eitaa logo
🇵🇸دوستان شهدایی🇮🇷
647 دنبال‌کننده
3هزار عکس
700 ویدیو
16 فایل
#اگاهی #آشنایی_با_شهدا♥ کپی؟حلال هدف ما چیز دیگریست🌼🖤 شروع نوکری:۱۴۰۱/۱۱/۱۵ پایان فعالیت:شهادت❤ ارتباط با مدیر @Fada_313
مشاهده در ایتا
دانلود
ثواب فعالیت امروزمون رو تقدیم میکنیم به شهید « بابک نوری » التماس دعا❤️🌷 شبتون مهدوی🌙✨
❣بسم الله الرحمن الرحیم❣ امروز میخواهیم شهید " محمد رضا تورجی زاده " را خدمت شمت عزیزان معرفی کنیم💙
♥️ زندگینامه شهید محمد رضا تورجی زاده♥️ محمدرضا تورجی زاده در سال ۱۳۴۳به دنیا آمد.از همان کودکی عشق فراوانی به اهل بیت(ع) داشت و در مجالس خاندان نبوت و امامت حضور می یافت. محمدرضا تورجی زاده همراه با تحصیل علم در مغازه ی پدرش کار می کرد.پدرش به دلیل مذهبی بودن و علاقه ی بسیار به دین او را در مدرسه ی احمدیه ثبت نام نمود. باتوجه به اینکه آخرین سال دوره ی راهنمایی تورجی زاده مقارن با قیام مردم قم بود با تعدادی از دوستانش تظاهراتی در مدرسه شکل دادند. در زمان انقلاب با چندتن از دوستانش در مسجد ذکرالله فعالیت های سیاسی انجام دادند و از اینرو مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. محمدرضا تورجی زاده از فعالان مبارزی بود که علیه گروهک های ضدانقلابی و بنی صدر فعالیت کرد. او علاقه ی خاصی به آیت الله خامنه ای و آیت الله بهشتی داشت. تورجی زاده در دبیرستان هاتف تحصیل کرد و در همان جا به مداحی و روضه خوانی می پرداخت و صدای بسیار زیبایی داشت. در سال ۱۳۶۱به جبهه رفت و در تیپ نجف اشرف خدمت کرد و در عملیات های محرم،والفجر و کربلا شرکت نمود.در جبهه نیز به مداحی و نوحه سرایی پرداخت و در آنجا نیز بسیاری از رزمندگان مجذوب صدای گرم و زیبای او شدند به طوری که وصیت نمودند دعای کمیل مراسم هفته های آن ها را بخواند. علاقه ی فراوان محمدرضا تورجی زاده و درخواست رزمندگان دیگر باعث شد که آن ها هیئت گردان یازهرا را تاسیس کنند و این هیئت بعدها در اصفهان با نام هیئت محبان حضرت زهرا(س) و هیئت رزمندگان اسلام به فعالیت خود ادامه داد. محمدرضا تورجی زاده علاقه ی فراوانی به حضرت فاطمه زهرا(س) داشت و در تمامی مداحی های خود در مدح ایشان می خواندند.علاقه ی تورجی زاده به حضرت فاطمه زهرا(س) به حدی بود که وصیت کرد بر روی سنگ قبرش نام مبارک حضرت زهرا را بنویسند. تورجی زاده همیشه نمازهایش را اول وقت می خواند و بسیار قرآن تلاوت می کرد. پیش از نماز صبح به راز و نیاز با خداوند مهربان می پرداخت و آنقدر خالصانه به نیایش می پرداخت که گاهی صدای گریه های او موجب بیدار شدن اطرافیانش می شد.او عبادت های خود را تا طلوع آفتاب ادامه می داد. تورجی زاده به طور مداوم در جبهه مجروح می شد و قبل از آنکه به طور کامل بهبود یابد مجدد به جبهه می رفت. محمدرضا تورجی زاده در پنجمین روز اردیبهشت سال ۱۳۶۶در ارتفاعات شهر بانه در استان کردستان در حین فرماندهی گردان یازهرا در سنگرش از ناحیه ی پهلو،بازو جراحت و ترکش هایی دید و به مقام شهادت نائل شد.
چند از شهید ” محمدرضا تورجی زاده👆
🌸 مـــیــگـــن یه روز حُــــر ( دشمن امام حسین) اظهار پشـــیـــمـــونی میکنه و برمیگرده سمت ارباب ...💛 بعد میاد داخل چادر ، سرش رو پایین میگیره امام حسین میگه : حُــــر چرا سرت پایینه؟ سرت رو بیار بالا هیچکی سرش پیش ما پایین نیست .. خواستم بگم آقا ما گناهکارا سرمون پیشت خیلی پایینه ..💔🙂 خواستم بگم ما رو هم مثل حُــــر بپذیر ...😔
🌸عکس نوشته قرآنی تکات دهنده 🔥توصیف عذاب گناهکاران •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💛 وصیت نامه شهید تورجی زاده 💛 بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب‌العالمین، شهادت می‌دهم که معبودی جز الله نیست و برای رشد انسان‌ها پیامبرانی فرستاده که نبی اکرم محمد ابن عبدالله خاتم آنان است. او نیز برای استمرار راه صحیح این امت و عدم انحراف از مبانی عالیه اسلام حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود معرفی نمود. شهادت می‌دهم قیامت حق است و میزانی برای سنجش اعمال وجود دارد. بهشت و دوزخ حق است و اجر و جزایی در پی اعمال است. امشب که قلم بر کاغذ می‌رانم، انشاء الله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم. در راه وظایفی که بر عهده‌ام گذاشته شده، از ایثار جان و … هیچ دریغی ندارم. زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و شهادت بود، امروز بعد از گذشت این مدت راغب‌تر شده‌ام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید. خدایا شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت به تن کردم که برای من کفنی باشد آغشته به خون. خدایا همیشه نگران بودم که عاملی باشم برای ریخته شدن اشک چشم امام عزیز. اگر در این مدت بر این نعمت بزرگ شکری درخور نکردم و یا از اوامرش تمردی نمودم بر من ببخش. خدایا معیار سنجش اعمال خلوص است. من می‌دانم اخلاصم کم است، اما اگر مخلص نیستم امیدوارم. اگر گناه و معصیت کورم کرده، بینای رحمتم. با لطف و کرم خود مرا دریاب که با لیاقت فرسنگ‌ها راه است. هم رزمانم، سخنی با شما دارم. همیشه گفته‌ام : بسیجی‌ها، سپاهی‌ها … این لباسی که بر تن کرده‌اید خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس لیاقت خود را به اثبات برسانید. نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خود بیفزایید، نماز شب را وظیفه خود بدانید، حافظی بر حدود الهی باشید، در اعمال خود دقت کنید که جبهه حرم خداست؛ در این حرم باید از ناپاکی‌ها به دور بود. عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بر بگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است. پدر و مادرم سخن با شما بسی مشکل است. می دانم این داغ با توجه به علاقه‌ای که به من داشته‌اید بسیار سخت است. پدرم مبادا کمر خم کنید. مادرم مبادا صدای گریه‌ی شما را کسی بشنود. پدر و مادرم همان‌طور که قبلاً مقاوم بودید در این فراز از زندگی‌تان نیز صبر کنید و با صبرتان دشمن را به ستوه آورید. دوست دارم جنازه‌ام ملبس به لباس سپاه بوده و به دست شما در قبر گذارده شود؛ مرا از کودکی خود از محبان حسین (ع) و زهرا (س) تربیت کردید. از طعن دشمنان نهراسید. نهایت و اوج محبت فانی شدن در راه معشوق است و من فانی فی الله هستم. همه باید برویم که انالله و اناالیه راجعون. فقط نحوه‌ی رفتن مهم است و با چه توشه‌ای رفتن. برادر و خواهرانم : در زندگی خود، جز رضای حق را در نظر نگیرید، هرچه می‌کنید و هر چه می‌گویید با رضای او بسنجید؛ به خاطر یک شهید خود را میراث خوار انقلاب ندانید. اگر نتوانستم حق فرزندی و برادری را برای شما ادا کنم حلالم کنید. من همه را بخشیدم، اگر غیبت و تهمت و … بوده بخشیدم؛ امیدوارم شما هم مرا عفو نمایید. ببخشیدم تا خدا هم مرا ببخشد. اگر جنازه‌ای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید : یا زهرا (علیها السلام). از طرف من از همه فامیل حلالیت بطلبید. خدایا سختی جان کندن را بر ما آسان فرما. در آخرین لحظات چشمان ما را به جمال یوسف زهرا (علیهاالسلام) منور فرما. خدایا کلام آخر ما را یا مهدی و یا زهرا قرار بده. خدایا در قبر مونسم باش که چراغ و فرش و مونسی به همراه ندارم. خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولا حسین (علیه السلام) هستند قرار بده. والسلام _ محمد رضا تورجی زاده
۲۰ ثانیه به نقطه قرمز رنگ نگاه کنید و پلک نزنید بعد به دیوار نگاه کنید و تند تند پلک بزنید خیلی جالبه ..❤️😍 حتما امتحان کنید. 🧡 شهید آرمان علی وردی 🧡
یك شمارھ رو انتخاب و هدیہ‌تون رو دریافت کُنید :)🌱. - اول : digipostal.ir/cofa3zi . - دوم : digipostal.ir/cmdgvds . - سوم : digipostal.ir/cu961hs . - چھارم : digipostal.ir/cabb62c . - پنجم : digipostal.ir/c87kide . - ششم : digipostal.ir/ceiv42d . - هفتم : digipostal.ir/csenas8 . - هشتم : digipostal.ir/cezkkiq . - نُھم : digipostal.ir/c0enl2t . - دهم : digipostal.ir/ck0hv4j . - یازدهم : digipostal.ir/cfir815 . - دوازدهم : digipostal.ir/cjt5fhz . - سیزدهم : digipostal.ir/cwbze98 . - چھاردهم : digipostal.ir/cwpcc6j . - پانزدهم : digipostal.ir/cjarjqv . - شانزدهم : digipostal.ir/cpexi3q . - هفدهم : digipostal.ir/cufmm0j . - هجدهم : digipostal.ir/c3fxydo . بازوی‌ِحِرز بَستهِ🇮🇷
سلام وخسته نباشید به اعضای کانال فردا قراره 《شهید علی خلیلی》 معرفی بشه 💓
ثواب فعالیت امروزمون رو تقدیم میکنیم به شهید « محمد رضا تورجی زاده» شبتون مهدوی🌙✨ التماس دعا♥️🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا نمیخوابی ها؟ _ خواب نمیبرد مرا یار نمیخرد مرا مرگ نمی درد مرا آه چه بی‌بها شدم ...💔🙂 🖤🍂
((بسم الله الرحمن )) بسم رب الحسن💚 ماجرای مجروح شدن 💗شهید علی خلیلی💗 درگیری علی خلیلی و احسان شاه‌قاسمی در ۲۵ تیر ۱۳۹۰ در منطقه تهرانپارس و در چهارراه سید الشهدا روی داد. احسان شاه‌قاسمی و دوستانش در خودرو شخصی‌شان در حال گوش دادن به موسیقی با صدای بلند بودند که علی خلیلی برای امر به معروف و نهی از منکر اقدام به بحث در خصوص کاهش صدای موسیقی کرد که منجر به مشاجرهٔ لفظی شده و به درگیری فیزیکی منتهی گشت و شاه‌قاسمی با وارد کردن ضربات چاقو به گردن خلیلی او را مجروح کرد. خلیلی ادعا کرد که علت تذکر او به شاه‌قاسمی تعرض شاه‌قاسمی و دوستانش به دو زن بود. فردای همان روز شاه‌قاسمی دستگیر و بعداً به سه سال حبس و پرداخت دیه محکوم شد، خلیلی با دریافت دیه در این پرونده رضایت داد و مضروب نیز پس از چند جراحی و مدتی بستری از بیمارستان مرخص شد. خلیلی بعد از این ماجرا با بازیابی سلامت خود با پای پیاده به کربلا رفت. اما تقریباً سه سال بعد در ۴ فرودین ۱۳۹۳ در اثر عفونت ریوی درگذشت. به تشخیص پزشکی قانونی مرگ او مرتبط با جراحات گذشته بوده‌است. شاه‌قاسمی دوباره دستگیر و این بار به قتل متهم و به قصاص محکوم شد که در نهایت با گذشت والدین خلیلی مواجه‌شد.