومین بار من را در چنین موقعیتی قرار می دهد! کیان می گوید :
_مرض داری اذیتش می کنی ؟
+بابا می خوام غریبی نکنه
هنگامه دستم را می گیرد و گونه ام را می بوسد
_چه خوب شد اومدی
نریمان به شوخی می گوید :
+نیست خیلی پر شوری ، حضورت لازمه
هنگامه پشت چشمی نازک می کند ، روی شانه ی نریمان می زند و می گوید :
_ولش کن آقا، رویا نیست گیر دادی به دوست خوشگل من ؟
آذر و رویا نیستند .پارسا با سر سلام می دهد و دختر همراهش انگار نه انگار که مرا دیده !
+بچه ها بریم تو دیگه تموم شد
دنبال کیان راه افتاده و وارد می شویم .هنگامه کنار گوشم پچ پچ می کند :
_می بینی دختره رو ؟ به دماغ عملی و بوتاکس صورتش نگاه نکنا ، یجوریه ! گمونم جفت شیش می زنه .آذر هر وقت می بینش میگه باید کفاره بدم !
+عجب ، کی هست ؟
_فدات شم ! یعنی معلوم نیست ؟
طوری به پارسا چسبیده که انگار هر لحظه احتمال ربوده شدنش را می دهد! پس درست حدس زده بودم احتمالا آذر درگیر مثلث عشقی شده که راس اصلی آن پارساست .
+البته پانی جون بگما ، پارسا خیلی هم با روشنک جور نیست ، ولی خب دیگه !
_پس آذر امشب بخاطر روشنک نیومده
می ایستد و می گوید :
+داستانش مفصل تر از این چیزاست ، ناز شدیا
توی دلم اغرار می کنم که تو خوشگل تری ! حتی روشنک با آن مانتوی جلو باز و شالی که روی سرش انداخته و بیشتر شبیه به یک نوار مشکی نازک است که موهای از فرق باز شده اش را به خوبی نمایش می دهد ؛ از من خوش تیپ تر است .
تازه روی صندلی ها نشسته ایم که به هنگامه می گویم :
_دهنش یجوری نیست ؟
+سه بار تزریق کرده عزیزم
با اعتراض کیان ساکت می شویم ، ولی من تمام فکرم بجای صحنه ،مشغول حرف هایی ست که می شنوم .
_این دختره کیه ؟ ندیده بودمش
+اونم تو رو ندیده
_چه ربطی داره ؟
+بیخیال ، سیگار ؟
_الان نه
بیشتر از اینکه بخاطر تعارف به سیگار کشیدنش متعجب باشم ،از این تعجب می کنم که چرا در مورد من می پرسد و چرا پارسا چنین جوابی به او می دهد
بجز چند جمله ی اول دیگر هیچ کلامی بینشان رد و بدل نمی شود .
از نمایش سر در نمی آورم و واقعا حوصله ی نقدهای ریز ریز کیان را بیخ گوشم ندارم .انگار بین این جمع فقط ه
نگامه را پسندیده ام
بعد از شام و موقع خداحافظی هنگامه دعوتم می کند به دور همی هفته ی بعدشان بهت می زنگم ، خیلی خوش می گذره بچه ها همه نایسن بیا یکم دلت وا شه و دوستای عجقولی پیدا کنی نمی خوام مزاحمت بشم
+چه مزاحمی ! هرچی بیشتر باشیم خوبتره ،ازین فکرا نکنی که از دستت ناراحت میشما
_آخه ...
+آخه نداره ، فقط حواست باشه که اینجوری سایلنت نباشی همه جا ، نمی صرفه !
_یعنی چی ؟
+وای خدا ! کیان یکم برا دوستت وقت بذار خب
_چشه مگه ؟
+خیلی بی حاشیه ست !
می خندند و پارسا می گوید :
_کیان خودش کلا تو حاشیه ست ،یعنی تجربه ثابت کرده ! یادتونه که
و نیشخندی به صورت منقبض شده ی کیان می پاشد .چقدر مرموز می کنند خودشان را !
من اما فارغ از بحث و جدل های ریزی که دارند خوشحالم که خودم را در کنار آن ها می بینم . هنوز دو روز از آشناییمان نگذشته که اینطور با مهربانی وارد دنیای خودشان می کنندم .
👈نویسنده:الهام تیموری
@firoozenshan 💎
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
⚠️مژده 📣.
⚠️ مژده📣
🔶🔹 #دورهمی جذاب
#فیروزه_نشان_ها🔹🔶
✅ باحضور #سرکارخانم_نصیری
🎤 با اجرای #سرکارخانم مبینا #آقایی
👨👩👧👦 به همراه کلاس برای #والدین
با تدریس آقای #فرجی
✨⚡️کارگاه های شناختی مهارتی
📚 #پاتوق_کتاب
⁉️💬 #پرسش_وپاسخ
👇👇👇👇👇👇
🌹~•پنج شنبه ۵/۲۳ •~🌹
⏰ ساعت : 18
‼️ماسک یادتون نره😷😷‼️
🏢 آدرس:
میدان پانزده خرداد ابتدای خیابان طالقانی دانشگاه فرهنگیان
💎 @hamianekhanevade 💎
🌹🍃منتظر حضور سبزتان هستیم🍃🌹
دختران فیروزه نشان
⚠️مژده 📣. ⚠️ مژده📣 🔶🔹 #دورهمی جذاب #فیروزه_نشان_ها🔹🔶 ✅ باح
#دورهمی_فیروزه_ای💎
موفقیت توی زندگی به نظرتون چی میتونه باشه؟ به نظر من همینکه دوستان خوبی داری، یعنی اینکه به موفقیت رسیدی و خوشبختی! چون ما تو این دنیا همیشه برای حال خوب تلاش میکنم و داشتن دوستان نزدیک هم به این حال خوب کمک میکنه🙃
#فردا تو این دورهمی دوستانه خوشحال میشم ببینمتون🤩
💠 @firoozensahn 💎
خواهرم
وقتی ازخودت عکس میگیری...🤳
فرقی نداره
عکس کامل بزاری🖼
عکس لبخندت روبزاری
عکس دستات روبین گل هابزاری...🥀
عکس نیم رخت رو باچادر بزاری...🧕
هیچکدومش خوب نیست..:)
امام زمان برای همشون ناراحته😔!
یادت باشه🙂
وقتی عکساتو گرفتی خواستی بزاری پروفایلت
به خودت بگو
من برای خدا وامام زمانم تیپ میزنم
یامردم🙁؟!
شهدا ...
هم خوشگل بودن هم خوشتیپ🍃☺️
فقط اونا برای خدا وامام زمان تیپ میزدن و دل میبردن..
ماها چی..؟💔😔
#حجاب
🌸 @firoozenshan 🌸
#حرف_قشنگ🌱🌼
مثلا دلِ شڪستت رو بردارے 💔🍃
پاے برهنہ بزنے بیرون 👣
از خونہ🏠
از شھر
برے...🚶🏻♀
یہ جایے کہ آرامش باشہ ✨
یہ جایے کہ خالے از استرس باشہ🌑🥀
اصلا برے
یہ جایے کھ🌱
ڪربلا 🕌💕 باشـــہ :)😍
______________________________________
💚@firoozenshan 💚
ببخشید امشب نشد رمان بزارم🙏
فرداشب ایشالا جبرانی میزارم❣
#شبتون_مهدوی 💫
💎🎤💎🎤💎🎤
💎🎤💎🎤
💎🎤
💎
#توجه📢 #توجه 📢
اگه تو جمعای دوستانه اون قدر قشنگ و خنده دار موضوعی رو تعریف میکنی🎤😂
اگه استعداد خندوندن بقیه رو داری🍬و دلت می خواد که تو پنج شنبه های فیروزه ای
یه اجرای استنداپ داشته باشی🎤😎
پس بشتااااب🏃♀🏃♀🏃♀برای اعلام اسمت👇🏻
@sadat_83🍭
موضوع استنداپ : بی تفاوت نبودن😶و لذت امر به معروف و نهی از منکر❣
♡ @firoozenshan ♡
💎
💎🎤💎
💎🎤💎🎤💎
💎🎤💎🎤💎🎤💎
{•💎👸🏻•}
#منـتظرانـهـ⏳🗓
#اِمامـ_زَمـٰانَم❤️
❦°عزیزے میگُفتـ🌸🍃↬
◯هروقٺ احساس ڪردید🦋✨
◯از #امام_زمان دور شدید...
◯و دلتون واسہ آقـا تنگـــ نیسٺ...💔🚫
◯این دعاے ڪوچیڪ رو بخونید••📄••
◯بخصوص توے قنوٺ هاتون|🤲🏾∞💕|
[لـَیِّـنْ قَـلبے لِـوَلِـیِّ أَمـرِڪ✨ْ]
یعنـے••☘••
«خداجون🦋✨دلموواسہاماممنرمڪن...🍭͜͡🖇͜͡»
🌱 #زندگیتوامامزمانۍڪن♥️
💠 @firoozenshan 💎
- سلاممم😍😍😍
+ من خیلیییی خوشحالم😌😌
- چرا⁉️‼️
+ چون ....
چووووننننن ....
#امروز #دورهمی😍🤪 داااریم ...
اونم 💠 #دورهمی_فیروزه_نشان_ها💠
یادتون که نرفته ...😉😉🍃
🌹 راستی یادت نره تو #استنداپ شرکت کنی !!!
🌱موضوع: #بی_تفاوت_نباشیم🤦🏻♀
👇👇👇
(نسبت به موضوع امر به معروف و نهی از منکر)
جهت ثبت نام :
💚 @Sadat_83
+ 💢 یادت نره همراه با #پدر و #مادرت بیای💖👌👌
- مادر پدرم میتونن بیان؟! 😳
+ 👌بله، مادر پدر ها هم کلاس دارن با تدریس #استادفرجی 😻
- واااای من حتما میامممم😁😁😁👍
+ بیا منتظرتم😉🌹🍃
[💎] #پنجشنبه_های_فیروزه_ای [💠]
[🎁] #پنجشنبه_های_جایزه_بارون [😍]
#باما_همراه_باشید
#بنیاد_حامیان_خانواده_کاشان
💠 @firoozeneshan 💎