#روایت|غرفه کودک 🔸در حیاط امن امامزاده، دلبندهایشان را آزاد می‌گذاشتند. بروند بازی کنند و وقت بگذرانند. گوشه ای از حیاط چند خادم اربعینی با ذوق و حوصله تلاش می کردند تا لحظات به یاد ماندنی خاطرات این کودکان بشوند. 🔸یکی وسایل نقاشی می داد و کمک و روحیه می داد تا اثری خلق شود و روی دیوار یادگاری غرفه جا خوش کند. یکی اجرای برنامه داشت، فیلم پخش می کرد، مسابقه می گذاشت، مداح از مخاطب می آورد و شور می داد. 🔸نوجوان های عاشقی هم نقش آفرینی می کردند. پر به دست انتظامات می شدند، پذیرش می کردند، پذیرایی را به عهده می گرفتند و یا نوحه خوان بودند و ... هر کس به طریقی سعی در زدن نقش عشق ارباب در ضمیر بی آلایش کودکان مسیر اربعین می نمود. آنجا صحن خدمت خادمان زوار حسین علیه السلام بود. #روایت | #اربعین | #غرفه_کودکان 🔻با قرارگاه مردمی اربعین همراه باشید: 🏴↝•| @hikarbala_ir

▪️#روایت |روزی برایم این سوال بود: چه می‌شود که نوجوانی یا جوانی با سن کم آنقدر پخته رفتار می‌کند و با شعار "احلی من العسل" می‌شود: حسین فهمیده، علی لندی، آرمان علی‌وردی و ... ▫️چشمم به کودکی افتاد که روی پای مادر در حیاط امامزاده کنار موکب‌های اربعینی آرام گرفته بود. ▪️پدر و مادر حامیان کنارش بودند. ذره ذره محبت به جانش تزریق می‌شد. صوت نوحه‌های اربعینی گوشش را نوازش می‌داد. ▫️با نگاهی به این بچه و باقی بچه‌هایی که زائر ارباب بوده‌اند و حالا در حریم امن امامزاده اسکان گزیدند، با خودم گفتم: آنها که پدیده جوان و نوجوان شهید را رقم زدند، به اندازه همه عمرشان سابقه فعالیت در دستگاه امام شهیدشان دارند. ▪️سابقه‌دارهای الگو شده‌ی این روزها، شیرخواره‌های دامن مادرانشان در روضه‌ها و زیارت‌ها بودند سال‌ها پیش. ▫️الهی زیر سایه پدر و مادر، خادم کشتی نجات عالم باشی کودک شیرین و دوست‌داشتنی. #حیانتا_الحسین #امامزاده_شاه_جمال #قرارگاه_اربعینی_قم 🔻با قرارگاه مردمی اربعین همراه باشید: 🏴↝•| @hikarbala_ir

#روایت 🔰چند روزی که در صحن امامزاده می گشتیم، پدرهای زیادی دیدیم که طفل بهانه گیرشان را در آغوش گرفته بودند و دور دور می‌کردند تا آرام بگیرند؛ تا یادشان برود خسته راه و سفر چندین ساعته‌اند. 🔰چه بچه‌های نازداری بودند که به نق و نوقی و گریه سوزناکی پدر خسته‌ی راهشان را دور می‌دادند. پدر است دیگر. 🔰اینها از حرم اربابی برگشته بودند که دخترک بی مادرش را هر شب روی دستش می خواباند و طفلکش روی دستهای او آرام می گرفت. الگو که ارباب باشد، پدرها همین شکلی می شوند. 🔰به این فکر می کنم که رقیه خاتون اصلا دختر لوسی نبود؛ طفلک زیادی بابایی شده بود؛ عادت است دیگر. عادت به خوابیدن روی دست پدر؛ عادت به نوازش پدر. وقتی دست نوازشگرش نباشد کودک خواب‌زده جز گریه واکنش دیگری ندارد. السلام علیک یا رقیه بیت الحسین #حیاتنا_الحسین_علیه_السلام #امامزاده_شاه_جمال #قرارگاه_مردمی_اربعینی 🔻با قرارگاه مردمی اربعین همراه باشید: 🏴↝•| @hikarbala_ir

#روایت درست در همین نقطه بود که ناگهان صدای فریاد و داد بلند شد؛ جمعیت به صورت موج از جا بلند می‌شدند؛ تا به ما رسید، از جا پریدیم که نکند بچه‌ها زیر دست و پا بمانند. دعوا شده بود؛ مردی درشت هیکل کنار حرم اربابِ غیور مردان، زنش را به باد کتک گرفته بود و مرد جوانی که به غیرتش برخورده بود مرد هتاک را می‌زد که مردم مداخله کردند. وقتی گفتند کوتاه بیا، گفت بین جمع روی زن دست بلند کرده بود؛ چطور طاقت بیاورم و ساکت بنشینم. در این بین در موج جمعیت دخترکانی بودند که از ازدحام و صداهای دعوا ترسیده و می‌لرزیدند؛ حتی دخترکی روسری‌اش زیر دست و پا افتاد و نتوانست پیدایش کند؛ یکی چفیه اش را به او بخشید تا داغ غیرت اباالفضل العباس علیه السلام تازه نشود. #یا_فاطمه_الزهراء سلام الله علیها #رقیه_بنت_الحسین سلام الله علیها #قم_عمود_اول_پیاده‌روی_اربعین 🖇 #عضو_شوید| کانال ایتا و اینستاگرام 🆔@hikarbala_ir.