eitaa logo
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
555 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
42 فایل
کانال رسمی مجموعه فرهنگی جهادی فطرس (دخترانه)🌱 برای دختران نوجوان و جوان ادمین @Mobinaa_piri شماره کارت برای کمک های مومنانه 5892_1014_8433_1869 💳 به نام مسعود رحیمی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼[فطـࢪس دختࢪانـ‌ه‍]🌼
#رویای_نیمه_شب #قسمت_هفتاد_چهار 🌼رویای نیمه شب🌼 به نشانه رضایت سر تکان داد زنها ایستادند و دورم حلقه
❤️رویای نیمه شب❤️ من یک بازی را شروع کرده ام که باید تمام کنم ، وگرنه ابونعیم بیچاره به این سادگی‌ها نمی‌تواند بابت جنسی که فروخته پولی دریافت کند _حق دارم بدانم این بازی چیست _به تو مربوط نیست _نمی خواهم در این بازی قربانی ام کنید _تو برای این نقش انتخاب شدی صدمه ای نمی بینی _نقشم چیست ؟ _کسی که من به او علاقه دارم بیشتر از این توضیح نمیدهم رفت سر جایش نشست و به امینه اشاره کرد کنار برود _این ریحانه دیگر کیست ؟ یادم امد که از او حرف زده بودم _کسی است که به او علاقه دارم همین به هیچ سوال دیگری هم دربارش جواب نمی دهم لحظه ای در سکوت گذشت امینه جواهرات را آهسته و بی صدا به صندوقچه برمی گرداند قنوا پرسید شما که گوشواره زیاد دارید چرا یکی به او نمی دهید ؟ هرچند وقتی عروسی کردید او صاحب بهترین جواهرات میشود راستی چرا جوانی زیبا و ثروت مندی مثل تو به یک دختر فقیر و گلیم باف علاقه مند شده ؟چرا عروسی نکرده اید ؟ نگاهم به پل بود بین من و ریحانه رودخانه ای بزرگ فاصله بود بی آن که پلی وجود داشته باشد تا از آن بگذریم و بهم برسیم . _او هرگز حاضر به زندگی با من نخواهد شد . _شوخی میکنی؟ شاید ابونعیم راضی به این وصلت نیست. هرچه باشد تو جوانی متشخصی و او دخترکی فقیر به طرفش چرخیدم سیبی برایم انداخت آن را گرفتم _او شیعه است . خندید _پس بهتر است فراموشش کنی شک ندارم که هرکدام از دختران دل فریب حله آرزو دارند شوهری مثل تو داشته باشند . پایان قسمت هفتاد و پنج 📙@fotros_dokhtarane