eitaa logo
کلاس علوم عقلی (علوی تبار)
132 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
507 فایل
این کانال به جهت ارائه منظم دروس، تحقیقات و یادداشت های کلامی، فلسفی، عرفانی، معرفت شناسی و منطقی ایجاد شده است. گروه ذیل برای تبادل محتوای علمی و پاسخگویی به سوالات دوستانی است که صوت ها رو گوش میکنند https://eitaa.com/joinchat/2671837222Ca26e236298
مشاهده در ایتا
دانلود
📚مطلب فلسفی هشتم 📚موضوع علم فلسفه 👈سوال: از کجا میگویید موضوع علم فلسفه وجود بما هو وجود است؟ 👈 پاسخ ها: بیان اول(ورود پسینی و از راه احکام و مسائل) مقدمه اول: محمولات و مسائل علم فلسفه عام و کلی هستند و قاعدتاً حمل بر وجود و موجودِ بدون هیچ قیدی می‌شوند. مقدمه دوم: اگر محمول و مسائلی بر موضوعی حمل شود، آن موضوع، موضوع علم است. نتیجه: موجود بما هو موجود موضوع علم فلسفه است، بدون این که هیچ قیدی بپذیرد. بیان دوم(از راه بداهت تصوری و تصدیقی وجود و علم سابق بودن فلسفه) مقدمه اول: فلسفه علم سابق و أعلی است و نیازمند به هیچ علم سابقی در اثبات موضوع نمی‌باشد. مقدمه دوم: وجود بداهت تصوری و تصدیقی دارد و بدیهی اوّلی می‌باشد، بنابر این نیاز به معلوم تصوری پیشین یا تصدیق پیشین ندارد. نتیجه: موضوع علم فلسفه موجود بما هو موجود است.(واقعیت بما هی واقعیت) 💡 منظور از قید «بما هو موجودٌ» آن است که در فلسفه ازحقایق وجودی از همان حیث وجودی و حیث تحقق داشتن بحث می‌شود. به عنوان مثال در علم فیزیک از یک امر موجود بحث می‌کنیم، ولی موجود از آن جهت که دارای حرکت است، محل بحث فیزیکدان قرار می‌گیرد و یا در علم شیمی موجود را از حیث ترکیبات شیمیایی مورد بحث قرار می‌دهیم. https://eitaa.com/forghanma .
📚مطلب کلامی هشتم 📚تفاوت فلسفه و کلام 👈 سوال: تفاوت فلسفه و کلام در چیست؟ 👈پاسخ ها: 1. تفاوت در موضوع. موضوع فلسفه، موجود بما هو موجود است موضوع علم کلام را نمی‌توان موجود بما هو موجود دانست؛ چرا که اولاً در کلام از امور جزئی بحث می‌شود و بحث از امور جزئی با موجود بما هو موجود که بحثی کلی است نمی‌سازد. ثانیاً اگر موضوع کلام را موجود بما هو موجود هم بدانیم باید قید «علی سبیل قانون الاسلام» را در آن شرط بکنیم، زیرا که کلام بودن کلام به تطابق با کتاب و سنت است و نمی‌تواند ذره ای از آن تخطی کند. 2. تفاوت در هدف و غایت: متکلم مهم ترین هدف و رسالت خود را دفاع از اسلام و اعتقادات دینی می‌داند و از این رو هدفش اولاً و بالذات اقناع، ارشاد و پاسداری از عقاید دینی است و ثانیاً و بالتبع در این مسیر هستی شناسی هم می‌کند. ولی هدف و رسالت اصلی فیلسوف هستی شناسی است، اگرچه در این میان بسیاری از معتقدات دینی را هم اثبات کرده و حقیقت را بر همگان عیان می‌کند. 3. تفاوت در روش: یکی از تفاوت‌‌های مهم کلام اسلامی و فلسفه اسلامی در آن است که متکلم در راه دفاع از آموزه‌‌های دینی، خود را منحصر در روش استدلال عقلی و قیاس نمی‌بیند و از روش جدلی، خطابه، تمثیل و استقراء ناقص استفاده می‌کند و همین طور بسیار مشاهده می‌کنیم که از کتاب و سنت(نقل) و همینطور از داده‌‌های علوم تجربی استفاده می‌کند. ولی فیلسوف همواره در سیر علمی خود و در مقام استدلال فقط از برهان عقلی و قیاس استفاده می‌کند و از لحاظ ماده هم فقط از یقینیات استفاده می‌کند و مشهورات، مسلمات، مظنونات، مقبولات و... را کنار می‌گذارد و تمسک کردن فیلسوف به قرآن و سنت، فقط برای تأیید برهان یا کشف مسأله جدید است. 4. تفاوت در بخشی از مسائل: برخی از مسائل علم کلام مختص به کلام بوده و به هیچ وجه در فلسفه از ‌آنها بحث نمی‌شود. مانند مباحث فرعی نبوت و امامت ، جزئیات معاد و... . https://eitaa.com/forghanma .
📚مطلب فلسفی نهم 📚موضوع فلسفه ۲ 👈سوال: موضوع فلسفه وجود است یا موجود 👈پاسخ: دقیقتر آن است که بگوییم موضوع فلسفه موجود است نه وجود، زیرا موجود بما هو موجود به معنای واقعیت است و واقعیت، اعم از وجود و ماهیت می‌باشد. بنابراین انتخاب واژه موجود این مزیت را دارد که با قول کسانی که قائل به اصالت ماهیت هستند، هم سازگار است و پیش از آن که اصالت وجود، اثبات شود، مناسب‌تر این است که موضوع فلسفه چیزی قرار داده شود که با هر دو قول بسازد. موضوع فلسفه در مشارب مختلف، تعیّن و قالب‌های مختلف می‌تواند داشته باشد به عنوان مثال موضوع فلسفه بعد از اصالت وجود و قائل شدن به تشکیک، حقیقت وجود مشکّک می‌شود و بعد از اصالت وجود و قائل شدن به تباین، حقائق متباین موضوع می‌شوند و همینطور اگر در فلسفه، کسی قائل به وحدت شخصی غیر سریانی شود، موضوع فلسفه واجب تعالی می‌شود. https://eitaa.com/forghanma .
📚مطلب کلامی نهم 📚تفاوت متکلم و فیلسوف در تعهد به کتاب و سنت 👈سوال: آیا می شود گفت که تفاوت کلام و فلسفه در اهمیت دادن یا ندادن به شریعت است؟ 👈پاسخ: برخی در مقام بیان تفاوت‌‌های فلسفه اسلامی و کلام اسلامی، بیان می‌کنند که فیلسوف خود را آزاد از هر نوع قید و تقیّد می‌بیند و هرآنچه که عقلش حکم میکند می‌پذیرد ولی متکلم این گونه نیست و از همان ابتدا تسلیم قرآن و سنت است. اگر مراد از این تفاوت آن است که فیلسوف نسبت به کتاب و سنت بی تفاوت بوده و فقط حول برهان و استدلال می‌چرخد، کلام باطلی است، چرا که فیلسوف متفلسف به فلسفه اسلامی معتقد است فلسفه اولاً در تصحیح مسائل فلسفی و زدودن خطاهای پیشین، ثانیاً در ابداع استدلال‌‌های جدید و ثالثاً در زمینه سازی مسائل جدید و رابعاً در جهت دهی و اهتمام به مسائل مدیون کتاب و سنت است. از طرفی نقل قطعی نقش موثر دیگری را ایفا می‌کند و آن اینکه اگر گزاره ای عقلی در تعارض با گزاره قطعی نقلی باشد، جانب گزاره قطعی نقلی گرفته و در صدد رفع اشکالات استدلال‌‌های خود می‌گردیم. https://eitaa.com/forghanma .
برگزاری چهاردهمین کرسی علمی ترویجی سال 1403 با موضوع: نظریه رویا انگاری وحی نبوی در بوته نقد با تاکید بر آیات قرآن کریم
📚مطلب فلسفی دهم 📚بداهت تصوری موضوع فلسفه 👈سوال: چرا وجود به تعریف و تصورات دیگر نیاز ندارد؟ 👈پاسخ ها دلیل اول: از آنجا که حقیقت وجود عین خارجیت و عینیت و ترتب آثار بوده و ذهن مقام بی اثری است، به ذهن نمی‌آید، زیرا اگر چیزی که عین خارجیت و ترتب آثار است به ذهن بیاید یا باید اثر داشته باشد، که این تناقض است(چرا که ذهن مقام بی اثری است)، یا باید بی اثر باشد که این انقلاب در ذات است(چرا که چیزی که ذاتاً اثر دارد، بی اثر می‌شود). از این رو است که حکما گفته اند: وجود، تعریف حدی و رسمی ندارد و نیازمند واسطه گری جنس و فصل نمی‌باشد. به عبارت دیگر تعریف منطقی که مد نظر است یا به جنس و فصل است یا به عرض عام و خاص و این جنس، فصل، عرض عام و عرض خاص فقط برای ماهیات هستند. از آنجا که ماهیت در محدوده ذهن حقیقتاً واقع می‌شود، می‌توان بر آن تعریف ارائه کرد، ولی وجود از همان ابتدا در ذهن تحققی ندارد، بنابراین از بحث تعریف تخصّصاً خارج است. این مطلب همان مدعای فلاسفه بوده که می‌گویند: «التعریف للماهیة و بالماهیة». دلیل دوم: ما مفهومی آشکارتر و روشن‌تر از وجود در عالم نداریم تا واسطه قرار گرفته و وجود را معرفی کند، و هر مفهومی را که تصور کنیم، وجودِ آن مفهوم را‌ پیشتر تصور کرده ایم. دلیل سوم: مفهوم وجود عام‌ترین مفهوم موجود می‌باشد، بنابراین نمی‌توان برای آن جنسی را فرض گرفت. با منتفی شدن جنس فصل هم منتفی می‌شود و با انتفاء جنس و فصل، عرض عام و خاص که از لوازم جنس و فصل هستند نیز منتفی می‌شوند. https://eitaa.com/forghanma .
📚مطلب کلامی دهم 📚شباهت‌‌ کلام قدیم و کلام جدید 👈سوال: کلام جدید و قدیم چه شباهت هایی با یکدیگر دارند؟ 👈پاسخ: 1. شباهت در موضوع: اگرچه برخی از اساس موضوع واحد داشتن کلام را منکرند، ولی اگر موضوع علم کلام را اعتقادات دینی و ایمانی بدانیم می‌توانیم بگوییم که مسائل کلام قدیم و کلام جدید حول اعتقادات دینی و ایمانی می‌چرخد و این دو در این زمینه با هم مشترک هستند. 2. شباهت در غایت و هدف: هدف و رسالت کلام قدیم و جدید مشترک بوده و هردو در صدد تبیین، اثبات و دفاع از عقاید دینی در برابر شبهات مخالفین هستند. 3. شباهت در روش: کلام قدیم و جدید هردو برای اثبات مدعای خود از برهان، نقل، تجربه و علوم روز و شهود استفاده می‌کنند. یعنی متکلم آنجا که نیاز باشد و بتواند از هر چهار طریق برای اثبات مدعا استفاده می‌کند و همینطور متکلم در آنجا که مقام اقناع باشد از روش خطابه و در آنجا که مقام مقابله با خصم باشد از روش جدلی استفاده می‌کند. https://eitaa.com/forghanma .
اطلاعیه-ارائه-نهایه.gif
68.2K
قابل توجه طلاب متقاضی شرکت در دکتری رشته های کلام و فلسفه دوره کارگاهی مرور تحقیقی نهایة الحکمة و کشف المراد آمادگی آزمون دکتری استاد علوی تبار
📚مطلب فلسفی یازدهم 📚 بداهت تصدیقی موضوع فلسفه 👈سوال: چرا اثبات تحقق وجود به استدلال و برهان نیاز ندارد؟ 👈پاسخ: اصل واقعیت امری بدیهی است و قابل انکار نیست، چرا که قبل از انکار آن منکِر باید واقعیت بسیاری از امور را بپذیرد. (مثل: واقعیت فهم، واقعیت استدلال، واقعیت خود و...) پس انکار واقعیت، مساوی با اثبات واقعیت می‌باشد. همینطور اصل واقعیت قابل شک نیز نمی‌باشد، چرا که شکاک بودن، فرع بر پذیرفتن واقعیت شک است و حتی اصل واقعیت قابل اثبات هم نمی‌باشد. چرا که اثبات واقعیت مستلزم پذیرفتن واقعیت‌های گوناگون قبل از اثبات آن می‌باشد. https://eitaa.com/forghanma .
📚مطلب کلامی یازدهم 📚تفاوت‌‌ کلام قدیم و کلام جدید 👈سوال: چه تفاوتی میان کلام قدیم و جدید است؟ 👈پاسخ: 1. تفاوت درمسائل: اصلی ترین تفاوت کلام قدیم و جدید در این محور است. همان طور که می‌دانیم امروزه با تحولاتی که جهان غرب در زمینه فلسفی، علمی و اجتماعی داشته، سوالات و شبهات زیادی ذهن جوامع امروزی را به خود مشغول کرده است. در این میان گروهی کاملاً متحجرانه به مسأله نگاه می‌کنند و بدون آن که با تبیین و استدلال به مقابله بپردازند، ‌آنها را به کلی لغو دانسته و ورود به این مسائل نمی‌کنند. گروهی دیگر که ‌آنها را غرب زده می‌نامیم تسلیم این شبهات شده و نظریه‌‌های علمی و فلسفی غرب را پذیرفته‌اند. اما متکلمان واقعی که راه اعتدال را پذیرفته‌اند، در مقابل این شبهات و مسائل جدید ایستاده‌اند و با تکیه بر مبانی علمی، کلامی و فلسفی خود به شیوه ای منطقی پاسخ ‌آنها را می‌دهند. 2. یکی دیگر از تفاوت‌‌ها آن است که غالباً در مسائل جدید روش استقراء، تجربه و تمثیل و فایده‌اندیشی پررنگ تر است و به روش‌‌های نظری محض کمتر توجه می‌شود. https://eitaa.com/forghanma .
📚مطلب فلسفی دوازدهم 📚عرض ذاتی 👈سوال: عرض ذاتی چیست؟ 👈پاسخ: عرض ذاتی تفاسیر متعددی دارد که به یک مورد اشاره می شود: عوارضی ذاتی هستند که بدون واسطه در عروض بر موضوع حمل شوند، اعم از آن که بی واسطه بر موضوع حمل گردند یا با واسطه حمل گردند و همینطور اعم از این که با واسطۀ أخص حمل گردند یا مساوی یا اعم. 💡توضیح واسطه‌ها: الف) واسطه در ثبوت: واسطه، علت تحقق شیء باشد، مانند علیت خداوند برای مخلوقات، مثلا در گزاره‌های الممکن موجودٌ بالواجب؛ واجب واسطه در ثبوت محمول بر موضوع می‌باشد و البته حکم بر هر دو حقیقتاً بار می‌شود. ب) واسطه در اثبات: واسطه سبب علم ما به آن شیء می‌شود و در حقیقت به واسطه در شناخت، واسطه در اثبات می‌گویند. ج) واسطه در عروض: واسطه‌ای است که مجوز و مصحّح مجاز عقلی و اسناد به غیر ما هو له است. مانند جری المیزاب بالماء که ماء واسطه در عروض جریان بر ناودان می‌باشد. در این نوع از واسطه حکم حقیقتاً برای واسطه بوده و مجازاً برای ذی الواسطه می‌باشد. جناب آخوند خراسانی در ابتدای کفایۀ الاصول همین نظر را اتخاذ کرده است. https://eitaa.com/forghanma .
📚مطلب کلامی دوازدهم 📚خداشناسی فطری 👈سوال: فطری بودن شناخت خدا یعنی چه؟ 👈پاسخ: یعنی انسان به گونه ای آفریده شده است که در اعماق قلبش رابطه ی وجودی با خالق هستی دارد و هنگامی که به عمق دل خود توجه کند، چنین رابطه ای را خواهد یافت، نه این که می‌داند خدائی هست، بلکه رابطه ی خود با خدا را می‌بیند و شهود می‌کند. به عبارت دیگر خود را عین فقر، ربط و نیاز به موجودی مستقل می‌یابد و این علم حضوری بوده و همانطور که در منطق و معرفت شناسی ثابت شده است، علوم حضوری خطاناپذیرند. 💡اشکال: پس چرا اکثر انسانها به این نوع از خداشناسی نائل نمی‌شوند؟ 💡پاسخ: اولاً فطری بودن و بدیهی بودن یک مسأله ای مستلزم آن نیست که هیچ کس در آن شک و شبهه نداشته باشد و ما در طول تاریخ بسیار دیده و می‌بینیم که برخی حتی در بدیهی ترین امور یعنی اصل واقعیت داشتن برخی از اشیا شک می‌کنند و مطلقاً منکر واقعیت شده‌اند. ثانیاً همانطور که در علم معرفت شناسی ثابت گشته است، علوم حضوری مانند نور دارای مراتب و شدت و ضعف است و هرچه مرتبه وجودی عالِم بالاتر باشد، علم حضوری اش روشن تر و واضح تر می‌شود و همینطور هرچه مراتب توجه شخصِ ادراک کننده قوی تر باشد علم حضوری اش قوی تر و واضح تر خواهد بود. ثالثاً امروزه بخاطر وجود فضای شکاکیت و شبهات بسیار زیاد و همینطور موانع دیگر، خداشناسی فطری جایگاه اصلی خود را پیدا نکرده است. https://eitaa.com/forghanma