eitaa logo
کلاس اولی من
23.8هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
2.9هزار فایل
به نام خدا @dehghan2016 کلاس اولی من 👇 https://eitaa.com/firststudent برای هماهنگی تبلیغ و تبادل از اینجا شروع کن👇 https://eitaa.com/joinchat/107348382C259fa9b08c کانال اخبار مدارس👇 https://eitaa.com/joinchat/740819599C456ffdeab2
مشاهده در ایتا
دانلود
@MoallemYariR1 درس 4تا6 علوم اول (01).pdf
1.84M
پایه اول| 🔺 آزمون فصل 4تا6 علوم اول ابتدایی 🔸 : دنیای جانوران 🔸 : دنیای گیاهان 🔸 : زمین خانه ی پر آب ما 🔸 درس چهارم و پنجم و ششم علوم 🔸 درس 4 و 5 و 6 علوم
ر 👈 داستان نشانه ر فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : مادر [ نشانه ر ] سلام بچه ها حالتون خوبه ميبينيد من با خودم چتر اوردم خب بارون نمياد ولي همتون تعجب كردين كه چرا چتر دستمه خب دليلي داره كه براتون ميگم خب بچه ها ميخوام داستاني براتون بگم كه در اون باران و نشانه هاي #ر خيلي توش به كار رفته , براي همينه من با خودم چترررررر آوردم كه خوب متوجه بشيد داستانو : يكي بود يكي نبود غير از خداي مهربون هيشكي نبود يه مادررررر بزرررگ مهربون توي خونه خودش تنها زندگي ميكرد هميشه غصه داشت ميگفت خدايا من چقد تنهام هيشكي در اين خونه رو نميزنه و كسي نمياد در اين خونه بپرسه حالت چطوره )بچه دررررر صداي اخرش چيه رررر افرين( حالا بقيه داستان رو گوش بدين همين با خودش فك ميكرد و حرف ميزد صداي رعدوبرق شنيد و باد و باران شديدي ميومد از پنجره بيرون رو نگاه ميكرد كه باران مياد جِر و جِر و جِر دوباره بارون داره ميباره شُر و شُر و شُر يه ناودون مشغول كار و باره غار و غار و غار كلاغها دسته به دسته اونجا بار و بار و بار تابستون بارش و بسته ازينجا پُر و پُر و پُر از گل گلها دارن ميريزن هو هو هو باد ميگه فصل پاييز رسيده پيرزن قصه ما ديد كه چه باراني مياد تا پرده رو كشيد يهو ديد در خونشو زدن تق تق تق كيه كيه درميزنه در رو با لنگر ميزنه بچه ها يه مار كوچولوي خوشكل پشت در بود گفت من يه مارم زير بارون خيس شدم درو باز ميكني بيام تو؟ مادربزرگ گفت بفرماييد بفرماييد چرا كه نه همينكه مار اومد تو بازم در خونه رو زدن تق تق در رو باز كرد ديد يه قورباغه هستش گفت من يه قورباغه كوچولو هستم ميتونم بيام تو چون بيرون بارون مياد مادربزرگ خيلي خوشحال شد گفت بفرمايد ديد پشت سرش اردك اومد گفت ميتونم بيام داخل مادربزرگ گفت بله بله من عاشق مهمونم بياين تو بعد آقاي شير اومد اول همه ترسيدن آقاي شير گفت من كاري به كارتون ندارم فقط يه جاي گرم و نرم ميخوام مادربزرگ گفت بفرمايد خوش اومدين بچه ها مورچه ريزه ميزه هم گفت منم ميتونم بيام تو مادربزرگ گفت خواهش ميكنم مهمون حبيب خداست بيا داخل بچه ها بعد يه پروانه كوچيك كه خيس شده بود اروم اومد داخل خب بچه ها اين حيوانات و حشراتي كه من گفتم چه نشانه اي توي همه اينها تكرار شده؟ رررررررر آفرين )) بچه ها مادربزرگ خيلي خوشحال شد بعد اون حيوانات كنار مادربزرگ موندن تا بارون بند بياد بعد كه بارون بند اومدبه مادربزرگ گفتن ما ميريم ولي بهت قول ميديم هر بار بهت سر بزنيم قصه ما به سر رسيد كلاغه به خونش نرسيد
@MoallemYariR1 آزمون تا نشانه ن فارسی.pdf
1.36M
☑️👈 : نشانه نـ ن کانال خلاقیت کلاس اولی✨