.
بسم الله الرحمن الرحیم
با صلوات بر محمد و آل محمد ، بررسی بخش های عمومی و طبیعی زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها موضوع این گفتار است. امید که سودمند باشد
دست ما از درک و حتا فهم کمال حوریهی انسا ام ابیها ، دخت مصطفا، کفو مرتضا و دیلک جمع کسا، خالی ست.
اما حضرت بی مانند ایشان، مانند همهی ما یک زندگی طبیعی داشته که صد در صد ( تاکید می کنم ؛ صد در صد) در دسترسِ توانایی ما قرار داره.
الف- مخاطب این بخش بیشتر بزرگترهای خانواده به ویژه پدر و مادرهاست.
۱-حضرت زهرا سلام الله علیها بین ۹ تا ۱۱ سالگی ازدواج کرده اند. برخی نیز سن ازدواج ایشان را ۱۴ سال گفته که این قول در اقلیت است.
یادآوری؛
ما یه جوری پیش آمدیم که سن ازدواجمون به حدود ۲۵ رسیده.
یعنی انحراف از معیاری با حدود ۱۴۰ درصد.
یعنی ۱۴۰ درصد خسران غیر قابل جبران.
عمر، یدکی نداره که پس از مدتی ، نمونهی آن را جایگزین این یکی کرد.
۲- یک سال پس از ازدواج ، بلافاصله فرزندآوری را شروع و طی مدت ۹ سال ، زندگی را به نور وجود (۴+۱) فرزند مزین می کنند. سلام الله علیهم اجمعین🌼
در حال حاضر چیزی که از زبان زوجین برای فرزندآوری می شنویم آن است که؛ فعلا زود است. ان شا الله سه چهار سال دیگه ، یکی میاریم و پس از چند سال یکی دیگه. ( یه بار به دوستی که سی سالگی ازدواج کرده بود و می خواست پس از پنج سال استارت بچه آوردن رو بزنن، گفتم ؛ داداش! فعلا برید یه آزمایش بدید ببینید توان بچه دار شدن دارید یا نه؟ بعدا دنبال فرجهی پنج ساله باشید)
با این سبک زندگی سرد و سودازا، مگه به این راحتی می شه، روی فرزند آوری به موقع حساب کرد!
از سویی، طفلی ها، آیندهای که در نظر گرفته اند برای فرزندشون اینه که ؛ یکی دو تا بچه رو خوب و تر و تمیز بزرگ کرده و دکتر مهندس تحویل جامعه بدیم ، بهتر از ده تا بچه است که یا کارگر می شن یا بیکار یا بزهکار.
نمی دونن جنم بچه در چالش با برادران و خواهرانش بیشتر و توان هم افزایی برای رشد عمودی با کثرت برادر و خواهرها ، بیشتر می شه.
صریح تر از آیهی قرآن که از فرزندان به عنوان « مدد الاهی» یاد می کنه، چه دلیلی برای رد این تفکر وارداتی و ویرانگر می شود آورد؟!
خدا نکند گوشی چنان سنگین شود که کلام الله و کلام ولی الله را نشنود!
کاش گروهی مستند ساز دوربین دست می گرفتند و با پدر و مادرهای خام و جوگیری که برای «زندگی بهتر» راه فرزندآوری خود را بستند، مصاحبه کرده و پای درد دلشان می نشست.
معلمی که نویسندهی کتابی بود، می گفت هر گاه به اشتباهی که مرتکب شدم و فرزند خودم را از بهترین نعمات دنیا محروم کردم، حالت جنون بهم دست می ده.
اینا سرنوشتی ست که شاید و شاید ، افراد مبتلا در سی سال پیش توجیهی برایش داشته اند، اما در حال حاضر هیچ توجیهی که ندارد بماند، اضطراری چون افزایش جمعیت سنی به شیعه، آن را به تکلیف تبدیل کرده است.
این راه شوم و شیطانی، هم چنان مسیر پر رفت و آمد زوجین، نسبت به فرزند آوری ست.
چنان شده که رکورد بی سابقه ترین کاهش رشد جمعیت در کل تاریخ، به ایران تعلق گرفته.
ب- چارچوب زندگی روزانهی حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان یک خانم خانه دار و مسلمان؛
۱-نماز صبح را خوانده و به تلاوت قرآن و دعا برای مسلمین مشغول می شود.
قدیمی های ما سحر خیز بودند و گل گل صورتشان ناشی از همین فرهنگ بود.
خواب زیاد چنان جایی بین ما باز کرده که گاه در برنامهی رسمی و مصاحبه با افرادی که دعوت شدن، علنا می گن که جمعه تا فلان ساعت می خوابم و یا سفارش کردم که منو زود بیدار نکنید!
متاسفانه مرد و زن هم ندارد هر چند اولویت با سحر خیزی زنان است که در گذشته برای خود عیب می دانستند کسی رخت خواب آن ها را پهن شده ببیند.
۲- (اگر امیرالمومنین در مأموریت یا در میدان نبرد نبودند)، در کنار همسرشان صبحانهای ( هر چه از بخشش به فقرا باقی مانده) میل می کنند. ( تاریخ هیچگاه از خوان رنگین این خاندان یاد نکرده)
با سفرههای خودمان مقایسه کنید که #خوراکترکیبی، شده فرهنگ خوراکمون.
نان و نمک و اگه بود شیر یا خرما
واقعا خوراکی که از حیث تنوع و کمیت از گلوی ما پایین می ره ، در تاریخ چند هزار ساله ی ساکنان ایران نمونه نداشته.
خوراک، چنان جایگاهی در زندگی ما دارد، که انباری مانند یخچال فریزر ، حکم یه فروشگاه کوچک چهار فصل را پیدا کرده.
روزه هم که می گیریم، سحر به قدری می خوریم که تا چهار عصر مشکل گواردن اونو داریم و در افطار ، سفرهها بسیار رنگین و پر هزینه چیده می شود.
مخصوصا اگه بخوایم افطاری بدیم و یه خودی نشون داده باشیم!
بدمون نیاد!
خیلی به شکم اهمیت می دیم ...