eitaa logo
فتوحات عرفانی
1.1هزار دنبال‌کننده
73 عکس
17 ویدیو
10 فایل
يا هُوَ يَا مَنْ لا هُوَ إلا هُوَ ادمین: @fotuhat1 کانال در تلگرام: t.me/fotuhat
مشاهده در ایتا
دانلود
از دیدگاه ابن عربی اگر به آینه ای تیره و ملکوک نگاه کنیم صرفاً شیشه می بینیم ولی اگر آینه صاف و صیقلی باشد وضعیت عوض می شود یعنی دیگر آینه را نمی بینیم و تنها تصویر ناظر مشاهده خواهد شد. این تمثیل بسیار مناسبی است برای وحدت وجود و اینکه خدا هستی محض است و عالم نیستی صرف. وقتی که آن هستی در برابر این نیستی قرار گرفت آنچه در این نیستی ظاهر می‌شود همان هستی، یعنی خود حق، خواهد بود، عارف وقتی که نیستی ماسوی الله را ادراک کرد در همان موقع خدا را دیده است. @fotuhat
تجلی ذات جز به اندازه استعداد متجلی له نیست، غیر از این ممکن نمی باشد. متجلی له در آینه حق جز صورت خود را نمی بیند یعنی حق را ندیده و ممکن نیست که ببیند، با آنکه علم دارد که تنها در اوست که صورت خود را می‌بیند... پس طمع مورز که از این بالاتر روی زیرا در آنجا چیزی نیست. بعد از آنکه غیر از عدم محض در کار نیست. او آینه ای است که با آن خودت را رؤیت می کنی. فصوص الحکم جلد ۱ صفحه ۶۱ @fotuhat
از نظر ابن عربی، تمثیل آینه راهی است برای نشان دادن کیفیت پیدایی کثرت از وحدت بدون آن که به وحدت لطمه بخورد. چنانکه می گوید: "در ممکنات وجودی غیر از وجود حق نیست، مانند صورت در آینه" (الفتوحات المکیة جلد ۳ صفحه ۳۹۶) وی دو وجه یاد شده از تمثیل وحدت و کثرت را با ذکر دو نوع آینه در دو "فص" اول از فصوص توضیح می‌دهد در "فص آدمی" خلق، آینه حق است یعنی خدا خود را در آینه خلق و در بالاترین درجه آن (انسان کامل) می‌بیند و در "فص شیثی" ابن عربی این امر را بیان می کند که حق آینه خلق است و انسان خود را در آینه خدا می بیند یعنی جهان‌بینی وحدت در کثرت از آن خداست و جهان‌بینی کثرت در وحدت از آن عارف هر کدام خود را در آینه دیگری می بیند در قوس نزول خدا آینه انسان را صیقل می دهد و در آن تجلی می‌کند و در قوس صعود عارف قلب خود را صیقل می دهد و با نیستی خود خدا را نشان می دهد حال هنگامی که عارف به وحدت می رسد قوس نزول و صعود یکی می‌شوند و تمثیل آینه هر دو وجه را با هم نشان می‌دهد. @fotuhat
علم حیرت مانند آینه است. آنچه دیده می شود کدام است؟ مرئی کدام است؟ آیا مرئی در عین رائی منطبع است؟ (الفتوحات المکیه جلد ۴ صفحه ۱۲۵) @fotuhat
ابن عربی: ظهور اعیان ما مانند ظهور صورت در آینه هاست این صورت‌ها نه عین رائی است... و نه عین مجلی... امر سومی نیز در کار نیست تا متعلق به ادراک باشد اصل ادراک را نیز نمی توان منکر شد. (الفتوحات المکیة جلد ۴ صفحه ۲۹۹) ...پس صورت در آینه نه عین رائی است و نه غیر آن... تصویر می گوید من هرچند تجلی تو و صورت تو هستم اما تو من نیستی و من تو نیستم (الفتوحات المکیه جلد ۳ صفحه ۸۰) ...مرئی نه عین توست و نه غیر تو (فتوحات مکیه ۱۴۴ صفحه ۳۱۶) @fotuhat
تمثیل آینه بهترین ابزار برای بازگو کردن حیرت عرفانی است که از وحدت وجود ناشی می‌شود این است که ابن عربی می گوید: "این مدرِک کیست و این مدرَک کدام است عالم کدام و حق کدام است ظاهر کیست و مظهر کیست؟... آنکه ما او را می بینیم ما را می بیند... پس در خودمان و در او حیران می شویم ما کیستیم و او کیست؟" (الفتوحات المکیة جلد ۴ صفحه ۲۹۹) در جای دیگر می‌گوید: "اگر آنچه را گفتیم بفهمی میدانی که عبد از کجا متصف به وجود می شود و چه کسی موجود است و از کجا متصل به عدم می‌شود و چه کسی معدوم است؟... و میدانی که تو کیستی و رب تو کیست و منزلت تو کجاست؟... در هستی غیر خدا نیست. چنان که اگر بگویی در آینه غیر از شخص متجلی کسی نیست درست گفته با آنکه علم داری که در آینه اصلاً چیزی نیست. (الفتوحات المکیه جلد ۳ صفحه ۸۰) @fotuhat
عالم آینه حق است و حق آینه انسان کامل. نظر در آینه منعکس می شود و در هر آینه هرچه در آینه دیگر است ظاهر می گردد این امر را تنها کسی می شناسد که آن را ببیند پس حق را در آینه خلق می بیند... و نیز حق آینه برای خلق می‌شود [و خلق را در آینه حق می بیند]... خدا خودش را در خلقش دید و خلق را در آینه حق... این امر به حضرت خیال نزدیک است. الفتوحات المکیة جلد ۴ صفحه ۴۳۰ @fotuhat
انسان ها بسته به استعداد نفس خویش و میزان صیقل دادن آن، خدا را متفاوت نشان می‌دهند. ما می‌توانیم با نظر کردن در انسان های دیگر خدا را در آینه آنان ببینیم بهتر از همه آن است که در آینه کاملترین انسان یعنی پیامبر ختمی مرتبت، خدا را ببینیم. شرع حضرت ختمی مرتبت نیز آینه ایشان است پس کامل ترین راه نجات از حیرت رجوع به شرع آن حضرت است . @fotuhat
نفس از این نظر که در همه قوای نفسانی و در همه اعضا و جوارح حضور کامل دارد می‌تواند تمثیلی از کیفیت تحقق وحدت در کثرت باشد. قوای نفسانی و اعضای جسمانی که با همه کثرت شان به وسیله نفس تحت پوشش واحد قرار می گیرند می توانند نشان دهند که عالم چگونه می‌تواند کثیرِ واحد باشد. به اعتقاد ابن عربی: "تفریق و تکثیر [که در وحدت وجود مطرح است] مانند اعضا در صورت های محسوس و قوای معنوی در صورت‌های روحانی می باشد." فصوص الحکم صفحه ۷۲ @fotuhat
ابن عربی بزرگترین جلوه حق و بهترین تمثیل وحدت وجود را در نفس آدمی جستجو می کند. وی در تفسیر آیه "و فی انفسکم افلا تبصرون/ ذاریات ۲۱" همین تمثیل را به کار می‌گیرد و می‌گوید: "در اینجا یک نفس ناطقه بیش نیست که همان عاقله، مفکره، متخیله، حافظه، مصوره، مغزیه، منمیه، جاذبه، دافعه، هاضمه، ماسکه، سامعه، باصره، طاعمه، مستنشقه، لامسه و مدرک همه این امور و اختلاف این قوا و اختلاف اسمای آنهاست در حالی که چیزی زائد بر آنها نیست بلکه عین هر صورتی است. به همین سان خدا را به صورت معادن، گیاه، حیوان و افلاک و فرشتگان می‌یابی. منزه است کسی که اشیا را ظاهر ساخته و خود عین آنهاست (سبحان من اظهر اشیاء و هو عینها) الفتوحات المکیة جلد ۲ صفحه ۴۵۹ . @fotuhat
﷽ 💠 ان شاءالله در ماه مبارک رمضان در حد توان شروع به ترجمه ای روان از کتاب شریف فصوص الحکم جناب ابن عربی می کنیم. (تاکنون از آقایان خواجوی و شالچیان دو ترجمه کامل و ترجمه ای ناقص هم از آقای موحد منتشر شده است لکن به نظر میرسد که برای استفاده عموم مناسب نباشند.) 🔸 لازم به ذکر است این ترجمه ها، ویرایش نشده و قابل بازبینی است به همین دلیل از همه همراهان تقاضا داریم که ایرادات و پیشنهادات خود را به ادمین تذکر دهند تا در تکمیل این ترجمه شریک شوند. در پایان نیز ترجمه هر فص در قالب فایل پی دی اف به صورت رایگان منتشر خواهد شد.
(۱) 《بِسم اللَّهِ الرحمن الرحِيم الحمد للَّه منزل الحِكَم على قلوب الكَلِم بأحديَّة الطريق الأمَم من المقام الأقدم و إن اختلفت النحل و الملل لاختلاف الأمم. و صلى اللَّه على مُمِدِّ الهمم، من خزائن الجود و الكرم، و بالقيل الأقوم، محمد و على آله و سلم.》 بسم الله الرحمن الرحیم، حمد و سپاس مخصوص خداست که از مقام احدیت، حکمت‌ها را بر قلوب انبیاء نازل میکند، به طریق یگانگی راه راست، هرچند مذاهب و ادیان به دلیل اختلاف امت ها، یگانه نیستند؛ و صلوات بر حضرت محمد و آل او، کسی که از گنجیه های جود و کرم و با استوارترین گفتارها، همت ها را مدد می رساند.