کد شماره ۱
خاطره تشکلی سرکار خانم زهرا زاهدی
ترم اول دانشگاه فرهنگیان روزهای پر از هیجان و استرس بود. به عنوان کسی که تازه وارد این محیط شده بودم، نگرانیهای زیادی داشتم. از اولین امتحانها تا تلاش برای شناختن خودم و همکلاسیها، همه چیز تازه و بیپاسخ بود. مخصوصاً شب قبل از امتحانها، اضطراب به اوج خود میرسید و خواب از چشمانم میرفت. با این حال، وقتی موفق به گذر از این چالشها شدم، فهمیدم که ترسهایم بیمورد بودند و باید به خودم اعتماد میکردم. این تجربهها به من آموخت که دانشگاه فقط جایی برای یادگیری نیست، بلکه فرصتی برای رشد شخصی و اعتماد به نفس است.
در کنار این، حضور در گروه بسیج برای من تجربهای متفاوت بود. وقتی به این گروه پیوستم، احساس کردم که میتوانم به طور فعال در خدمت جامعه و کشورم باشم. از همکاری در پروژههای مختلف تا مشارکت در امور خیریه و برنامههای اجتماعی، همیشه برایم ارزشمند بود که بتوانم در کنار دیگران، همدلی و فداکاری را تجربه کنم. این فعالیتها به من یاد داد که در کنار چالشهای فردی، میتوانم به دنیای بیرونم نیز خدمت کنم و در روند رشد خودم، به جامعهام نیز کمک کنم. بسیج برای من بیشتر از یک گروه بود؛ یک خانواده بزرگ که در آن، همه با هم تلاش میکردیم تا تغییرات مثبتی در اطرافمان ایجاد کنیم...
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
کد شماره ۲
خاطره تشکلی سرکار خانم نادیا عامری
سفر مشهد ما پر از لحظههای ماندگار بود، اما شب آخر چیز دیگری شد. بعد از زیارت روزانه و برنامههای گروهی، تصمیم گرفتیم شب را در حرم بمانیم. حرم در سکوت شب، آرامشی داشت که هیچوقت فراموش نمیشود. کنار هم نشستیم، گاهی حرف میزدیم، گاهی دعا میخواندیم و گاهی فقط به گنبد طلایی خیره میشدیم. آن شب، زمان انگار ایستاده بود. حس میکردیم هر دعایی مستجاب میشود و هر دلی آرام میگیرد. تا اذان صبح ماندیم و وقتی صدای اذان در صحن پیچید، انگار همه چیز کامل شد. شب آخر، زیباترین پایان برای این سفر معنوی بود.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
کد شماره ۳
خاطره تشکلی سرکار خانم فاطمه حیدری
توی حسینیه، وقتی نقش حضرت زینب (س) رو بازی میکردم، اسارت رو با تمام وجودم حس کردم. هفتهها تمرین برای شبی که قلبها در کربلا تپید. صدای نوحهها، اشکهای بیقرار تماشاچیها، همه چیز رو واقعی کرده بود. لحظهای که چادر از سرم کشیدند، انگار روحم رو به غارت بردند. بعد نمایش، زمزمههای تسلیت مثل آبی بر آتش دلم بود. اون شب، نه فقط یه نمایش بود، بلکه سفری بود به عمق مصیبت کربلا، و حسرتش تا همیشه با من ماند.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
کد شماره ۴
خاطره تشکلی جناب آقای سینا نعیمی
از اون روزا بود که هیچوقت فراموش نمیشه. نمایشگاه فرهنگی تشکلمون بود؛ چند هفته برنامهریزی، کلی استرس، و بالاخره روز افتتاحیه. راستش فکر میکردم هیچکس نیاد، ولی اولین روز که نمایشگاه رو زدیم، فهمیدم چقدر اشتباه میکردم.
همه چیز از یه ایده ساده شروع شد: اینکه برای بچههای دانشگاه یه فضای صمیمی و متفاوت درست کنیم.که با خصوصیات شهدا بیشتر اشنا بشن. یه عالمه پافشاری، هماهنگی، و حتی دعوا تو گروه داشتیم، اما بالاخره به روز نمایشگاه رسیدیم. سالن پر بود از وسایل مهمات جنگی، غرفههایی که با کلی نقاشی از شهدا پخش شده بود ، صحنه هایی از جنگ .
اولش کسی نبود. همهمون گوشهای ایستاده بودیم و به خودمون شک میکردیم. ولی کمکم، یکییکی بچهها اومدن. ، سوال میپرسیدن، حتی یه سریشون موندن کمک کردن غرفهها رو بهتر بچینیم. یکی چایی میداد یکی خرما پخش میکرد.
یه صحنه هیچوقت از ذهنم پاک نمیشه. ورود پیکر یکی از شهدای عزیزمون به سالن مراسم بود همه با چشم هایی پر از اشک لبخند میزدند که این افتخار نسیب اونها شده بود در طول مراسم صحبت هایی از جان فشانی های اون شهید شد .
اون شب خسته بودم. حس کردم تلاشهای کوچک ، درگیری ها بالاخره یه نتیجهای دارد؛ اینکه کنار هم باشیم، یاد بگیریم، و از چیزای قشنگ خودمون محافظت کنیم حتی اگه قرار باشه جان خود رو فدای اون کنیم.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
کد شماره ۵
خاطره تشکلی جناب آقای نوید نیکونام
تصمیم گرفتیم با اعضای هیئت بریم کربلا تا بعضی از اعضا که نرفته بودن کربلا قسمتشون بشه و طرح آرزوی شیرین رو هم پیاده سازی کنیم وقتی رسیدیم قرار شد اول به زیارت حضرت عباس (ع) برویم
وارد حرم که شدیم خلوت بود و راحت تا نزدیکی ضریح رفتیم که ناگهان یکی از اعضای هیئت با یک حالت تضرع و افتادگی که بار اولش بود به کربلا می آمد بلند گفت:(سلام امام حسین عزیزم)!
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
کد شماره ۶
خاطره تشکلی سرکار خانم فاطمه زهرا ذوالفقاریان
سفر تشکیلاتی قم، پس از 15 سال، تجربهای شگفتانگیز و هیجانانگیز بود. قدم زدنها با دوستان به سمت مسجد جمکران، بهویژه در شبها، حس رشد و کمال را القا میکرد. حوزه علمیهای با فضایی دلنشین، یادآور مکتبخانهها و حضور شاعرانی چون حافظ و سعدی بود. این سفر، احساس پرواز و شادی عمیقی را در قلبم بیدار کرد. لحظات دلپذیر در مسجد جمکران، آرامش حرم حضرت معصومه (س) و حال و هوای زیبای بهشت معصومه، خاطراتی ماندگار ساختند. این سفر در کنار دوستانی صمیمی و همدل، چنان لذتبخش بود که آرزو میکردم میشد این روزها را برای همیشه ذخیره و بارها و بارها تکرار کرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
کد شماره ۷
خاطره تشکلی سرکار خانم سارا معزی
این خاطره ای جذاب و شیرین از جشن تولد حضرت زینب، روز پرستار، می باشد . من، در کانون نماز و نیایش دانشگاه فرهنگیان، وظیفه ی درست کردن شربت را عهدهمند بودم. اما در اولین قدم، فهمیدم که ظرف مناسبی برای هم زدن و ریختن آب ندارم! نگاهی پر از ناتوانی به دوستانم انداختم. با پیشنهاد دوستان، ظرفهای غیرمعمولی مانند قابلمهها و قمقمهها را به کار گرفتیم. پس از مدتی تلاش، شربتی خوشمزه تهیه شد. همه از شربت خوشمزه و همچنین اثربخشی حل مسئله مسرور بودند. این تجربه، یادی خالصانه از همکاری و شادی را در خاطرها نگاه داشت.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
کد شماره ۸
خاطره تشکلی سرکار خانم زهرا حیدری
ساعت شش صبح، مسجد بیدار شد. نه با صدای اذان، بلکه با شور بچههای پایگاه. جاروها میرقصیدند، شیشهها برق میزدند، و عطر گلاب، فضا را جانی تازه میبخشید. هر گوشهای که تمیز میشد، دلمان سبکتر میشد. خستگیمان با لبخندهای همدیگر گم میشد. ما نه فقط مسجد را گردگیری میکردیم، بلکه قلبهایمان را هم صیقل میدادیم. مسجد، قلب محله بود و ما، خادمان بیادعای آن.”
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
📎 نتایج نظر سنجی مسابقه خاطرات تشکلی تا این لحظه:
1️⃣سرکار خانم زهرا زاهدی۱۳رای
2️⃣ سرکار خانم نادیا عامری۸ رای
3️⃣سرکار خانم فاطمه حیدری۴۰۴رای
4️⃣ جناب آقای سینا نعیمی۳۳رای
5️⃣جناب آقای نوید نیکونام۵۰۸رای
6️⃣ سرکار خانم فاطمه زهرا ذوالفقاریان۱۰۹رای
7️⃣سرکار خانم سارا معزی ۱۹۱ رای
8️⃣ سرکار خانم زهرا حیدری ۳۵ رای
⏳شایان ذکر است نظر سنجی تا ساعت ۱۸ ادامه خواهد داشت.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
🔖مهلت شرکت در مسابقهی #خاطرات_تشکلی🦋 به پایان رسید.
✨اعلام نتایج تا دقایقی دیگر...
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan
🎁 رسید اهدا جوایز به منتخبین مسابقه #خاطرات_تشکلی 🌿
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#مسابقه
#خاطرات_تشکلی
🎓 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه های
شهرستان سمنان، مهدیشهر و سرخه
@forjeh_semnan