eitaa logo
فرصت زندگی
204 دنبال‌کننده
1هزار عکس
807 ویدیو
10 فایل
فرصتی برای غرق شدن در دنیایی متفاوت🌺 اینجا تجربیات، یافته‌ها و آنچه لازمه بدونین به اشتراک میذارم. فقط به خاطر تو که لایقش هستی نویسنده‌ی از نظرات و پیشنهادهای شما دوست عزیز استقبال می‌کنه. لینک نظرات: @zeinta_rah5960
مشاهده در ایتا
دانلود
هفته دفاع مقدس شروع شد. برای جنگی تن‌به‌تن و نابرابر، دفاعی جانانه با جان و تن، یادبود می‌گیریم تا فراموش نکنیم پرچم منقش به نام خدای بزرگ در ازای چه خون‌هایی سر پا ایستاده است. اما امروز آن جنگ سخت تمام شد و جنگ نرمی به پاست. گلوله‌ها، اخبار دروغ و مغلطه‌های طراحی شده مزدوران دشمن هستند که مغز جوانان وطن را هدف گرفته‌اند. افسران جنگ نرم، کشته و زخمی این جنگ از حد گذشته‌است. جنگِ شناختی فاز به فاز پیش می‌رود و از بین عزیزانمان اسیر می‌گیرد. اخبار جنگ می‌گوید جوان و نوجوان‌‌مان را در خواب اسلام‌شناسی با سلاح‌های مرگ‌بار تهاجم فرهنگی و اسلام‌هراسی مدرن به تیر خلاص می‌کشند. کاش در جواب 《این عمار》آنقدر سواد جنگ نرم و رسانه داشتیم تا بر‌می‌خواستیم به حمایت که: من عمار شما هستم؛ چه آن موقع که جنگ سخت بود و چه حالا که جنگ نرم است. من عمار گونه پای کار نظام ایستاده‌ام. دفاع مقدس هنوز ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻یکی بالاخره حرف دل مارو هم زد 🔴 هرسال به مناسبت پیروزی انقلاب ! فرش قرمز میندازیم و تشکر میکنیم از خانمایی که بدترین پوشش رو دارند ! اگه گفتید کجا؟؟؟؟🤔 🔴به پویش بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
🔻تخریب ۶۱ آمبولانس اورژانس توسط اغتشاشگران 🔹️پدرام پاک آیین، سخنگوی وزارت بهداشت از تخریب ۶۱ آمبولانس سازمان اورژانس کشور در جریان تجمعات اخیر خبر داد و گفت: حمله به آمبولانس از نظر انسانی محکوم است و از کسی جز افراد اغتشاشگر متصور نیست. 🔴به پویش بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
🔎هراس‌افکنی با سامانه پیامکی دوشادوش فجازی و منافقین علیه جهاد تبیین 🔹دیروز که داشتم مطابق روال همیشه و بعنوان کنشگر رسانه ای برای وضعیت اخیر پیش آمده در جهت افزایش تحلیل و و روشنگری، تولید و توزیع محتوا در پلتفرم های داخلی و خارجی انجام میدادم، پیامکی از یک سامانه ظاهرا رسمی برایم ارسال شد که محتوای عجیبی داشت. 🔸"هشدار: با توجه به در بستر فضای مجازی و حقیقی، اخطار می‌گردد از هرگونه فعالیت خودداری نمایید. بدیهی است در صورت عدم رعایت موارد ذکر شده، با شما برخورد قانونی صورت خواهد گرفت." 🔹محتوای پیام که اندکی ناشیانه و بدون‌ شناسنامه و ذکر مرکز پیام هم بود باعث شک و تردید شد و سریعا با رفقای مرتبط با جهت استعلام و راستی آزمایی پیامک، ارتباط برقرار کردم. نتیجه اینکه این سامانه کذایی برای پلیس فتا و فراجا نبود. 🔸الغرض که علاوه بر منافقین، سلطنت طلب ها، برخی استارتاپ‌آپ ها و عده ای از سلبریتی ها و فوتبالیست ها که لیدری و جریان سازی فتنه‌ را در بستر فجازی جهت فریب افکار عمومی بر عهده دارند، سامانه های پیامکی نیز در بستر تلفن در جهت هراس‌‌افکنی و علیه کنشگران مجازی دست به ماشه شده اند. 🔻جنگ ترکیبی افکار عمومی را با فریب می دهد. خواص را به سکوت و تردید وا می دارد و صاحبان تریبون را تطمیع می کند. کنشگران میدانی تبیین‌گر را نیز با هراس و ترس بایکوت می کند. الغرض که تبیین در هر قالب و فرمتی که باشد در مجازی یا حقیقی راهگشاست و برای بیگانه خطرناک! ✍علیرضا محمدلو، کارشناس و کنشگر رسانه 🆔@andisheengelabi
فرصت زندگی
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸 📓رمان امنیتی #رفیق 📓 🖋 به قلم: #فاطمه_شکیبا
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 🔸 📓رمان امنیتی 📓 🖋 به قلم: مردم حلقه زده بودند دور جنازه شیدا و صابری با نگرانی برگشت سمت صدف که به سمت ون نیروی انتظامی روانه شده بود. بین جمعیتی که دور شیدا حلقه زده بودند، چشم صابری به عباس افتاد. با نگاهش به عباس فهماند حواسش به شیدا باشد و عباس در جوابش، با اطمینان پلک بر هم گذاشت. فهمید منظور صابری چیست؛ باید منتظر می‌ماند ببیند چه کسی برای اطمینان از مرگ شیدا بالای سرش حاضر می‌شود. صابری بلند شد و دوید به سمت صدف. می‌دانست احتمالاً گیر می‌افتد؛ هدفش هم همین بود. عباس میان مردمی که دور شیدا حلقه زده بودند چشم گرداند. چون تیر مستقیم به سر شیدا خورده و در جا تمام کرده بود، احتمال این که کسی در آمبولانس هم دنبال جنازه‌اش بیاید منتفی می‌شد؛ اما عباس می‌دانست احتمالاً کسی که تیر را شلیک کرده یا همدستش، برای اطمینان از اصابت تیر، دور و بر جنازه چرخ می‌زنند. حتی بعید نبود خودشان بخواهند مجلس را گرم کنند و با شعار و داد و فریاد، مردم را به شورش وادارند. حالا دو لایه جمعیت دور شیدا حلقه زده بودند. هیچکس جرأت نداشت به شیدا دست بزند؛ چون همه مطمئن بودند که مُرده است. یک نفر به اورژانس زنگ زده بود و داشت به اپراتور پشت خط آدرس می‌داد. بقیه هم، بدون این که حضورشان فایده داشته باشد، ایستاده بودند و برای «دختر جوان مردم» دل می‌سوزاندند. انگار منتظر ایستاده بودند که ببینند آخرش چه می‌شود. ناگاه مرد قد بلندی با ماسک بر صورت، جمعیت را شکافت و خودش را به لایه اول مردم رساند. عباس به این تازه‌وارد حساس شد؛ مخصوصاً که ویژگی‌های ظاهری‌اش، شبیه کسی بود که مجید مشخصاتش را داده بود. قد بلند و چهارشانه، سر کم‌مو و پوست سبزه. رفتارش هم شبیه مردم عادی نبود. نه به آدم‌های کنجکاو و بیکار می‌ماند که می‌خواهند ببیند چه خبر است و نه یک فرد انسان‌دوست و دلسوز که می‌خواست برای شیدا اقدامات درمانی انجام دهد. عباس روی رفتارهای مرد دقیق شد. مرد حتی به خودش زحمت نداد بالای جنازه بنشیند؛ کمی خم شد و به اثر گلوله که حالا تبدیل به یک دایره بزرگ سرخ روی سر شیدا شده بود نگاه کرد. شعاع دایره با گذر زمان بیشتر می‌شد و صورت شیدا کم‌کم به کبودی می‌زد. مرد کمی شیدا را برانداز کرد و بعد، به همان سرعت که وارد جمعیت شده بود، خارج شد. عباس ترجیح داد به حس ششمش اعتماد کند و دنبال مرد برود؛ نامحسوس و بی‌سروصدا. دعا می‌کرد مرد گیر ناجا نیفتد؛ چون تنها سرنخ به شمار می‌آمد و نباید می‌سوخت. کسانی که از دست پلیس فرار می‌کردند، داخل کوچه‌های فرعی می‌دویدند و به خانه‌ها پناه می‌بردند. پلیس هم سراغ خانه‌ها و کوچه‌ها نمی‌رفت و رهایشان می‌کرد. مرصاد کنار ورودی یکی از کوچه‌ها ایستاده بود و شرایط را دید می‌زد. ناگاه کسی به او تنه زد؛ طوری که نزدیک بود زمین بیفتد. متوجه پسری شد که به دنبال چند دختر و پسر جوان، داخل کوچه دوید؛ اما تعجبش وقتی بیشتر شد که دید دو مامور پلیس ضدشورش، با نقاب و کلاه ایمنی و باتوم به دست، به دنبال جوان‌ها داخل کوچه دویدند. این رفتار را در ماموران دیگر ندیده بود. با وجود بی‌تجربگی و تازه‌کار بودنش، شاخک‌هایش حساس شدند. نتوانست دنبا مامورها نرود. قدم تند کرد تا جا نماند؛ اما نمی‌خواست بدود و جلب توجه کند. رفتن به پارت اول: https://eitaa.com/forsatezendegi/2937 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739 🔶 🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶🔹🔶
فرصت زندگی
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸 📓رمان امنیتی #رفیق 📓 🖋 به قلم: #فاطمه_شکیبا
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶 🔶 🔸 🔸 📓رمان امنیتی 📓 🖋 به قلم: جوان‌ها و دو مامور داخل پیچ کوچه شدند و مرصاد نتوانست ببیندشان؛ اما چند لحظه بعد، صدای خرد شدن شیشه آمد و آژیر دزدگیر ماشین. مرصاد تندتر دوید. حالا صداها را واضح‌تر می‌شنید؛ یک نفر داشت فحش‌های ناجور را پشت هم ردیف می‌کرد و به سمت صاحب یکی از خانه‌ها می‌فرستاد: - عوضی‌هایِ...، حالا دیگه شورشیا رو توی خونه‌تون قایم ‌می‌کنید؟ بگم بیان این‌جا رو روی سرتون خراب کنن؟ آشغالای بی‌صفتِ نمک‌نشناس! مرصاد پشت دیوار ایستاد. صلاح ندید خودش را نشان دهد. سرش را کمی از پشت دیوار بیرون آورد تا ببیند چه خبر است. ماشینی که جلوی در یکی از خانه‌ها پارک شده بود داشت آژیر می‌کشید؛ تمام شیشه‌هایش شکسته و بدنه‌اش داغان شده بود. یکی از دو مامور پلیس داشت به صاحب یکی از خانه‌ها فحش می‌داد و اصرار داشت که صاحب خانه، همان چند جوان را داخل خانه‌اش پنهان کرده است. صاحب خانه که پیرمرد مو سپید و حدوداً هفتاد ساله‌ای بود، با گردن کج و نهایت درماندگی مقابل مامور ایستاده بود و سعی می‌کرد مامور را قانع کند که جوان‌ها در خانه او نیستند. از چهره مضطرب و پر از چروکش پیدا بود آدم آبروداری است و نمی‌خواهد آبرویش به باد برود. مامور دیگر، داشت با باتوم شیشه‌های درِ خانه پیرمرد را می‌شکست. پیرمرد هم عاجزانه می‌نالید: - سرکار! به مسیح قسم من کسی رو توی خونه‌م راه ندادم. باور کنید ما اصلاً سیاسی نیستیم. اصلاً کاری به این کارا نداریم. تو رو خدا نکنید، ما توی این محل آبرو داریم. پیرمرد آخر توانست مامورها را قانع کند که معترضان را پنهان نکرده است. مامورها که رفتند، پیرمرد ماند و ماشینِ درب و داغان و شیشه‌های شکسته خانه‌اش. مرصاد جلو دوید و گفت: - پدرجان حالتون خوبه؟ همسر پیرمرد با یک لیوان آب از خانه بیرون آمد. آب را به دست پیرمرد داد و به انتهای کوچه نگاه کرد: - چرا اینا حرف حالیشون نمی‌شد؟ خدا ازشون نگذره...ببین الکی چکار کردن... . به لهجه پیرمرد و پیرزن می‌خورد ارمنی باشند. مرصاد کمی فکر کرد؛ یک جای کار می‌لنگید. نیروی انتظامی قانوناً حق نداشت به اموال مردم آسیب بزند یا بدون مجوز قضایی وارد خانه مردم شود. دوید تا مامورها را دنبال کند و فقط توانست یک جمله بگوید: - نگران نباشید پدرجان... . مسیری که حدس می‌زد مامورها رفته‌اند را دنبال کرد. با خودش می‌گفت نباید زیاد دور شده باشند. درست سر یک پیچ، دید دو باتوم روی زمین افتاده است. حدسش درست بود. آن دو نفر، مامور نبودند. تندتر دوید؛ تا جایی که صدای گفت و گوی دو مرد را شنید. سرعتش را کم کرد و پشت یکی از ماشین‌ها پنهان شد. دو مامور سابق، داشتند با آرامش لباس نیروهای ضدشورش را با لباس‌های معمولی عوض می‌کردند. رفتن به پارت اول: https://eitaa.com/forsatezendegi/2937 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739 🔶 🔹🔶 🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶 🔶🔹🔶🔹🔶 🔹🔶🔹🔶🔹🔶
✨اطلاعیه مهم✨ ▪️ فراخوان حضور سراسری آحاد ملت بزرگ ایران در راهپیمایی دشمن‌شکن بعد از نماز جمعۀ این هفته در سراسر کشور 🔹️ تلاش امپراطوری رسانه‌ای شیطان برای تحمیل روایت مخدوش و ایجاد شبهۀ مردمی و عمومی بودن اقدامات خرابکارانه، هنجارشکن و ضدامنیتی عناصر سازمان‌یافته و آموزش‌دیدۀ ضدانقلاب طی روزهای اخیر، اقتضاء می‌کند فردا شاهد شکوه حضور مردمی و تجلی وحدت میان همه گروه‌ها و سلایق مردم شریف در نمازجمعه و راهپیمایی دشمن‌شکن و انسجام‌آفرین، با هدف محکومیت توطئه جبهه معاند خارج‌نشین، پس از رویداد نمازجمعه باشیم. 🔷 نمازجمعه اول مهر ۱۴۰۱ شاهد حضور همه مردم شریف و هم‌وطنان متدین از همه گروه‌ها، اقشار و سلایق خواهد بود. ✳️ در راهپیمایی پس از از امنیت و انسجام ملی یکپارچه دفاع خواهیم کرد. #⃣ | 🔴به پویش بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
🔴چه شد که چادر از سر کشیدند... 🔻گفتند حجاب اختیاری و چادر از سر ناموس مردم کشیدند. گفتند حجاب کجای قرآن است و وقتی خبردار شدند، آیات زن و حجاب را ورق ورق کرده و به آتش کشیدند. شعار آزادی و زندگی دادند و جوان غریب بسیجی را در خیابان زیر مشت و لگد گرفتند. 🔹از حقوق بشر گفتند و مسلم‌ترین حق گروه‌های امدادی را در همه جنگ‌ها، با به آتش کشیدن ۱۸آمبولانس به نمایش گذاشتند. از احترام و مدارای پلیس گفتند و ده‌ها ماشین و موتور ناجا را آتش زدند و سرباز بی‌نوا را زیر ضرب وحشیانه مصدوم و به آتش کشیدند. از حقوق مردم گفتند و اموال عمومی و خودروهای شخصی را تخریب کردند. 🔹اینها مردم نیستند؛ اینها اراذل و اوباشند و تکلیف‌شان روشن ، اما سخن، جای دیگر است. 🔹توصیف امیرالمومنین از اوباش در جملات قصار ۱۹۹نهج‌البلاغه چنین است: اینان پراکنده‌اند و شناخته نمی‌شوند تا وقتی مجتمع شوند و غلبه کنند. ⁉️سؤال اینجاست؛ چه زمان، اراذل و اوباش از پراکندگی درآمده و جمع می‌شوند؟ 🔸فیلم چادر کشیدن از سر ناموس مردم، بچه شیعه را به دردی عمیق در کوچه‌های بنی‌هاشم می‌برد. چند روزی از رحلت پیامبر نگذشته بود که اراذل و اوباش پراکنده آن ‌روز، گرد هم جمع شدند و شد آنچه نباید می‌شد. چرا؟ چه چیز آنها را جمع کرد؟ 🔸اراذل و اوباش حزب نیستند، سر ندارند، رهبر ندارند و شناسنامه ندارند. اینها در شرایطی مجتمع می‌شوند که حق، پوشانده شود و حق پوشانده نمی‌شود مگر به سکوت خواص. 🔸حضرت زهرا (س) در خطبه معروف فدکیه از سکوت انصار گلایه می‌کند و می‌فرماید: «آیا ارث من باید پایمال گردد و اخبارش به خوبی به شما می‌رسد و باز هم خاموش نشسته‌اید؟» 🔸کربلا نیز با سکوت خواص کوفه چنان مصیبت‌بار شد. در تاریخ معاصر نیز کودتای ۲۸مرداد با غیبت روحانیون منجر به میدان‌داری اوباش و حذف مصدق شد. اگر سکوت خواص نبود شیخ فضل‌الله بر دار نمی‌رفت و مشروطه شکست نمی‌خورد. 🔸سال۸۸ نیز سکوت خواص منجر به ندای « اَین عمار» شد. با این تفاوت که آن‌ روز سکوت خواص مربوط به ژنرال‌های سیاسی بود و امروز خواص تکثیر شده در فضای مجازی. هرکس هرجا مؤثر بر ممبرها و فالوئرها و جماعتی است و خواص آن جمع. 🔸لب کلام؛ هرجا حق را ببینیم و سکوت کنیم فرصت را برای اجتماع اراذل و اوباش فراهم کرده‌ایم. 🔸چه سکوت کنیم و چه به تعبیر رهبری انقلاب حرف حق را زمانی بزنیم که پازل و نقشه دشمن تکمیل شود؛ در هر دو صورت موجب کتمان حق شدیم و اینجاست که نشستن غبار بر حق موجب اجتماع اوباش می‌شود. 🔻اسم رمز گشت ارشاد و حجاب اجباری و حادثه مهسا و... امتحانی بزرگ در میان خواص بود که درس‌ها داشت؛ باقی بماند بعد... [ : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند ] ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔺اگر تحلیل راهبردے میخوانید 🔻اگر سرخط تحلیلے میخواهید ا
برای نسلی که نمی‌داند زن، تمام جامعه است! سلامت روحش، سلامت جامعه است! طهارت درونش، طهارت جامعه است! قدرت باطنش، قدرت جامعه است؛ زن فقط در بدنی تعریف می‌شود که در چنگال حجاب به بند کشیده شده، و برهنگی سبب رهایی‌اش می‌شود! برای نسلی که آموزش ندیده، نه زن است و نه مرد... بلکه یک انسان است در یک قالب زنانه و مردانه، انتظاری نباید داشت که تمام کرامت خود را در برهنگی و عرضه‌ی زیبائیهای بدن نبیند! به او نیاموخته‌اند که او این بدن نیست، بلکه حقیقتی است که می‌تواند تا بی‌نهایت قد بکشد و نطفه‌ی انسانی خویش را به بلوغ برساند! و این بدن ابزار تمرین اوست برای این هدف! چه خوراک فکری اقناع‌کننده‌ای به نوجوان و جوانمان رسیده که انتظار تشخیص درست از او داشته باشیم؟ 🔺خودشناسی کلید آرامش جامعه‌ای است که عالی‌ترین مفاهیم را در مکتب اسلام شیعی دریافت کرده ولی در انتقال آن ضعف داشته است. سالهاست مهندسی معکوس فرهنگی، به تبلیغ شاخ و برگ دین پرداخته، و از شناساندن انسان به خودش، مغفول بوده است. اینگونه می‌شود که امروز دشمن  براحتی سوار بر احساسی می‌شود که به عقلانیت مجهز نیست و بسمت اهدافش می‌تازد. 🔴به پویش بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
میگن تا حالا ۱۷ نفر رو کشتن. میگن چند تا آمبولانس آتیش زدن. میگن چند تا زن رو زدن و چادر از سرشون کشیدن. میگن چند تا نه بیشتر از چند تا پلیس رو مجروح و تیکه پاره کردن یا آتیش زدن. میگن چند تا از زنای مدعی آزادی خواهی مورد دست درازی هوس‌بازا قرار گرفتن. میگم بد نباشه شروع ماجرا به اسم حمایت از حقوق انسانی بوده و الان حقوق صدها آدم لگدمال شده؟ بد نباشه حقوق شهروندی که اسمشو می‌آوردن با آشوب‌های خیابونی و رفتارهای غیر‌انسانی زیر سوال رفته؟ ملتی رو فدای هدف‌های از پیش تعیین شده به اسم حمایت از یک نفر نکنیم. https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش✊ ما ملت شهادتیم. ما ملت امام حسینیم🌹 ♻️این مداحی احساسی را در گروه‌ها انتشار بدید ان شاالله سهم کوچکی داشته باشیم در این جهاد ✅ وعده امت حزب الله فردا بعد از نماز جمعه در سرتاسر کشور