تست های این بخش هم اینطوریه که تا میام یچیز بفهمم، بعد دوباره نمیفهمم 🗿🫴
https://eitaa.com/59462351/6964
انقدر با قدرت دست تکون میده که جین صداش میلرزه😂
یه روز اینطوری ام که : پروردگارا من خیلی زشتم، هر ژن بدور از ملاک های زیبایی بود از والدين عزیزم گذاشتی واس من!
یه روز اینشکلی ام که : چطور تونستم اینهمه زیباییِ هارمونیک رو ناديد بگیرم و به خودم بگم زشت! اصلا چشارو، ماشالله.. واقعا میکاپ نکردنم بی دلیل نیست از بس که بی نیازه این فیس 💅
😂🚶♀
جعبه کمک های اولیه
شغلی که بهت میخوره؛ صاحب کافه کتاب از طرف من برای؛ Te'a
*لبخند ملیح
Healing:)
نوشته های 2024 رو هم خوندم؛ بعلاوه 2023
و واقعا یک تجربه ی عالی بود.
هم گریه کردم هم آه کشیدم هم خندیدم و هم خوشحال شدم.
همیشه خواهم نوشت.
و دوباره بهم یادآوری شد که انسان بسیار فراموش کاره
ولی این نوشته ها خیلی چیزا رو یادم آورد و این ریکاوری باعث شد افکارم جمع و جور بشه...
امشب نوشته هام در 2022 و 2023 رو خوندم
اصلا انگار یجور دیگه حالم خوب بود...
انگار بین الان من و اون فقط شرایطمون نیست که فرق کرده،حالمون هم دستخوش تحول شده! انگار الان سطحی تر و زمخت تر شدم
ولی خوب یادمه! خوب یادمه که تمامی این تغییرات، ریز ریز، آروم و آروم اتفاق افتادن دقیقا روز به روز! و من در تک تک اون لحظات دست و پا زدم... تو بین این دست و پا زدنا، فراموشش کردم، دلخوشی هامو، خودمو...
و مدت هاست فکر میکنم این منم!
نه این من نیستم. امیدوارم بعد این کنکور لعنتی دوباره به خودم برگردم، لطیف و منحصر به فرد، باید جدا بشم از دیگران؛ همونطور که هميشه هستم.
_ یه نوشته هم بود از لحاظات پایانی 1402 و خیلی حس خوبی بهم داد... واقعا روزای خوبی رو داشتم:) حتی آبله مرغونی که ماه های پایانی سال گرفتم هم خیلی بهم خوش گذشت(با اینکه سال خوبی نبود به هیچ وجه) ولی چیزی که کاملا فراموش کرده بودم این بود که آخرین کاری که توی 402 انجام دادم تماشای اسم من لوکی وان است،بود و خب خیلی قشنگ بود، خدای من، مرور خاطرات همجوره قشنگه...
_وای، یه نوشته پیدا کردم اصن الله الله ^^
خیلی نمکه ولی حتی یادم نمیاد درباره کیه:|
نکته بعدی نوشته ها این بود که پیشرفت هامو متوجه شدم.
خب، بیشتر نوشته هام انگلیسی بود و اولین پیشرفتی که کاملا احساس شد سیر صعودی انگلیسیم بود(😄)