فروغ توحید
「﷽」 #استاد_فروغی سلمه الله
❤️#ادخال_سرور_در_قلب_مومن 3⃣
(#قسمت_سوم)
✨پاداش شاد کردن دل دیگران در کلام امام جعفر صادق علیه السلام:
امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی خداوند، مؤمن را از قبرش [در روز قیامت] بر میانگیزاند، همراه او [شخص] مثالی خارج میشود که پیشاپیش وی حرکت میکند و هرگاه مؤمن هولی از اهوال قیامت را ببیند (و آن هول سبب هراس او شود)، آن مثال به وی میگوید: نگران و محزون مباش، تو را از جانب خداوند بشارت باد به کرامت و خوشحالی. تا اینکه در برابر خداوند جلیل ایستاده و حقتعالی از او حسابی آسان کشیده و او را به بهشت امر میکند
(هرکس بدین جا رسید مدال سعادت ابدی گرفت تمام درس و بحث ها مقدمه ست از برای وصول به چنین سعادتی وگرنه بازی است و اسباب اشتغال دل ماست ؛ به همه چیز باید رنگ خدایی بزنیم. )
در حالیکه [شخص] مثالی در جلو او [در حال حرکت] است. مؤمن به او میگوید: خداوند، تو را رحمت کند. چه خوب با من از قبرم خارج شدی و دائماً مرا به شادی و کرامت از ناحیه خداوند بشارت دادی تا اینکه آن را دیدم. پس مؤمن میگوید: تو کیستی؟ آن مثال میگوید: من همان شادی و سروری هستم که تو آن را بر قلب برادر مؤمنت در دنیا داخل کردی. خداوند جلیل مرا از آن سرور خلق کرده است تا تو را خوشحال کنم.
🔅این روایت عظمت مؤمن را نشان می دهد و ثمرات اخروی بدست آوردن دل یک مؤمن را
💠اما ادخال سرور بالاتر است از بدست آوردن دل مؤمن است.
حتی اگر دل یک موجود زنده ای را مسرور کنی اثر دارد و لو یک حیوان باشد.
هیچ موجودی در عالم تکوین بیهوده خلق نشده و همه آیات حق تعالی و نشانه های اویند.
🍃به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
🍃عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
اگر دل ما بند محبت خداشد و خدا دوست شدیم این آثار حب برمی گردد و هرچه دیدیم را آیات خدا می بینیم.
بااین دید محبت ما به اندازه ی نظام عالم سعه پیدا می کند
🔅امام حسین علیه السلام و آزادسازی غلام مهموم :
دربحارالانوار است که روزی امام حسین علیه السلام غلامی را دید که با سگی غذا می خورد.
غلام گفت:« ای فرزند رسول خدا! من دلم گرفته و ناراحتم، و می خواهم با مهربانی به این سگ و شاد کردنش شاد شوم. چون صاحب من یهودی است و من نمیخواهم به او خدمت کنم.»
(فهم یک غلام را ببین! من مهمومم و می خواهم دل سگی را بدست آورم تا صاحب اختیار این عالم یه نگاهی به من کند و او هم حزن از دل من بزداید)
امام حسین علیه السلام به قصد خریداری غلام نزد صاحبش رفت و خواست او را به دویست دینار بخرد.
یهودی گفت:« این غلام فدای قدم شما و این باغ هم برای او؛ پولتان (دویست دینار) را هم به شما باز میگردانم.»
امام فرمود:« من این پول را به تو می بخشم.»
یهودی گفت:« من نیز آن را به غلام بخشیدم.»
حسین علیه السلام غلام را آزاد کرد و همه اموال را به او بخشید.
زن آن یهودی گفت:« من مسلمان شدم و مهر خود رابه شوهرم بخشیدم.»
یهودی گفت:« من نیز مسلمان شدم و این خانه را به زن بخشیدم.»
🔅زیربنای تمام این فیوضات بدست آوردن دل یک سگ بود.
نظام عالم اینگونه است یک بهانه ای می خواهد تا فیوضات ربوبی نازل شود سعی کن از این بهانه ها داشته باشی.
◦◦◉✿ #فروغ_توحید ✿◉◦◦
🔆 @forooghetohid